دختربچه که بودم چون یکم تپل و خوشگل و بانمک بودم،خیلیا تو کفم بودن.۴ سالم بود که رفتم کوچه.ی آقایی بغلم کرد .لباس آستین پفی با دامن پفی کوتاه پوشیده بودم زیرش شورت.بغلم کرد و لپامو می‌کشید .ازم می‌پرسید اسمت چیه.منم خجالت میکشیدم .بوسم کرد و دستشو برد زیر دامنم .شروع کرد با …ور رفتن به اصطلاح داشت با اونجام بازی می‌کرد.
وایییییییی
حس قلقلک داشتم .خیلی داشتم اذیت میشدم .لبامو بوسید و دستشو برد داخل شورتم.
.اخخخخخخ
لخت لخت داشت باهاش ور میرفت .لاشو باز می‌کرد و لبه داخلی رو با انگشت می‌مالید. شروع کردم گریه.لبمو می‌بوسید .منو محکم توی بغلش فشار داد تا گریه ام بند بیاد.
بیشتر گریه کردم من رو گذاشت زمین .تا گذاشت زمین دویدم سمت خونمون.چند بارم خوردم زمین.تا چند روز خیلی حس بدی داشتم .

خاطره بعدی مال ۷ سالگیم ،رفتم واسه عمل لوزه.پرستارا مشغول قربون صدقم بودن که دکتر که نمیدونم رزیدنت بود یا انترن یا متخصص بیهوشی ،خلاصه اومد و چشم ازم برنمی‌داشت.یک لبخند موذیانه هم داشت.دستم رو گذاشت توی دستش و بغلم کرد و من رو گذاشت روی تخت.پرستارا میرفتن و میومدن و همش باهام حرف میزدن اسمت چیه،میخای چیکاره بشی و…
ی دفعه همه رفتن فقط دکی موند،لباسم رو که زیرش هیچی نداشتم زد بالا و اونجارو دید .با دستاش پاهام رو باز کرد .یکی از پرستاران اومد و دکی لباسم رو کشید پایین.پرستار رفت و دکی دوباره لباسمو زد بالا و سرشو آورد پایین و من داشتم میمردم از ترس.نمیدونستم میخواست چیکار کنه.سرشو آورد پایین و اونجارو بوسید.ی دفعه مث حالت شوک تکون خوردم و برق سه فاز پرید.نوازشم کرد و شروع کردن باز کردن لای …و لیس زد.وااااییییییییی
بعدم لبمو بوسید و ای جونم ای جونم میکرد.شروع کرد با دست آروم میمالید.لبه داخلی رو بین انگشتاش می‌مالید و نگاش می‌کرد… دوباره شروع کرد خوردن.صدای پای پرسنل میومد که تمومش کرد و لباسم رو کشید روی بدنم و اصلا انگار نه انگار.بعدم که دیگه بیهوشی و عمل.

بار آخر که مورد سوءاستفاده قرار گرفتم،اول ازدواجم بود.رفتم واسه خرید که ی خانم ازم کمک خواست.گفت شارژر لازم دارم و گوشیم خاموش شده و بچم رو گازه و…منم بهش اعتماد کردم و گفتم شارژر خونه دارم،الان همرام نیست.گفت باشه ی دقه میام دم خونتون ازت قرض میگیرم و موبایلمو بزنم به شارژ.خلاصه اومد دم خونه .بهش تعارف زدم بیاد داخل که گفت مزاحم نمیشم شارژر رو بده من،همینجا توی راهرو گوشیمو میزنم به شارژ،خلاصه از من اصرار از اون انکار.اومد داخل.وقتی اومد شارژر رو بهش دادم و پریز رو نشونش دادم.دیدم وایساده و داره نگاهم میکنه.قدش خیلی بلند بود و زیاد زنانه و با ظرافت نبود .داشت بر و بر نگام می‌کرد.پرسیدم چرا نمیشینید بفرمایید،گوشیتونو اونجا میتونید بزنید به شارژ ،چای میل دارید یا شربت.گفت هیچی اومد جلو و منو خوابوند زمین لباسمو زد کنار .من هنوز باورم نمی شد ،آخه یه خانم !گفتم چیکار میکنی چته.گفت هیچی نگو ،مردم از ترس سوتینمو باز کرد و شروع کرد خوردن و مالیدن سینه هام با خشونت و فشار .درد داشتم میخواستم جیغ بزنم .گفت هیچی نگو کاریت نمیکنم.ی ذره فقط همکاری کن.تا حالا این مدلی ندیده بودم که یه خانم بخواد ترتیب آدمو بده.شلوارمو کشید پایین و بعدم شورتم و شروع کرد خوردن ،اصلا نمیدونم چطوری ارضا شدم و کف زمین از حال رفتم.اون دست بردار نبود و با انگشت و دستش فرو می‌کرد داخلم.ی دفعه شلوارشو درآورد. وااای نمیتونستم نگاه کنم.اصلا شبیه یک زن نبود .اصلا اندامش زنانه نبود.درواقع ترنس بود.مجبورم کرد بخورم و منم که دوبار ارضا شده بودم با بی حالی همه تلاشمو کردم که ارضا بشه و دست از سرم برداره.هم با دست و هم با زبون.خلاصه آبش اومد و بعدم سریع کشید بالا و نمیدونم با چه سرعتی ناپدید شد و از خونه رفت بیرون.لعنت بهش حالمو بد کرد.باورم نمیشه ی زن ترتیبمو داده باشه .البته به ظاهر زن بود.

نوشته: نانازممممممم