داستان لز بودن من

1389/10/26

سلام دوستان.من مهسا ام.19 سالمه.اين خاطره كه ميخوام بگم واستون عين واقعيته.واسه همين شايد واسه طرفداراي هاردسكس زياد جالب نباشه.واسه كسايي مي نويسم كه واقعيت دوست دارن…بگذريم.ماجرا از اولين روز دبيرستان رفتن من شروع شد كه يه دختريو ديدم به اسم مريم كه توجهمو جلب كرد.مريم خيلي ناز بود و خوش استيل.نميدونم چي شد كه يهو عاشقش شدم تو نگاه اول!تصميم گرفتم كه باهاش دوست شم.از اونجا كه من آدم اجتماعي و شوخي هستم خيليا بودن كه ميخواستن باهام باشن اما من مريمو ميخواستم. . .ولي اون اصلا منو نميديد!با همه حرف ميزد جز من.دلو زدم به درياو رفتم جلو خودمو معرفي كردم و باهاش دادم و شمارشو گرفتم.اونم باهام دست داد واي دستاش چقد لاغر بودن. . .يه حسي بم دست داد كه تا حالا اونجوري نشده بودم.دوس داشتم اون مال من شه!شايد باور نكنيد ولي مي خواستم باهام ازدواج كنه!از روز به بعد ديگه گچ دوست پسر واسم معني نداشت!شب و روزم مريم بود.اما اگه اون دوست پسر داشت چي؟شمارشو برداشتم و بهش ميس زدم اونم جواب داد!واي با اون صداي نازش موهام سيخ شد.مريم من بود…گفت شما؟گفتم مهسام نشناختي؟گفت آهان تويي.كاري داشتي؟گفتم نه همينجوري زنگيدم.يه سوال بپرسم مريم؟گفت دوتا بپرس.گفتم دوست پسر داري؟با يكم مكث جواب داد:نه بابا من از پسرا بدم مياد.داشتم تو آسمونا سير ميكردم…حالا ديگه مال خودم بود…مريم من.يهو گفت چطور مگه؟گفتم هيچي ،با هم تفاهم داريم.چطوره با هم عروسي كنيم ها ها ها ها!تندي گفت منظورت چيه؟گفتم شوخي بود.خداحافظي كردم وقطع كردم.واي خدا دوس پسر نداشت!

ديگه زندگيم شده بود مريم.هر لحظه بايد بهش ميزنگيدم كه كجايي با كي هستي. . .يه روز واسش نامه نوشتم.گفتم:مريم من عاشقت شدم.ميخوام مال من باشي.نامه رو بهش دادم.خوندو خنديد.گفت دختر مگه تو دوجنسه اي؟گريم گرفت.اشكامو ديدو خنديد.گفت به خدا ديوونه اي.گفتم آره ديوونه ي توام.گفت ببين مهسا.من 2سال پيش مثه تو لز بودم.اما اون مردو من تنها موندم…حالامن نميدونم تو ميتوني جاي اونو واسم پر كني يا نه.گفتم:ميتونم.من عاشقتم مريم.اونم خنديدو گفت خواهيم ديد.اما يه سوال تو ذهنم بود.لز كه گفت يعني چي!از اونجا كه خيلي خرخونم نميدونستم! تصميم گرفتم برم تو اينترنت بسرچم.بعد از كلي گشتن،خلاصه پيدا كردم…يعني مريم همجنس باز بود؟!يه كم ديگه گشتم تا يه فيلم لز گير بيارم.فيلمو كه ديدم چشام از حدقه داشت ميزد بيرون!دوتا زن توي فيلم بودن يكي داشت كس اون يكيو ليس ميزد!واي خيلي واسم چندش آور بود!يعني مريم ازم ميخواست اين كارو بكنم؟!تاشب توفكر اون فيلم بودم.فرداش كه رفتم مدرسه به مريم گفتم همه جوره پايتم.گفت بهت نمياد!با اخم نگاش كردمو گفت باشه.امروز ساعت ٣ مياي خونمون؟تنهام.واي خدا مريمم ازم خواست برم خونشون.گفتم حتما ميام.از مدرسه كه برگشتم كلي به خودم رسيدم.لباس خوشگلمو پوشيدم .خلاصه زود راه افتادم تا 3 اونجا باشم.در زدم.قلبم داشت ميرفت تو شورتم!!درو واكرد.واي چه جيگري شده بود…چه آرايشي…يه نيم تنه پوشيده بود…واي… رفتم تو كه يهو لباشو گذاشت رو لبام!تا اون موقع كسي لبامو نبوسيده بود!شروع كرد به خوردن لبام!منم واسه اينكه كم نيارم لباشو به طرز ناشيانه اي خوردم!واي خيلي خوشمزه بود…عين عسل…همينجوري لب رولب رفتيم تا منو نشوند رو مبل.لباشو ورداشتوشروع كرد به درآوردن لباسام!راستش خجالت مي كشيدم.اما ميخواستم جلو مريم خودمو بچه خفن نشون بدم!واسه همين گذاشتم لختم كنه.بعدش گفت تو نميخواي مريمتو لخت كني؟من از خدام بود تنشو ببينم.نيم تنشو در آوردم سوتين نبسته بود.وااي كه چه سينه هايي داشت…شلواركشم در آوردم.همينطورشورتشو.حالا لخت جلوم بودومن نميدونستم چيكار كنم!ياد فيلمه افتادم.شروع كردم به خوردن سينه هاش.واي چه خوش طعم بود…يخم آب شده بودو داشتم سينه هاشو ميخوردم اونم آه وناله ميكرد.سرمو با دستاش گرفتو گذاشت رو كسش چندشم ميشد كسشو بليسم!اما واسه اينكه اون لذت ببره اينكارو كردم يكم كه كسشو خوردم خوشم اومد!تند تند ميخوردمو اون اهو ناله ميكردبعد از 10 دقيقه ديدم ارضا شد.بعد اومد سراغ من.منو خوابوندو يه راست رفت سراغ كسم!اولش قلقلكم گرفت.اما بعد خوشم اومد.واااي چه حالي داشت!داشتم حال ميكردم.سينه هامو مي مالوند.خيلي زود ارضا شدم.بعد كلي لباي همو خورديم.ديگه وقت رفتن من بود.اومدم خونه ولي تمام فكرم اونجا بود.تا آخر سال من هر 2روز يه بار ميرفتم خونشون…تا اينكه سال تموم شدو كارنامه گرفتم.مهساي شاگرد اول ٦ تا تجديد آورده بود!اعصابم داغون بود.يه هفته اي از مريم خبر نداشتم،گوشيو ورداشتمو بهش زنگيدم يه پسره برداشت پرسيد شما؟گفتم من مهسام.صداي مريم از اونور خط اومد كه گفت:امير قطع كن.امير بش گفت ميگه مهساست.مريم گوشيو گرفت:الو؟گفتم تو معلومه كجايي دختر؟گفت شما؟گفتم من مهسا ام ديوونه!گفت نميشناسم مزاحم نشو.قطع كرد.بغض داشت خفم ميكرد…آرزو ميكردم خواب باشه.اما نبود…رفتم در خونشون از اونجا رفته بودن…الان فقط يه اسكلت ازم مونده.ديگه از اين دنياي نامرد خستم.اون منو با يه پسر عوض كرد…منو فروخت.خيلي ارزون.شما بگيد چيكار كنم؟چند بارم خودكشي كردم.خدا نخواست… شما بگيد بايد چيكار كنم…

ادامه …

نوشته:‌ عشق لزبين


👍 1
👎 2
146086 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

271047
2011-01-16 06:07:35 +0330 +0330
NA

benevis.chera khob nesve vel kardi.ziyad benevis
booooooooooos

0 ❤️

271048
2011-01-16 06:10:38 +0330 +0330
NA

benevis bazam mahsa joon man az lesbian ha kheili khosham miad

0 ❤️

271049
2011-01-16 07:32:01 +0330 +0330
NA

بنويس عزيز دلم

0 ❤️

271050
2011-01-16 08:25:20 +0330 +0330
NA

بنویس خانمییییییییییییییییییییی . :X

0 ❤️

271051
2011-01-16 09:26:31 +0330 +0330
NA

کیر تو دهنت جنده نوشتی نه نوشتی به تخمم این کار داستانو نصفه میزارن مود شده کس ننت تونو باید سگ بکنه

0 ❤️

271052
2011-01-16 13:27:20 +0330 +0330
NA

:W عالی بود منتظریم .

0 ❤️

271053
2011-01-16 16:44:08 +0330 +0330
NA

benvis jende khanom

0 ❤️

271054
2011-01-16 22:22:44 +0330 +0330
NA

خیلی کیری بود ادامه بده کس خانوم

0 ❤️

271055
2011-01-17 04:44:46 +0330 +0330
NA

Dar yek kalam to ke balad nisti vase dastanet khanande jazb kni goh mikhori dastan minevisi,kiram to khodeto duste khialit

0 ❤️

271056
2011-01-17 11:57:27 +0330 +0330
NA

عالی بود.به نظر من ادامه بده.اگه کمک خواستی میتونی رو من حساب کنی.
بای خانوم خوشگله.
:X

0 ❤️

271057
2011-01-17 16:46:40 +0330 +0330
NA

بنویس جیگر

بنویس کونده

د بنویس کس قشنگ

0 ❤️

271058
2011-01-18 00:14:02 +0330 +0330
NA

Khoob bood azizam.
baghyasho benevis montazeram.
aghayoone bishoor lotf konin fosh nadin.ina nevisandeha khoobe in saitan beshoon delgarmi bedin lotfan.
mahsa joon man poshtetam aziz narahat nabash.ina oghde daran.
behtare begam afradi k fosh midan hatman in bala sareshoon oomade k gohe moft mikhoran bi janbeha.
vala chan nafaran hame dastana ro migan kirian

0 ❤️

271059
2011-01-18 12:53:39 +0330 +0330
NA

ali bud vagan khosham umad manam az lez ha khosham miad edame bede.fagat ye eshkal dare unam kutahe khoshgel banu.

0 ❤️

271060
2011-01-19 14:33:59 +0330 +0330
NA

mazerat mikham azatun ke nesfe neveshtam.asabam khurd bud.chon dastane zendegie man payane khoshi nadare.baghyasho neveshtam vali hanuz ru sait nazashtan. . . . .

0 ❤️

271062
2011-01-27 19:05:03 +0330 +0330
NA

Slm mahsa jan khahare golam man mese kheilia ke be jaye nazar dadano komak kardan behet chertopert goftan nistam to ro dos daram be khoda be andaze khahare nadashtam aslan to ajie mani bebin man 17 salame ozve in saitam nabodam faghat ozv shodam ta betonam ye sohbat konam ba to omidvaram hosele konio harfaye dadasheto bekhoni hamishe ba hameye etefaghat zendegi mese ye rodkhone dar hale avaz shodano taghir kardane mitoni nabode on dosteto ba ye tarighe behtar por koni man jozve afrade darskhone madresamam va az in ke shenidam darset kharab shode kheili narahat shodam age ehsase tanhayi mikoni say kon ye doste top peyda koni heyf khodam 2 sal kochik taram azat va ela ta akhare omr bahat mimundam moafagh bashi abjie azizo golam be omide didar mibosame mohsen agaram karim dashti in web loge mane www.super1.blogfa.com

0 ❤️

271064
2011-06-03 05:01:29 +0430 +0430
NA

من کاری به داستانت ندارم.
چون به نظرم در حد نظر دادن نیست.

اما اینکه میگن همجنس بازی عمر آدمو کم میکنه واقعیت داره.

واسه مردها15 سال واسه زنها 5 تا10 سال.

راستی بروبکس ان سایت از داستانهای گی ولز زیاد خوششون نمیاد.

0 ❤️

271068
2012-09-06 02:47:17 +0430 +0430
NA

یه بار دیگه خودکشی کن شاید این بار خدا بخواد

0 ❤️

271069
2014-08-11 15:45:34 +0430 +0430
NA

+لازم نیست کاری کنی برو ببین با این داستانت شفت کس کونی مادر کسته خر new_russian

0 ❤️




آخرین بازدیدها