شاید اشتباه شاید درست

1403/01/25

سلام این داستان هم بر اساس ساخته ذهنمه هم یکمیش واقعی

دوسالی از از ۱۸ سالگیم می‌گذشت هنوز سکس نداشتم و فقط با پورن خودمو خالی میکردم فشار نداشتن سکس بهم ریخته بودم و از اینکه بخوام از جنده استفاده کنم خوشم نمی اومد
تو کانال های زیادی عضو شدم تو بیشتر پورن هایی که میدیدم ساک زدن برام جالب بود تا این که کم کم روی آوردم به بی دی اس ام ولی خب کسی رو پیدا نمی کردم با اینکه چهره خوبی ام داشتم ولی کیرم زیاد خوب نبود و بلد نبود رل بزنم کلا نتونستم ایجاد رابطه کنم
یه ۶ ماهی گذشت تا اینه به خاطر نداشتن سکس روی آوردم به سکس با پسر یا به قول معروف گی شدم تو کانال ها درخواست میدادم ولی خب پسری که کیرش خوب باشه پیدا نمی کردم .
تا اینکه یه پسر به اسم مجتبی اومد داخل پیویم
+سلام
-سلام
+اصل پوزت
-سامیار مفعول فول
+سادیسم هم داری
-آره ولی قبلش باید کیرتو ببینم تا باهات اوکی بشم
+خیالت راحت کیرم راضیت میکنه
_بای
+اصلا اول تو بفرست من ببینمت



-بیا ببین
+گفتی حاضری هر کار بکنی
-بله ولی قبلش باید کیرتو ببینم
+گاییدی منو باشه بیا ببین ولی بعدش بهت رول پلی میدم باید انجام بدی



-وای چه خوشگله کیرت
+تا حالا کون دادی
-نه ندادم ولی خب تازگیا حسم به پسرا هم زیاد شده
+فانتزیات و لیمیت هات
-لیمیتم ادرار و مدفوع، خانواده ام به جز دوست دخترم
+یعنی آبم رو میخوری
+دوست دختر داری
_اره آبتو میخورم
_نه دوست دختر ندارم
+خوبه

+خوب اولین کار اینه که یه چی بکنی داخل کونت هرچی بزرگتر بهت
بعدم باید اونو ساک بزنی و برام بفرستی
-چشم
یکم عجیب بود ولی پاشدم و رفتم تو یخچال یه هویج پیدا کردم و یه خیار سبز.
هویجه کوچک بود و خیار سبزه حدود ۵ سانت قطرش بود
وقتی عکسشو برای مجتبی فرستادم گفت اول هویج رو بکن تو کونت بعد خیار سبزو بعدم هر دوشون رو
گفتم سخته گفته
+گوه نخور بکن تو خودت
-چشم ولی چه جوری
_برو وازلین بردار با انگشتات خودتو انگشت کن
قبلشم برو توالت آب بگیر کامل داخل کون خودتو تمیز کن یاد بگیر که وقتی اومدم پیشت کونت تمیز تمیز باشه
+چشم
بلند شدم رفتم دستشویی خودمو تمیز کردم و بعدش رفتم باقی کارهارو انجام دادم
تا یک هفته بهم آموزش و رول میداد انجام می‌دادم
از خوردن آبم تا شلاق زدن به کیرم با تسمه
هر بار هم‌میگفتم چرا نمی‌ایی میگفت هنوز آماده نیستی برای کیرم
+بعد یک ماه بهم پیاده گفت بیا به این آدرس کامل خودتو تمیز کن و بیا اردسش تو یه کافه منطقه پولدار یزد بود بهش گفتم مجتبی برای چی کافه گفت باید اول کامل ببینمت بعد بریم ساعت ۷ اونجا باش درزم به به خانوادتم بگو شب خونه نمیری
راه افتادم ساعت ۶ رسیدم تو کافه نشستم تا سر ساعت ۷ اومد
شروع به صحبت کردیم بهم‌گفت که تو خیلی خوشگلی و اینکه اگه شبی من تو بکنم دیگه ولت نمیکنم پس تصمیمت رو قطعی کن
گفتم کامل توضیح بده :
گفت شبی وقتی بیایی تو خونه من تو حق خارج شدن از برده بودن منو نداری و این به این منظوره که تا ۴۰ سالگی با منی و حق خروج از اونو نداری ومن برای این قضیه از تو فیلم میگیرم برای اینکه هم آبروی کاری من نره هم اینکه توی دردسر نیافتم.
کمی فکر کردم گفتم من هنوز از تو هیچی نمیدونم اگه قرار باشه برده تو بشم باید کامل تو بشناسم؟!
البته یکمم ازش ترسیدم چون گفتم شاید بخواد من بکشه (کسخلیم گل کرده بود)
+خوب
من کارخونه کاشی دارم و اینکه آبروم برام مهم تر از همه چیزه واگه یکم آبروم بخواد به خطر بیافته زنده نمیمونی (بعد ها فهمیدم چه غولیه )ولی خوب ازت خوشم اومده و اگه تو اوکی بدی تو میشی اولین برده پسر من،من تا حالا با پسر رابطه نداشتم تو این ۲۶ سال و اینکه تا الان بالا ۲۰ تا دختر برده ام بودن و اینو از همشون گرفتم .
من تا الان بالا یک میلیارد هزینه کردم، برای این کیر بی‌صاحب و بدون تو اندازه همون دخترا هزینه میکنم
فقط نباید جایی درز کنه
_یکم خجالت زده شده بودم با این حال گفتم باشه قبول ولی من دوست دارم فانتزیاتونو هم بدونم
+ببین من از هر نوع سکسی استقبال میکنم ،که من توش تاپ باشم و اینکه خیلی دوست دارم سکس عجیب غریب بکنم یعنی سکس با زنو شوهر ،دوست دختر دوست پسر ، دو تا پسر باهم، سکس کثیف خواهر برادر ، که متاسفانه هیچ کدومو نکردم درضمن اینم بدون زنتو من انتخاب میکنم
_یه لحظه جا خوردم گفتم چرا؟
+گفت ببین من اینقدر پول دارم که هر کسی برات بخرم پس الکی جو نده زیر خواب من بشی دنیا رو برات گلستون میکنم بعدم باید بشی کارمندم چون همیشه باید پیشم باشی چون پسری کسی به رابطه ی منو تو شک نمیکنه اونم تو یزد
-چشم ارباب اینو خیلی آهسته گفتم
+خوبه داری یاد میگیریا
باریستا رو صدا زد برای خودش به قهوه سفارش داد برای من یه چیز عجیب که حتی اسمشم نمیدونم چی بود
وقتی آوردن گفت این خیلی تنده و گرم باید همشو یه ضرب بخوری تا گلوت داغ بشه و اینکه یکمم بسوزه
یکم فکر کردم گفت سی ثانیه وقت داری وگرنه کونت مثل این پارچه قرمز میکنم سریع باش
جامو برداشتم و چشمامو بستم و همشو به زور سر کشیدم تموم دهنم از تیزی و داغیش سوخت ولی کم کم مزه دارچین و زنجبیل ، هل و‌… حس کردم.
گفت خوبه هم صورتت سرخ شد هم دهنت حالا صبر کن تیزیش کم کم زیاد میشه.
تازه فهمیدم چی بود خوردم اینقدر دهنم داغ شده بود که زبونمون حس نمی کردم .
وقتی قهوه شو خورد بهم گفت پاشو بریم گفتم نمیشه آب بخورم دارم میسوزم گفت تو امشب فقط حق داری اب‌منو بخوری و یه نیشخندی کرد گفت دنبالم بیا‌.
سوار ماشینش شدم یه لکسوس مشکی با شیشه های تماما دودی سوار شدم بهم گفت برو عقب بشین وقتی نشستم عقب، یه جعبه تمام قرمز با یه حکاکی به شکل مار گفت :درب اون جعبه رو باز کن و وسایلشو نگاه کن وقتی درشو باز کردم دیدم یه عالمه وسایل بی دی اسم داخلشه +تمام لباساتو در بیار و اون بات‌پلاک بکن تو خودت
-اینجا
+یاد بگیر تا حرفم تموم نشده انجام بدی !
_چشم
بات پلاگو برداشتم سایز متوسط بود (۵ سانتی ) گفت تو جعبه یه روان کننده هست اونو بردار به زن به کونت و بات پلاک تا دردت نیاد
وقتی این کارو کردم و بات پلاگو کردم داخل یه حس خوب جالبی بهم داد سردی داخلم که یکم جالب بود.
یهو شروع کرد به لرزیدن گفت کونت داره آماده میشه برای گاییدن و خندید
+کیرتو به نظرت چکار کنم دو حالت داره یکی چستیتی یکی بانداژ
اولی دیگه با کیرت کاری ندارم دومی کارهای زیادی باهاش میکنم
بدون تعلل جواب دادم دومی
خوبه خوشم میاد که پایه ایی
بات پلاگه حشریم کرده بود بدجوری که حاضر بودم همین الان بهش بدم که رسیدیم به ویلا ماشینو برد داخل
درواقع حتی نفهمیدم کجا رفتیم ماشینو پارک کرد گفت پیاده نمیشی تا بهت بگم
رفت پایین و حدود ۵ دقیقه بعد ۴ تا دختر از داخل اومدن بیرون و سوار ماشینشون شدنو رفتن حتی منو ندیدن
مجتبی اومد و گفت بیا بریم داخل گفت اگه گفتی اینا کی بودن که رفت بیرون گفتم حتما دوست دختراتن دیگه
خنده ای کرد و گفت نه کیر من ارزشش بیش از ایناس‌که این جنده ها برن زیرش اینا اومده بودن اتاق تو رو آماده کردن گفتم اتاق من
گفت خودتو خیلی دست‌کم گرفتی وقتی رسیدیم دم در گفت چهار زانو شو و دنبالم بیا داخل
یه ویلای بزرگ که اتاق کوچیکش انداز کل خونه ما بود!.
پشت سرش رفتم داخل اتاقی که رفته بود وقتی وارد اتاق شدم
همه چیز بود همه چیز از انواع دیلدو تا انواع وسایل بی دی اس ام
گفت داخل اینجا بشین تا بیام
وقتی رفت بیرون یکم ترسیدم چون واقعا وارد بد جایی شده بودم تازه مغزم فهمید کجا و چی هست و چقدر دیر فهمیدم
دلم گفت حالا که اومدی بزار خوش بگذرونیم
مغزم میگفت این کار آخر به بیمارستان میکشه خلاصه همینجوری تو فکر بودم که اومد داخل با یه دوربین ،سلام سامیار این ویدئو برای خیال راحت خودمه و هیچ گونه سو استفاده ایی از این ویدئو تا زمانی که تو حرفهای منو گوش بدی استفاده نمیشه و برای حفظ آبروی چندین چند ساله خانواده خودم این کارو میکنم، اوکی؟
_بله
+بله چی
_بله ارباب
+آفرین خوبه بچرخ کونتو بکن سمت دوربین
خب تمام شد
حالا بیا جلو تا از کیرم لذت ببری
رفتم جلو نگاهم کرد
گفت دهنت رو باز کن یه تف انداخت تو دهنم گفت ‌بخور خوردم
گفت کیرمو در بیار
کمربندشو باز کردم بعد، دکمشو، شلوارو کشیدم پایین کیرشو از روی شرت ماچ کردم بوی بدی نمی‌داد گفت امروز بهت سخت نمیگیرم ولی فردا باید درد زیادی رو تحمل کنی حالا شرتم در بیار یه نگاهی به حالت خواهش بهش کردم و در آوردم کیرش نیم خیز بود کردم تو دهنم حالا فهمیدم چرا اون نوشیدنی تند و بهم داده بود داخل دهنم هیچی رو حس نمی کردم فقط داغی کیرش زیاد تر کرده بود بعدها بهم‌گفت این باعث تاخیر در ارضا هم میشه شروع به ساک زدن کردم
تو اون یک هفته زیاد تمرین کرده بودم ولی کیرش بزرگ تر اونی بود که فکر میکردم حدود ۱۰ دقیقه ساک زدم که گفت برو روی تخت برعکس دراز بکش به حالتی که سرت از تخت بزنه بیرون سریع اینکار کردم وقتی اومد سمتم گفت کیرت سیخ شده ها کیرشو تا ته کرد تو دهنم و شروع کرد به تلمبه زدن تو دهنم بعد شروع کرد پوست کیرم رو کشیدن تا جایی که دستو پا میزدم با طناب شما ۳ شروع کرد کیرمو با خایه هام بستن حدود ۱۰ دقیقه همینجوری تو دهنم تلمبه زد صورتم پر تف شده بود که گفت خوب حالا کونت باید پاره بشه کیرشو از دهنم در آورد و صورتمو با دستمال تمیز کرد
بات پلاگو در آورد وارد تو دهنم و گفت از دهنت بیرون نیاد وقتی کونمو کامل برانداز کرد
کیرشو تا ته کرد تو جیغم در اومد بات پلاگ افتاد بیرون چند تا سیلی زد به کونم گفت اولینش آزاد شد نفهمیدم چی گفت دیگه براش مهم نبود
به سرعت تو کونم تلمبه زد تا اینکه گفت بچرخ دهنتو باز کن کیرشو تا ته کرد تو دهنم و ارضا شد ابشو به سختی قورت دادم و گفت کم کم عادت میکنی
بعد گفت اولین تنبیه آزاد شد
شمع رو روشن کرد و ریخت روی کیرم و…
حدود ۳ماه گذشت
که یه شب عصبانی زنگم زد گفت لخت باش و خودتو آماده کن
گفتم چی شده گفت حوصله ندارم بعدا بهت میگم
فقط آماده شو برای یه سکس سخت
فهمیده بودم تنها چیزی که آرومش میکنه سکسه حالا چه من چه دوست دختراش
سریع بلند شدم کونمو شستم ، بعد داخل کونم یه عالمه روان کننده ریختم کیرمو بانداژ کردم بعد بات پلاگو کردم تو کونم و شروع کردم
چرب کردن بدنم چون امروز با شلاق کبودم‌می‌کرد
وقتی اومد داخل رفت جلوی در چهار زانو شدم هنوز نرسیده بود داخل کیرشو از شلوار در آورد و د و باز کرد موهامو گرفت و کیرشو تا ته کرد تو دهنم و همینجوری منو کشون تو اتاقم
خوابوند منو و تو دهنم تلمبه میزد به صورت وحشیانه جوری که من بالا می‌آوردم
شلاقو برداشت همون جوری که تو دهنم تلمبه میزد به کیرمم شلاق میزد میگفت مادرتو میگم مادرتو میگم مردک حرومی زنتو میگم مردک حرومی و با هر با گفتن اینا شلاق به کیرم میزد که یهو کیرشو تا ته حلقم فشار داد و ارضا شد همزمان مشت زد تو تخمام نتونستم تحمل کنم کیرشو از تو دهنم در اوردم و داد زدم
شروع کرد به زدنم با طوری که هیچ جایی از بدنم سالم نزاشت اینبار شروع کرد به کردنم تلمبه های محمود سریع جوری که دردم می‌گرفت خیلی داشت وحشیانه می‌کرد منو
اینقدر عصبی بود که شلاق میزد تو سرو تا اینکه من از درد و سوزش بیهوش شدم
وقتی بیدار شدم
دیدم یه دختر بالا سرمه دخترای زیادی دیده بودم ولی این یکی خیلی خوشگل بود رنگ پوست سفید سینه های ۸۰ گرد کمر باریک از همه مهمتر کون بزرگی که هر کسی اینو میدید حشر میزد بالا یهو فهمیدم لختم ،که دختره گفت نترس من خیلی وقته اینجام همه چیزو میدونم
گفت مجتبی بیا به هوش اومد
مجتبی برای اولین بار لبمو بوسید و‌گفت ببخشید خیلی زیادی عصبی بودم سر تو خالی کردم
بعد دختره که اسمش شیوا بود گفت اگه میمرد تو جواب خانواده شو میدادی گفت شیوا حوصله بحث ندارم پاشو برو تا تو رو هم نزدمت
شیوا پاشد رفت باهام تنها شد
+خوبی
-به نظرت خوبم(به همراه گریه)
+میدونم زیادی روی کردم جبران‌می‌کنم گریه نکن لطفا
_ این دختر کیه که گذاشتی لخت منو ببینه
+خواهر شیما
_اینو هم کردی ؟
+فوضولی
_مرسی از حرفت
+آره کردمش ولی الان دکتره و زیاد نمیبینمش چرا میپرسی
_چون لختمو دیده و اینکه می خوام بکنمش🫠🫠
+الان خوبه
_چی
+قبل اینکه دکتر بشه زیر خواب من بوده الانم شوهر داره ولی خب شوهرش کاکولده
_واقعا میشه‌ نظرشو بپرسی آخه میترسم ازم خوشش نیاد
+تو چکار داری اصلا میخوای دوتایی بکنیم
_ارههههه میخوام کیرم سیخ شد ولی درد گرفت
+شیوا بیا
_بله قربان
وقتی شیوا اومد کیر سیخ منو دید نگاهم کرد و لبش گاز گرفت گفت چیه
سامیار میخواد بکنتت منم همین جور وقت داری ؟
امم برای سکس همیشه وقت دارم اوم سکس با دو تا خوشگل
اومد جلو گفت ولی امروز اول به آقا سامیار خدمت میکنم و کیر منو شروع کرد به خوردن وای که چه خوب میخورد
سامیار رفت پشت و شروع کرد به لخت کردنش منم سینه های خوش فرمش رو دست گرفتم که اومد بالا باهام‌لب گرفت شروع کردم باهاش تند تند لب گرفتن تو این ۳ ماه بالا ۲۰ بار با دخترای مختلف سکس داشتم ولی هیچکدوم مثل این یکی نبودن که یهو مجتبی شیوا رو بلند و‌کسشو گذاشت در دهن من به حالت 69 درآورد مارو بعد گفت سامیار کونشو بخور و خودش نشست به تماشا
من شروع کردم به خوردن کون دختری که بیشتر شبیه فرشته های بود تا آدم


در حالی که داشت ساک میزد برام نفهمیدم چقدر طول کشید که یهو شیوا کسشو چسبوند به دهنم و فشار میداد اینقدر فشار داد که ناگهان صورتم پر اب شد
مجتبی پاشد اومد سمت ما و گفت سامیار کیرمو ساک بزن و بکون تو کون شیوا
شیوا دیگه نای ساک زدن نداشت که گفت خودت تو دهنم تلمبه بزن
من داشتم برای دوست پسرم ساک میزدم و خواهر دوست دختر دوست پسرم داشت برای من ساک میزد چیز عجیبی بود کیر مجتبی رو آوردم بیرون و کردم داخل کون شیوا اینقدر خورده بودم که کون ش راحت بزا شد البته مجتبی هام انگشت کرده بود
من شروع کردم به سرعت تو دهن شیوا تلمبه زدن آبم داشت میومد گفتم داره میاد که شیوا کمرمو محکم گرفتو و آبم تو دهنش خالی شد مجتبی هم تو کون شیوا خالی شد و کون شیوا رو چسبون به دهنم و گفت میک بزن تا آب خالی شه بعد با شیوا لب بگیر
وای چه که چقدر خوشحال شدم چون یکی از بزرگ ترین فانتزی هام بود وقتی خوب میک زدم شیوا خودش اومد باهام لب گرفت و ابو از تو دهم میک زد و خورد
بعدش شیوا خیلی خوب بود فقط لطفا دارو هایی که برات نوشتم رو استفاده کن
وقتی داشت می رفت به مجتبی گفت بیا
_راستی اون کسی دلت میخواست رو پیدا کردم
+جدی
_چند سالشه ۱۶
+خوبه برادرش چی
_۱۸ سالشه
+فانتزی های برادر
_همون چیزایی که تو میخوای
بعد شیوا گفت
باباش از اون معتاد های خراب شیشه اس که من پسرو میکشم تو خط تو هم‌دخترشو از طریق سامیار بخر
تازه فهمیدم وارد چه جای عجیبی شدم
پایان قسمت اول.
بار اولم بود می‌نوشتم لطفا نظرتون رو بنویسید برام
درزم تو کامنت ها یکی که کیرش به بزرگی‌کیر مجتبی هست بهم پیام بده از لطفا از یزد باشه شهر های دیگه هم اشکالی نداره

سکس زیباست به هر نوعی فقط ما براش قانون تعریف کردیم


نوشته: یکی مثل بقیه اما متفاوت


👍 6
👎 5
13901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

979663
2024-04-14 01:34:05 +0330 +0330

جناب “یکی مثل بقیه اما متفاوت”، داستانی نوشتی که به وضوح مشخصه کی داری با کیرت ور میری و کی داری ارضا میشی و کی ارضا شدی…
این نشون دهنده ضعف توی نوشته! عدم ثبات در متن
غلط املایی هم زیاد داشتی که اعصاب خورد کن بود و از روون بودن داستان کم میکرد.
ضمنا، درضمن درسته نه درزم !!
با این حال از خود داستان خوشم اومد و می‌خوام ادامه شو بخونم ولی لطفا با کیفیت بالاتر و دستتو از تو شرتت در بیار 🙏🏻

{خوابم میاد حال ندارم ادبی نقد کنم خیلی کوبنده شد 😂💔}

2 ❤️

980609
2024-04-21 10:36:01 +0330 +0330

.

2 ❤️

980610
2024-04-21 10:37:06 +0330 +0330

^$^%^$^$^%$%$$

2 ❤️

980611
2024-04-21 10:38:11 +0330 +0330

[][][][][][][][][][][][][][]][][][][][]

2 ❤️