سکس بعد گُل کشیدن

1403/02/05

دیشب تا صبح کوس و‌کون دادم . من تنها زندگی میکنم و ۳۲ سالمه دوست پسرم ۲۶ سالشه . ساعت ۱ شب اومد خونم .گل آورده بود با هم بکشیم .
گل کشیدیم و مشغول فیلم دیدن شدیم.
اصن نفهمیدم چی شد.یهو به خودم اومدم دیدم جلوی تلویزیون روی مبل خوابیدم و یه کیر تا خایه میره توی دهنم و میاد بیرون .نشسته بود روی صورتم و داشت دهنمو میگایید .حسابی چِت بودم . وقتی چِت میکنم خیلی حشری تر میشم .فیریکی میزنم رو‌ کیر ول کن نیستم .
یکم که روی مبل دهنمو گایید برعکس شد و به حالت ۶۹ شروع کرد کوس خوردن . از بالا چوچولمو میمکید و از پایین کوسمو انگشت میکرد .کیرشم روی دهنم بالا پایین میکرد و دهنمو میگایید. چند دقیقه بعد پاشد و کمربند شلوارشو اورد و گفت میخوام اربابت بشم .
ما جفتمون پایه فانتزی های هم هستیم .یه وقتایی اون اربابه یه وقتایی من .یا دکتر میشه و من مریضش . یا من خانم معلم میشم و اون شاگردم.خلاصه خیلی فانتزی داریم با هم .
امشب حس سلطه گری داشت و میخواست ارباب باشه .منم از خدام بود .از همه چیز باهاش لذت میبرم .همیشه هر فازی که داشت من پایش بودم.
از روی مبل بلند شدم و جلوش زانو زدم و گفتم من جندتونم اربابم.
میدونستم عاشق شنیدن این دیالوگه. تا اینو‌گفتم سرشو با به حالت خاص تکون داد و گفت : وااااای …تو محشری… بعد پاشو گذاشت روی کمرم و هولم داد .فهمیدم باید مطیعش باشم و چهار دست و پا مثل یه برده دنبالش برم . رفت سمت اتاق خواب و منو از زمین بلند کرد و پرتم کرد روی تخت .با کمربند دستامو بست و گفت :جنده؟؟اماده ای کوس و کونتو تقدیمم کنی ؟؟ همونجور که دَمَر و به شکم روی تخت بودم یکم کونمو دادم بالا و‌گفتم بله اربابم .فقط تو رو خدا بهم رحم کنید .کیرتون خیلی گنده اس .باهام مهربون باشید.
دیگه بعد سه سال دوستی مو به مو حالت هاشو می شناختم و‌میدونستم‌کِی باید چی بگم و‌کجا باید چیکار کنم .کامل بلد بودمش. از شنیدن حرفام حشری تر میشد.چشماش که بخاطر گل کشیدن قرمز و‌ خمار شده بود و کیرشم‌که عین دسته چَکُش شق و سفت شده بود.
سرمو چرخوندم سمتش و با لوندگی و عشوه گفتم : من برای کیرت میمیرم
تا قبل اینکه اینو‌ بگم‌وایساده بود لب تخت و داشت منو با دستای بسته از پشت و کوس و کونمو دید میزد و‌ کیرشو میمالید .این جمله رو که گفتم مثل وحشیا با صورت از پشت رفت لای کونم و شروع کرد لیس زدن کوس و کونم .
نالم رفت هوا . با حرص و ولع کوسمو می مکید و چوچولمو لیس میزد .سوراخ کونمو میخورد و زبونشو با فشار میداد توی کونم .
خیلی لذت میبردم .
یکم که برام خورد از جاش بلند شد و‌گفت: شنیدم دختر بدی بودی.
باز رفتی بیرون با لباس تنگ و اون کون دنده رو‌ نشون عالم و‌ آدم دادی .
فهمیدم منظورش به استوری دیروزمه که با دوستم توی پارک عکس گرفتیم .
راست میگفت .یه ساپورت تنگ پوشیدم با یه هودی و توی پارک با دوستم میدویدیم .
گفتم اربابم ببخشید .دیگه تکرار نمیشه . یه‌چک‌محکم زد روی کونم و گفت نه دیگه … باید تنبیه بشی .با دوتا دستاش لپای کونمو وا کرد و یه لیس زد به سوراخم . میخواست کونمو بگاد .منم دوست داشتم ولی بدون روغن خیلی دردناک بود .
گفتم تورو خدا رحم کن .با روغن بکن حداقل.
یه چک محکم تر زد به کونم و گفت با روغن بگامت که تنبیه نمیشی خوشتم‌میاد. بعد کیرشو گرفت دستشو و گفت قمبل کن. من با دستای بسته شده پشت کمرم ، به سختی خودمو تکون دادم و لب تخت به حالت سجده قمبل کردم براش. کیرشو گرفت دستش و مالید به کوسم . کوسم خیسه خیس بود.کیرش خیس شد .
با یه صدای نرم و عاشقونه خم شد و توی گوشم‌گفت: من برات میمیرم .تو بهترین زن دنیایی.
این صدای یه ارباب نبود . از نقشش اومده بود بیرون .این صدای خودش بود.دلم براش ضعف رفت. گفتم: ایمان …تو دیونم میکنی… یه لبخند مردونه ی جذاب و مهربون روی صورتش نشست و با چشمای خمارش نگاهم کرد. تحمل این نگاهو نداشتم .توی چشماش عشق و شهوت موج‌میزد.نگاهش از گُل بیشتر منو چِت میکرد.
یهو به خودش اومد. باز رفت توی نقشش با جذبه و جدیت گفت: یجوری کوس و کونتو میگام که دیگه یادت نره اینا صاحاب دارن.من صاحبتم و کسی جز من حق نداره این کوس و کونو دید بزنه. کیرشو‌ مالید به کوسم . گفتم : باشه … ولی …
هنوز حرفمو کامل نزده بودم که کیر ۱۸ سانتی شق شدشو تا ته و یهویی فرو‌کرد توی کوسم. جیغم رفت هوا
سریع دستشو گذاشت روی دهنم و گفت :هیییس…ساکت باش جنده خانوم.
میخوای همسایه ها بفهمن داری کوس میدی؟؟ همانطور که دستش جلوی دهنم بود شروع کرد تلنبه زدن توی کوسم .من اه و نالم بلند شده بود‌. سعی میکردم صدامو کنترل کنم تا از فضای اتاق بیرون نره ولی خیلی سخت بود برام .اخه من خیلی آخ و اوخی هستم و موقع سکس خیلی ناله میکنم و واقعا دست خودم نیست. این کار لذتمو بیشتر میکنن.
نوک سینه هام سفت شده بود و زده بود بیرون و میمالید به تشک. ایمان هم افتاده بود روم و داشت هم کوسمو میکرد هم گوش و گردنمو میخورد. با یه ریتم ثابت و‌ سریع کیرشو تا ته توی کوسم فرو میکرد و تا کلاهک سرش می کشید بیرون و‌دوباره تا خایه هل میداد تو.
داخل کوسم‌داغ شده بود .کیرش میمالید به دیواره ی داخل کوسم و کله کیرش تا نقطه جی ته واژنم میرفت . خیلی حشری بودم. یهو کیرشو کشید بیرون.منتظر بودم دوباره بده تو .چند لحظه گذشت خبری ازش نشد . سرمو چرخوندم دیدم کیر به دست لبه تخت وایساده. گفتم چی شد؟گفت کون میدی بهم؟؟
گفتم بله اربابم .کوس و‌کونم در اختیار شماس . همونطور که پاهاش یکم باز بود و کیرش توی دستش بود سرشو پرت کرد عقب و گفت:جووون… بگو بهم لامصب… بگو مال منی
کونم هوا بود و قمبلم منتظر کیر بود .دستمو از پشت اوردم پایین و سوراخ کونمو مالیدم . با دستای بسته خیلی سخت بود .گفتم ارباب من…مرد من … بیا کون جندتو بکن . بیا کیرتو فرو کن توی کون جندت…من متله توان اربابم‌.
گفت دوست داری کیرمو؟؟با عشوه گفتم :وواااای … میمیرم برای کیرت. کله کیرت میخوره ته کوسم حال میام .
زانوهاشو یکم خم کرد و سرشو اورد جلوی سوراخ کونم و نگام کرد. منتظر بود یه چیزی بگم: با صدای اروم و حشری گفتم :کونمو لیس بزن برام.
زبونشو اورد بیرون و از چاک بالای کونم تا سوراخ کوسمو لیسید.چندین بار لیس زد. بعد کیرشو ول کرد و اومد سراغ کون من . با دستاش کپل هامو گرفت و صورتشو فشار داد لای کونم و سوراخ کونمو حسابی تفی کرد. بعد بلند شد و مچ پاهامو گرفت و‌کشید پایین. با شکم خوردم روی تخت.نشست روی کونم و با کیرش چاک کونمو مالید .میدونستم همین الاناس که کیرشو فرو کنه توی کونم .خودمو اماده کرده بودم. با دست لای کونمو باز کرد و همونجور که از بالا سوراخ کونمو دید میزد گفت جووون سوراخ کونو ببین . دریچه ی بهشته … بعد انگشت وسطشو گذاشت رو سوراخم و اروم اروم کرد تو . پوزیشنم خیلی بد بود .کتفم درد گرفته بود و لذتم کم شده بود‌. گفتم ارباب تو رو خدا دستامو باز کن ‌کتفم درد گرفته . گفت باز کنم اذیت نمیکنی و‌ راحت کون میدی؟؟
همینجا فهمیدم بدش نمیاد یه کم وحشی بازی کنیم ادا تنگا رو درارم و وانمود کنم نمیخوام بدم.راستش خودمم خیلی دوست داشتم منو بگیره و به زود کونمو بگاد‌ . حس زن بودن و‌مفعول بودنم کاملا اشباع می شد .گفتم باشه قول میدم . شروع کرد باز کردن قفل کمربند. به محض اینکه دستام باز شد خیلی سریع خودمو از زیرش کشیدم بیرون و خواستم فرار کنم که یهو پرید روم و حلقه کمرمو گرفت و منو‌چسبوند به خودش و دوتاییمون رو‌پرت کرد رو تخت . شروع کردم به دست و پا زدن و خواستم خودمو نجات بدم .
خیلی واضح بود که من هیچ وقت زورم بهش نمیرسید فقط الکی دست و پا میزدم و از کوسم مدام اب می اومد. منو توی بغلش قفل کرد و در گوشم‌گفت :گربه وحشی کوچولوی من …تسلیم شو…تو از پس من بر نمیای…
بازم اروم نشدم . همینجور که دست و پا میزدم و توی بغلش ووُل میخوردم و هی با حرص و به صورت کشدار میگفتم : ولم کن … نمیخوام بدم …نکن …بدنم میمالید به بدنش و جفتمون حشری تر می شدیم .دستامو گذاشتم روی ساعدش و سعی کردم خودمو از قفل تنش نجات بدم.
اما اون دستاشو سفت کرده بود و نمیذاشت تکون بخورم . کم کم خسته شدم و نا نداشتم دیگه. شل شدم ‌ منو توی بغلش چرخوند و خوابید روی تخت. منم هنوز قفل بدنش بودم ‌گفت نگام کن.
نگاهش کردم .چشمامو مظلوم کردم و نگاهش کردم .میدونستم دلش ضعف میره برام . با لبخند گفت: دختر کوچولوی حشری…اگه نمیخوای بدی پس چرا انقدر خیسی
چون خیلی تحت تاثیر گل چِت بودم تازه فهمیدم رون پاش چسبیده به کوسم. هیچی نگفتم .لباشو گذاشت روی لبام و پاشو لای پام اروم تکون داد .کوسم و چوچولم میمالید به رونش.خوشم می اومد‌ تنش داغ بود و حشری. یکم با رون پاش کوسمو مالید و بعد با یه تهدید خاص گفت: نگار خوب گوش کن چی میگم.
نگاهم به عسلی چشمهاش قفل بود .خیلی جدی گفت: به جون خودت قسم بخوای فرار کنی و اذیتم کنی میگیرمت و بدون رحم یهو کل کیرمو تا خایه فرو میکنم توی کونت . میدونی که میکنم .
راست میگفت قبلا یبار این کارو کرده بود .دردش وحشتناک بود واقعا . ترسیدم.‌ با صدای اروم و لوس گفتم باااشه.
لبامو بوسید و گفت آفرین پیشی کوچولوی وحشی.
بعد یه دستشو از دور کمرم برداشت و برد زیر بلوزم و شروع کرد بازی کردن با نوک سینه هام.
خیلی خوشم میومد از کاراش. منو دیونه ی حشری میکرد.
خودم توی بغلش بودم . رون پاش چسبیده بود به کوسم . سینه ام توی دستش بود و نگاهش به نگاهم قفل شده بود .همینطور که اروم کوس و سینه ام رو میمالید با نگاهش هم داشت منو جادو میکرد.

ادامه دارد …

نوشته: نیلو


👍 8
👎 3
17501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

980989
2024-04-24 23:14:27 +0330 +0330

کوس ❌
کص،کس✅🫤🤌

0 ❤️

980995
2024-04-25 00:04:28 +0330 +0330

آقا لطفا داستانها رو تک قسمتی کنید

0 ❤️

981036
2024-04-25 10:44:03 +0330 +0330

سلام بچه… منم ایمان😍 مرسی ازت… یادش بخیر واقعا

0 ❤️

981042
2024-04-25 13:50:38 +0330 +0330

🙁🙁🙁🙁

0 ❤️

981054
2024-04-25 17:56:17 +0330 +0330

اووووف گل خوبه من هر روز گل میزنم حشری میشم خانوممو می‌فرستم باشگاه کونشو بزنم بزرگ کنه از کون حسابی میکنمش

0 ❤️

981366
2024-04-28 01:43:01 +0330 +0330

داش این دقیقا مثل منه من گل میکشم فیریک‌تخمی میزنم رو اهنگ بعد سگ حشر میشم هی

0 ❤️