سلام،من پرسنل سازمان اورژانسم سال 92فصل بهار بود یادم نیست کدوم ماهش بود از یکسال قبل با یه خانوم بیوه که همسرش تو حادثه محل کارش فوت شده بود آشنا شدم توسط یک واسطه از همکاران که خانوم بود زهرا 8سال بود بیوه شده بود و30ساله بود که دیدمش یه فرزند داشت که کلاس 4یا 5 دبستان بود سبزه و خوشگل و بدن مانکنی قد متوسط با چادر و عینک.
تو یکسال بارها باهاش سکس داشتم واز کس میکردمش ساک میزد برام وکسش خیلی تنگ بود دفعه اول یادمه کیرم تو نمیرفت با کلی فشار ولیز کردن کیرم رفت تو کسش زهرا خیلی ساکت وخجالتی بود وزیاد حرف نمیزد اما خیلی دوست داشت منو منم حسابی بهش عادت کرده بودم ودوستش داشتم،خلاصه بعد یکسال از آشنایی حدود دوماه بود سکس نداشتم باهاش تقریبا ساعت 4عصر بود که یه بیمار اعلام شد واز مرکز حرکت کردیم جلودرب دیدم زهرا از تاکسی پیاده شده گفتم اینجا چکار میکنی گفت اومدم ببینمت تعجب کردم زهرا رو سوار کردم رفتیم بیمارو سوارکردیم وبردیم بیمارستان وتحویل دادیم برای خروج از بیمارستان با زهرا رفتم کابین عقب محل قرارگرفتن بیمار و وسایل ونشستم کنارش ودست انداختم گردنش دیدم زهرا بلافاصله لب گذاشت رو لبام ومشغول شد به خوردن منم که آخر حشری فهمیدم زهرا خیلی حشریه وکسش کیر میخواد وهوس کرده لنگاشو بدم بالا وکیرمو بندازم تو کسش منم دریچه بین کابین راننده وعقب آمبولانس وبستم وپرده رو کشیدم که دید نداشته باشه ،به همکارم گفتم بچرخ تو خیابون تا کارم تموم بشه خوشبختانه ماموریتم نداشتیم ،لب میگرفتم ،زیپ وباز کردم وکیرو درآوردم وسر زهرا رو گرفتم طرف کیرم اونم تا دید با ولع میخورد وملچ وملوچ میکرد بابت شرایط زیاد طول ندادیم وگفتم بکن زهرا اونم شلوارو درآورد یه ملافه انداختم رو برانکارد وخوابید رو برانکارد وپاهاشو دادم بالا وکیرو انداختم تو وتلمبه میزدم حسابی زهرا دوبار ارضا شد تمام کیرم وبا آبش خیس کرده بود واز کیرم چیکه میکرد که گفتم داگی بشین وکردم تو کس باز اما سوراخ کوچیک کونش بیشتر داغم کرد ،زهرا نمیذاشت حتی انگشت تو کونش کنم چه برسه به کیرم کمی که کردم تو کس گفتم من از کون میخوام بکنمت دادوبیدادم کنی کسی نمیشنوه گفت نه وای از عقب نه گفتم خودت گفتی دفعه بعد از کون میدم بهت آخه هربار وعده میداد دفعه دیگه اما اینبار گفتم بده کونت وپائینتر زهرا هم داد پائین کیرمو کردم تو کسش باز خیس شد یه گاز وازلین درآوردم مالیدم رو سوراخش کیرمو گذاشتم رو سوراخش وکمی فشار دادم سرش رفت تو زهرا یه تکون خورد وآخ بلندی کشید ورفت جلوتر گرفتمش وچسبیدم بهش دوتا کشیده به کونش زدم دادش دراومد گفتم دیگه تکون نخور اینبار تا کیرمو گذاشتم با یه فشار سر وکمی از تنه کیرمو کردم تو زهرا باز خواست بره جلوتر که دربیاد اما جا نداشت پس بلند شد تقریبا نشسته بود رو کیرم منم با دودست از زیر بغلش ردکردم وپستونای خوشمزشو گرفتم وفشار دادم زهرا داشت میگفت دربیار وای پاره شدم گفتم تکون نمیدم همینطوری بذارباشه داغی کونش داشت کیرمو میسوزوند وازطرفی فشار سوراخش کیرمو گرفته بود زهرا پاهاش خسته شده بود خواست بلند بشه با دست از روی شونه هاش گرفتم وفشار دادم پائین زهرا هم تعادل نداشت کامل نشست رو پامو کیرم تا خایه جا شد تو کونش صدای زهرا از یه طرف ولذت فرو کردن کیرم تا ته تو کونش خیلی لذت داشت زهرا توان نداشت خودش وتکون بده وکیرمو دربیاره شاید 5دقیقه تو همون حال بیحال رو کیرم بود وبدنش تو بغلم که گفت پاهام خسته شده گفتم یواش طوری که درنیاد کیرم بخواب رو شکمت اما نشد وکیر دراومد دیدم زهرا خودش قنبل کرده وآمادس بکنم تو کونش اینبار متکا رو گذاشتم زیر شکمش وخوابوندمش کیرمو مالیدم رو کسش وبادست مالوندم چوچولشو زهرا گفت بیا دیگه کیرمو گذاشتم اول سرشو خیلی یواش کردم تو که کمی طول کشید بعد با یه تکون تا خایه کردم اینبار زهرا کمتر داد زد اما صدای کونش دراومد ویه گوز صدا دار وحسابی داد گوزیدن زهرا خیلی حال داد بهم وگفتم جونم چه صدایی خوابیدم رو کونش که گفت محکم بکن منم با تلمبه های تند و محکم میزدم زهرا داشت کسشو میمالید وسرشو برگردونده بود ولب میداد بهم که دیدم کش اومد و کوشو وفشار داد کیرم وگفت بکن بکن منم دوتا تلمبه زدم آبم اومد وریختم تو کون زهرا احساس کردم زهرا همراه فشار کونش به کیرم با جمع کردن سوراخش کیرمو فشار میده بعدا گفت بهم وقتی آبت اومد کیرت چنان نبض میزد تو کونم وتکون میداد تا ریختی تو کونم آبتو دوباره ارضا شدم وکسم پر آب شد ،وقتی داشت کونشو با دستمال تمیز میکرد گفت بفرما کونم جر خورد پارم کردی خونریزی داره کونم ودستمال خونی شده رو نشون داد البته نه خون آنچنانی اما بعدا دم سوراخ کونش یه کوچولو جای پارگی که جوش خورده بود معلوم بود وهست واما دیگه هر بار که سکس میکنیم هم کس هم کونشو میکنم.نوید حشری از تهران
نوشته: نوید حشری
واای دیگه به هیچکی نمیشه اعتماد کردحتی پرنسل … اگه مردین هم وصیت کنیم با آمبولانس نبرنمون با جنازه هامونم آرههههههههه
پس این امبولانسا تو خیابون اژیر میکشن برای پنهان کردن صدای کون کردنه!!بگو چرا هیچ کی راه براشون باز نمیکنه!! من تاحالا فکر میکردم به خاطر فقر فرهنگیه!! اقا همینجا وصیت میکنم من چیزیم شد زنده به گورم کنید ولی به اورژانس زنگ نزنید که خبر مرگم با ابرو بمیرم!!! ?
بندر عباس که نمیشه رفت مشهد هم که تو مسافرخونه میکنن قزوین هم که وضعیتش مشخصه قم هم که بری گیر اخوند میافتی امبولانس هم که از کون میکنن تو سرویس اداره هم که میمالونن تو اتوبوس و مترو و قطار هم یه سره در حال گایشن کجا باید فرار کنیم از این مغزهای همیشه در فکر گایش ملت فقط فکر و ذکرشون شده کردن همه جقی همه داغون همه کونی همه ابنه ای
نظر شما چیه؟ای بابا میگم دوستم بود چه ربطی به اعتماد به پرسنل فلان جا داره یعنی شما دست از پا خطا نکردی ؟نباید بهتون اعتماد کرد؟
اگر درست میخوندی گفتم چطوری آشنا شدم با زهرا ونخواستم طولانی بشه ،اون که میگه دستم تو خشتکم بوده ،ببخشید شما تشریف بیار بذارش تو دهنت تا من دست نکنم تو خشتکم
داداش تو تست سلامت روحی روانی دادی؟؟؟ اخه مگه ما چه گوهی خوردیم که باید زیرنویس فیلم سکسی بخونیم،خایه داری بگو جلق زدم و این کسشعر هارو هم نوشتم که کونتون بسوزه و تمام
پشمااااااااام! حاجی حشریت ریده به بشریت! شما دیگه چرا؟!
چرا حالا تو امبولانس؟؟خدا ماشين پليسو گرفته بود ازتون؟ ???
یعنی تصور کنین یه آمبولانس با اون حرکات بکن بکن چطور توی خیابونای شهر میرفته
عین قورباغه تکون تکون میخورده
کیر تو خیرت این فیلم سوپر نبود با یخورده حذفیات.
دیوث عین همینو شبکه برازرز گذاشت.
دوست عزیز فکر کنم بجای شامپو و صابون تو حموم تاریکبوده وایتکس استفاده کردی!
کلا کیرت و مغزت گیرپاژ کردنه???
خلاقیت بعضیا برگای آدم رو میریزه. لامصبا ساقیتون کیه این کسشعرا میاد تو مختون؟
نظر شما چیه؟گوه خوردن کار تو وامثال توئه که تمام زندگیتون تو حسرت کار دیگران هستی اصلا مهم نیست واصراری هم ندارم باور کنید اما فقط یکم فهم داشته باش دهنت وباز میکنی چیزی نگو که بیام یه چیزی بکنم تو خرخرت از کس وکون همه کست بزنه بیرون
بنده دوسال تکنسین فوریتهای پزشکی (اورژانس ) بودم واقعا با وضعیتی که آمبولانسها دارن اصلا نمیشه از این کارا کرد. از وقتی که از درب پایگاه میری بیرون باید مداما وضعیتو اعلام کنی . یه دقیقه تاخیر هم اصلا قبول نمیکنند.
به جون هرکی دوست دارید داره کس شعر می گه به واتیکان قم خودمون قسم.اول مه پرسنل بیمارستانم.کد اعزام هم رفتن واقعن وضعیتش ناجوره تو آمبولانس اینقدر تکون می خوره که حلزون های گوش داخلیت دچار اماس می شه و حالت تهوع بهت دست می ده اینقدر تکون می خوره که غذای که پنچ روز پیش خوردیت از روده بزرگت می زنه بیرون اینقدر استرس داری که کیر و کس که هیچ اسم بابات ننت هم یادت می ره یه بار امتحان کنید ببینید یه بار امتحان کنید .
کله کیری آبروی بچه های اورژانس رو بردی!سهم نفری که پشت فرمان امبولانس نشسته بود چی شد؟توی محل کارت اگه از این گه خوری ها کردی اخراج میشی
آقا اون متکا رو تو آمبولانس از کجا آوردی گذاشتی زیره شکمش ؟ اینو قانعم کن یه بارم من بیام اون متکا رو بذارم روی برانکارد زیره شکمم
ما هی میگیم چرا آمبولانس دیر میرسه . نگو دارین کون ابجی همدیگه میزارین.
اخه مگه مجبوری اینقدر دروغ بگی و کسشعر بگی کیر همه بچه های شهوانی توی کونت اخه بیشعور بی مغز مگه میشه توی امبولانس کس کرد اونم یک ساعت تمام تو درحال کس کردن بودی؟بچه کونی کمتر جلق بزن
اها راستی این احتمالش هست که خودت رو توی امبولانس بهیار اینجور تا گند کرده باشه یا شایدم زنت و خواهرت و مادرت وکلا ناموست رو توی امبولانس کرده باشن
باشه اصلا ما فکر میکنیم که حقیقته خب .اون دوست یا همکارت که راننده بود اصلا هوس کوس نمیکنه فقط تو کردی جاکش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من پشت امبولانس نشستم حتی خوابیدم غیر از تکونی که داره به هیچ وجه نمیشه کوووس کرد
این تخم حروم ننه لامپی دروغ میگه
فقط اینو مطمئم طوری کووونش گذاشتن که سوراخش پاره شده مجبور شدن با امبولانس ببرن کووونشو بخیه کنن
جای بخیه ها هم مونده
همکار کصکشت چقد قشنگ زد کنار براتون!
جای جوش خوردگی؟ چیه با چاقو کردیش؟
اصلا معلوم بود داستان تخمیه!
اون بیوه هم اومد تو درجا کند برات بکنیش؟ خخخخخ
بی بو بی بو بی بو بی بو چیزی نیست صدای امبولانسه داره جور شمارو میکشه?
داستانهای برازرس…ای قسمت:وقتی عمو جانی راننده آمبولانس میشود…
خسته نباشی حاج آقا…خخخ
اگر میشه به من پیام بدید خصوصی این زهرا که میگید دختر خالش آشنا هست با من وحتی داستانتون و دختر خالش گفت برام که اومدم اینجا وخوندمش ،میدونم که تو آمبولانس کردیش اما دیگه اینطوری که نوشتی بوده یا نه نمیدونم ،لطفا پیام بده بهم
زیاد فیلم نبین واسه چشات بده کمرتم به گا میده وقتی هم مینویسی دستتو از خشتک بیار بیروووووون