یادم نمیاد از کی شروع شد فقط میدونم خیلی کوچک بودم شاید هنوز مدرسه نمیرفتم یادمه که سه تا از بچه های بزرگتر از خودم بهم تجاوز کردن اگه بگم لذت بردم یا زجر کشیدم دروغ گفتم چون چیزی ازش یادم نمیاد فقط با این مقدمه میخواستم بگم من یک گی هستم یا تعریف عامیانش یه کونی راستش اصلا برام مهم نیست دیگران در مورد این کار چه جوری فکر میکنن من از این کار لذت میبرم و از انجامش هیچ پشیمانی ندارم
من گرایشهای مختلفی دارم مفعول بودم فاعل بودم با زن و دختر هم بودم ولی از مفعول بودن بیشتر لذت میبرم
خودمو معرفی میکنم من یه مرد 43 سالمه قدم 185 وزن 90 پوست سفید یکم مو دارم ولی همیشه موهامو شیو میکنم راستی اسمم علی
خب بریم سراغ داستان
13 سال پیش از زن اولم جدا شده بودم حدود شش ماه بود با کسی رابطه نداشتم نه زن نه مرد یه ادم افسرده و منزوی شده بودم یه شب حدود ساعت 9 شب یکی از دوستام به اسم رضا باهام تماس گرفت گوشی رو برداشتم
رضا گفت که خونه شون خالیه با دوتا از دوستاش اونجا دارن مشروب میخورن ازم خواست برم پیششون
حوصله نداشتم با رضا راحت بودم چند بار با هم رابطه داشتیم هر دو مفعول بودیم ولی با هم دوطرفه هم حال میکردیم
گفت که با دوستاش از این برنامه ها نداره فقط یه مجلس دوستانه دور هم جمع شدیم میگیم و میخندیم
راستش بدم نمیومد برم دوس داشتم یکم حالم عوض بشه ولی ته دلم میدونستم مجلس مشروب خوری اخرش به دادن ختم میشه
بلند شدم رفتم دم پارکینگ حوصله ماشین نداشتم خونه شون زیاد دور نبود شاید پیاده ده دقیقه رسیدم در خونه با گوشیم بهش زنگ زدم گفتم جلوی درم خونه شون حیاط داشت درو باز کرد رفتم تو حیاط فوری بیرون اومد اومد پیشم گفت حالم خیلی خرابه گفتم مرض داری اینقدر میخوری گفت زیاد نخوردم فقط چهار پیک اینارو ول کن حال کیرم خرابه
گفتم خب چکار کنم من واسه این اومدم که یکم مشروب بخورم حالم عوض بشه
تا من این حرفها رو زدم دیدم کیرشو دراورد گفت فقط یکم برام ساک بزن دارم میمیرم از شق درد
کیرش بدجور سفت شده بود میدونستم داخل یه اتفاقی افتاده که رضا اینجوری شق کرد فقط نمی‌دونستم دوستاش فاعلن یا مفعول
خودمم با دیدن کیرش حالم خراب شده بود دیگه صبر نکردم همونجا گوشه حیاط رفتم رو زانو کیرشو گرفتم گذاشتم تو دهنم کیرش زیاد بزرگ نیست شاید 15 سانت یک یا دو دقیقه براش خوردم میدونستم زود ارضا میشه ولی یک دفعه یا هر دو دستش سرمو گرفت فشار دار طرف خودش دیگه کاری نتونستم بکنم با نعره و فشار ابشو تو گلوم خالی کرد
کیرشو از دهنم درآورد قسمتی از ابشو ناچار قورت دادم بیشترشو تف کردم رو زمین خیلی عصبانی شدم بهش حمله کردم میخواستم سیر بزنمش از دستم فرار کرد
گفتم این چکاری بود کردی چرا ریختی تو دهنم اینجوری نعره زدی الان مهمونا که هیچ همسایه ها هم فهمیدن تو ارضا شدی
گفت دست خودم نبود الان چند ماهه ازم دوری میکنی معذرت میخوام ولی یه دفعه کنترل از دستم خارج شد
هیچی نگفتم رفتم کنار شیر آب شیر رو باز کردم صورت و دهنمو شستم برگشتم طرفه در حیاط سریع اومد در رو بست گفت غلط کردم گوه خوردم اصلأ هرچی تو بگی از دلت در میارم بعد از رفتن مهمونا با هم حال میکنیم هر جور خواستی منو بکن
یکم اروم شدم خواست بغلم کنه با دست هولش دادم عقب با هم رفتیم داخل دو نفر اولی یعقوب دومی محمد
با هاشون احوالپرسی کردم اونا هم به گرمی جواب دادن رضا معرفی شون کرد گفت دوستاش تو شرکت باهاش همکارن نشستیم رو زمین دور سفره مشروب اونا چند تا پیک جلو بودن مشروب شون دست ساز بود رضا خودش درست میکرد مشروباش همیشه درجه یک بود
با اصرار رضا یه لیوان پر بدونه مزه یه نفس رفتم بالا همیشه اینجوری دوس دارم نمیخوام با مشروب چیزی بخورم یه سیگار روشن کردم اونا داشتن صحبت میکردند نمیدونم در مورد چی بود من تو حال خودم بودم محمد گفت چرا شما ساکتی گفتم چی بگم والا یه لیوان دیگه رفتم بالا
نشستم مشغول گوش کردن به حرفهاشون شدم بحث سر این بود رضا میگفت کیرش از کیر همه مون بزرگ تره و حاضر بود سرش شرط ببنده
گفتم این حرفها چیه میزنی گفت قبل از اومدن تو میخواستیم شرط ببندم که تو اومدی
رضا گفت علی میدونه که مال من چقدر بزرگه اونا هم زدن زیر خنده
گفتم چرا اسم منو میاری کس کش من از کجا بدونم
محمد گفت علی آقا شما تو حیاط همشو تو دهنت جا کرده بودی واسه همین فکر نمیکنم اینقدر که میگه بزرگ باشه
مثل این بود یه اب سرد رو سرم ریختن دیگه تا اخرشو خوندم زنگ زدن رضا ساک تو حیاط شرط بندی رو اندازه کیر ولی دستپاچه نشدم گفتم خب
رضا گفت خب چی
گفتم همه کیرا مون رو در میاریم مال هرکی کوچکتر بود باید به بقیه بده میدونستم رضا میبازه مال خودم که 22سانته تو عمرم اینقدر کیر مختلف دیدم که از روی قیافه حدس بزنم کیر هرکی چقدره از بین همه یعقوب تا حالا حرف نزده بود تقریباً هم قیافه من بود یکم توپر و ورزیده تر فکر کنم ورزشکار بود محمد 170 قدش بود ولی خیلی توپر و عضلانی بود رضا هم قد محمد ولی لاغر و ترکه ای کیرش هم گفتم 15سانت زیاد هم کلفت نبود
محمد گفت خب در بیاریم
گفتم اول شما
یه شلوار راحتی پاش بود فوری دراورد حدسم درست بود یه کیر شق اندازه کیر رضا اما خیلی کلفت کلفتیش حالت عادی نداشت
نوبت یعقوب شد اونم درآورد یکم جا خوردم 24 سانت از مال منم کلفت تر بدجور به کیرش خیره شدم گفت چیه دوسش داری
گفتم نه فقط خیلی بزرگه تا حالا اینجوریشو ندیدم
رضا هم کیرشو دراورد منم دراوردم
محمد با دیدن کیر من رو کرد به رضا گفت مثل اینکه باختی حالا چکار کنیم رضا گفت فقط خواستم رومون به هم باز بشه وگرنه از اول برنامه همین بود که علی رو بیارم شما بکنیدش
من تو حال خودم نبودم فقط چشمم به کیر یعقوب بود گفتم این حرفها رو ول کنید من میخوام این کیر رو بخورم رو به یعقوب کردم گفتم اجازه میدین
گفت اختیار داری مال خودته محمد گفت نه اول باید مال منو بخوری
گفتم که راه نداره چشمم اونو گرفته به رضا بگو مال تو رو بخوره
گفت قبل اومدن تو رضا با دهن و کون حسابی بهش رسیده دست خودتو میبوسه
تازه فهمیدم قضیه چیه به محمد داده بود ولی نتونسته از پس یعقوب بر بیاد واسه همینم به من زنگ زده
ازش پرسیدم حدسم درست بود
دیگه صبر جایز نبود همه لباسامو دراوردم زانو زدم گفتم نوبتی بیاین جلو…

نوشته: stefler