بهم تجاوز شد ، بعدش دلم خواست

1403/02/04

سلام
این داستان واقعی و گی هست ، فقط دوست داشتم بنویسمش که بقیه هم بخونن
من نیمام و داستان مال چند سال پیشه وقتی که ۲۶ سالم بود ، اندامم خوبه ، شکم معمولی ، پهلو خیلی کم ، رون و کون بزرگ و گرد ، سفیدم ، نرم و پنبه ای ، بخوام حقیقت رو بگم انصافا کونم شبیه کون سوفیا دی هست ، چهرمم خوبه . تو فاز سافت بودم ولی تا حالا سوراخی نداده بودم ، کلا چند بار ساک زده بودم و لاپایی داده بودم .
یه دو ماهی تو آژانس کار میکردم ، یه روز یه سرویس رفتم و تعدادی غذا رو از یه رستوران بیرون بر بردم روی یه زمین کشاورزی ، ظاهرا برای کارگرای اون زمین بود ، کنار یه ساختمون که تعدادی کارگر افغانی اونجا زندگی میکردن و محل استراحت صاحب زمین بود ، خلاصه کمی دیر رسیده بودم صاحب زمین رفته بود ، کسی نبود کرایه منو بده ، غذارو بهشون دادم که گرسنه بودن و گناه هم داشتن ، سراغ صاحب زمینو گرفتم ، گفتن حاج محمد امشب میاد ، رفته و تا ساعت ۹ نمیاد ، گفتم عیب نداره خودم میام میگیرم ازش ، یه چرخی هم میخوردم ، خلاصه برگشتم .
شب ساعت ۹ و نیم حرکت کردم رفتم سراغ حاجی که پول رو بگیرم ، رسیدم اونجا ، صحرا کلا تاریک ، فقط یه چراغ بزرگ توی حیاط همون ساختمون بود که به بیرون هم میتابید ، در زدم و افغانی اومد ، سلام کردیم و گفتم حاجی کجاست؟ گفت ارباب داخل اتاقه ، گفتم بهش بگو اومدم واسه حساب غذا ، گفت باشه ، رفت و برگشت و گفت ارباب تشکر کرد گفت بیا بالا تا برای فردا ظهر هم باهات هماهنگ کنه که دیر نشه ، رفتم داخل حیاط و وارد اتاق شدم ، دیدم کسی نیست ، تا خواستم برگردم یهو افغانی چسبید بهم ، از پشت و روی شلوار کیرشو بهم میمالید ، چون تجربه قبلی از مالیدن داشتم راستش خوشم میومد ، میتونستم محکم برگردم و بندازمش کنار و فرار کنم اما آروم آروم خودمو تکون میدادم و هی میگفتم چیکار میکنی؟ چرا اینجوری میکنی؟ بزار برم ، آروم تکون دادنم خودش یه جور مالیدن بود ، افغانی هم تو کف بود و یه جوری دستاشو دورم حلقه کرده بود و بوسم میکرد انگار زنش بودم ، بهم گفت توروخدا بزار یه حالی کنم بعد بریم ، بهش گفتم باشه فقط زود تمامش کنیم و تو بگو چیکار کنیم چون من اهلش نیستم (زر مفت میزدم) ، تا اینو شنید یهو چرخوندم از جلو بغلم کرد و بوسم میکرد ، منم شل شده بودم ، با عجله لباسامو در آورد ، خوابوندم رو تشکی که از قبل پهن بود ، یهو اومد بخوابه روم ، برگشتم گفتم اینجوری نمیخوام ، گفت چی شده؟ گفتم برو کیرتو بشور با آب و مایع بعد بیا ، کیرشم خیلی کوچک بود ، نهایتا ۱۰-۱۲ سانت ، رفت و اومد ، گفتم حالا بخواب کنارم ، خوابید ، همدیگه رو بغل کردیم و با جون و دل مالیدیم همو ، سینه هامو دادم بخوره ، بعدشم خودم خم شدم رو کیرش که ساک بزنم ، اول بو کردم دیدم واقعا شسته ، چشمامو بستم و گذاشتم دهنم و با جون و دلم خوردم و ساک زدم ، ساک تموم شد و گفتم لاپایی بکن ، گفت باشه ، برگشتم و به شکم خوابیدم ، اونم اومد بخوابه روم ، تف زد به کیرش و تف کرد رو کون من ، یهو اومد بکنه تو سوراخ نزاشتم ، متوجه شدم اصلا نمیدونه لاپایی چیه ، براش توضیح دادم تا بالاخره لاپایی کرد ، وسطاش انگار بهش حال نداد یهو فشار داد تو سوراخم ، سوراخم داغ شد و درد گرفت ، اما خیلی کم ، چون کیرش خیلی کوچک بود ، باریک و کوتاه ، خلاصه یهو فشار داد تو سوراخ که منم با دردش کلا از زیر پاش در رفتم و پریدم تو هوا ، دستم رو سوراخم بود و هی بهش غر میزدم ، اونم میگفت معذرت میخوام و بیا الان دردش میره ، قبول نکردم ، اومدم لباسامو بردارم پرید جلومو گرفت ، هی التماس و التماس که یه لحظه وایسا ، وایسادم ، گفت میخوای امشب یه حال خوبی کنی؟ گفتم آره ، یهو صدا زد نظر بیا ، نظر اسم کیریه طرف بود ، دیدم یکی اومد ، نگو دو نفری هماهنگ بودن ، نظر هم مثل خودش از من هیکلتر بود ، مونده بودم چیکار کنم ، چون نامردی بود تو ذوقم خورده بود ، نمیتونستمم فرار کنم ، هم میترسیدم هم میخواستم ، نظر گفت چرا نخوابیده ، بهش گفت تنگه ، گفت بزار بازش کنیم ، نظر یکم جدی تر و خشن تر از اون بود ، اومد مثل یه آشغال دستمو گرفت و انداختم رو زمین ، پرید روم و گفت تکون نخور تا لذت ببری ، راهی نداشتم ، دوتاشون نشستن بالای کونم و شروع کرد با انگشت با سوراخم ور رفتن ، همون افغانی اولی اومد ، دوباره فشار داد داخل ، اما اینبار آروم ، چند دقیقه ای کرد و تلمبه زد ، با وجودی که کیر هردوتاشون خیلی کوچک بود و باریک اما بازم درد داشتم ، خلاصه ۱۰ دقیقه ای تلمبه زد تا آبش اومد و بلند شد ، نظر اومد ، اول کیرشو آورد جلو صورتم و گفت خیسش کن ، منم با تف انداختن خیسش کردم ، خوابید روم ، نظر خیلی محکم تلمبه میزد ، نتونستم تحمل کنم ، دیگه گریم گرفت ، واقعا لذتی نداشت ، همش درد بود ، بعد از تقریبا یه ربعی که نظر چند مدل منو کرد آبش اومد ، اونم مثل قبلی آبشو ریخت بیرون و بلند شد ، کیرشو تمیز کرد و شلوارشو پوشید ، منم همونجور افتاده بودم و میخواستم بلند بشم که نظر گفت اول برو دستشویی خودتو بشور بعد لباس بپوش ، خیلی درد داشتم ، اومدم تو حیاط دستشویی که اونام اومدن ، یهو دیدم از پشت باغچه توی یه صف همینجور داره افغانی میاد ، نگو این کسکشا هماهنگ کردن که امشب یه کون اومده همشون میان بکنن ، بقول خودشون عروس آوردن ، هفت نفر دیگه اومدن ، بازم به زور افتادم زیرشون ، اولش گریه میکردم اما گریم با نفر بعدی قطع شد ، دیگه فکر کنم سوراخم بازه باز بود ، تا نفر آخری که داشت میکرد تو حیاط سرپایی بودیم ، یهو چسبید بهم و تا ته فشار داد و آبشو ریخت داخل کونم ، وقتی کیرشو درآورد حس کردم سوراخ کونم داره هوا میکشه ، چندتا دستمال کاغذی گذاشتم جلو سوراخ کونم و شلوارمو پوشیدم و اومدم که برم ، درد داشت اذیتم میکرد ، از طرفی از بس که گریه کردم و به زور بود خودمم ارضا نشدم ، وقتی نشستم تو ماشین که حرکت کنم از خودم و گی و همه این چیزا متنفر بودم ، هزار تا فحش به خودم دادم که دیگه سمت پسری برم کلا ، مثل سگ پشیمون بودم ، تو راه برگشت کم کم آروم شدم ، یه حس عجیبی تو کونم بود ، انگار میخواستم سوراخمو پر کنم ، صحنه های یک ساعت قبلش جلو ذهنم مرور میشد , انگار الان درک کردم که اون لحظه واقعا لذت میبردم ، نزدیکای ورودی شهر دوباره دلم خواست ، عجیب بود ، منی که اینهمه اذیت شدم و لذتی نبردم چرا الان دلم میخواد؟؟!!! شهوتی شدم دوباره ، رفتم کنار جاده ، یه گوشه تاریک ، اومدم پایین و کنار ماشین خودمو میمالیدم ، شلوار و شرتمو دادم پایین ، یه دستم به کونم بود و یه دستم رو کیرم ، همزمان سوراخمو میمالیدم و از این طرف جلق میزدم ، یهو آبم با فشار اومد بیرون ، چه کیفی داد ، خلاصه اون شب گذشت ، بعد از به کمک سایت شهوانی و عکسا و فیلما و داستانای گی فهمیدم که چی میخوام چه گرایش و چه حسی دارم ، الان یه بات خیلی خیلی حشریم , عاشق ساک زدنم ، موقع سکس کیر فاعلم خدامه ، مدتیه هم لباس زنونه میپوشم ، حالا فهمیدم که خیلی دوست دارم زن باشم و اصلا متنفرم از اینکه بهم بگن مرد ، بعد از اون تجربه که فقط به خاطر افغانی بودن اونا تجربه تلخ و سیاهی بود الان سه تا فاعل ایرانی دارم ، یه مرد مسن ۵۸ ساله ، یه پسر ۲۴ ساله و یه پسر ۱۸ ساله ، عاشق اینم که زن پوشی کنم و مال یه شیمیل باشم ، الان چند وقتیه شدیدا به دنبال یه شیمیلم که خودمو بهش ثابت کنم😉

نوشته: کامی


👍 13
👎 15
20801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

980905
2024-04-24 00:03:54 +0330 +0330

ابن طور بهت بگم
متنی که نوشتی پره درده
چرا باید یه افغانی به تو تجاوز کنه
نمی‌دونم … فقط سلامتی خودتو با شهوت تو کفه ترازو نذار
لذت چند دقیقه ای ارزششو نداره
هر چند این حرفا دیگه فایده ای نداره

3 ❤️

980908
2024-04-24 00:31:58 +0330 +0330

نگفتی؟ کیر اون هفت نفری هم که داخل صف بودن ده سانتی بود؟
بازم خوبه صف کشیده بودن اگر ایرانی بودن نوبت رو رعایت نمیکردن

4 ❤️

980912
2024-04-24 00:53:15 +0330 +0330

سوفیا دی بیا خودتو به من ثابت کن

1 ❤️

980929
2024-04-24 04:56:25 +0330 +0330

اقا یه سوال واسه ساک خالی هم باید توی صف وایسیم یا بی نوبت راه میندازی؟

5 ❤️

980936
2024-04-24 08:23:31 +0330 +0330

عمه ت بره توکونت، که الکی ادای تنگا رو درمیاری، کیرو تو هوا میقاپی بعد میای میگی تجاوز…!!!

0 ❤️

980952
2024-04-24 11:50:56 +0330 +0330

منم تجربه تو رو داشتم یه شب چهار تا افغای کونم گذاشتند اول یکی یکی توحموم بعد تو اتاق تا صبح اینقدر کونم گذاشتند صبح پا شدم برم از توکونم اب سراریز شده بود

0 ❤️

980960
2024-04-24 14:21:15 +0330 +0330

چرا باید توی خوشگل و سکسی ایرانی نصیب چارتا افغانی هرزه لاشی وحشی بشی؟

0 ❤️

980964
2024-04-24 15:31:21 +0330 +0330

منم تو 14 سالگی بهم تجاوز شد 2 نفر بودن سایز بزرگ و کلفت و دیرارضا 2 ساعت کونمو گاییدن

0 ❤️

980976
2024-04-24 19:03:02 +0330 +0330

لامصب هر کی بهش تجاوز می شه بزرگ که می شه کونی می شه الان سه نفر کامنت گذاشتن به ما هم تجاوز شده عکس کونشون پروفایلشونه

4 ❤️

980980
2024-04-24 21:04:42 +0330 +0330

وقتی بهت تجاوز میشه همیشه یه حس تحقیر و له شدن و لذت همراته

3 ❤️

981055
2024-04-25 19:02:32 +0330 +0330

آخرش نگفتی پول شما گرفتی یا نه ؟؟🤔

0 ❤️