تجاوز ماموران یگان ویژه به دختر ۱۴ ساله
سلام , ترجیح میدم اسمی از خودم نبرم. دخترم تهران زندگی میکنم و 14 سالمه ! خواهشی که دارم با سن کم وارد اعتراضات نشید ! اینا بی شرف تر ازینان که به کسی رحم کنن ! بزارید داستان رو براتون تعریف کنم !
هفته اول شروع اعتراضات بود و من کاملا جوگیر شده بودم , میخواستم اون نفرتی که توم ایجاد شده بود رو خالی کنم به ذهنم زد که برم اعتراضات ولی مامان بابام گیر بودن و بزور تو اون روزا میزاشتن برم بیرون. کلی سعی کردم قانع کنمشون ولی نشد , مجبور شدم به دروغ بگم رفتم خونه دوستم. با یکی از رفیقای پسرم که از طریق کلاس بازیگری با هم آشنا شده بودیم رفتیم چهارراه ولیعصر و زیاد خبری نبود. بستنی گرفتیم خوردیم یکم حرف زدیم تا کم کم جرقه اعتراضات خورد! ساعت 7 یا 8 بود. کم کم منو دوستم از تماشا کردن دست کشیدیم و به معترض ها پیوستیم. شعار میدادیم و حال میکردیم ! اینجا بخش دارک داستان شروع میشه ! 20 یا 30 تا موتوری یگان ویژه اومدن جلو جمعیت و یکی رو کتک زدن ! با این حرکتشون مردم شعار بی شرف بی شرف میدادن , من خواستم برم ولی دوستمو پیدا نکردم. رفتم کنار خیابون وایسادم بهش زنگ زدم ولی مثل اینکه رو حالت پرواز بود. به هر حال یه یک ربعی منتظر موندم. بازم سرو کلش پیدا نشد. داشتم نگرانش میشدم که صدای عجیبی اومد !! دیدم حدود 10 تا اینا گاز اشک آور زدن وقتی به خودم اومده بودم دیدم وسط پیاده رو تنها وایسادم و مامور ها دارن میان سمتم. خواستم فرار کنم نشد افتادم زمین چون چشمام درست نمیدید. یکیشون به من لگد زد و بشدت دردم گرفت اونی که لگد زد رفت جلو تا بقیه رو بگیره , افتاده بودم زمین یکی دیگشون بلند داد زد گفت ون رو بیارید و گوشیو وسایلمو گرفتن و دستبند زدن بهم. من و سه چهار نفر دیگه بودیم مارو به بهانه ون بردن تو کوچه پس کوچه ها که اونجا قراره ون بیاد. من ترسیده بودم هرکاری میگفتن انجام میدادم. هنوز قیافه اون کصکشو یادمه ! اومد آروم از رو شلوار کیرشو مالید به پشتم! خواستم جیغ بزنم انگشتشو گذاشت رو دماغم گفت هیس ! نتونستم کاری بکنم. یه 20 دقیقه گذشته بود خبری از ون نشد. شنیدم فرماندشون داره با کسی که پشت بیسیمه جروبحث میکنه و اون میگه که ون خالی نداریم ! اون چهار نفر دیگه رو بصورت گروه های دوتایی جدا کردن بردن ناکجا آباد من بودمو یه خانم دیگه که خیلی پیر بود !. همون کسی که کیرشو مالیده بود بم داد زد سرم گفت بشین رو زمین ترسیده بودم نشستم! صورتشو آورد در گوشم آروم گفت ایندفه رو شانس آوردی! نگران بودم و داشتم از ترس میلرزیدم! اون ماموره دید دوروبر خلوته تو همون کوچه کیرشو در آورد مالید به صورتم به قدری بی شرف بود حتی به من 14 ساله رحم نکرد حروم زاده! اون پیر زنه جیغ میزد میگفت آقا ولش کن ! ماموره یه لگد زد به پیره زنه و اون افتاد دیگه صداش در نیومد. یادمه فقط داشتم گریه میکردم از ادامش میترسیدم نمیخواستم تو 14 سالگی پردمو از دست بدم. داشت ادامه میداد ! شروع کرده بود به مالوندن سینه هام ! اشک از چشام بود که فقط میومد ! هنوزم خداروشکر میکنم که یک ماشین اومد از اونجا رد شد و این مجبور شد خودشو جمع کنه ! آخرم فرماندشون بخاطر نبود ون مارو ول کرد تو وسط خیابونا تهران !
هنوز میترسم به مامان بابام بگم. نمیتونم تو روشون نگاه کنم بگم من رفته بودم اعتراضات:) عزاب وجدان دارم کمکم کنید.
(#ارسالی) یکی از نزدیکانم برام فرستاده و خاطره اونه من هیچ ویرایشی تو داستان نکردم!
نوشته: ناشناس
قطعا یک سایبری برای ایجاد جو ارعاب به هدف ترسوندن ملت، اینو منتشر کرده
فقط میتونم بگم آدمین محترم، وا اسفا
راست و دروغ این داستانو نمیدونم ولی مشابهش زیاد اتفاق افتاده
روایتش از شرایط اعتراضات با واقعیت همخونی داره ولی من شخصا هیچکدوم این داستانای شهوانی رو باور نمیکنم
اضافه کنم که فقط تیترش حالمو بد کرد و منو یاد نیکا انداخت
کاش تیترشو عوض میکردی
میکنند هههه میکنند احتیاط کنین تا همه ملت کونی نشود
تجاوز توی کوچه؟اونم در ملع عام؟اونم با اون لباس هاس سوسکی که پوشیدنش نیم ساعت طول میکشه؟اونم ی گروهبان؟؟؟؟؟؟😂😂😂😂😂
نفهم عرزشی برو دنبال پدرت بگرد
کسشر گفت کار شختی نیست مثل رهبر کس کشان جهان سید ی دست
بهش بگو سن قانونی تو شهوانی ۱۸ ساله زیر این میشه بچه بازی ، هرنفری هم بگیرن بخاطر جایزه و پاداش دستگیری هم شده طرف رو ول نمیکنن ، البته میفهمم میخواید بگید اینا چجور آدمایی هستن ولی این دیگه کسشعر بود کلا
به قول امروزی ها که حتی تیم های فیلم ررداری حرفه ی همه جا حضور داره. چرا حتی یک دوربین ثبتش نکرده
تو حرومزادگی این حکومت هیچ شکی نیست اما هیچ ماموری از ترس دوربین ها کیرشو تو کوچه در نمیاره این کستان هدفدار نوشته شده و دقیقا جهت ایجاد رعب و وحشت بوده
زر مفت داری میزنی، همین دختر وپسرای چهارده ساله هستن دارن عزت وشرف رو به این سرزمین برمیگردونن. فکر کردی مشخص نیست داری تضعیف روانی میکنی آشغال. به وقتش واسه شما بسیجی ها وسپاهی ها برنامه خوبی داریم…
به نظرم گوه نشسته زیاد خوردی و داری اینجا فقط جلب توجه میکنی
اولا غلط کردی رفتی دوما حالا که رفتی عواقبشم بپذیر
سوما اینجوری که تو میگی یگان ویژه تو رو نبرده یک دست به زیدت و چندنفر دیگه اضافه دادیو…؟؟؟؟؟؟؟؟
آخه یکی نیست بگه احمقا کدوم کصخلی میاد تو شهوانی رعب و وحشت ایجاد کنه ذهن یه مشت جقی رو که نمیشه عوض کرد بعدش طرف خودش نوشته #ارسالی بعد یه مشت کص مغز میان مینوسن چرا داستان نزدیکانت رو نوشتی یا سن قانونی پایینه من که نمیدونم ولی حتما اون کسی که چهارده سالش بوده اینو میفهمیده که داده این کصخل ارسال کنه. گاییدین همو
فانتزیت اینه که یگان ویژه بکنتت اونها اول خواهرتو میگان بعد خودتو
اینجا شهوانیه،همه اینجانب تا عشق و حال کنن نه اینکه با جفنگیات جنده ای مثل تو سیاسی فکر کنن،تو راست میگی کون لق دروغگو
دوستان
این حرومزاده داره کاری میکنه بترسید نرید تو اعتراضات
به‌جا اینکه بیای تو سایت کص بگی مردمو دلسرد کنی
برو دنبال بابات بگرد
دقت کنین نوشته
«شعار می دادیم و حال می کردیم »
دختر بچه 14 ساله ی الان 14 برابر ما ایدئالیسمه!
**ساندیس مجازی (سایبری) گورتون کندست!
**
آخه دو زاری چهل تخمه مادر حرومی. دهتا اینا گاز اشک آور زده بودن بعد تو هنوز می‌تونستی ببینی که اون پیر و اون جوونه گوز اشک آور تو قبر مرده و زندت دیوث حرومی اگه یه بچه جقی ده ساله ایی که ریدم تو مرده و زندت اگه یه حرومی سایبری بازم ریدن تو مرده و زندت
جوپیتر مادر کونی هرچی میشه هرکی هر حرفی میزنه میکنیش تو کون سایبری در جا کیر تو کص خواهرت.کدوم جو ترسو ایجاد کنه مادری همه ما میدونیم اینطور چیزایی هست فقط مونده بود تو بگی بترسیم.خوب شد یادمون انداختی
اولا شما بااین سن اینجا چه کارمیکنی عموجون.اینجامناسب شمانیست ثانیا این نوشته نوشته یک دختر۱۴ساله نیست،چرا؟چون واژه هایی که به کاربردی وساختارنوشتن وطرزفکروبرداشت ازموضوع ممکن نیست مال دختر۱۴ساله باشه وکس دیگه ایی باقصددیگه ایی این موضوع رونوشته.
هراتفاق نصفه نیمه ایی رونبایدبه حساب داستان سکسی زدونوشت اینجاسایت سکسی هست وخواننده انتظار خوندن نوشته ایی داره که درموردیک سکس کامل باشه حالا واقعی یاخیالی فرقی نداره.پس ازاین نظرهم نوشته ات مناسب اینجانیست.
قصدخراب کردن داشتی اما بابی تجربگی خودت روبیشترخراب کردی تاچیز دیگه.
درست با حکومت همه ما مشکل داریم ولی دلیل نمیشه بخوای مزخرف بگیم راجبشون توی ۱۴ ساله اول از همه گوه میخوری میای تو جایی که زیر ۱۸ سال حق ورود نداره دوما انقلابی که بخواد با بچه سالایی مث شما بشه که هیچ آلترناتیوی ندارین و فقط میرین اعتراض بهتره نشه هرچند بعید میدونم اعتراض رفته باشی اعتراض و بیا از منی که سه روز بخاطر افشانه فلفلی نمیتونستم خوب نفس بکشم بپرس کره خر پفیوز توقع داره رفتن اعتراض کسی بهشون کار نگیری کصخولی چیزی؟؟؟
راستی یک مسئله جالب کسب که گاز بخوره تا چند ساعت نمیتونه ببینه چجوری قیافه یارو و دیدی😂🤦🏽♂️
درجواب دوستمون اشتباه کردی همه کسانی که اینجامیان یه مشت جقی نیستن.خیلیا مثل خودشخص من باهدف تحریک وارضاشدن نمیام داستان بخونم فقط موقعی که وقت ازادداشته باشم برای صرفا مطالعه وگذراندن وقت میام.دست به کیرداستان نخوندم تاحالا.خیلیای دیگه هم مثل من هستن تعدادشون کم نیست.
اتفاقابرای ایجادرعب ووحشت همچین مکان وفضایی که اغلب افرادجوان وبیتجربه هستن وخیلی واقعیت هاروهنوزندیدن تجربه نکردن جای خوبیه که درگوشه ذهنشون یک تصویر مبهم وتاریکی از حس ترس ایجادکنن تابه سمت این موردکشیده نشن.وخیلی مواردبرای گفتن هست که بیخیالش شدم.
اینکه خودت جقی هستی دلیل نمیشه همه کسانی که اینجاهستن مثل خودت هستن وجمع ببندی توهین کنی.
مطمن باشید نوبت ماهم میرسه .کون تک تک بسیجی ها و سپاهی بزاریم.همین الان ش هم که تفنگ دست شماست .باتوم تو کونتون کردیم .حیف فحش خواهر و مادر که به شما بی وجود های حروم لقمه بدم…شما هم از پشت بوم میافتید…شما قرص برنج می‌خورید …
نمی‌دونستم شما کصکشا به شهوانی هم نفوذ کردین
برید ساندیستون رو بخورید
سیر نشدین بیاید اینم بخورید
تو خیابون بهت تجاوز کرد؟ 20 دقیقه دستش روی دهنت بود و دستش رو برنداشت؟ لباس اینها نیسم ساعت طول میکشه که بپوشن یا دربیارن. خالی بند کمتر دروغ بگو
تو سن کم دنبال عقاید چهارتا جنده دویدی همین شد
نظرات جدید داستان‌ها
- همین ک....یرم توی تربیت خانوادت و خودت...
- دروغ گو 😒
- اینجوری که احمد بدون ترمز همه رو میکرده شک برانگیز میشه خودت...
- آقا پدرام ؛ مغزتو گاییدم 😀
- عالی بود بازم بنویس
- بامزه بود
- سلام عزیزم خیلی عالی بود ادامه بده ...
- عالی ادامه بده
- کیرم تو کون معلم ریاضیت که سال ۱۴۰۱ تو ۱۹ سالت بود و الان ۲...
- پسر خونده ات بود یا پدر شوهرت.
- امیدوارم که دلیل اینکه چرا در ایران متولد شدی را فهمیده باشی...
- امیر فقط میگم که کاش منیره تورو خفه کرده بود.اخه هبه انگور ا...
- راوی داستان عوض میشه وسط داستان؟ داستان گیجیه. نمیفهمم زن تع...
- عالی بود، ببینم بعدمن کی نظرمیده بعدازاین همه سال...
- ۸۰ کیلویی ؟ کونت تپله فقط؟ مطمعنی؟😄دل هر مردی رو هم میبری؟😄😄...
- فقط میتونم بهت بگم(ز گهواره تا گورتو گاییدم) والسلام...
داستان‌های تازه
- پسر خوانده (2)
- دزد و زن حشری حسن آقا
- سکس با همکارم مژگان
- داستان سکس من با زن ایرانی صاحبکارم
- ماجرای یک زوج حشری (۱)
- تو کُشتی تحقیر شدم
- زن داداش عشقمه
- بدنت را برایم پست کن
- زنپوشی با لباس های مامان و خاله و زن همسایه
- پالیسی در قطار و کون پاره
- بکن ۱۷ ساله (۵ و پایانی)
- خاطرات یک پیرمرد پولدار (۱)
- من و زن داداش فاطی (۱)
- قهوه قجری (۲)
- راضی کردن خواهر کوچیکم مینا
- بدبخت شدم رفت...!
- ننه رفیق ناباب (۳)
- بخاطر دخترم تصمیم گرفتم توبه کنم!
- جر دادنِ زن حشری خودم
- ماجرای من و زنم و دوست دختر سابقم
- بهترین خاطره دانشجویی امیر
قطعن تو درگیری حلوا پخش نمیکنن و ازین حرومزاده ها هیچی بعید نیس… بدون سلاح فقط گوشت قربونی میشین