حامد عجب چیزی بود

1391/09/05

سلام خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم برمیگرده به زمانی که من تو دوران راهنمایی درس میخوندم و همه چی از اونجایی شروع شد که یه روز تصادفی رفته بودم سالن فوتسال شهرمون که بازی بچه ها رو نگاه کنم از درب که وارد شدم یه آقا پسر ناز که اسمش حامد بود رو دیدم سلام کرد گفتش خوش اومدی شما تازه عضو شدین گفتم نه خیر برای تماشا اومدم خلاصه بعد چند روز تصمیم گرفتم که ثبت نام کنم جلسه اول که رفتم با حامد تو یه تیم بودیم خلاصه دوست صمیمی شده بودیم همینجور گذشت تا من دیگه دبیرستانی شده بودم و تازه اوج جوانیم بود یه روز موبایلم زنگ خورد گوشی رو که جواب دادم حامد بود گفتش تایم جدید رفته ازم خواست باهاش برم منم از خدا خواسته قبول کردم ولی اینو بگم همیشه وقتی تو رختکن لباس عوض میکرد یا گل میزد و رو به دروازه خودی میرفت از پشت دیدش میزدم آرزو داشتم اون کون یه روزی مال من بشه خلاصه گذشت تا انتظار به پایان رسید یه روز مامان بابام رفته بودن خونه داییم و گفتن که تا غروب برنمیگردن منم سریع گوشیو برداشتم با حامد تماس گرفتم بیاد پیشم بعد 20دقیقه درب منزلمون زده شد درو باز کردم حامد تنهایی اومده بود آوردمش تو گذاشتمش رو صنلی کامپیوترمو براش چند تا موزیک ویدیو شکیرا براش پلی کردم آخه هر دوتامون عاشق شکیرا بودیم یه دونه دلستر آوردم با خوردیم گفتم بابا این بچه بازی ها رو ولش کن اهل فیلم سکس هستی گفت آره چرا که نه منم یه فول اچ دی قشنگ رو براش گذاشتم همینجور که فیلمو نگاه میکردیم دیدم آقا سیخ کرده خودمم که دیگه نگو دستمو آروم گذاشتم رو پاش و بهش گفتم حامد یه حرفی تو دلمه بهت بگم میپذیری گفتش من الان مهمان توم هر چی باشه میپذیرم گفتم ناراحت نمیشی گفت نه گفتم من این چندین ساله تو کف کونتم یهویی جا خورد رو بهم کرد و قتی کیر شق شدم رو دید گفت قابل تو نداره و منم سریع با شنیدن این حرفش دستشو گرفتمو بردمش تو اتاق خوابم رو تخت خوابوندمش یه کم روش نمی اومد از تو کمدم اسپری که قبلا خریده بودمو در اوردو به کیرم زدم خواست بکشه پایین نزاشتم گفتم مدت زیادی انتظار این لحظه رو میکشیدم خودم شلوار و شورتش رو کشیدم پایین وایییییی نمیدونین چه حالی داشتم اولین بارو بود که یه کون سفید بدون حتی یه تار مو رو میدیدم سریع کیرمو با تف خیسش کردمو گذاشتم دم سوراخ کونش یه کم فشار دادام کلاهک کیرم رفت تو حامد یه آخ کوچیک کشید و گفت یواش بابا کوه که نمیکنی کون منه کیرمو بیرون کشیدم رفتم از تو یخچال کرم کام برداشتم خوب کون حامدو باهاش چرب کردم بعد کیر خودمم یه کم زدم این بار مصمم تر گذاشتم دم کونش کیرم که ها دادم تو تا لوله فرو کردمش تو شروع کردم آروم به تلمبه زدن دیدم آه و ناله حامد بلند شد همینجورتا10 دقیقه تلمبه میزدم دیدم آبم داره میاد بهش گفتو بریزو تو گفت نه میخوام آبتو ببینم منم سریع کشیدم بیرون یهو سیای از منی رو کون سفیدش خالی کردم دیگه نا تو وجودم نبود گفتم برو سریع دوش بگیر رفت تو حمام منم درهارو قفل کردمو خودمم باهاش دوش گرفتم اونجام یه حالی بهم داد تا بمیرم مزش بیخ دندونمه اومدیم بیرون ساک ورزشیمو برداشتمو با هم رفتیم سالن ولی هیچکوممون نمیتونستیم بازی کنیم.امیدوارم لذت کافی رو برده باشین منتظر نظرات شما هستم بدرود.

نوشته: اهورا


👍 2
👎 0
60475 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

345376
2012-11-26 00:09:47 +0330 +0330
NA

بچه کونی این چی بود نوشتی.به کون بچه مردم گذاشته ابروشم میبری به خودم افتخار میکنی.برو جلقتو بزن.

0 ❤️

345377
2012-11-26 00:11:46 +0330 +0330
NA

منتظر نظراتمون هستی یا فحشامون بچه کونی
ولی شیطون اولش میخاستی از دوران راهنمایی چیزی تعریف کنی که نمیدونم چی پیش خودت فک کردی که پریدی تو دبیرستان.خر خودتی
خب این داستانت که کیری بود ولی حسابی فحش خورش بالاست.میگی نه؟پس بشین و بشمار…

0 ❤️

345378
2012-11-26 00:12:52 +0330 +0330
NA

ای خدا با چ زبونی بگم یا مارو جم کن یا اینارو.ببین کارمون ب کجا کشیده.5سال بچه تو فکر کون مردم بوده

0 ❤️

345379
2012-11-26 00:15:46 +0330 +0330
NA

az dadane khodetam bego koni khan.

0 ❤️

345380
2012-11-26 00:19:01 +0330 +0330
NA

دلم طاقت نمیاره.فهش.ندم)کیر تو دهنت تو پشتت.تو ریشت تو جدت تو ابادت.

0 ❤️

345381
2012-11-26 00:32:43 +0330 +0330
NA

آخه کیرم تو دهنت بچه کونی چه با افتخار هم اومدی تعریف می کنی.
کونی بیش نیستی . متاسفم با امثال تو میشیم 75 میلیون نفر
پست فطرت ابنه ای…

0 ❤️

345383
2012-11-26 04:29:49 +0330 +0330
NA

منمهمچین روحیاتی دارم برا منم جور کن

0 ❤️

345387
2012-11-26 07:36:57 +0330 +0330
NA

عالی بود خاطرات دیگرتم بذار.منونتم

0 ❤️

345388
2012-11-26 09:15:30 +0330 +0330
NA

HeEeEeEeEeEyyyyy khoda

akhe chera gay

متاسفم واست
در پناه حق

0 ❤️

345389
2012-11-26 14:58:17 +0330 +0330
NA

قابل توجه یاسمن بانو
ای نویسنده بی ادب ای بد چرا لواط. آخر مارا میکشید با این داستانهای مزخرف. انگشت شصتم درون چشم چپت. برو گم شو دیگه ننویس ای خود ارضا

0 ❤️

345390
2012-11-26 16:14:15 +0330 +0330
NA

داستان رو نخوندم.ولی میگم با این وضع مملکت و گرونی گوشت کیرم دهنت که دیگه فوش نیست دعوت به یه مهمونی بزرگه فکر کنم نویسنده دلش گوشت خواسته که اومده گی نوشته میگم یه کاربر بود زیر داستان های گی مینوشت منم کون میدم اون کجاست
طرفدارهای گی هم زیاد شدنا واقعا که

0 ❤️

345391
2012-11-28 02:02:08 +0330 +0330
NA

عالی بود …
عالی بود من که لذت بردم. اونایی که با گی ها بدن یه مشت زشت بی مصرفند که ارزش نگاه کردن هم ندارن؛ از عقده و حقارت دشمنی میکنن.

0 ❤️

345392
2013-01-02 13:21:30 +0330 +0330
NA

خب…دوستی تا حدی خوبه.البته قصد دخالت ندارم

0 ❤️




آخرین بازدیدها