همسر جنده ام و دختر جنده ترم (2)

1402/04/20

...قسمت قبل

چند روزی گذشته بود. خانومم رفته بود خونه برادرش و منم برای اینکه دخترم پانیذ که تازه ترم سوم دانشگاه بود تنها نباشه زودتر رفتم خونه. منو خانومم زود ازدواج کردیم من 18 ساله بودم و خانومم هلیا 17.عاشق هم بودیم و هستیم.رسیدم درو اروم باز کردم و رفتم داخل گفتم شاید خواب باشه بیدار نشه ولی کسی نبودش که فهمیدم حمومه دختر نازنینم.خیلی خوشگل هستش عین مامانش مثل همون سفید فقط قدش یکم کوتاه تر مامانشه.با پاهای بلند و کشیده بدن توپر رونای سفید و کون بزرگ و پستونای نسبتا بزرگ. هم دخترم هم خانومم بیشتر وقتشون رو میذاشتن واسه اندامشون.از باشگاه رفتن و این کارا تا ارایشگاه و خوشگل کردن خودشون. شاید باورتون نشه سالهاست خانومم و دخترم رو بدون ارایش و لاک و این چیزا حتی تو خونه ندیدم و خرید لباس.البته هزینه همه این ها گردن منه بیچاره بود.و گویا به کام دیگرون .رفتم توی اتاق لباسمو در بیارم که دخترم از حموم در اومد. گوشیش زنگ خورد
-الو عشقم کجایی اها نزدیکی درو باز میزارم تو برو توی اتاق مامان بابام منم میام پیشت الان
من یخ کردم انگار بد موقعی اومده بودم ولی دوست داشتم ببینم چی میشه.خیلی آروم رفتم توی اتاق اخری.خونمون در واقع خونه پدرم بود بزرگ بود و سه خواب داشت.پدر و مادرم رفته بودن شهرستان پدریمون برای زندگی و خونه دست من بود.خونه خیلی چفت و بست محکمی نداشت.دراش بسته نمیشد کامل و بالای درها هم همه شیشه داشت و کامل میشد دید چه خبره
صدای باز شدن در اومد و یه نفر رفت داخل اتاق منو خانومم.ولی صدای بسته شدن در خونه رو نشنیدم.
دخترم بعد ده دقیقه ای با یه تیپ سکسی رفت پیش پسره.
یه دامن خیلی کوتاه سفید با خالهای کوچیک قرمز و یه تاپ آستین حلقه ای زرد بی حال و نازک تنش بود.با یه صندل پاشنه کوتاه.دامنش اینقدر کوتاه بود که بزور روی کونشو میپوشوند. منم اروم دنبالشون در نیمه باز بود .تا رفت داخل اتاق نشست رو پای پسره تازه فهمیدم کیه.میلاد پسر طبقه اولمون یه پسر خیلی پر رو .گمونم 22 سال بیشتر نداشت.دخترمو بقل کرد و لباشو میخورد و سینهاشو چنگ میزد گاهی هم دستشو میبرد لای پای پانیذ من و کصشو میمالید.
تاپ دخترم رو زد بالا سوتینی هم در کار نبود.سینه های بزرگی داشت دخترم و داشت ازشون فیض میبرد اقا میلاد. یکم خورد شلوارشو داد پایین و کیرشو در اورد.دخترمو خم کرد روی کیرش.پانیذ بی حرف و حدیثی کرد دهنش و مشغول ساکیدن شد.حسابی میخورد و میلاد هم حسابی کیف میکرد.
-تخمام تخمامو بخور پانیذ جون
بی معطلی دخترم تخمای توپیشو کرد دهنش حالا بهتر کیرشو میدیم عجب کیر بزرگی داشت یه کیر بزرگ و سیاه فکر کنم دو برابر کیر من میشد.با خودم گفتم طفلک دخترم جر میخوره.کیرم سیخه سیخ بود…خوب که از دهن دخترم کار کشید بلندش کرد خودش کامل لخت شد دخترمو برد روی تخت منو خانومم به شیکم دراز کرد گفتش
-پانیذ داگی کن
بعدم دامنشو زد بالا شورت سفید دخترمو از تنش درآورد رفت پشتش و کیرش اروم کرد تو کص ناز و صورتی دخترم.دخترم در حالی که اه بلندی می کشید و پیچ و تاب میخورد از درد ورود کیر تو کصش خوب که کرد تا بیخ تو کصش شروع کرد گاییدن کصش دستاشو گذاشته بود دو طرف کمر دخترم و کیرشو با شدت میکرد تو کص تنگ و ناز دخترم پانیذ.
صدای ناله های دخترم و شالاپ ششلوپ کیر تو کصش حسابی کر کننده بود.
-اییی اخخ اخ اییی وای اروم اروم
با لذت داشت کسشو میکرد که همینجوری خودشو دراز کرد رو دخترم و پانیذ رو هم دراز کرد رو شیکم حالا پاهای دخترم اومده بود بالا از پشتش . تکون تکون میخورد از شدت گایش کصش.ناله هاش خیلی بلند شده بود .ملحفه رو میلاد کشید رو سر دخترم و گفت
-پانیذ زیر این ناله کن صدات نره بیرون
بعدش کیرشو کشید بیرون گفت
-الان میام همینجوری بمونیا میرم دسشویی زود میام
دخترم همینجوری بی حرکت موند ودر حالی که هنوز پاهاش خم بود به هوا.من سریع در حالی که نه شلوار نه شرت تنم بود برگشتم توی اتاق تا نبینتم
یه دقیقه نگذشت که صدای در اتاق بلند شد فهمید میلاد برگشته سر وقت دخترم و منم رفتم در دوباره نیم باز شده بود مثل همیشه
داخلو دیدم یخ زدم.دخترم به هممون حال زیر ملحفه بود سرش. پاهاش ولی هنوز بالا بود واروم تکون میداد ولی بجای میلاد یه پسر دیگه داشت شرتش در می اورد میرفت پشت دخترم.من همینجوری یخ زده چرخیدم سمت دسشویی که دیدم میلاد تو چهارچوب داره با پوزخند منو که کیر به دست و کیرم سیخه سیخه دارم دید میزنم دخترمو وبکنشو
بیصدا اومد طرف من .اروم گفت
-خوب جر دادم دخترتو حال کردی کونی بیغیرت اگه میخوای ابروت پیش دختر حفظ بشه هرکار میگم میکنی افتاد؟؟
بعدم دستشو گذاشت روی شونه هام و فشار داد و نشوند منو رو زمین گفت
-دهنتو باز کن
منم بی اختیار باز کردم و کیرشو کرد دهنم.کیری که حالا کوچیکتر شده بود و خواب رفته بود کیری که تا دو دقیقه پیش تو کص دخترم داشت حرکت میکرد و هنوز بوی و مزه کص اونو میداد کیری که حسابی کص دخترمو گاییده بود.البته الان کوچیک شده بود البته نه به خوابی کیر من.اندازه حالت کیر شق من بود
سرمو چرخوندم دیدم پسره دیگه دخترمو دوباره داگی کرده و کرد تو کصش.دوباره ناله دخترم بلند شد .با تکونای کیر میلاد توی دهنم به خودم اومدم.فهمیدم باید واسش بخورم
اروم مشغول خوردن کیر بکن دخترم شدم.چقدر پررو و بیشرف بود این پسر.دختر رو گاییده بود حالا داشت بابای دختره رو تحقیر میکرد اینجوری
چشامو بستم و بعد از مدتها شاید 10 سال دوباره طعم کیر رو حس کردم.درو بیشتر میلاد باز کرد تا راحتتر بتونم ببینم دادن دخترمو
اروم گفت
-میخوام خودت کیرمو راست کنی با اب دهن خودت دخترتو بکنم کونی حقیر
حرفاش خیلی آزارم میداد ولی چاره ای نداشتم ابروم وسط بود . شده بود بازیچه دست این عوضی ابروم.
یهو دخترم متوجه تغییر شد خوابید رو تخت و چرخید و ملحفه رو زد کنار و با وحشت گفت
-تو تو زامیاد اینجا چیکار میکنی
میلاد از دهن من کشید بیرون و پرید داخل اتاق و رفت رو تخت کنار دخترم دراز کشید
-هیچی عشقم من گفتمش بیاد. گفتم تری سام بزنیم
-من نه نه نه نمیخواممم بگو بره بیرون جفتتون بیرون زود
-ضد حال نزن پانیذ. این همین الان هم تو رو کرده یه ربعه داریم دو تایی میکنیمت
اینو دروغ میگفت البته. دخترم با گریه گفت
-بیرون بیشرفا بیرون برو برو
-اه اه خفه شو دیگه ما تا دو تایی جرت ندیم که ولت نمیکنیم حالا میخوای با زبون خوش راه بیایی یا رات بیاریم
دخترم خواست بلند شه که میلاد وزنشو انداخت روش و اون یکی هم پاهای پانیذ رو محکم گرفت کلی تقلا میکرد که حوصله میلاد سر رفت و محکم شروع کرد سیلی زدن رو صورت و رونای لخت دخترم
-اروم میگیری یا لهت کنم پتیاره
دخترم زنجموره میکرد و هق هق میکرد
شروع کرد التماس کردن
-تو رو خدا تو رو خدا ولم کن میلاد.تو دوس پسرمی .تو باشه تو باشه دوستت رو ولی بگو بره
-عمرا دوتایی
-تو رو خدا گناه دارم خیلی نامردین خیلییی
دخترم نمیدونست واسه میلاد دوس دختر نبود یه سوراخ حسابی بود همین نه بیشتر.ولی میلاد بی توجه دخترم رو چرخوند به رو شیکم و گفتش
-داش زامیاد شروع کن
گریه های دخترم بلند شد با التماس و خواهش ولی دیگه از تکون و مقاومت خبری نبود.ترسیده بود
حس بدی داشتم .دو نفر دخترمو داشتن به زور میکردن من ولی کیر به دست نشسته بودم و فقط نظاره گر بودم.البته میدونستم این حس بدم فقط تا قبل این هست که کیرشو بکنه توی ناموسم.همینم شد زامیاد بی معطلی دراز کشید رو دخترم و کرد از پشت توی کصش. محکم مشغول گاییدنش شد. دیگه از ناله خبری نبود فقط صدای جیغای ممتد و هق هق گریه دخترم می اومد ولی همین جیغا و گریه همراه صدای شالاپ شلوپ فرو شدن کیر تو کص دخترم کیرمو به بلندترین حالت ممکن رسوند.
-تور خداااااا.بسسسه بسه بس کنید آی دارم میمیرم.آییی
زامیاد که حالا یادم اومد کیه پسره شاگرد فست فود سر خیابونمون بود.با لذت داشت کس پانیذ رو میکرد.میلاد برگشت سمت من و بی حرف کرد کیرشو دهنم و گفت
-میبینی که دخترت خیلی داره درد میکشه خوب خیسش کن تا کمتر درد بکشه طفلکی
و اروم خندید.یکم خوردم کیرشو رفت کنار زامیاد و در گوشی حرفی زد اونم سمت من نگاهی انداخت و پوزخندی زد بعدم دخترمو چرخوند به پشت و از جلو کرد تو کصش
پانیذ صورتش از گریه خیس اب بود و تموم ارایشش بهم ریخته بود و فقط آروم زنجموره میکرد همش میگفت
-خیلی نامردین دیگه باهاتون کاری ندارم بار اخرتونه میبینین منو .عمرا بیام پیشتون
میلاد با خنده گوشیشو درآورد و مشغول فیلم گرفتن از دخترم حین کس دادن شد.پانیذ تا فهمید جلوی صورتشو با دستاش پوشوند ولی زامیاد خم شد محکم دستاشو گرفت کشید کنار تا صورتش قشنگ بیفته
-دختر خوب اخه الان به قدر کافی فیلم دارم ازت که بدونی نباید جفتک بندازی و خط و نشون بکشی ولی اگه بچه ای خوبی باشی مشکلی نیستش.دستاتو بردار تا راحت فیلمم رو بگیرم واسه یادگاریه
دخترم با نفرت به میلاد نگاه کرد و دیگه حرکتی نکرد اونم تا تونست از کص دادنش فیلم گرفت .گاهی هم کیرشو میزد رو صورتش و لباش وفیلم میگرفت.الان دیگه بهشون حق میدادم مگه میشه همچین داف و کص نابی رو نگایید باید جرواجرش کرد ناموس یکی مثل منو به این خوشگلی و سکسی رو.این حقیقت تلخیه که من با تموم وجودم قبول کرده بودم . با هر کوبش کیرتوی عمق کص ناموسم بیشتر توی ذهنم حک میشد
کمر زدنهای زامیاد شدیدتر شد و همین اخ اوخ دخترمو بلندتر کرد دیگه داشت کصشو تلمبه میزد با شدت که با یه عربده کرد عمق کصش و کل ابکیرش خالی کرد توی رحمش بعدم از روی پانیذ بلند شد گوشی رو از میلاد گرفت اومد سمت من.من همینجوری مثل هیپنوتیزم شده ها دو زانو بودم . کیرشو که ازش ابکیر و اب کص دخترم آویزون بود کرد دهنم. منم با لذت مشغول خوردن کیر بکن ناموسم دختر عزیزم و خوشگلم شدم.بهشون حق میدادم از خیر همچین کصی نگذرن.حسابی مزه ابکیر و طعم کص دخترم رو رو کیرش خوردم که دیدم میلاد دوباره ملحفه کشید رو سر دخترم و اومد سمت من
-هوی کونی بیغیرت دخترجنده. پاشو کص دختر تو تمییز کن با دهنت بدم میاد اینجوری آش و لاش و پر ابکیر بکنمش
منم بلند شدم بی هیچ حرفی سرمو انداختم پایین با ترس نزدیک تخت شدم.میلاد رفت بالای سر دخترم نشست و محکم ملحفه رو نگه داشت رو سرش پانیذ گفت
-باز میخخوای چیکار کنی بخدا بس کن میلاد کصم درد میکنه
-هیچی بابا نگران نباش میخوام به کصت یه حالی بدم
منم رفتم بین پاهای دخترم نشستم که چهارطاق باز بود و از کصش ابکیر میزد بیرون و خیس خیس بود.یه کص خوشگل سفید و وصورتی و ناز و دخترونه .البته از فشار زیاد قرمز شده بود با لذت دهنمو گذاشتم رو کص کوچولوش . هرچی ابکیر بود رو لیس زدم .زبونم رو تا تونستم کردم داخل کصش و کلی ابکیر هورتی ریخت از تو کصش روی زبونم با لذت همه رو قورت دادم.از طعم و عطر و مزه کص گاییده شده ی دخترم که قاطی با ابکیر بکنش بود تنم مور مور شده بود.بعد از کص گاییده ی شده ی همسرم خوشمزه ترین طعم دنیا بود واسم.نمیخواستم تموم بشه لذتم. پانید یه بند ناله میکرد و اروم شده بود. فکر میکرد کار میلاده. نمیدونست بابا جونش داره کص پاره پورشو میلیسه
منو زد کنار میلاد. رفت بین پاهای دخترم.منم یواش برگشتم بیرون اتاق تا جایزه بعدیم رو از کص دخترم بخورم
ملحفه رو زد کنار پانیذ و دید میلاد داره میکنتش.پاهای دخترمو داد بالا و از هم باز کرد تا جای ممکن و مشغول حفاری کصش شد.دوباره اه اوخ اوخ دخترم رو بلند کرده بود
-ایی ایی اخ اخ بسه بس کن بسه تور خدا تو رو خدا
ولی فقط میلاد رو این حرفاش حشریتر میکرد تا محکمتر کصشو جر بده و البته منم تندتر کیرمو بمالم.یهور اونم با یه عربده بلند ریخت توی عمق کص دخترم و از روش کنار کشید. و ملحفه رو باز کشید رو سر پانیذ.اینبار حرفی نزد دخترم منم اروم بیصدا رفتم جلو تن سفید و ناز ونرم و نازک دخترم از سفیدی برق برق میزد جز اطراف کصش که قرمز شده بود.با لذت مشغول لیسیدن شدم.گاهی هم میلاد کیر پر ابکیرشو میکرد دهنم .با لذت تا تونستم با زبونمو عمق کص دخترمو نوازش کردم وابکیرا رو با زبونم کشیدم بیرون و خوردم این حدا اقل کاری بود که من بیغیرت واسه کص جر خورده ی دخترم میتونستم بکنم.گاهی اروم سوراخ کونشو لیسی میزدم و بین پاهاشو خوردم و تمیز تمیز کردم

فردای اون روز خانومم طبق معمول اومد مغازه.جواد شاگردم منو کیر خودش هم دیگه حساب نمیکرد البته طبیعی هم بود زنمو جلوی چشام کرده بود غیر این بود تعجب میکردم
هلیا یه ساپورت نازک سیاه که ساق پاهاش یکم بیرون بود با یه مانتو مشکی کوتاه و کفش قرمز تنش کرده بود تاپ تنش هم قرمز بود شالش هم دور گردنش انداخته بود.
جواد با خانومم برای اولین بار دست داد هلیا خجالت میکشید ولی اروم دستشو دراز کرد و رد شد اومد نشست رو صندلی .یکم بعد جواد نشست کنار خانومم و قشنگ چسبوند بهش خودشو از کنار.به بهونه نشون دادن گوشیش دیدم دست چپش رو برد دور کمر خانومم و هلیا سعی میکرد خودشو جدا کنه ولی ول کن نبود منم خودمو میزدم به ندیدن یعنی راهی نداشتم غیر اینکار یه پیام واسم اومد دیدم جواده
-حواست باشه زن جنده هم فیلم زنتو دارم هم فیلم جق زدن خودتو ساکت میشینی و بچه خوبی میشی تا من کارمو بکنم
فهمیدم از منم فیلم گرفته.اهی کشیدم و حرفی نزدم…هلیا پاشد بیاد سمت من که جواد انگشتاشو برد لاپای خانومم و انگشتش کرد سریع .انگار نه انگار من شوهرشم و اونجام.خانومم اومد کنار من که الکی داشتم جنسام رو مرتب میکردم ایستاد ولی جواد ول کن نبود اونم اومد طرف دیگه زنم وایساد متوجه شدم هی با دستش کونم خانوممو چنگ میزنه من از خجالت به بهونه ای نشستم رو پاهام ولی بازم دیدم دستای جواد رو .هلیا هرکاری میکرد بیصدا جواد رو دور کنه نمیتونست. من هم از شهوت خیس شده بودم هم خجالت و عجز از کاری نکردن حالم یکم خراب بود.دیدم دست راستشو برده زیر ساپورت و داره کون لخت زنمو میماله دست دیگه اش از جلو رو ساپورت کصشو میمالید شنیدم میخواد ببرتتش توی اتاق

-جان من هلیا جون بیا اتاق پرو یکم بمالمت خرابم خیلی سریع برو یه کوچولو حال بده
اروم در گوشش میگفت و صدای
-نه نننههه خانوممو میشنیدم. ولی راه نمی اومد هلیا
من نشستم رو صندلی و خانومم سریع اومد نشست کنارم دیدم دست جواد از تو ساپورتش در اومد ولی جواد هم صندلیشو گذاشت طرف دیگه هلیا باز چسبید بهش.دست راستشو دوباره برد زیر ساپورتش و گاهی هم از گونه های زنم بوسه میگرفت.منو تخم خودشم حساب نمیکرد خیلی راحت داشت کونشو میمالید پاهای منو زنم زیر میز بود و کیف خانومم رو پاهاش بود بعدش دستشو اورد جلو کرد زیر ساپورت از جلو کصشو میمالید.خانومم از خجالت داشت اب میشد منم هی سرمو به اطراف میچرخوندم والکی با گوشیم ور میرفتم نمیدونستم کی تموم میکنه جواد یهو دیدم اروم لبه های ساپورت هلیا رو گرفت کشید پایین اما هلیا نمیزاشت با دستاش مانع میشد ولی اینقدر تکون تکون داد که هلیا ول کرد اونم تا روی رونای زنم کشید پایین حتی کونشو بلند کرد تا از زیر هم رد بشه.حالا فقط شرت خیلی نازک خانومم که سفید بود فقط کص و کونشو پوشونده بود. جواد با دستش راستش کمر خانوممو بغل کرد دست چپش رو هم برد زیر شرتش و انگشتش رو میکرد توی کصش و با کصش بازی میکرد.خانومم کیفشو پخش کرده بود تا من بیشتر نبینم .مدام پاشو می بست تا جواد دستاشو در بیاره.ولی اون با پرورویی از هم باز میکرد.گاهی هم پستوناشو میگرفت تو دستش. زنم من شده بود جنده شخصی این پسرک بیشعور.یهو جواد گفتش
-هلیا خانوم چند تا لباس قشنگ اومده بیا تن بزن توی اتاق
کص میگفت شیرین عقل .اصلا کار من لباس مردونه بود نه زنانه.بعدم دست خانومم رو گرفت و کشیدش دنبال خودش.هلیا در حالی که با ترس و خجالت ساپورتشو بالا میکشید
ناچار رفت دنبالش تا بلکه کمتر آبروریزی کنه جواد شایدم راضی بشه.خیلی هول بود.البته حقم داشت همچین کص نابی منم سیخ میکردم
درو نبست نیمه باز بود اروم در مغازه رو بستم .نگاه انداختم.دیدم زنمو چسبونده به دیوار داره گردنشو و لباشو میخوره.زنم همش روشو برمیگردوند میگفت
-اههه ولم کن اههه بدم میاد نخور لبمومو اه دهنت بو میده مسواک اصلا میدونی چیه
اون بیتوجه کارشو میکرد و بعد تاپشو زد بالا سوتینشم داد بالا و پستونای بلوریش گاز میزد و میخورد.جیغ زنمو در اورده بود از بس دندون میزد.دستاش هم همزمان رفته بود توی ساپورتش و کص زنمو میمالید…بعد کمر بندشو باز کرد و کیرشو انداخت بیرون.بزور خانوممو نشوند رو زانو هاش
-نه ولم کنه زشته بزار برم
-یکم بخور تا ولت کنم جون من ضد حال نزن دیگه
خانومم ناچار دهنشو باز کرد و کیر جواد شاگردم برای بار دوم رفت توی دهنش.یه کیر بلند ولی لاغر. خایه هاش پر پشم بود…معلوم بود حال زنمو بد کرده.چندشش میشد
-اهه چه خبره تمیز کن خودتو بزن این پشمارو. چقدر پلشتی تو
-زر نزن جنده کیرتو بخور ساکتو بزن. کیرمو تا بیخ کردم دهنش بازم کلاس میزاره
بعدم صورت زنمو بالا گرفت و چند تا تف آبدار انداخت دهن زنمو و دوباره بزور کرد توی دهنش.صدای اوم اوم کیر خوردن زنم بلند شده بود و داشتم لذت میبردم از این نمایش سکسی.بعدم تخماشو کرد دهن خانومم اول نمیزاشت ولی با چنتا سیلی تو صورتش کوتاه اومد زنم. تخمای پر پشمشو کرد دهنش.حسابی میخورد و میلیسید صورت ناز وسفید و ارایش کرده خانومم بین پشمای سیاه شاگردم دیدن داشت.لبو دهنش اصلا دیده نمیشد زیر اونهمه مو قایم بود.یهو صدای در بلند فهمیدم مشتریه ردش کردم دوباره داخلو دیدم بالاخره کیرشو کشید بیرون.خانوم رو بلند کرد
-اینجا نمیشه گاییدت. بگو دسشویی داری ببرمت توی دسشویی اونجا کارمو تموم کنم
-نه نمیام گفتی فقط ساک بزنم ولم میکنی
-نچچ میایی عکسارو یادت نرفته که
خانومم میدونست راهی نداره.خودشو یکم مرتب کرد و اومدن بیرون جالب بود کمربندشو جواد جلوی من میبست.خانومم رو بغل کردم تا دلداریش بدم دیدم گونه هاش و دور لب و دهنش خیس از ابکیر و تف های جواده. اروم بوسیدم دهنشو و لیسیدم و تمییز کردم روی چونه هاش یه تار پشم جواد چسبیده بود با لذت با زبونم لیسیدمو ورش داشتم. مزه رژ لب و عطر لبای خانومم و ابکیر و تفهای جواد قاطی شده بود با لذت عمیق بو کشیدم بوی کیر و عطر دهن عشقم تموم مغزمو پر کرد. لبا و چشاشو بوسیدم.در گوشم اروم گفت
-عزیزم من دسشویی دارم الان میام
-برو عشقم
دوباره لباشو بوسیدم.جواد اینقدر بیشعور بود و عجله داشت جلوی من دستاشو گرفت و دنبال خودش کشید بردش
منم سریع قفل کردمو پشتشون رفتم. اینبار پشت دری که نیمه باز بود ایستادم پاساژ تعطیل بود هوا خیلی گرم و کسی پر نمیزد تو خیابونا و هیشکی نبود منم خیالم راحت.دیدم خانومم رو روی پاهاش نشونده و کیرو کرده دهنش دوباره.خیلی طول نداد که بلندش کرد ساپورتشو داد پایین تا زانوهاش با شرتش و خمش کرد رو دیوار.پاهای زنمو از هم باز کرد و با شدت فرو کرد تو کصش.خانومم یه نفس عمیقی کشید و آهی بلندی پشتش. که جون گفتن جواد رو در اورد.
با ریتم اروم ولی یکنواخت شروع کرد کصشو گاییدن.اروم اروم ناله های هلیا هم بلند میشد
-ایی اههه اهههه اروم اروم اقا جواد
-اها حالا مودب شدی زیر کیر بری ادب هم یاد میگیری دیگه بهم نمیگی بو میدم جنده پتیاره
بعدش پاهای خانومم رو تا جایی که میشد از هم باز کرد و سرعت کمر زدنش رو بیشتر کرد دستاشو گذاشته بود رو کمر خانوم با شدت کصشو میکرد
-ایییی اایییی اروووممم اروممم
جواد متوجه من شد
-شوهر بیغیرتت که نمیکنتت من جرت میدم بجاش
-حیف اون کونی که همچین کصی زیر دستش باشه کونی بیغیرت زن جنده
یکم گذشت.کشید بیرون و با انگشتاش سوراخ کون زنمو مالید و اروم اشاره اش رو فرو کرد.هلیا فهمید موضوع رو مثل برق گرفته ها تکون خورد برگشت و ایستاد
-نه نمیزارم .کون نه عمرا
-بیخود مگه دست خودته جنده
-نمیزارم بخدا نمیزارم
-گوه میخوری مگه میتونی؟؟ میخوای چیکار کنی جنده؟؟ جیغ بزنی مثلا شوهرت بیاد آبروت بیشتر میره تازه اونم بیاد به من کمک میکنه نه تو
-تو رو خدا درد داره اقا جواد نمیزارم عمرا بزارم
-اهههه سخت نکن کار رو خودتم میدونی تا کونت رو ندی نمیزارم پاتو از اینجا بزاری بیرون پس راه بیا
جواد خانوممو بزور بر گردوند ولی هلیا دوباره چرخید و با گریه و خواهش التماس میکرد.جواد قاطی کرد چند تا با دست سیلی زد به گردن و صورت و کون لخت خانومم که دردش اومد با گریه و بغض گفت
-باشه نزن باشه توروخدا ارومم من حتی به شوهرمم هم ندادم
-باشه خیالت راحت
دوباره خمش کرد رو دیوار و چندتا تف انداخت رو سوراخ کون زنم و انگشتش رو داخل کرد که اخ هلیا رو در اورد
-آخ خخخ .تو رو خدا یکم بخورش نرم بشه یا چربش کن درد داره اینجوری
-بخورم ؟؟چی .اه بدم میاد من .بده کص و کونتو شوهرت بخوره. تازه کرم مرم از کجا گیر برم الان اخه
یهو یاد من افتاد درو بیشتر باز کرد رو کرد به من .منم فهمیدم منظورشو سریع رفتم از مغازه کرم داشتم اوردم
دیدم خانومم رو چرخونده سمت خودش از جلو بقلش کرده و تاپشو زده بالا داره پستوناشو میخوره بهم گفتش
-سوراخ کونشو خوب بخور خیس شه تا راحت کیرم بره توش فهمیدی بعدم خوب کرم بزن
خانومم از خجالت و تحقیرناله ی بلندی کرد و چشاشو بست و سرشو انداخت پایین.من بی اختیار زانو زدم زیر کون خانومم اول یه لیس زدم به کصش یه تکون محسوسی هلیا خورد از تماس زبانم با کصش. خیس خیس بود از ترشحات خودش و کیر جواد. یکم خوردم بعد رفتن سراغ کونش.اروم زبونم را میکردم توی سوراخش بسته بود کامل .خواستم با دستم یکم بازش کنم جواد نزاشت زد تو سرم
-حق نداری کونشو کصشو دست بزنی فقط با زبونت.
بعدش خودش کون زنمو گرفت از هم باز کرد انگشتشو کرد توی دهنم گفت
-خیسش کن زود
لیس زدم و خوردم چند تا تف انداختم بعد کرد سوراخ زنمو یکم باز کرد.هی میکرد توی کون زنم بعد میکرد توی دهن من طعم کون زنمو از انگشتش می چشیدم. بیخیال شد منم با زبونم رفتم سراغ کون خانومم دوباره.از خانومم هیچ صدایی در نمی اومد.تا جایی که میتونستم زبونمو میکردم تو سوراخ کونش تا باز بشه و خیس بشه.یهو کیر جواد از لاپای زنم رد شد خورد به چونه ام.
-بخورش خوب خیسش کن تا جرش بدم
شروع کردم ساک زدن کیر شاگردم تا شق بتونه زنمو خوب بکنه.گاهی هم کون زنمو لیس میزدم بالاخره رضایت داد.از پس سرم گرفت کشوند داخل رو زانوهام عین یه برده.
هلیا رو خم کرد روی دیوار
-جنده دستاتو بزار و دیوار کونتو بده عقب
اطاعت کرد.منم از سرم گرفت کشید لای پای زنم.
-خوب ببین و بخور ببین چجوری پاره اش میکنم.
آروم کرد توی کون هلیا.یه تکونی داد به خودش و ناله ای کرد درد داشت ولی تحمل میکرد.تقریبا تموم کیرشو کرد داخل کون خانومم شروع کرد عقب جلو کردن کیرش.ولی هلیا نتونست طاقت بیاره با اشک و گریه خودشو جلو کشید و چسبید به دیوار. کیر جواد در اومد از کونش
-تور خدا بسه دیگه درد دارم دارم میمیرم .بسه کصمو بکن تو روخدا کونمو ول کن.کصمو هرچقدر دوس داری بکن
کلا منو فراموش کرده بود وقیحانه خواهش میکرد کصشو بکنه و کونشو بیخیال بشه .جالب بودم واسم نیم ساعت پیش حتی نمیخواست ساک بزنه ولی حالا التماس میکرد کصشو بکنه.جواد که تازه کیرش توی کون تنگ خانومم جا گرفته بود مزه اون کون تنگ وسفید رو چشیده بود کفری شد
-اهه جنده برگرد گمشو چرا اینجوری میکنی کونتو پاره میکنمااا زود
ولی خانومم مقاومت میکرد و خواهش .بزور دوباره خمش کرد ولی هی هلیا خودشو تکون میداد.جواد بهم با تشر گفت
-اه بگیر این جنده رو محکم تا کارمو بکنم نزار تکون بخوره
منم حقیرانه در حالی که خانومم خم شده بود به دیوار دست گذاشته بود با چشای خیس از اشک بهم نگاه کرد لباش میلرزید لابد انتظار داشت خلاصش کنم از زیر کیر جواد ولی من بجاش رفتم زیر شیکم خانومم نشستم دستاشو جمع کردم زیرش با یه دست با دست دیگه هم محکم پشتشو گرفتم تا تکون نخوره.جواد دید هلیا دیگه نمیتونه در بره.کیرشو دوباره فرو کرد اینبار ولی سریعتر کرد داخل وبا حرص بیشتری شروع کرد عقب جلو کردن.دیگه ناله های زنم با گریه هاش یه بند به گوش میرسید با اخخخ اوخ مدام خواهش میکرد لا به لای هق هق گریه هاش
-اههه اهه اه ایی تو رو خدا ااا ارووم بسه بسه وای وای جر خوردم اروم ایی ای.بسه دارم ممیریم
ولی این جیغ و دادها و گریه ها بیشتر جواد رو تحریک میکرد تا محکمتر کونشو بکنه دیگه با ریتم یکنواخت داشت کونشو میکرد .رو ابرا بود منم داشتم از شهوت میمردم صدای فورت فروت رفت و امد کیر توی کون زنم و ناله ها و اخ گفتنها و گریه هاش به جنون رسونده بود منو.دیگه دست از تقلا برداشته بود و خودشو در اختیار جواد گذاشته بود.اونم با لذت و محکم کیرشو فرو میکرد و در می آورد منو دوباره فرستاد لاپای خانومم .دستاشو گذاشته بود رو کمر هلیا و حسابی کونشو داشت میگایید.دیگه صدای گریه بلندش قطع شده بود و فقط خفه ناله میکرد و اخ اوخ میکرد و اشک میریخت.رفت امد کیر تو کونش از فاصله 5 سانتی چشام لذتش بی اندازه بود.گاهی کص خانومم رو لیس میزدم گاهی هم زبونم رو میرسوندم به سوراخ کونش .کیر جواد میخورد به زبونم اروم تخماشو یه لیسی زدم و کردم دهنم .یه سفیدی دور کیر جواد و دور سوراخ کون زنم جمع شده بود با زبونم جمع کردم و قورتش دادم.یهو دیوونه شد کشید بیرون. کرد دهنم.داشتم مزه ی کون زنم رو برای اولین بار می چشیدم اونم از روی کیر بکنش.کیر شاگرد کمسن خودم.طعم کیر و منی جواد با کون خانومم لذت بخش ترین مزه و طعم دنیا بود حسابی ساک زدم واسش .هلیا هیچوقت نمیذاشت حتی به کونش دست بزنم کون بزرگ و سفید و نرمش واسم ممنوعه بود فقط گاهی که کصشو میخوردم سوراخ کونش چننتا بوس میزدم که اونم مانع میشد چه برسه بزاره انگشت یا حتی زبونمو فرو کنم ولی حالا یه جوون کیر کلفت کونشو جر داده بود.دوباره کرد تو کونش .نمیدونم چی زده بود کیرش راست بود و ابش نمی اومد.بعدتر فهمیدم مخلوطی از ترامادول و کلی تاخیری.خسته شده بود خانومم رو روی کف همون دسشویی کثیف نشوند و داگی کرد هلیا رو.از پشت مشغول گاییدن شد دستشو گذاشته بود رو سرش و مدام سر خانومم رو خم میکرد رو سنگ توالت در حالی که دستاش رو لبه های سنگ توالت بود و از فشار گاییده شدن هی خم میشد .خانومم فقط ناله میکرد.اون که اینقدر تمییز و بهداشتی بود حالا اینجوری داشت کون میداد.دیگه نای اعتراض هم نداشت.منو دوباره فرستاد زیر کص زنم.دراز کشیدم کف همون دسشویی کثیف .شروع کردم کص ناز خانومم رو خوردن .تخمای جواد میخود به پیشونیم در حین فرو کردن توی کون زنم و در اومدن .اب غلیظ و نازکی یه بند از کون زنم اویزون بود اونم با زبونم قورت دادم. کمر زدنهاش رو شدیدتر کرد با شدت کونشو حفاری میکرد همزمان سر خانوممو دیگه کاملا خم کرده بود فقط ده سانت از سنگ توالت فاصله داشت رسما داشت جرش میداد نامرد.دوباره اخ و جیغهای زنمو بلند کرده بود و گریه هاش رو. هوا خیلی گرم و خفه بود.بدن خانومم خیس عرق بود و البته جواد. مدام عرق تن خانومم از لای پاهاش از لای کص و کونش با عرق بدن وکیر و خایه جواد که قاطی هم میشد میریخت رو صورتم منم بی توجه مثه برده ها لیس میزدم هر ترشحی که از بدن خانوممم عشقم و بکنش بود واسم یه هدیه و مزه ی عالی بود.یهو یه تکونی داد به خودش محکم فرو کرد و ته کون زنم نیگه داشت و خالی کرد.نبض کیرشو میدیدم که کلی ابکیر میریخت توی کون ناز خانومم. با دستاش سرمو کاملا کشید زیر کون هلیا. بعد کشید بیرون همراه با کیرش کلی ابکیر ریخت رو صورتو دهنم.قورت دادم.چشام از منی بسته شده بود.کیرشو پر ابکیر بود کرد دهنم.خوردم و تمییز کردم کیرشو.لذت بخشترین طعم بود منی بکن زنم و طعم کیرش قاطی با مزه کون داغ خانومم.خانومم دیگه ساکت شده بود.فقط اروم ناله میکرد همیجوری چهار دست و پا مونده بود.بعد خانومم رو بلندش کرد حالت دسشویی کردن بهش داد نشوند با کون رو دهن من.دقیقا سوراخ کونش توی دهنم بود.حالا میدیدم نامرد قشنگ زنمو ناموسمو جر داده بود.سوراخ کونش باز مونده بود اندازه یه سکه.دور سوراخش قرمز قرمز شده بود.گفتش
-جنده فشار بیا یکم ابم بریز بیرون
خانومم بی هیچ حرفی اطاعت کرد یکم فشار داد ریخت بیرون.کلی ابکیر مونده بود.منم زبونم رو فرو کردم توی کونش تا جایی که میشد رو لیسیدم و ابها رو کشیدم با زبونم بیرون همه رو قورت دادم منی رو چشامم با دستام ریختم دهنم.بعد مشغول لیسیدن کل کس و کون خانومم و لای پاهاش شدم هم یکم دردش کم بشه هم تمیزش کنم هم لذتم از تن نازنین ناموسم کامل بشه.کلی عرق کرده بود.لاپاش طعم و بوی عرق بدن خودش و عرق بکنش جواد رو میداد.بوی و طعم عرق با آب کیرو ترشحات کس کون خانومم خوشمزه ترین غذای دنیا بود واسم.جواد لباسشو پوشید درو باز کرد زد بیرون.خانومم نفس راحتی کشید که خیلی طول نکشید.یهو سرایدار پاساژ که یه جوون 24 25 ساله افغانی بود اومد داخل کیر بدست و در حالی که گوشیش دستش بود و فیلم میگرفت .

نوشته : شوهر کونی

ادامه...


👍 10
👎 32
106801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

937239
2023-07-12 00:48:08 +0330 +0330

کسخل کونی حداقل یکم نزدیک به واقعیت مینوشتی
نه اینکه داستان تخیلی برامون تعریف کنی
کیرم تو ذهن مریضت کسکش ننویس دیگه

3 ❤️

937248
2023-07-12 01:05:33 +0330 +0330

حیوان که میگن اینه تو که داری گوه میخوری و‌دروغ میگی ،
چجوری روت میشه همچین چیزی و تصور کنی عن دماغ شل ناموس هزار پدر
حیوان از تو با شعور تره ، خوک‌از تو باغیرت تره
بیناموس

2 ❤️

937256
2023-07-12 01:56:13 +0330 +0330

کصشر خالص

1 ❤️

937270
2023-07-12 02:52:41 +0330 +0330

گوه ترین گوه شهوانی هستی از رو هم نمیری ، نخوندم ولی میدونم کونی هستی ، حالا این قسمت کونم دادی یا نه ؟؟
عجب کونی هست این ادمین وقت… ؟
شهوانی ده سال پیش می‌آمدی خیلی بهتر بود ولی الان اگه هر شب با ارفاق یه داستان بهتر بیاد بیرون الیافی داستانا یا کصشعر یا گی یا بی‌غیرت بچه کونی که نه ناموس داره نه … ، هرچی هم بیشتر بچه ها بهش فهش بدن بیشتر کیرش سیخ میشه و دستشم بیشتر تو کونش .
دهنت سرویس ادمین ، نمودی ما رو .

1 ❤️

937292
2023-07-12 04:40:23 +0330 +0330

داستانت خیییلی هم عااالی بود
این اوسکولا ضر میزنن
نمیدونم اصلا وقتی این مدل داستانو دست ندارن چرا میان میخونن
داستانت برای کسایی که این فانتزی رو دارن، خیلی هم عااالیه
ادامه بده حتما

1 ❤️

937294
2023-07-12 04:56:51 +0330 +0330

ینی یه انسان چقدر میتونه حال بهم زن باشه؟

0 ❤️

937306
2023-07-12 07:19:58 +0330 +0330

کسیکه زنتو نگائیده بود کلاغ کون دریده بود خخخخخخخخخخخخخخخخخ خب بعد از سرایدار پاساژ دیگه کی زنتو برات گائید . ببین میخواهی دیگه خودتو خسته نکن فقط دفعه بعدی یه لیست از مردای که زنتو گائیدن بنویس نمیخواد دیگه توضیح بدی خودمون متوجه میشیم خخخخخخخخخ . برای خالی کردن حس کاکولدیت داستان قشنگی بود ولی صفر درصد هم چنین چیزی در دنیای واقعی رخ نخواهد داد که یه ادمی بزاره شاگردش جلوش زنشو بگاد اونم توی دستشوئی عمومی پاساژ

1 ❤️

937326
2023-07-12 09:49:10 +0330 +0330

منم زنپوش و کونی هستم ولی واقعیتش تو خیلی مفلوک و کثافت و لاشی هستی، حتی این داستانت حاصل تصوراتتم باشه بازم خیلی بی شرفی (اولین داستانیه که انقدر حالمو بهم زد از شخصیت یه نفر و نظر دادم)

1 ❤️

937361
2023-07-12 17:17:28 +0330 +0330

واقعا مسخرس داستانه این چی شد همه کیر بدستن

0 ❤️

937367
2023-07-12 18:24:42 +0330 +0330

همه کستو گاییدم کص کش با این داستانت جات تو تیمارستانه نه اینجا بی ناموس

0 ❤️

937372
2023-07-12 18:58:16 +0330 +0330

مملکت به گوه کشیدین با این داستان‌ها حرمزاده لعنت بهت.

0 ❤️

937396
2023-07-13 00:44:24 +0330 +0330

فکر کنم کل شهر گوشی به دست از زنت فیلم گرفتن و کردنش کس کش چاقال جقی

0 ❤️

937437
2023-07-13 05:19:20 +0330 +0330

احتمالا صاحب کارت زنتو کرده و جای خودش صاحب کارش عوض کرده
به حق چیزای نشنیده مردم چ فکرایی تو سزشونه

0 ❤️

937443
2023-07-13 06:17:51 +0330 +0330

حال به هم زنی چقدر کلا که دروغ گفتی همه را ولی دروغش هم کس شعر محضه

0 ❤️

937526
2023-07-13 22:10:41 +0330 +0330

اگه داستان رو‌کپی نکرده باشی و نویسنده اش خودت باشی ، عاااالی نوشتی
بسیار اروتیک و سکسی بود ، من عاشق این سبک بیغیرتی هستم‌
امیدوارم خیلی بیشتر در همین سبک ازت کار ببینم

به کامنتهای این کص خلهای گیج که اصلا نمیدونند اینجا چه گوهی می خورند هم کار نداشته باش . اینها انگلهای این سایت هستند و‌ معمولا خیلی سریع هم اکانتاشون را ادمین می بنده

0 ❤️

937887
2023-07-16 01:53:30 +0330 +0330

ساخته های یک ذهن بیمار

0 ❤️