سلام بچه ها من سجاد هستم و از مدت ها قبل فوت فتیشی بودم.
من یه زنداداش داشتم که پاهای زیبا و خوشگلی داشت و من همیشه دوست داشتم به پاهاش نزدیک بشم و لیسشون بزنم اما هیچوقت موفق به این کار نمیشدم.
اما داستان من اینطوری شد که یه روز زنداداشم اومد خونمون و به دلیل گرما جوراب هاشو در اورد و گذاشت کنارش؛ جوراب های رنگ پای قشنگی داشت و من ازشون خوشم میومد چند ساعت گذشت و زنداداشم از خونمون رفت و مامانم بهم گفت لطفا خونه رو مرتب کن
منم مجبور شدم برم و خونه رو مرتب کنم
وقتی داشتم مرتب میکردم یه بالش رو کنار زدم و دیدم جوراب های زنداداش اونجا هستن من بال دراوردم و حسابی کیف کردم اونا رو برداشتم و باهاشون دوبار جق زدم .
خلاصه روز جذابی بود واسم. امیدوارم خوشتون بیاد.
نوشته: سجاد
با جوراب کیف میده؟ برم رو جوراب آبجیم امتحان کنم 🙄
وقتی پدر ادبیات فارسی دست به قلم میشه. به نظرم بیشتر سعی کردی واسه خانوادت فحش بخری
محمد علی جمالزاده و صادق هدایت به تو افتخار میکنن جوون 😀
باح باح🤌
بسیار داستان کوتاه ولی پر شهوتی بود🗿💪
ادمین چی میزنی اینو انتشار دادی🤣