سکس با زن عموی بیوه (۱)

1402/10/27

سلام خدمت تمام اعضای سایت شهوانی از همین اول بگم من تجربه داستان نویسی اینا ندارم ناشیم دیگه اولین بارمه و کاملا مو به مو داستانم واقعیه.زیاد حاشیه نمیرم داستان مال یه ماه پیشه و میرم سر اصل مطلب من یه پسر ۱۹ساله قد وزن متوسط ورزشکار پوست سفید اهل یکی از شهرای ایران و زن عمومم یه زن تقریبا ۴۶،۴۷ ساله مذهبی ریزه میزه لاغر اما تو پر رنگ پوستشم روشنه تقریبا وکونشم خوش فرم. تقریبا ۶سال پیش بود که عموم فوت شد و زن عموم موند ویه پسر کوچیک و شوهرم نکرد گفت بعد اون خدا بیامرز شوهر نمیکنم رابطه شم با بقیه اعضای خونواده خوب نبود زیاد ولی با ما خوب بود اززمانی هم که یادمه زن عموم منو دوس داشت میگفت پسر خوبی هستیو بیشتر از سنت میفهمی و این حرفا تا رسید به یه ماه پیش من اصلا فکر سکس باهاش تو سرم نبود ولی دوسه پیش که اومون خونمون یادمه سریه اتفاقایی حالم بد بو اومد پیشم حرف میزد باهامو دل داریم میدادو بقیه هم اونور بودن دیدم شرت و سوتین سکسیشو دراورد تامیزد جلوم گفتم چرا این اینجوری میکنه یادمه شرت و سوتینشم بنفش بود اون همیشه تو ذهنم بود تایه ماه پیش گفتم یه احوالی ازشون بپرسم پیام دادم تلگرام سلام زن عمو چطورین خوبین (اینم بگم تو یه شهر دیگه زندگی میکنن با مادرش و پسر عموم )جواب داد گفت :سلام عزیزم چه عجب احوالی از ما پرسیدی و این حرفادیگه شب شد پیام ندادم خوابیدم صبح ساعت یازده اینا بود پیام دادسلام احوال پرسی کردو گفتمن تنهام بیچاره ام و این حرفادیگه شروع کرد دردودل کردن اول بار بود چت میکردیم باهم اینجوری بعد هی میگفت من تنهام با یه بچه کوچیک چیکار کنم این حرفا منم گفتم ما کنارتونم همیشه درسته سنم کمه ولی میایم سر میزنیم بهتون اونم گفت تو مثل پسرمی دوست دارم دوسه بارم تو پیاما قربون صدقم رفت و میگفت تنهام یه زن تنها هیچ امیدی ندارم هی درد دل میکرد و یه چیزی گفت اصلا شوک شدم گفت پسر خالم که یه مرد ۵۳سالس گفته صیغم شو منم گفنم یا خدا چی میگه این چجور روش میشه واین حرفا منم گفتم قلط کرده غیرتی شدمو گفت اروم باش عزیزم من اصلا جوابشو ندادم منم گفتم ناراحت نباشین درست میشه همه چی گفت چی درست میشه من ۶سال تنهام و دیگه زد سیم اخر اصلا تعجب کردم که این زن عموی مذهبی این حرفارو میزنه منم گفتم تنها نیستین من هستم گفت تنهایی منظورم چیز دیگه س الان دوزاریم افتاد گفتم عه پس اینجوریه منم گفتم منظورتو میفهمم گفت چیه منظورم بچه بهم برخورد گفت بچه گفتم منظورتون تنهایی و کمبود محبت و چیزای دیگه س دیگه کامل روم باز شده بود اونم گفت من همیشه میگفتم تو بیشتر از سنت میفهمی گفتم زنعمو من بچه نیستم و دیگه زیاد حاشیه نریم رومون بهم باز شده بودو قرار سکس گذاشتیم و خیلیم خجالتی بود تو چت اصلا نمیفهمیدم چی میگه فقط فهمیدم کیرمو میخواد اینم بگم کل کل داشتیم باهم سر سایز کیرمم هی میگفت بچه بهم عمدا میگفت منم عکس کیرمو فرستادم واسش شق شق شده بود تو عکس رگاش باد کرده بود کیرم حدود ۲۰سانته و کلفت خوش فرم سفید دیدم عکس رو سین کرد فورا جواب داد چهههه خبرهههه گفتم چی گفت چه چیزیه گفتم قابل نداره گفت نصیب ما نمیشه گفتم قرار گذاشتیم که نصیب شما بشه گفت چطوری من این شهر تو اون شهر خلاصه هرجوری شد گفتم به خوانواده که دو سه روز برم اون شهر هم وسایل ورزشی بخرم هم به فامیل سر بزنم اونام قبول کردن زنعمومم دیگه طاقت نداشت ۶سال بود کیر نخورده بود هی میگفت بیا پیشمون بیا باورمم نمیشد زنعموم ۴۷ساله م انقدر حشری باشه بدجور داغ بود توچت باورشم الانم سخته واسم خلاصه بریم سر اصل مطلب و سکس دیگه رفتم خونشون زنعموم قبل رفتنم مادرش و پسر عمومو دک کرده بود برن خونه خواهرش دیگه طاقت نداشتم اصلا تو حال خودم نبودم رسیدم دم در خونشون دیدم حشری خانوم اومد دم در با یه چادر سفید صورتش شکسته شده بود توذوقم خورد ولی هیکلش رو فرم بود کون خوشگلشم تو چشم بود اومد دم درو سلام احوال اینا دیگه رفتیم تو گفت طاقت ندارم بیا شروع کنیم منم گفتم چشم اومدم بغلش کنم گفت برو اونور گفتم مگه نگفتی شروع کنیم گفت نه باید صیغه بخونیم 😁گفتم بخونیم یه چیزی گفتیمو دیگه شروع کردیم خیلی داغ شده بود هی میگفت شوهرمی و این حرفا ولی تو سکس حرفه ای نبود کیرمو از تو شرت در اورد گفت وای چه چیزیه این جیگرمو حال میاره منم گفتم دیدی گفتم نصیبت میشه کیرم خیلی زود شق میشه شق شق بود یکم کیرمو خورد بلدم نبوو بخوره گفتم داگی شو بکنم اونم داگی شد شلوارشو با شرتش کشیدم پاین دیدم جوون چه کون خوشگلی کونش عالی بود سفید خوشگل انگار ۱۸سالش بود منم کیرمو اروم مالیدم سر کصش اونم هی میگفت جون جون بکن منم اول بارم بود سکس میکردم گفتم الانه که ابم بیاد اونم کصش داغ داغ انگار اتیش بود هی میگفت جون بکن دیگه منم مثل ندید بدیتا تا تهشو جا کردم تو کصش بخدا یه جیغی کشیدم گفتم تمام پاره شد گفت پارم کردی اروم بابا چیکار میکنی تو اول بارته دیگه بشین زمین خودم سوارش بشم منم گفت باش دراز کشیدم اومد کیرمو یکم خورد گفت کیر مال خودمه بعدکیرمو اروم اروم کررد تو کصش یه حالی میداد کص تنگش اونم هی اه ناله میکرد قربون صدقم میرفت میگفت کیر خودمه فیط میگفت ابت نیاد جان من منم دست خودم نبود یهو گفتم داره میاد فورا دوزانو نشست منم بلند شدم کلی ابم اومد خالی کرد رو سینه های کوچیکش اونم گفت جانم قربون اب کیره کلفتت بشم من بعد کیرمو میک زد فورا شق شد به پهلو دراز کشید دوباره اروم اروم کردم تو کس تنگش دیگه وارد شدم با هر تلمبم یه آهی میکشید میگفت جانم قربونت خودت کیرت بشم بعد دیگه یه ربع با کصش بازی کردم اروم اروم تلمبه میزدمو اونم تو آسمونا بود هی قربون صدقم میرفت بعد گفت پاشو سرپا بکن اونم پاشد ریزه میزه بود رفت یه بالشت اورد کیرمو اروم کردم تو کصش اونم گفت خودم میزنم یه جوری جلو عقب میکرد صدای تلمبه هاش کل خونه رو برداشته بود هی اه اه ناله میکرد معلوم نبود کی ارضا شده بود دیگه نا نداشتم آبم داشت میومد گفتم داره میاد مگه سیر میشد این زن گفت نه بکن قربون کیر درازت بشم گفتم داره میاد گفت باش کیرمو از کصش در اورد یه آه کشید بعد دوباره ابم اومد خالی کردم رو سینه هاش دیگه گفتم من برم حموم تو حمومم یه دست دیگه حال داد بهم .استقبال بشه قسمت بعدی هم میزارم

نوشته: خ


👍 20
👎 25
63201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

967128
2024-01-17 23:59:54 +0330 +0330

جالب بود قسمت بعدی رو هم بنویس

0 ❤️

967131
2024-01-18 00:08:03 +0330 +0330

خوب بود که گفتی داستان ننوشتی اصلا
اولندش فکر کردی همه دارن جنیفر میکنن نه دادا همه همین کسارو میکنن کس خوب که گیر ما نمیاد یعنی کس خوب رو زمین نمیمونه و رو هوا میبرن لازم نکرده بگی سینش کوچیکه سنش بالاست و قدش کوتاهه و وسط سکس بگی بلد نبودمو اذیت میشد خواننده باید لذت ببره نه برینی تو حس خوانننده
باید با جزییات نوشت و پرو بال داد به داستان که خواننده یه جق خوب بزنه

1 ❤️

967165
2024-01-18 01:59:01 +0330 +0330

من که جیزی نفهمیدم از بس غلط داشتی و پیداست کسشعر نوشتی جقی

2 ❤️

967174
2024-01-18 02:57:09 +0330 +0330

به قول دوستمون گفته خوبه اولش خودت گفتی خوب بلد نیستی وگرنه لایق اشدالفحشا از ادم تا خاتم بودی ولی این دلیل نمیشه قصر در بری اولاش خوبو واقعی بود خواستی رئالیسم پیش بری ولی ازبس جق زدی کمرت شل شده دیدی نه نمیتونی گقتی زن عموچوبه رو بکن کونم داره میاد عنتر ایکبری ملت اینجا استادن همون اول ب میفهمن داستانت دروغ یا راسته کیر ابوالهول تو مونثات

2 ❤️

967184
2024-01-18 05:15:15 +0330 +0330

کیرم و اینا به دهنت و اینا کصکش و اینا با این داستانت و اینا دیگه ادامه ش و اینا رو ننویسی و اینا

1 ❤️

967219
2024-01-18 14:46:11 +0330 +0330

من که چند خط بیشتر نتونستم بخونم. از بس غلط املایی داشتی. کیرم توی نوشتنت. کون گشاد لااقل به خودت زحمت میدادی یه بار میخوندیش

0 ❤️

967225
2024-01-18 15:29:31 +0330 +0330

حتما استقبال میشه. 😂

0 ❤️

967234
2024-01-18 16:55:10 +0330 +0330

از همون اول داشتی جق میزدی اوبی چون تو همون ۴ ۵ خط اول کلی غلط املایی هست

0 ❤️

967235
2024-01-18 17:03:38 +0330 +0330

خب برای یه پسر ۱۹ ساله فانتزی خوبیه!😁 زن عمویی که برای دادن می‌تونه مادر و بچه‌شو دک کنه! اگه بخواد بده عمرا نمیاد به یه بچه ۱۹ ساله اونم فامیلی که تو یه شهر دیگه‌س بده!
که اولا اون بچه بی‌تجربه باشه و نتونه بهش یه حال اساسی بده! دوما فردا کل فامیل بفهمن و آبروش بره ، سوما پدر و مادر اون پسره هم ازش شاکی شن که بچه‌مونو گول زده!
پس کسی که شیش ساله نداده و اینقدرم وقیحه بدون اینکه کسی بدونه میره یه گوشه به یه غریبه میده و خلاص! یا حتی اگه بخواد تو خونه‌ی خودش بده ، یه مردی رو میاره که هم دهنش قرصه هم بتونه بهش کمک کنه! نه اینکه یه بچه رو بیاره !
ضمنا اصلا از ادبیاتی که برای مکالمه بین دوتاتون آوردی مشخصه که صرفاً یه فانتزیه و زاییده ذهن خودته :
اون همیشه می‌گفت تو بیشتر از سنت می‌فهمی! بعد از اون طرف هی می‌گفته بچه!!😂😂
مشخصه دروغه عزیزم !

1 ❤️

967323
2024-01-19 02:45:54 +0330 +0330

زنعموی شوهر مرده اومد خونتون، دید تو حالت خوب نیست، تو خودتی. اومد پیشت بات درد و دل کرد و شرت و سوتینش رو هم جلوت تا زد.
کیر پنج تن آل عبا تو کونت با این کستانت

0 ❤️

967487
2024-01-20 00:40:00 +0330 +0330

عالی بود، آفرین به قلمت روح تمام نویسندگان و تو گور لرزوندی
کس کش جقی جون همون زن عموی کونیت قسمت بعدی رو ننوبس
ادامه نظر و می‌سپارم به احمد جان

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها




آخرین بازدیدها