اولین بار که فیلم سوپر دیدم شاید حدود 16 سالگیم بود. خیلی تجربه عجیبی بود. دیدن بدن لخت یک زن و مرد که با هم سکس میکردن واقعا میخکوب کننده بود و چیزی که برای اولین بار تو ذهنم هک شد، تصویر ساک زدن یک زن برای مرد بود. زن، کیر بزرگ و براق مرد رو چنان میخورد که هوسش از پشت تلویزیون کوچیک و درب و داغون هم تو وجودم پخش میشد و بعد از اون تا مدتها تمام تصوراتم حول اون تصویر می گذشت و تمام فانتزیم شده بود تخیل زنهایی که کیرمو در حالت های مختلف ساک میزدن… کم کم این فانتزی حالت بیمار گونه ای به خودش گرفت و از یک تخیل ساده تبدیل شد به یک نیاز واقعی… چنان تشنه انجام این فانتزی بودم که یک روز ایده ای به ذهنم رسید.
خونه خالی بود و فرصت کافی برای تجربه ایده ای که ذهنمو مشغول کرده بود داشتم. کاملا لخت شدم، از دیدن بدن لختم به شدت لذت بردم . بعد چهار زانو نشستم روی زمین. کیرم اونقدر از هیجان شق شده بود که شاید تا بحال به اون حد ندیده بودمش، با دو دستم دو طرف زانوهامو گرفتم و با تمام توان سعی کردم طوری خم بشم که بتونم زبونمو به کیرم برسونم. اولین بار اصلا حتی نزدیک هم نشدم…اما دست برنداشتم. با کمی تمرین احساس کردم دارم نزدیکتر میشم…از سر کیرم آب شفاف هیجان انگیزی راه افتاده بود و من با هر بار خم شد و بیرون آوردن زبونم سعی میکردم اون مایع شفاف رو بچشم…
هیچ وقت یادم نمیره وقتی برای اولین بار زبونم به سختی به سر کیرم رسید چه حس عجیبی داشتم. انگار مسابقه بزرگی رو برنده شده باشم. هر چند فقط برای لحظه ای تونستم نوک زبونمو به سر کیرم برسونم و این تماس رو شاید حتی درست حس نکردم، اما مهمترین دستاوردش این بود که فهمیدم میتونم اینکارو بکنم…
از فردای اون روز تمام وقت بیکاریم شده بود تلاش برای رسوندن زبونم به کیرم شده بود، پوزیشن های مختلفی از نشستن رو تجربه میکردم که زبونمو به کیرم برسونم و هر بار این تلاش به موفقیت های بیشتری روبروی میشد به حدی که در آخرین بار در یک پوزیشن خیلی عجیب تونستم تمام کیرمو تا بیضه هامو تو دهنم جا کنم…
حالت عجیبی بود، روی زمین خوابیده بودم و مثل یک ژیمیناست طوری روی خودم خم شده بودم که کیرم دقیقا جلوی دهنم بود…فشار زیادی رو به کمرم وارد میکردم ولی در نهایت این کیرم بود که نه تنها به دهنم رسیده بود، بلکه تا دسته تو دهن خودم بود. خیلی حس عجیبی بود اما اون لذتی که رو که فکر میکردم بهم نمیداد. شاید چون کیر خودم بود و دهن خودم. شروع کردم به ساک زدن و تلمبه زدن تو دهنم…انقدر داغ و حشری بودم که مطمئن بودم تمام ابمو میخورم…
اما درست در لحظه ای که به شدت میخواستم ارضا بشم کیرمو از دهنم کشیدم بیرون، عذاب وجدان این کار در لحظه ارضا چنان فشار آورد که تمام آبمو قبل از تخلیه تو دهن، روی صورتم خالی کرد و لذت ساک و موفقیت رو به طعم تلخ عذاب وجدان داد.
هر چند در شهوتهای بعدی از شدت عذاب وجدان کم شد اما هیچ وقت نتونستم بر سرعت عذاب وجدان خودم غلبه کنم و لذت خوردن اب کیر رو تجربه کنم…همیشه اون پیروز میشد و قبل از اینکه بتونم کاری رو که در اوج شهوت به خودم قول میدادم این بار انجام میدم رو انجام بدم، عذاب وجدان لامصب جلوشو میگرفت و این حس رو برام تبدیل به مرحله جدیدی از فانتزی میکرد. کم کم این فانتزی منو به سمت دیگه ای سوق میداد.
الان که فکر میکنم شاید علاقه زیادی که به ساک داشتم و تخیلاتی که راجع بهش میکردم و عدم دسترسی به اون کم کم فانتزی منو به سمت این سوق داد که اگر کسی پیدا نمیشه که برام ساک بزنه،‌ خودم برای دیگران ساک بزنم و بدون اینکه خودم ارضا بشم یک دل سیر ساک بزنم و اب کیر رو بدون عذاب وجدان مزه کنم. هر چند میدونستم بعد از ارضا شدن ، پدرمو در میاره ولی تخیلش خیلی شیرین بود.
حالت های مختلف رو تصور میکردم، پوزیشن های مختلف، کیرهای مختلف، نوع گرفتن بیضه ها تو دست و در نهایت طعم داغ تلمبه آب کیر تو دهنم…اینطوری در اوج شهوت میتونستم به خواستم برسم و اون عذاب وجدان کذایی رو دور بزنم…
اما مگه در اون سن پیدا کردن کیر برای ساک زدن برای یک بچه شهرستانی که اصلا با سکس آشنا نبود و کلی داستان راجع به کونی شدن و تجاوز شنیده بود کار راحتی بود؟ نه واقعا سخت بود. از همه اینها سخت تر، غلبه به حس حقارتی بود که انجام این کار میتونست داشته باشه. اونقدر سخت که اولین تجربم درست 13 سال بعد یعنی در اوائل 30 سالگی اتفاق افتاد.
بالاخره بعد از کلی کلنجار با خودم، تو چت روم یاهو مسنجر یک نفر رو پیدا کردم، آدم مناسبی بود، آخر شب بود که اومدم به دفتر کارم…بدنم از شدت شهوت میلرزید. تا قبل از اون چندین بار به این مرحله رسیده بودم ولی هر بار به بهانه ای طرف رو رد کرده بودم. ولی اینبار کیسم آدم جالبی بود. کم حرف و بدون عجله بود. وقتی اومد و نشست هیچ حرفی نمیزد، خونسرد و بدون عجله منتظر من بودم. اینبار بدون هیچ کلمه ای جلوش زانو زدم، شلوارشو کشیدم پایین و برای اولین بار یک کیر رو از نزدیک دیدم، تمام هوس سالها تو وجودم موج میزد، کیر، کاملا شق شده بود و سایزش درست مثل کیر خودم بود با این تفاوت که کمی قطور تر بود، در یک لحظه همه کیر رو تو دهنم جا کردم و زبونم رو کشیدم به بیضه هاش. اینقدر این حرکت سریع و اونقدر محکم کیر رو مکیدم که صدای ناله طرف با شوک زیاد بیرون اومد. با اون هوسی که داشتم نمیدونم چقدر طول کشید که فشار ابشو از رگ های کیرش احساس کردم، شهوت و حقارت تمام وجودمو گرفته بود و در دوراهی بودم که سالها سرش وایساده بودم. طرفم جوانی بود که حدود 2 سال ازم بزرگتر بود و این حس بد اینکارو کمی کمتر میکرد. چشمامو بستم و اخرین ساک رو طوری حلقی زدم که سر گرد کیرشو تو حلقم احساس کردم و بعد داغی مایع سفید که سالها منتظرش بود. هر چند اینجا بجز بوی تند وایتکسش چیزی رو احساس نکردم، ولی شدت شهوتم چنان بود که اگه به کیرم دست میزدم همونجا آبم میومد…
بعدها با لذت و تمرکز بیشتری تونستم ساک بزنم . هر چند در عرف گی ها یک جورایی مفعول حساب میشدم، اما هیچ وقت از ساک زدن فراتر نرفتم و در همون فانتزی موندم…

نوشته: Old