سلام دوستان من اسمم مانی هست 25 سالمه لاغر سفیدم فیسمم خوبه و بدنمم از حق نگذریم بقول دیگران هم لذت داره توش کنی هم زیرش بخوابی خلاصه

تریسام گاییده شدن کونم توسط رها و شبنم که هردو شیمیل دوجنسه بودن
قسمت اول:
این داستان واقعی هست و جریان مال پنج سال پیش هستش داستان از اونجایی شروع شد که پارک محل بودم دیدم دوتا داف حق یکی گندمی و قد بلند اون یکی سفید و عروسکی دیدم گندمی یجورایی امار میده قدم زنان تا بالا پارک رفتم دنبالشون اون دختر عروسکی فهمید دنبالشونم امار داد به دوستش وسط راه واستادن رسیدم بهشون یهو دختر گندمی با لحن لاتی باحال بهم گفت چیه بچه خوشگل میخوای مخ بزنی دنبالمونی شروع کردم بحرف زدن و خلاصه بعد ده دقیقه حرف زدن مخشونو زدم من از دختر گندمی قد بلنده خوشم اومده بود که فهمیدم اسمش رها هست اسم دوستشم شبنم بود رها قبل شماره دادن گفت یشرط دارم اگه قبول کنی شماره میدم و قرار میزاریم گفتم چه شرطی گفت بشرطی که این هفته هرروزی که برا تو و ما مناسب بود مشروب ردیف کنی بشینیم باهم بخوریم و لذتشو ببریم!!! منو میگی اساسی جا خوردم تو دلم گفتم هنوز شماره نداده منو نشناخته چطور داره اعتماد میکنه قرار اول و اونم ساده بیرون نه بلکه تو مکان اونم مشروب خوردن دعوت میکنه ((نگو رها شیمیل دوجنسه کیردار حشریه و چشمش بدطوری فیس و بدن منو گرفته واسه خودش نقشه رو کشیده تو دلش) منه ساده هم قبول کردم تو دلم خوشحال که روز مشروب خوردن یه سکس خشن با رها میکنم و عقب و جلوشو حال میارم خخخ چمیدونستم داف حق میشه بکن وحشی که رحم نداره خلاصه مشروب اوکی کردم روز موعود رسید و رها زنگ زد گفت خاله من رفتن مسافرت از دخترخالم کلید گرفتم خونشون ویلایی مانی پاشو بریم اونجا شبنمم میگم بیاد نگو شبنم خانوم قیافه عروسکی هم زیر شلوار یه کیر اساسی داره و این دوتا نقشه رو از قبل کشیدن که منو سوراخ فوری همیشگیشون کنن خلاصه رفتم دنبالشونو تنقلات و خوراکی گرفتیم و رفتیم مکان رها که خونه خالش میشد حوالی مینی سیتی خونه درندشت و دنج و ساکت ویلایی اونجا فریادم میزدی کسی صداتو نمیشنید خلاصه نشستیم مزه اوکی کردم و پیک هارو ریختم خوردیم خوردیم من 8 یا 9 تا پیک زدم چپ شدم شبنم سه پیک مست شد و رها هم 7 تا پیک زد داغ و حشری و چشماش خمار شد و قشنگ معلوم بود اوج حشریه پدرسگ رها، شبنم به بهونه مرغ سیخ زدن رفت بالکن تا اول رها مخ منو بزنه بعد حین سکس بیاد اونم بهمون بپیونده رها رو کرد و با چشمای خمار و مستش بهم گفت بچه خوشگل بیا اینجا ببینم لحنش حالت خشن و دستوری بود گرخیدم و رفتم کنارش نشستم و اومد کنار گردنمو یکم لیس زد و راست کردم تو گوشم گفت دوس داشتی من کیر داشتم برده من میشدی خشن میزدمتو میکردمت؟ چشمام گرد شد و از تعجب و تصورش خندم گرفت و به شوخی گفتم جوون رها حالا که نداری فعلا اینبار تو زیر من باش من اساسی بکنمت نمیخوادم چیزی که نداری رو فکرشو بکنی! یهو رو کرد و بهم گفت سوراخی من ندارم! تا صبح ده کله میگامت طعم کیرمو بچشی کونی خان گفتم اوهو لاتیش نکن چته شلوارک لی تنش بود و زیپشو کشید پایین و گفت حرف اضافه نزن چاقال بیا بخورش ببینم من فکر کردم میخواد کسشو بخورم با دستش از پشت گردنم محکم گرفت و سرمو چسبوند به شرتش دیدم یچی برآمده کلفت زیر شرته تا خواستم حرف بزنم شرت کشید پایین و یه کیر کلفت تمیز شیو شده خوشبو راست شده زد بیرون و گرخیدم نزاشت حرف بزنم کیرشو گذاشت دم دهنمو میمالید به لبمو گفت سوراخی از روز اول تو کف اینم خشن کونت بزارم فعلا کیر ساک بزن تا بعد به کون نازتم میرسیم اول ترسیدم شوک شده بودم کیرشو کرد دهنم از پشت گردنمم محکم فشار میداد و تو دهنم تلمبه میزد اوق زدم موهامو کشید و در اورد و یهو چک زد تو گوشم و گفت جنده بالا بیاری بد میزنمت اینجا زجه بزنی کیرمو تا خایه باید جاکنی تو حلقت ولی حق نداری بالا بیاری عشق اینو داشت فقط زور بگه و تحقیر کنه یکمی هم مقاومت میکردم یا صدام در میومد وحشی خانوم هم بیشتر حشری میشد هم بدطوری کتک و چک میزد برگشت گفت دهن گشادتو باز قشنگ باز کن یالا کونی بازکن باز کردم یهو یه تف بزرگ انداخت تو دهنمو به تفم به صورتم موهامو محکم گرفت و کشید و مستقیم کیر و با نهایت بی رحمی یضرب فشار داد تو حلقم داشتم خفه میشدم یهو بالا اوردم کیرو کشید بیرون و چنان چکی زد تو صورتمو تف انداخت تو صورتم و گفت واسه اینکه جنده گری کردی و بالا اوردی تنبیه میشی تنبیهتم جای یه کیر خوردن باید دوتاشو بخوری!!! ادامه در قسمت دوم

نوشته: Mania