سکس های رضا (۲)

1403/02/18

...قسمت قبل

بعد سکس خفنی که داشتیم هانیه گفت اجازه میدی بخوابم دیگه گفتم اجازه منم دست شماست بغلش کردم خوابیدیم یکساعت بعد بیدارم کرد گفت رضا بریم گفتم آره گفت لباس منو بده بپوشم گفتم هانیه میشه یبار دیگه بخوری برام گفت دیگه پررو شدی گفتم خواهش کیرم نشون دادم گفتم ببین چطوری صاف شده برا تو سرشو گرفتم آوردم پایین یکم مالیدم لبش شروع کرد ساک زدن آخ چطوری می‌خورد زبون مینداخت از تخمام شروع می‌کرد تا سرش می‌رسید سرش ارم میرفت تا ته کیرم می‌خورد مینداخت لای سینش زبونشون در می‌آورد نوکشو لیس میزد داشتم دیوونه میشدم گفت داره دیرم میشه باید زود بیارمش انداخت تو دهنش بعد یکار می‌کرد گرما میزد ب کیرم چند ثانیه نشد دیدم آبم داره میاد پاشید تو دهنش یه دفعه دیدم سرفه میکنه گفت چرا نمیگی آبت داره میاد گفتم دفعه قبل خوردی گفتم نیاز نیست بگم دیگه گفت کیرتو تا دسته کردی تو گلوم آبت پرید گلوم گفت باشه از دفعه بعد میگم گفت پرو دیگه عمرا منو ببینی بعدشم آبم که از دهنش ریخته بود رو با زبون تمیز کرد گفت کمبود آب داریم دوتا ساک بکیرم زد تمیز کرد بلند شد رفتیم
شبش دیدم هانیه زنگ زد گفت به صبا زنگ زدم گفته خواستگار دارم دیگه به رضا بگو زنگ نزنه یکم صحبت کردیم تموم شد دو روز بعد هانیه اومد مغازه یکم نشستیم گفتم خوابت نمیاد گفت من از خواب بمیرم دیگه پیش تو نمیام چند دقیقه بعد رفت ۲هفته بعد یه شب ساعت ۱۲ شب زنگ زد حال واحوال گفت رضا خونه دعوام شده پیشه کلید خونتو بدی من برم اونجا گفتم کجایی گفت سر کوچه خونت واستادم گفتم بیا من اینجام گفت اگه خودت هستی نمیام گفتم این موقع شب میخوای کجا بری مسخره بازی درنیار بیا که بعد گفت جلو درم باز کن بیام تو در باز کردم اومد تو تا دست داد من یه لبم ازش گرفتم گفت جلو در لب میگهری خدا بداد من برسه خندیدم گفتم نه اینکه توام بدت میاد گفت کثافت پرو گفتم شام خوردی گفت نه گفتم بریم بیرون پس یه چی بخور بیایم گفت حالشو ندارم گفت بیا بریم تا صبح باید بیدار بمونی جون داشته باشی گفت همش بفکر خودتی رفتیم بیرون یه ساندویج گرفتیم خوردیم اومدیم رسیدیم خونه لباس درآوردم با شرت نشستم رو مبل تا من دید گفت راحتی گفتم من راحتم تو کی میخوای راحت بشی گفتم بریم رو تخت گفت فعلا زود یکم اینجا صحبت کنیم بعد بریم گفتم باشه بیا رو پای من بشین اومد نشست گفتم چرا خونه بحث کردی داشتیم صحبت میکردیم من لباسشو درآوردم گفتم میخوام گرمای بدنتو حس کنم سوتین باز کردم لخت تو بغلم رو مبل دراز کشیده بود من همش یک کلمه صحبت می‌کردم یه میک میزدم سینشو کیرم سیخ شده بود اون شلوار لی داشت گفتم هانیه شلوارت پوست کیرم کند پاشو درارش گفت من از خدامه اونو از کار بندازم این حرف می‌زد داشت شلوارشو در می‌آورد تا اون شلوار دربیاره من شرت خودمو درآوردم اومد بغلم کیرم انداخته بودم لای پاش هانیه کرمش گرفته بود هی فشار میداد سرش باد می‌کرد میخندیدیم بعد چند دیقه گفتم بریم رو تخت صحبت کنیم گفت بریم رفتیم رو تخت من شستشو درآوردم گفت بشین روش میخوام تو کست باشه صحبت کنیم یه تف زد رو کیرم نشست روش گفتم حالا بیا بغلم بغلش کردم ناز میکردم داشتیم صحبت میکردیم ده دقیقه بود تو همون حالت بودیم دیدم داره آروم خودشو جلو عقب میکنه گفتم دوست داری شروع کنیم گفت رضا چقدر جالب بود این حرکت وقتی تو کوس بود بدون اینکه کاری کنیم ارضا شدم گفتم گرمای این خودت باعث میشه ارضا بشی پاشد از رو کیرم اومد ساک بزنه گفت رضا کیرتو ببین اینقدر خوب ارضا شده بود کیر من از آب کوس اون خیس خیس شده بود رفت پایین گفت بذار ببینم آبم چه مزهست شروع کرد ساک زدن باز من رو هوا بودم بلندش کردم خوابوندم رو تخت رو به بالا گفتم دست به سینه بشو تو این حالت کیرم انداختم تو کوسش شروع کردم تلنیه زدن سینه‌ای هانیه پرت میشد بالا پایین یکم کردم تو چند پوزیشن دیگه کردم داشت آبم می‌آمد گفتم بهش اومد باز همشو خورد گفت هیچوقت نباید آب هدر بره خوب کیرم تمیز کرد اومد پیشم دراز کشید ساعت نزدیک ۲ شده بود داشتیم صحبت میکردیم گفتم راند بعدی بریم بگیریم بخوابیم گفت باشه همونجور که تو بغلم بود انگشتمو انداختم با سوراخ کونش بازی کردن گفت رضا من کون نمیدم من گذاشتم رامین پردمو بزنه که از کون ندم گفتم خودت که میدونی من قزوینیم عاشق کونم دیگه هیچی نگفت انگشت انداختم تو کونش گفت فقط آروم رضا ۶ ماهه کون ندادم گفتم خیالت راحت یکم باهاش بازی کردم یکم که جاباز کرد ی متکا گذاشتم زیر کونش آوردم بالا کیرمو تنظیم کردم سرشو حول دادم توش ی آخ بلند کشید گفت رضا گذاشتم همونجور موند توش رفتم رو سینه‌اش شروع کردم خوردن آروم تلنبه میزدم دیگه صبرم تموم شد رفتم رو لباش شروع کردم خورن یدفع تا ته کردم توش لب من گاز گرفت گفت جر خوردم بکش بیرون دارم میمیرم من نگه داشتم توش شروع کردم باز سینهاشو خوردن بعد چند ثانیه گفت رضادجلو عقبش کن منم شروع کردم تلنبه زدن کل کیرم در می‌آوردم باز محکم میکردم توش حالت سگی کردمش میگفت خودم میخوام جلو عقب کنم میله تخت گرفته بود تا سرشو می‌آورد بیرون محکم می‌شست روش دیدم لرزید گفت وای رضا چقدر خوبه این ولو شد منم شروع کردم تلنبه محکم زدن کوسشم مالیدن داشت دیونه میشد دیگه قشنگ جیغ میزد متکا دادم بهش گفتم تواین جیغ بزن اون همچین میلرزید منم ارضا شدم محکم چسبیدم بهش کل آبم خالی کردم تو کونش گفت چرا ریختی تو میدادی بخورم گفت آبی که به کون رواست برای خوردن حروم رفت دستشوی خودشو تمیز کرد اومد بغلم گفت مرسی رضا خیلی خوب بود هم بغل کردیم خوابیدیم ۱۰ صبح بیدارش کردم گفتم تو میمونی اینجا یا میری چون باید برم مغازه گفت نه منم میرم پاشد کاراشو کرد گفت بریم گفتم هنوز خداحافظی نکردی اومد دید دست بکیرم گفت کونم هنوز درد میکنه گفتم خدافظی فقط ساک زدن گفت برا خودت قانونم میزاری یه ساک خوب زد آبم خورد بلند شدیم رفتیم تو راه میگفت این گودرز پارم کرد دارم میلنگم گفتم دست خودم نبود ۲ هفته صبا نبوده این وحشی شده بود گفت یکی از دوستام هست ببینم میتونم جورش کنم برات گفتم خودت هستی دیگه دوستو چیکار میخوام گفت من دوست پسر دارم ولی دوستمو اوکی میکنم بعد ۱ماه یه خواستگار تو ترکیه پیدا کرد رفت اونجا
ادامه دارد

نوشته: رضا


👍 3
👎 4
7701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

982971
2024-05-09 08:18:33 +0330 +0330

اخ این چه داستانیه اولش توضیح بده جرییتات بگو
بعد برو سر اصل مطلب
فیلم سوپر انگار تعریف میکنی
ننویس

0 ❤️