سکس ناخواسته با دختر داداشم

1402/04/30

تا قبلش نقشه و کراشی روش نداشتم
دختر داداشم سه سال از من کوچکتره و با هم جور هستیم
طبقه بالا خونه داداشم بودم
میخواستم به دختر داداشم چندتا راهنمایی راجع ب لپتاپ بهش بدم و فیلمی هم ببینیم

تو اتاق خواب داداشم تنها بودیم و زنداداشم سرکار بود
لب تاپ رو میز کنار تخت بود
رو تخت من دراز کشیده بودم ، اون رو زمین به تخت تکیه داده بود ولی یکی دوبار از اتاق بیرون رفت و برای بار آخری که اومد ، رو تخت نشست
ولی دقایقی بعدش اونه هم رو تخت دراز کشید، البته با فاصله

خواستم صحنه ای از فیلم رو بزنم عقب که غیر عمدی بدنم ،به طول به بدنش چسبید
به خاطر طوری که دراز کشیده بود ، باسنش کمی عقب تر از بدنش بود
باسنش قشنگ به معامله من چسبیده بود
وای چقدر نرم بود ، طوری که از قصد کمی لفت دادم
ممانعت که نکرد
خودشو خیلی اروم شروع به تکون دادن کرد و متوجه شدم بدش نمیاد
معلوم بود کمی شک و تردید هم داره
قشنگ متوجه شدم ماهیچه های باسنش رو داره منقبض و منبسط میکنه
من بیشتر شروع به چسبوندن بدنم به بدنش کردم
اروم لب هام رو روی گردنش گذاشتم
و گردنش رو شروع به خوردن با لب هام کردم
بدون اینکه حرفی بزنیم
هی شروع به مالوندن و ور رفتن کردیم
یه لحظه چشم تو چشم شدم باهاش
جفتمون میدونستیم نباید ادامه بدیم
ولی شهوت مانع میشد
برای اینکه بیشتر شهوتی بشه ، با دست چپم از رو شورت ، کمی کوسش رو مالیدم
دامن بلندی پوشیده بود
خواستم دامنش رو بالا بدم که که گفت ملافه را بندازم رو خودمون
حدس زدم خجالت میکشه و میخواد زیر ملافه باشیم
دامنش رو بالا دادم
دستش رو گذاشت رو شورتش که یعنی شورتش را پایین ندم
کمی سر کیرم تف زدم که گفت عههه دیگه تف نزن
دستش رو دراز کرد و کرمی که رو میز بود و خیلی لغزنده بود رو داد بهم
همونجوری که از پشت بغلش کرده بودم
گذاشتم لای پاهاش
خیلی نرم بود
کمی تلمبه زدم
سپس بهش گفتم میشه بزارم پشت ؟
با یه حالتی خاص گفت : کــون ؟
با دستپاچگی گفتم نه ، لای قاچ کونت

چیزی نگفت
کمی لای قاچ کونش مالوندم
کونش خیلی نرم بود و از شهوت دیوونه شده بودم
سپس با انگشت کمی سوراخ کونش رو چرب کردم

اروم سر کیرم رو گذاشتم دم سوراخ کونش
که اعتراضی کرد و گفت ببین همون جا بزار دیگه
گفتم فقط دم درش می مالم ، باور کن بهت حال میده
گفت نه خیرم حال نمیده
با حالتی مثلا شوخی گفتم مگه تجربه ش رو داری ؟

کمی بیشتر مالوندم و یه تلمبه دو سانتی زدم و از زور شهوت ، آبم امد
ناچارا با شورتم جلوی .پاشیده شدن آبم رو گرفتم

خیلی شاکی بودم که چرا آبم زود اومد و اگر کمی کمرم سفت تر بود ، تازه راه کونش رو باز کرده بودم

خودش سریع رفت حمام و به من هم گفت جایی نمالی ، برو دستشویی
همه چی یهویی و در عرض پنج دقیقه اتفاق افتاد و نقشه و غرض قبلی نداشتم
ولی بعدش دیگه شرایطش پیش نیامد و رفت دانشگاه

نوشته: شرمنده


👍 4
👎 19
48901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

938840
2023-07-22 00:52:24 +0330 +0330

حروم زاده خر زاده کثیف

4 ❤️

938869
2023-07-22 03:27:07 +0330 +0330

به خاطر طوری که دراز کشیده بود باسنش کمی عقب تر از بدنش بود
خدا نکشتت مرد یاد شعبده بازی های دیوید کاپرفیلد افتادم که با شمشیر طرف رو دو قسمت میکنه 😂

1 ❤️

938895
2023-07-22 09:35:47 +0330 +0330

همین سن و سال قد وزن این چرندیات چیه بلد نیستی ننویس عموجان برو کونتو بده

0 ❤️

938912
2023-07-22 12:35:50 +0330 +0330

عمو جانی ،

به برادر زادت رحم نمیکنی

یه وقت ما رو نکنی

حالم ازت بهم خورد

1 ❤️

938945
2023-07-22 20:29:21 +0330 +0330

سپس تو ی آدم باشی حرومزاده‌ای، بچه برادرت از خون خودته و توی جقی فقط توی رویاهای تخمیت به حریم برادرت تجاوز کردی

1 ❤️

974534
2024-03-10 15:38:06 +0330 +0330

حیف حیف از این کون باید میکردی الان سرش راه افتاده دنبالش بگیر تا کس جلو برو . باید برای همیشه بکنیش

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها