این یه داستان واقعی نیست.
تخیلات یک آدم مریض روحیه.
اسامی و داستان تخیلی هست.فحش آزاد برای تخلیه روحیتون.
زن داداش من 40سالشه یه خانوم تپل مهربون با سایز 90 ( این واقعی بود). نسرین داستان ما از داداش معتاد من جدا میشه و ما همه خوشحال از این موضوع ، چون بهترین زن داداش ما بود و بهترین عروس خانواده و داداشم خیلی اذیتش میکرد. بخاطر مهربونیت زیادش ما همچنان باهاش در ارتباط بودیم و من چون خونه مجردی دارم یه روز دعوتش کردم خونمون ، زیاد پیش من تنها میامد، خونم میموند ولی اون زمان با داداشم بود و فقط در حد چشم چرونی بود . این سری که دعوتش کردم گفتم شانسمو امتحان کنم ببینم میتونم با همچین خانوم خوبی سکس کنم.
ادرس براش فرستادم با اسنپ اومد پیشم مشغول گفتو گو چایی خوردن این چیزا بودیم گفتم خسته نشدی از این همه کار گفت چرا روحی جسمی خسته ام نمیتونم نفس بکشم همش کار سختی . گفتم میخوای یه موزیک ملایم بذارم ماساژت بدم یکم رو به راه بشی؟ گفت نه خوبم گفتم تعارف میکنی غریبه ای مگه؟ طبق معمول یه دامن مشکی پاش بود یه تاپ . گفتم دراز بکش یه ماساژت بدم حالت جا بیاد . برق هارو هایلایت کردم آلبوم باران عشق (چشم آذر) پلی کردم با صدای ملایم گذاشتم بالا سرش شروع کردم از روی تاپ شونه هاشو مالیدن و ماساژ دادنش تا بالای باسنش مرتب ماساژش میدادم دستم میخورد به بند سوتینش هی میدادم سوتین بالا هی پایین اخرش یواش از زیر تاپ دستمو بردم بند سوتینشو باز کردم بنداشو دادم بغل ، شیطونیم گل کرد اونم هیچ مقاومتی نشون نداد هیچ اعتراضی حرکتی ، گفتم بذار درش بیارم راحت باشی یکم خودشو داد بالا منم با دوتا دستام اسفنج سوتینشو گرفتم دستام کامل رو سینش بود و سوتین سُر دادم پایین با یک انگشتم نوک سینشو لمس کردم کامل سوتینشو دراوردم . تاپش نصفه بالا بود که همینطور از زیر تاپ داشتم ماساژش میدادم که باز شیطونیم گل کرد تاپشو کامل دادم بالا خودش همراهی کرد و تاپشو دراوردم. گفتم میرم روغن میارم که بهتر ماساژ بدم.روغن ریختم رو کمرش دستامو سُر میدادم رو بدنش. گفتم میخوای پاتم ماساژ بدم گفت اره مخصوصا ساق پام.
دامنشو تا زانوش دادم بالا شروع کردم از کف پاهاش تا زانوش مخصوصا ساق پاهاش ماساژ دادن ، هرازگاهی تا رون پاهاش دستامو میبردم . وقتی حسابی پاهاش ماساژ دادم یه بوسه به کف پاهاش زدم یکدفعه انگار برق گرفتتش گفت این چه کاریه گفتم برای زحماتی که برام کشیدی و اینکه دوستت دادم. دوباره شروع کردم ماساژ دادن این بار بیشتر پشت زانو و بالای زانوش ماساژ میدادم که با حرکت دستام هی میرفتم بالاتر و هی دامنشو با دستام یواش یواش میبردم بالاتر تا رسید به باسنش ، باز شیطونی کردم بقیه دامنش که زیر پاش مونده بود سعی کردم بکشم بالا که یهو خودش پاهاشو داد بالا و دامنش راحت جدا شد و کامل کل دامنشو تا بالای باسنش کشیدم شروع کردم رون پاهاش ماساژ دادن دستامو میبردم داخل رونش یکبار هم برای اینکه واکنششو ببینم دستمو بردم داخل رونش و موقع برگشت انگشتمو کشیدم روی کوسش احساس کردم یکم خیسه. اومدم روی رونش و رفتم سمت باسنش و از رو شورت شروع کردم باسنشو ماساژ دادن دیگه کامل از باسن تا نوک پاهاش ماساژ میدادم. دیگه شهوت داشت دیوانم میکرد. هی از بالا سعی میکردم شورتشو بدم پایین تر دیگه انقدر داغ بودم شورتشو گرفتم یواش یواش با ترس دلهره کشیدم پایین تا از کونش جدا شد خودشو سفت کرد ولی من راحت شورتشو دراوردم وقتی شورتش درومد خودمم در صدم ثانیه شورت شلوارمو کشیدم پایین جوری که نفهمه یکم دستامو کشیدم روی رونش و باسنش گفتم راحت باش خودشو شل کرد ولی پاهاش چسبونده بود بهم ، کوسش نصفه معلوم بود یه کس تپلی دلبرانه . یواش یواش باهاش باز کردم داخل رون پاهاش ماساژ میدادم و با تیغ دستم قسمت بیرونی کوسشو ماساژ میدادم کوسش لای دوتا تیغه دستم بود . دستامو اوردم روی کونش و سُر دادم روی کمرش و خودم دراز کشیدم روش و خودمو هل دادم بالا تا کیرم رسید به کوسش با دستم کیرمو گذاشتم لای پاهاش و روی کوسش صورتمو نزدیک سرش کردم دم گوشش گفتم دوستت دارم و شروع کردم بوسه های ریز کردن خوردن گردن لاله گوشش کیرمو هی فشار میدادم روی کوسش. صورتشو گرفتم به یه طرف و لپشو بوسیدم چشاش بسته بود چشاشو بوسیدم دوتا بوسه ریز زدم رو لباش . کامل برشگردوندم هنوز چشاش بسته بود. لبامو گذاشتم روی لباش بازم لباش بسته بود دوباره چشاشو بوسیدم گردنشو سینشو بوسیدم همینجوری زبونمو کشیدم روی شکمش نافش پاهاش باز کردم زبونمو کشیدم رو شیار کوسش آهش بلند شد حالت زیگزالکی شروع کردم با زبونم با کوسش بازی کردن کوسشو بوسیدم محکم .
دوباره زبون کشیدن روی شیکمش سینشو گردنش اومدم رو لباش بلاخره لباشو باز کرد شروع کردم لب گرفتن دستمو کشیدم روی پیشونیش موهاش یه بوسه به چشماش زدم چشماشو باز کردم یه لبخند بهش زدم شروع کردم دوباره لب گرفتن با یه دستم سینشو میمالیدم با یه دستم کوسشو
یه پاشو با دستم گرفتم کیرمو تنظیم کردم رو کوسش و فرو کردم داخل یه آه خیلی بلند کشید ۱۰ ثانیه نگه داشتم شروع کردم آهسته آهسته عقب جلو کردن و همچنان لبام رو لباش بود. با اون یکی دستم سینشو میمالیدم. سرعتمو زیاد کردم انقدر حشری داغ بودم که ۵ دقیقه ای ارضا شدم ، ولو شدم روش ۱ دقیقه تو بغلش بودم خسته داغون بودم با زور بلند شدم صورتشو گرفتم بوسیدم گفتم ارضا نشدی با سر گفت نه . گفتم ببخشید که اول من ارضا شدم الان جبران میکنم. لباشو بوسیدم اومدم سمت کوسش پاهاشو باز کردم رفتم سمت کوسش شروع کردم خوردن کوسش. زبون میکشیدم دایره وار زیگزاکی داخل کوسش ، دوتا انگشتمو فرو کردم تو کوسش و با نوک زبونم با چوچولش بازی میکردم انگشتامو تند تند فرو میکردم تو کوسش و چوچولشو میک میزدم با یه دستم هم نوک سینشو میمالیدم نسرین هم فقط آهو ناله میکرد یکدفعه سرمو فشار داد روی کوسش پاهاش سفت کرد یه لحظه داشتم خفه میشدم یکم زور زدم سرمو جدا کردم تونستم یه نفس بگیرم دوباره سرمو فشار داد اینبار زبونمو کردم تو کوسش و با زبونم بازی میکردم که یهو لرزید پاهاش چپو راست میکرد داشت گردنم میشکست که اروم شد نفس نفس میزد اومدم بالا لباشو بوسیدم گفتم ارضا شدی عشقم گفت اره. روش دراز کشیدم سرمو گذاشتم رو شونش با موهاش شروع کردم بازی کردن.
اینم پایان داستان ما امیدوارم خوشتون اومده باشه اگر فحش دادین اشکال نداره تخلیه شدین، اگر انتقاد پیشنهاد داشتین ممنون میشم بشنوم میخوام همین داستان ادامه بدم به صورت دیگه ای برای همین نظرتون برام مهمه.
در طول داستان هم خودارضایی نکردم این وصله به من نمیچسبه.
نوشته: سیا۸۵
اینی که من دیدم کار یه مریض روحی نبود بیشتر بهش میخوره کار یه مریض کیر بیقرار واسه جق باشه
من به راست و دروغ این داستانها کار ندارم اما تو رو به همون مغز گوزیده و جلقیت قسم، نگارش فارسی رو رعایت کن. عزیز من، دستت نمیشکنه و رگ بیصاحبت پاره نمیشه اگه از کاما و نقطه استفاده کنی.
آخه ریدم پس کله اون معلم ادبیات کوسکشتون با این تدریس کیریش
خوب بود
انتظار ی کار ادبی نباید داشت اما ی سوتی داشتی
اگر خونت میومد دیگه چرا دوباره ادرس داری که با سنپ بیاد؟🤔
شوگر مامی میخام از کرجم 20 سالمه خوشگل خوش قدو بالا و همه چی تموم.
برعکس دیگران من خوشم امد اما از ابنکه زن داداشت متارکه کرده بخاطر اعتیادناراحت شدم نگه داداشت چه جوری بود اعتیادش چون من ریاد دیدم معتاد به مواد مخدر یا صنعنی کن زن و بچه دارن. و زن و بچه هم مشکلی نداشتن و مرد خانواده خوب بخودش و خانواده اش میرسید . این که معتادی خسلی لش باشه نتومه زندگی خودش و تامین کنن اینطپری کم هست
لایک دادم خدمت شما دوست عزیز. لذت هم بردم لما سکس های با کلاس تر که انیذ وار کنه دیگران رو بتویسید تا جامعه بهتری داشته باشیم دوستان داستان ها اثر گذار هست باور کنی.
بله حالا به صورت دایره ای کسو میخوره و با زبونش به صورت زیگ زاگی کس پر اب کیررو میماله و انگشت میکنه افرین دلاور افرین پهلوان
نه قشنگ بود مکه مریض هستیم عزیزم که توهین کنیم بشما . خیلی هم خوب بود که تعریف کردید . متاسفانه توی جامعه ما زن مجبور هست بهترین لحظات خودش و فدا کنه چون از ترس ابرو مجبور هست کاری نکنه و اگر دلش بخواد با کسی هم باشه بخاطر ترس از گفتن و مطرح شدنش از فکرش بیاد بیرون ولی اگر میتونست اعتماد کنه که مرد مقابل شعور داره که نوع روابط و نظر ح نکنه میتونیت راحت ل ت ببرن
اما داداش تو چرا اذیت میکرد منم معتاد زیاد دیدم حتی شیشه میکشه ولی زنش و تامین میکنه حتما داداش تو مشکلات شدیدی داشته . دوستان اگر مواد مخدر مصرف میکنید اول هزینه زندگی و پس انداز برای آینده رو در نظر بگیرید اگر آنوقت تونستید بروی مواد مصرف کنید اما اگر نتوانستید این کار و انجام بدید لطفاً مصرف نکنید و زندگی و خرابش نکنید .
فقط میخوام معنی زیگزالکی رو بدونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 😂 😂 😂
یه شیر زن پیدا میشه بیاد ساک بزنه دوساعت دیگه دارم میرم کمپ تا یکماه از همه چی دورم خدایی یکی بیاد
یه شیر زن پیدا میشه بیاد ساک بزنه دوساعت دیگه دارم میرم کمپ تا یکماه از همه چی دورم خدایی یکی بیاد
این داستان که خیلی وقت قبل منتشر شده بود . ضمن اینکه نیاز به این کار نبود میشد راحت گاییدش
جقی کونی برقا رو هایلایت کردی؟ منظورت اینه که نور چرغا رو لایت کردی؟ کس کش مادر کونی بی سواد ننویس حرومزاده
خدایی شما چی میزنید ، آخه کوس مغز من روم نمیشه درست و حسابی با زن داداشم احوالپرسی بکنم بعد تو بهش گفتی ماساژت بدم بعد برق ها رو لایت کردی کونی
میشه حواسش کنم بمن بگی زیگزالگی چه نوع روشی هست و کلا از چه لوازم و ابزاری برای چنین حالتی بهره بردید ؟
البته اگر بیشتر توضیح بدید همه با چنین روشی آشنا شوند تا بعد از این هیچ کوصی سیراب نشده زیر شورت و دا،ن پنهان نشود و کاملا سیراب شود … این کشف بزرگ و اعلام کن عزیز، تعارف نکن بگذار جهان با مخترع یا مگتشف چنین چیز ارزشمندی آشنا شود و بپرس چنین شخصیت بزرگواری که مشکل اوضاع نشدن وتشنه ماندن کوص های بسیاری که هر شف در گوشه گوشه های جهان لذت نکشیده و آرام نشده در. سوگ لذت سکس و در حسرت سیراب شدن. و آب دادن در میان پوشش نامهربان پوشاک دفن ،یشوند پایان بگیرد و مجسمه ای از شما نجات دهنده هستی. و نجات بخش زنان عالم در بلندای هر شهر به نشان ۳دردانی از شما بسازند و البته ،انیز با ساخت یک کیر افسرده وخسته از شما و هدیه دادن بشما در این قدردانی سهیم شویم. نوش باد آنچه بیرون میجهد از میان این حجم زیبای کیری مخاطبین دست به کیر
چطوری مریض؟