سکس امیر با زندایی

1402/01/24

سلام من امیر علی ام و ۲۲ سالمه.از خودم بخوام بگم که قیافه خوبی دارم به نظر بقیه.بدنم عادیه باشگاهی نرفتم چشمم عسلی طوره که خیلیا تعریف میکنن ازش و معمولا با همه گرم میگیرم از جمله زن و دخترای فامیل.داستانی که می‌خوام بگم برمیگرده به یک سال پیش تابستون که این داستان واسه من رخ داد.من یه آدم خیلی خیلی حشری ام که حتی فکر سکس با کل فامیل هم به سرم زده ولی بخاطر ترس یا حجب و حیایی که بوده عقب نشینی کردم.قضیه از جایی شروع میشه که من چندین سال بود که خیلی خیلی تو کف یکی از زنداییام بودم که قیافه معمولی داشت ولی هیکلش فوق العاده سکسی بود.پوست سفید و رون و باسن گنده و کمر باریک یعنی یه هیکل کاملا رو فرم و سکسی.اژ وقتی که یادم میاد من تو کف کل فامیل بودم مخصوصا زنداییم که این هم دلیل داشت.یکی از دلایلش بدن سکسیش بود و یکی دیگ این که این زنداییم از بقیه خیلی بیشتر با من جور بود و همیشه باهم بگو بخند میکردیم.از طرفی هم این زنداییم خودش یه چیزایی نشون میداد که آدمو خیلی حشری میکرد.اصلا واسش مهم نبود خیلی وقتا خودمو میمالیدم بهش دستمو الکی میزدم بهش یا خیلی دید میزدم اصلا توجهی نداشت و عادی رفتار میکرد.من بعد از چند سال شناخته بودمش که چطور آدمیه و تو کل فامیل شاید فقط میشد که با زنداییم سکس کنم.خلاصه چندین سال تو کف بودم و حسابی منتظر فرصت که وقت بشه یه کاری کنم چون میدونستم ممانعت نمیکنه و خوشش هم میاد ولی بازم ترس تو وجودم بود ولی گفتم هرجور شده باید من یک بار هم که شده کارمو کنم.خلاصه وقتی ۲۲ سالم شد خیلی بیشتر از قبل به سکس نیاز داشتم و کسی ام نبود که بتونم سکس کنم باهاش نهایت کار ساک زدن دوس دخترم بود.تابستون بود که ساعت نه شب زنداییم زنگ زد خونمون که آره تنهاست و از مامانم خواست بره پیشش.از قضا اون شب مهمون داشتیم که از تهران اومده بودن و نمیشد مامان من بره.واسه همین به من گفت منم که خیلی خوشحال بودم اول گفتم نه و بهونه آوردم که مثلا دلم نیست برم ولی آخر کاری قبول کردم.لباسمو پوشیدم و رفتم.رفتم خونشون زنگ زد و رفتم داخل مثه همیشه عادی بود لباس عادی تنش بود ولی از همون اول من چشمم رو کونش بود که از روی لباس گشاد هم پیدا بود .خلاصه رفتم نشستم و چایی و میوه خوردم.بعدش به سرم زد که امشب حتما یه کاری کنم حتی شده یه جق هم بزنه واسم بازم خیلی خوبه واسه همین با خودم از خونه اسپری آورده بودم که شاید کار به سکس کشید ولی بعید میدونستم.خلاصه فیلم خارجی صحنه داری که دیده بودم رو دانلود کردم و گذاشتم که ببینیم و بهش گفتم که زندایی فیلم قشنگیه ولی یکم صحنه داره دیگ ببخشید یکم که نبود کلا فیلم سوپر بود😂خلاصه فیلمو گذاشتم دراز شدم جلو تلویزیون پتو هم انداختم روم زنداییم کنارم نشسته بود یکم که از فیلم گذشت صحنه ها شروع شد و یکم با خنده و شوخی حرف می‌زدیم باهم ولی چیز خاصی نگفت.خسته که شد گفت کمرم درد میکنه و اونم دراز کشید زیر پتو.خلاصه کل فیلم همش صحنه بود و میدونستم شاید حشری بشه و بتونم کارمو کنم.فیلم یه ساعت و نیمه تموم شد ولی من از حرکات زنداییم و چشمام چیزای دیگه ای می‌فهمیدم که یه جور خاصی شده بود.حین فیلم چند بار دستمو میزدم کونش مثلا حواسم نیست یا خودمو الکی میچسبوندم بهش.بعد فیلم رفتم تو اینستا که کلیپ نشون بدم بهش.کلیپ سکسی ام کم نبود توش خلاصه کلی کلیپ هم دیدم و منم پتو رو زده بودم کنار و کیر راست شده امو به نمایش گذاشته بودم و میدونستم که میبینه.خلاصه وقت خواب شد که رخت خواب رو پهن کرد زنداییم و رخت خواب خودشو با یکم فاصله انداخت کنارش.خلاصه لباس خواب پوشید که اون رون و کون گنده اش حسابی تو چشم بود ولی زود برقارو خاموش کرد و رفت دستشویی تو این فرصت من هم جا رو به هم دیگ چسبوندم و هم اسپری زدم به کیرم گفتم یا میشه یا میرم جق میزنم که دیر ارضا بشم.وقتی خوابید پشتش به من بود منم دوباره کلیپ اینستا رو آوردم که آره ببینیم دوباره تو همین حین رفتم تو گوگل و تو سایت فیلم سوپر گذاشتم گوگلمو.وسط فیلم به بهونه سرچ کردن گوگل رفتم که یهو فیلما‌ اومد بالا که یهو گفت ای عوضی اینا چیه گفتم هیچی خودش اومده گفت وایس ببینم چیه گفتم هیچی فیلم بده گفت بذار ببینم ازشون با خنده و شوخی.منم که هم ترس داشتم هم خیلی حشری بودم یکی از فیلمارو گذاشتم واسش و سکوت حاکم شد.ده دقیقه ای از فیلم گذشت که منم یواش خودمو چسبوندم بهش و کامل کیرم میخورد به پشتش و حسش میکرد.تو همون حالت یکی دوتا فیلم دیدیم و منم گه گاهی کیرمو فشار میدادم تا بهش بفهمونم.فیلم آخری بود که خیلی فیلم خفنی بود و اون شد استارت کار که حسابی حشریش کرده بود.برگشت رو به بالا خوابید و بعد چند دقیقه یهو از رو شلوار کیر منو گرفت نگای هم کردیم و خندیدیم یکم .کیرم دستش بود و داشتیم فیلم میدیدم .یهو دستشو کرد تو شلوارم و کیرمو گرفت تو دستاش منم که حسابی خوشحال بودم داشتم دیوونه میشدم از لذتش.یکم که ور رفت باهاش گفت که بسه دیگ گوشیو خاموش کن چشمم درد گرفت منم یکم خورد تو ذوقم ولی گوشیو گذاشتم کنار اونم دستشو درآورد از تو شلوارم و پشتشو کرد بهم خوابید.فکر کردم همه چی تموم شده که یهو زیر پتو حس کردم شلوارشو کشید پایین آروم پتو رو دادم بالا و دیدم کون گنده اش داره مثه مروارید میدرخشه.اروم رفتم روی تشکش و رفتم زیر پتوش که برگشت یکم نگام کرد و یکم اومد عقب.منم که یکم با کونش ور رفتم دیگ نمیدونستم جلوی خودمو بگیرم و شلوارمو در آوردم کیرمو میمالیدم بهش .حسابی راست کرده بودم دیگ تحمل نکردم شلوارشو تا پایین پاهاش کشیدم پایین پتو رو دادم کنار تو همین حین داشت بهم نگا میکرد منم چشم تو چشم شدم باهاش یکم تف زدم به دستم و زدم به کیرم.پاهاشو گرفتم بالا و آروم گذاشتمش تو کصش.داشتم دیوونه میشدم از لذتش از اولین سکس زندگیم که با زندایی میلفم بود.اروم کیرمو کردم تو که یه آه کشید و حسابی حشری شدم.اروم آروم عقب جلو میکردم یکم ناشی بودم ولی بازم عالی بود دلم میخواست کامل لختش کنم ولی روم نمیشد دستمو گذاشتم رو سینه هاش بعد چند لحظه خودش لباسشو دراورد منم با پر رویی سوتینشو باز کردم و سینه های گنده و سفیدشو گرفتم دستم و آروم تو کصش عقب جلو میکردم.رفتم تو گردنش باهاش حرف بزنم گفتم لامصب مردم واست چند ساله چقدر تو کفت بودم بالاخره به آرزوم رسیدم و گردنشو می‌خوردم .یکم گذشت بلند شدم و کامل شلوارشو درآوردم و خودمم لخت کامل شدم.رو به بالا خوابید پاهاشم دادم بالا که خودش با دستاش گرفتش منم جلوی خودش چشم تو چشم تف انداختم رو کیرم و یکم مالیدم بهش و کیرمو تا ته کردم تو کصش.نمیدونی چه لذتی داشت که چشم تو چشم داشتم کصشو میکردم.چند دقیقه همین مدل کردم که آبم اومد و ریختم رو شکمش.این بود داستان سکس من

نوشته: الکس


👍 10
👎 20
67501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

923101
2023-04-13 01:38:53 +0330 +0330

الکس کم بزن چشات کور شد برا هرفامیل اینقد وقت بزاری تخیل درست بکنی کور میشیا از من گفتن

1 ❤️

923114
2023-04-13 02:03:16 +0330 +0330

از اين داستانى كه فاميل رو با فيلم صحنه دار خشرى كنى هنوز موجوده يكيش همين حمال 😂

2 ❤️

923115
2023-04-13 02:03:51 +0330 +0330

عجب

1 ❤️

923131
2023-04-13 02:54:53 +0330 +0330

حالا بیا به من بده الکس

1 ❤️

923140
2023-04-13 03:57:57 +0330 +0330

چشمات دربیاد همش که شد جلو چشماش فکر کنم جقتم جلو چشماش بود بعدشم چطوری بغل خوابیده بود پاهاشو دادی بالا و گذاشتی تو کوسش

1 ❤️

923155
2023-04-13 07:45:46 +0330 +0330

چندبار اون شلوار بی صاحب رو در آوردیمگه دفتر چهل برگ بود همش ورق میزدی تموم نمیشد…!!

1 ❤️

923167
2023-04-13 08:57:02 +0330 +0330

دیوث انگار انشا نوشته: این بود داستان من!
بهتر بود بگی این بود کصشعرا و توهمات ذهن جقی پوک شده من.

0 ❤️

923173
2023-04-13 09:22:38 +0330 +0330

اینهم یک اثبات دیگه که همه زنها در ایران جنده بدنیا میان، تازگیها هم مد شد جماعت جلقی جلوی تلویزیون با پتو داراز بکشند و مقدمه سکس شروع بشه، ٱخه دیوث جلقی خونه دایی جانت اتاق خواب نداشت که زن دایی بخوابه؟ بایستی حتما مثل همه داستانها رختخواب ها نزدیک هم باشه؟ ایندفعه خواستی جلق بزنی سنگ پا را کنار بذار با صابون بزن.

0 ❤️

923196
2023-04-13 12:18:11 +0330 +0330

دروع گو کم حافظه میشه لباس خواب پوشید با شلوار خ خ خ

0 ❤️

923200
2023-04-13 13:14:44 +0330 +0330

این چی بود الان کوپوغلی

0 ❤️

923221
2023-04-13 20:34:02 +0330 +0330

اومدم یه کامنت بزارم دیدم اساتید حق مطلب رو ادا کردن
فقط هیچ نظری از استاد ahmad913 ندیدم
عایا چرا؟

0 ❤️

923225
2023-04-13 20:49:19 +0330 +0330

نمیدونم‌چرا اکثرا از یه الگوی تکرار شونده مسخره استفاده میکنن ؟؟؟چه میدونم ۱۰ سال تو کف کردنش بودم ، تنها بود زنگ زد که تنهایی میترسم‌رفتم‌پیشش ، فیلم صحنه دار‌گذاشتم حشری شد یهو گفت بیا بکن !! اصرارم دارن که حتما باید باور کنین عین واقعیته .
کسشعرم که میخواین بنویسین یخورده خلاقیت داشته باشین ، یه سوراخ پیدا کردین همتون میکنین تو همون .

0 ❤️

923233
2023-04-13 23:56:23 +0330 +0330

پس شربت چی شد
آخه داستان های کسشعر بدون شرب میشه ؟😁

0 ❤️

923379
2023-04-14 14:31:06 +0330 +0330

اینا همش اثرات حق زیادیه
شما اگه یکبار هم با یه زن سکس داشتی می‌دونستی که برای بار اول با کسی سکس کردن نیازی به تف نیست کوس خودش دریای آبه

0 ❤️

923396
2023-04-14 16:34:02 +0330 +0330

میلف خیلی خوبه

0 ❤️

923441
2023-04-15 00:39:43 +0330 +0330

آخه کوس مغز کسی که اماده سکسه که تف نمزنه الاغ بان.مگه که مثل تو در حال جق زدن باشه.بیناموس مجلوق واسه بک جق زدن تمام خانواده خودشون رو جنده میکنن

0 ❤️

923476
2023-04-15 01:44:26 +0330 +0330

اخه دیوس زن دایت اتاق نداشته تخت نداشته که بیاد پیش توعه اوبی بخوابه

0 ❤️




آخرین بازدیدها