شروع رابطه سهیل و وحید

1402/11/04

سلام
در اردوی راهیان نور باهم آشنا شدیم
اولین نگاهش که بهم‌افتاد احساس سنگینی کردم ، ی مرد ۳۵ ساله با چشمهای آبی و ریش دار و خوش خنده ، اما دلم حسابی براش رفت .
موقع شام اومد جلو سلام علیک کرد من بهم حس عجیبی دست داد بعد شام داشتم میرفتم تو شهر گفت صبر کن منم میخوام‌بیام‌ .
رفتیم تو شهر دور زدیم رفتیم ی کافه قلیون کشیدیم حرف زدیم بعدش با اسنپ برگشتیم اردوگاه گفت پشتم گرفته ماساژ میدی گفتم باشه ماساژ دادم و بعد رفتم‌ سر جام خوابیدم ،خلاصه تمام اون چند روز همش دور بر من بود حتی شب آخر وقتی برقا رو خاموش کردن اومد رو تختم نشست حرف زدیم بعد منو بوسید و رفت سر جاش و من حالت برق گرفتگی داشتم . . .

بعد اینکه برگشتیم چند روز گذشت و منو دعوت کرد خونشون منم با کلی تعارف و اینها رفتم نشستم چای خوردیم گفت تا شام حاضر شه بیا یکم‌ماساژم بده واقعا اونشب ماساژ دادی خیلی حال داد منم قبول کردم پیراهنش در آورد منم با روغن زیتون ماساژش دادم و بعدش یکم اونور تر دراز کشیدم بعد وحید غلط خورد اومد سمتم منو بغل کرد گفتم چکار میکنی یهو لبشو به لبم چسبوند لب گرفت گفت عاشقتم بعد بغلم کرد منم هیچ نگفتم از ی طرف واقعا تو دلم نشسته بود از ی طرفم خیلی ترس داشتم ، دوباره لب دادیم گردنمو خورد و شروع کرد به لخت کردنم منم شورتشو کشیدم پایین کیرش خیلی کلفت بود یعنی خییییلیییی کلفت بود گفتم وحید این چیههههه گفت تا حالا ندیده بودی؟ گفتم میترسم گفت نترس سهیل جون هواسم هست کیرشو حسابی براش ساک زدم و بعد منو خوابوند اومد نشست وسط پاهام رو کونم روغن زیتون ریخت و کیرشم ریخت پشتی گذاشت زیر کمرم پاهام داد بالا و خم کرد روی شکمم دستاشم گذاشت دو طرف گردنم جوری که بی حرکت بودم کیرشو آروم آروم کرد تو کونم منم هیچ حرکتی نداشتم فقط ناله میکردم و حس میکردم دارم پاره میشم تا ته کرد تو کونم نگهداشت یک دقیقه اینا شد بی حرکت وایستاد فقط قربون صدقم میرفت بعد آروم آروم شروع کرد تلمبه زدن و بعد چند دقیقه آبش ریخت تو کونم …
رفتیم حموم همدیگه رو شستیم من خیلی درد داشتم بهش گفتم وحید درد دارم اونم منو بغل کرد و نوازشم کرد و گفت خانوم جان دفعه اولته گفتم من پسرم گفت از این به بعد خانوم منی کلی بوسم کرد بدن مونو آبکشی کردیم و اومدیم بیرون لباس پوشیدیم و چای خوردیم بعدش شام خوردیم قلیون کشیدیم دوباره آخر شب رفتیم‌تو اتاق و لخت همو بغل کردیم خوابیدیم ، خوابیده کیرشم لای کونم گذاشته بود بزرگ بود ، یک چرتی زدیم و بعدش وحید گفت سهیل خانومی من بازم میخوام گفتم باشه ولی درد دارم گفت آروم میکنم ، کیرشو خایه شو حسابی براش خوردم و منو به بغل دراز کرد کیرشو گذاشت تو کونم وقتی سرش رفت خیلی درد اومد و اشکم در اومد کشید بیرون یکم وایستاد بعد با زبونش سوراخ کونمو لیس زد و خورد .
بعد دوباره کیرشو روغن زد تو همون حالت گذاشت تو کونم تا ته فرو کرد منو محکم بغل کرد گوشمو و گردنمو لیس و میک میزد و من بی حس می شدم چند تا تلمبه زد و بعد دراز شد گفت بشین روش ، من نشستم رو کیرش و چند دقیقه بالا پایین کردم بعد بلند شدم دوباره به کیرش روغن زد و منو تو حالت داگی خوابوند و محکم کرد تو کونم و تلمبه زد بعد گفت خانوم داره میاد گفتم بریز تو کونم ، و همشو خالی کرد تو کونم آروم روم دراز کشید و منم آروم خوابیدم زمین که کیرش در نیاد یکم تو همون حالت موندیم و بعد کیرش درآورد رفت دستشویی پشت بندش منم رفتم دستشویی خودمو تمیز کردم بعد اومدم همو بغل کردیم خوابیدم و صبح منو با ماشین تا خونه رسوند .
تمام .
نوشته از طرف : سهیل

نوشته: سهیل


👍 10
👎 6
10101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

968133
2024-01-24 23:24:32 +0330 +0330

من موندم اینایی که گی هستن چرا به طرفشون میگن خانومم! کصخلا

3 ❤️

968175
2024-01-25 04:19:07 +0330 +0330

کونی قلیون کش ندیده بودیم 😂 😀

0 ❤️

968176
2024-01-25 04:19:11 +0330 +0330

حاج اقا طوسي از راهيان نور بوده حتما

0 ❤️

968194
2024-01-25 07:07:24 +0330 +0330

واقعا باحال بود لذت و شهوت گی نشون دادی🌹

0 ❤️

968212
2024-01-25 08:50:56 +0330 +0330

والا تا جایی که من میدونم راهیان نور معمولا شبا تو اسایشگاه پادگان و اینا استراحت میکنن که جای عمومیه. چطور اینقدر راحت بودید باهم.خاطرات دوتا اوبی بسیجی.

0 ❤️

968216
2024-01-25 09:35:29 +0330 +0330

تو پسرمی عزیزم

0 ❤️

968222
2024-01-25 10:02:50 +0330 +0330

اصلا خوب نبود و خیلیم ناقص بود
اولا خودتو معرفی نکردی چند سالته و فد و وزنت چنده
دوما هیچ توضیحی ندادی که ایا قبلا کون داده بودی یا حتی حسشو داشتی یانه
سوما اصلا مقدمه نداشت داستانت ، یهو با دیدن وحید یجوری شدی و یهو بوست کرد و رفتی دیدنش یهویی کیر خیلییییییی کلفتشو کرد تو کونت ؟ !!!
خوبه یکم به شعور خواننده ها احترام بزارید

0 ❤️

968242
2024-01-25 13:51:49 +0330 +0330

اسمش که راهیان نور بود از اول. آنقدر مردم رو به کشتن داد که شد راهیان گور. دیگه نمی دونستیم راهیان تور هم باشه

0 ❤️

968270
2024-01-25 19:58:20 +0330 +0330

بله دوستان و این یکی از هزاران سر آغاز باجناق بازی مسؤلان مملکتی بود

0 ❤️

968276
2024-01-25 21:57:38 +0330 +0330

کیرم راست شد

1 ❤️

968383
2024-01-26 17:21:58 +0330 +0330

یه کون بیاد بکنمش

0 ❤️

968404
2024-01-26 22:05:03 +0330 +0330

خدا شانس بده

0 ❤️

968487
2024-01-27 13:44:07 +0330 +0330

جووووون تیپ یه مقدار مذهبیم دوس دارم

0 ❤️




آخرین بازدیدها