سلام می خوام داستان سکس من و زنداداشم مریم را براتون تعریف کنم.این داستان مربوط میشه به 5 ماه پیش. درباره خودم بگم که من 27 سالمه و مجردم و درباره داداشم بگم که اون 35 ساله و زن داداشم 33ساله با اندام بلند و کونی قلمبه و یه پسر بنام پیروز داره که 8 ساله ستو کلاس اول ابتدایی. داستان از اونجا شروع شد که داداشم به تازگی یه آپارتمان 20 سال ساخت برای زندگی خرید.و کارای ابتدایی از جمله زدن رنگ و برقکاری و … را باید انجام میداد خونه را پس از تحویل یه دست رنگ زد و من از اونجایی که تو کارای فنی وارد بود کارای برقکاری و… را به من داد که براش به طور مجانی انجام دهم . بعد از این که کارای برقکاریشو تمام و کمال انجام دادم فردا جمعه اسباب اثاثیه شو اورد و شروع کردند به چیدن و من هم به اتفاق خانواده ام در کارا چیدن بهشون کمک می کردم اینو بگم که به جای نصب پرده از یه تیکه پارچه استفاده کرده بودن که دید نداشته باشه . اون شب بعد از شام داداشم از جایی که اون باید فردا به سرکار میرفت از من خواست که فردا به منزلشون برم تا یه سری کارای مردونه از جمله نصب پرده و نصب وسایلی در حمام و توالت و آشپزخونه را براش انجام بده . منم خوب قبول کردم فردا به خونه داداشم رفتم چه موقعیتی بود داداشم که سرکار و پسرشم مدرسه و من اصلا حس خاصی نسبت به زن داداشم نداشتم ولی بعضی مواقعه با شلوار بود کونشو دید میزدم در حال انجام کارا بودم و اونم داشت وسایل آشپزخانه رو جابجا میکرد و وقتی دولا میشود منم یواشکی دید میزدم بعد از نصب پرده ها شاشم گرفته بود رفتم توالت (یه توضیحی از توالت بدم که درب حمام وتوالتشون قدیمی و از قفلهای قدیمی میخوره که از بیرون داخل و برعکس معلومه) خلاصه من به هوای اینکه شاشم دارم رفتم به توالت و به فکرم زد که از پشت در تو حال و آشپزخانه رو ببینم که زن داداشم چیکار میکنه و دولا میشه بتون با خیال راحت دید بزنم که یهو دیدم زن داداشم یه نگاهی به در توالت کرد و پاورچین به سمت درب اومد من سریع رفت و رووی سنگ توالت نشستم و متوجه شدم که صدای شکستن عضلات پای زن داداشم اومد از پشت درب زیر چشمی یه نگاهی به سوراخ انداختم دیدم که بله تاریکه احساسم بهم میگفت داره از سوراخ تو رو دید میزنه من که از این قضیه کیرم راست شده بود شروع کردم به ور رفتن به کیرم بعد از یک دقیقه ور رفتن به فکرم زد پاشم روی توالت فرنگی بشینم و شروع کنم به جلق زدن تا این که با کیر راستم پاشود زن داداشمم پاشد رفت عقب روی توالت فرنگی نشسته و شلوارم تا مچ پا دادم پایینو شروع کردم به ور رفتم به کیرم هی زیر چشمی تو سوراخه نگاه میکردم ولی هنوز نور بیرون میامد یکی دو دقیقه صبر کردم دیدم نه خبری نیست فکر کنم خیال کرده میخوام بیام بیرون پیش خودم گفتم حیف و میخواستم پاشم بیا بیرون که وایسادم تا کیرم بخوابه تا این که دیدم بله صدای نشستنش دوباره اومد و زیرچشمی دیدم بله تاریک و داره دید میزنه منم شروع کردم به ور رفتن با کیرم بعد از سه چهار دقیقه یکدفعی زن داداشم درب را باز کردو امد تو من که خیلی دست پاچه شده بودم در صورتی که شلوارم پایین بود رفتم شلوارمو بیارم بالا که زن داداشم اومد جلو و کیرمو گرفتم و با لحن شهوت گونه ای گفت میزاری بخورمش من که رو نمیشد به اون نگاه کنم گفتم نمیدونم او شروع کرد به مالوندن کیرمو و بعد گفت بیا بریم تواتاق منم شلوار و شورتم کشیدم بالا ولی زن داداشم دوباره کیرمو در اورد و منو کشید رفتیم تو اتاق شروع کرد به کشیدن پایین شلوار و شورتم و شروع کرد به خوردن وای چه لذتی بود چقدر حشیری شده بودیم دوتامو بعد از 2 دقیقه خوردن شروع کرد به لخت کردن منو شلواروشورتمو از پام در آوردو بهدش شروع کرد به لخت شدن شلوارشو با لباسشو در اورد وای چه سینه هایی وای چه کونی داشت منو خوابوند روی تختو شروع کرد به خوردن کیرم منم شروع کردم به دست زدن سینه هاش از روی کرست همینجوری که سینه هاشو می ماندونم دستشو بر عقبو بند کرستشو باز کرد من همون شروع کردم به مالوندن بعد از چند دقیقه من دستشو گرفتم و کشاندمش بالا تا ازش لب بگیرم ولی اون زیاد پاییه نبود گفت من بعدم میاد منم در صورتی که روم بود زدمش کنارو خودم رفتم روش شروع کردم به خوردن گردونشو و گوشاش و با دستام سینه هاشو می ماندونم و بعد رفتم به سراغ سینه هاش و بعد هم شروع کردم به در آوردن شورتشو خوردن کوسش بعد از چند دقیقه که با هم حال کردیم من که می ترسیم ار کوس بکنمش تصمیم گرفتم که از کون بکنمش ولی اون اجازه اینکارو به من نداد گفت کردن نه هی از من اصرار و از اون انکار تا اینه گفت ولش کن دیگه دوباره شروع کرد به خوردن کیرم و بعداز چند دقیقه آبم اومد بعدش دراز کشیدم روی تختو اونم یه چند دقیقه ای خوابید کنارم من شروع کردم به بغل کردنشو بعد از چند دقیقه خودش بلند شودو گفت پاشو بپوش بریم کارامونو انجام بدیم اون لباسشو و پوشیدو منم همینطور رفتیم سراغ کارمون تا پسر داداشم از مدرسه بیاد در حال انجام کارا هی من به اون به شوخی ور میرفتم و هم اون به من ولی می گفت مواظب باش جلوی کسی اینکارا رو نکنی . الانشم همه چیز بین خودمون مونده ولی تا حالا موقعیتی دیگه ای پیش نیامده که برم خونه شون با هم تنها باشیم ولی بعداز موقعا که پیش میاد من دستمو میکنم تو شورتش یا لباس و می مالونمش.
نوشته: آرتین
واي واي اخه كير اسب رستم تو دهن ننت مگه كون گزاشتن مگه مجبوري گاز پيكنيك نعشه بابام تو كونت كسكش جقي
همونطور ک خودتم گفتی یه جقی روانی بیش نیستی پس با اجازه دوستان,کیر برادرزاده هشت سالت توکونت
های دیوونه
داری جلق میزنی
آخه آدم کووووووونی آخه کیر هرچی نصاب پرده هستش تو کونت
کیر هرچی برقکاره تو کونت
آخه جنده جقی
همینا کافی بقیش واسه اون داستانای دیگه
آخه کونده درختی، کیر خضر نبی تو کس عمه ات. این چه نوشتنیه؟
“گفت من بعدم میاد”----منظورت این بود که بدش میومد. کونی بعد چیه؟ امشب صدبار بنویس بد بد بد…
“خوردن گردونشو و گوشاش…”—ننه عمومی؟میشه بگی گردون دقیقا کجای آدم میشه؟
خلاصه کیر بچه های مسجدسلیمان توی تموم سوراخهات، اولین چاه نفت خاورمیانه بر عکس تو کونت (از قسمت پهنش)
در ضمن خاک تو سرت کنند که نتونستی بکنیش. البته همه اینها در صورتیه که داستانت واقعی باشه. و در پایان به جای اسم آرتین بهتره اسمتو بذاری “املاء کیری”
دکتر, این بدبخت رو ترکوندی مُردم از خنده! چاه نفت! واییییی
داستان مردم رو میدزدی از پشت با تو حال مکنم گلهای قالی پرپر کنی
نمیدونم چرا فقط مال مردم ماله
مال ما مال نیست.
چرا فقط مردم میتونن بازن داییشون سکس کنن؟
چرا فقط مردم میتونن بازن داداششون سکس کنن؟
منم زن داداش دارم خیلی سکسیه اما پا نمیده نمیدونم چرا.
مرض داری دروغ مینویسی؟ با اون دستخطت پر غلطت. خاک تو سرت کنن. کیرم دهنت جقی ابکیر خور
کیرم تو دهنت با این داستان نوشتنت اولاشو خوندم دیدم نا فرم داری میرینی بیخیال شدم.
آخه مه مجبوری هر کسشعری به ذهنت میرسه تلاوت کنی جلقی کوووونی؟؟؟؟
يعنى تو اين سايت تخمى ٤ تا دختر لزبين باحال نيست بيان با هم بجتيم واقعا كه…
منم خیلی دوس دارم زن داداشما بکنم اخه کونش خیلی بزرگه
تمام بدنشا دیدم
سفید
L) L) بچه کونی خونه ی 20 سال ساخت و توالت فرنگی .کیر تموم اعضای سایت تو دهنت جفنگ روانی
كوسخول بلد نيستي ننويس دسگه حالم به هم خورد چرا ميترسيدي از كس بكنيش
بعضيا دختره باكره رو ميكنن اونوقت اين كوني يه زنو ميترسه بكنه
تو نترس من ميام ميكنم
اخه کس کش خونه قدیمی بود و توالت فرنگی داش کیر اسب حضرت عباس تو دهنت
1-{نوشته adel19953 در 29. فروردين 1392 - 1:31
نمیدونم چرا فقط مال مردم ماله
مال ما مال نیست.
چرا فقط مردم میتونن بازن داییشون سکس کنن؟
چرا فقط مردم میتونن بازن داداششون سکس کنن؟
منم زن داداش دارم خیلی سکسیه اما پا نمیده نمیدونم چرا.}
2-{ نوشته habib2020 در 29. فروردين 1392 - 10:09
منم خیلی دوس دارم زن داداشما بکنم اخه کونش خیلی بزرگه
تمام بدنشا دیدم
سفید}
اینها دوتا از کامنت های کاربرای احتمالن کم سن و سال سایته، به همه مقدسات جهان من وقتی خوندم ، کم مونده بود گریه کنم.آهای نویسنده ی بی ناموس نمی دونم با چه قصدی این ها را آپ می کنی؟؟ ولی حواست باشه جاکش ، همین کاربرای کم سن وکم تجربه که عقل رس نشدند هنوز چهار روز دیگه فکر می کنه این کار طبیعیه و می ره یقه ی زن داداشش رو می گیره!! نمی دونه که تو حیوون کثیف فانتزی ات را نوشتی آخه؟ لا اقل اول نوشته هاتون توضیح بدید که اینها تخیّله، فانتزیه. واقعن این کار فرهنگ سازی غلط می کنه . هیچ آدم عاقلی در هثچ کجای دنیا رابطه ی سکسی با محارم و منسوبین را تائید نمی کنه .
ببینید منو همه می شناسید و می دونید اتفاقن خیلی هم اپن مایند هستم و متحجّرانه فکر نمی کنم و برای تضارب آرا هم ارزش زیاد قائلم ولی هیچ آدم سالم و متمدنی سکس با محارم و منسوبین مثل همین زن داداش یا زن دائی را تأیید نمی کنه.
بهتره در ارسال و نشر این جور داستانها دقت کنیم . باور کنید خیلی اشتباهه.
1-{نوشته adel19953 در 29. فروردين 1392 - 1:31
نمیدونم چرا فقط مال مردم ماله
مال ما مال نیست.
چرا فقط مردم میتونن بازن داییشون سکس کنن؟
چرا فقط مردم میتونن بازن داداششون سکس کنن؟
منم زن داداش دارم خیلی سکسیه اما پا نمیده نمیدونم چرا.}
2-{ نوشته habib2020 در 29. فروردين 1392 - 10:09
منم خیلی دوس دارم زن داداشما بکنم اخه کونش خیلی بزرگه
تمام بدنشا دیدم
سفید}
اینها دوتا از کامنت های کاربرای احتمالن کم سن و سال سایته، به همه مقدسات جهان من وقتی خوندم ، کم مونده بود گریه کنم.آهای نویسنده ی بی ناموس نمی دونم با چه قصدی این ها را آپ می کنی؟؟ ولی حواست باشه جاکش ، همین کاربرای کم سن وکم تجربه که عقل رس نشدند هنوز؛ چهار روز دیگه فکر می کنه این کار طبیعیه و می ره یقه ی زن داداشش رو می گیره!! نمی دونه که تو حیوون کثیف فانتزی ات را نوشتی آخه؟ لا اقل اول نوشته هاتون توضیح بدید که اینها تخیّله، فانتزیه. واقعن این کار فرهنگ سازی غلط می کنه . هیچ آدم عاقلی در هثچ کجای دنیا رابطه ی سکسی با محارم و منسوبین را تائید نمی کنه .
ببینید منو همه می شناسید و می دونید اتفاقن خیلی هم اپن مایند هستم و متحجّرانه فکر نمی کنم و برای تضارب آرا هم ارزش زیاد قائلم ولی هیچ آدم سالم و متمدنی سکس با محارم و منسوبین مثل همین زن داداش یا زن دائی را تأیید نمی کنه.
بهتره در ارسال و نشر این جور داستانها دقت کنیم . باور کنید خیلی اشتباهه.
که یه دفه زن داداشت درو باز کرد اومد تو دسشویی
عجب…
من معمولا فوش نمیدم ولی ریدم به این داستان توهمیت
کسکش زن داداش جنده
اگه نمیخواست کس بده پس کسخل بود خودشو پیش تو کیری خراب کنه چاقال
ابجی کونی جقی
دستت درد نکنه عجب جوابي به کسکش بي ناموس دادي
هشت سالشه اول ابتداييه!
حشيري شده بود!
چقد یه ادم میتونه بد بخت و عقده ای و هیز و کثافت و عوضی باشه,هان؟ اخه چقد شما ها گهید.
اخه کوسکش مجبورت کردن بیای داستان بنویسی. ریدم به اون قوه تخیلت
به نظر من یه انسان چقدر میتونه تنگ نظر و کوته فکر باشه،
برادرم کارهای فنی منزلش و به من سپرد تا واسش مجانی انجام بدم!!!
و درجایی دیگه، شاشم گرفت یعنی از این کلمه بهتر به ذهنش نمیومد!!!
منم زن داداشمو کردم اونم تو،۱۶سااگی ولی اصلا تاقبل اون دیدن کوسشم یه رویابودبرام تازه عروس شده بود و… هشت ماه بعدعروسیش بعدازظهربودرفتم حونشون فهمیدم داداش یه ماموریت ده روزه رفته منم کارموانجام دادم خواستم برم گفت جراعحله وایساکارت دارم بیا عضله پام گرفته بمال ولی چیری نگی جایی…خلاصه شش روز از اون ده روز رویایی کردمش
نوش جونت خیلی هول هولکی سکس کردید مینوشتی ماجرای یهویی بهتر بود
حرامزاده الحیوان الیابو الدوساری الکونی الجقی البدبخت
مرموز ؟این مرموز بود؟