نوجوانی با مامان ۴۹ ساله

1401/11/09

مامانم۴۹ سالشه. میخوام اول از حدود ۱۵ سال پیش بگم. وقتی من تازه ۱۵ سالم بود و تازه به بلوغ رسیده بودم. اون موقع مامانم ۳۵ سالش بود. خوشگل با یه بدن گوشتی جا افتاده. چاق نبود، ولی باسنش بزرگ بود و با مانتو بدون چادر خیلی توی چشم بود. سینه‌ هاش ۸۰ بود و خودشم خوشگل. اون موقع بابام اکثر اوقات سر کار بود. مامانم معمولا تو خونه با دامن میگشت. یادمه مبل نداشتیم و وقتی کنار دیوار مینشست و زانوهاش جمع میکرد تو سینش که مثلا کتاب بخونه یا با تلفن حرف بزنه من به یه بهونه‌ای رو زمین دراز میکشیدم تا زیر دامنشو ببینم. اکثر اوقات شرت هم زیرش پاش نبود. یا مثلا سعی میکردم خط سینه هاشو دید بزنم. چند باری هم اتفاقی کامل لخت دیده بودمش. بدنش یه کمی سبزه بود و بزرگی کون و سینه‌هاش واقعا تو چشم بود. همیشه به بابام حسودیم میشد که مامانمو میکنه. حتی یبار از خواب پا شدم و مامانم داشت پوزیشن سگی به بابام میداد و میگفت بسه دیگه. من از شهوت داشتم میمردم.
همیشه توی حمام با لباساش جق میزدم و شرت و سوتینش میپوشیدم. بو میکردم‌و آرزو میکردم یروزی با خودش بخوابم. یکی دو بار وقتی از زیر دامن دیدش میزدم فهمید و دیگه حواسش بود که جلوم پاهاش رو نده بالا.
دلم میخواست همون روزها میتونسم سرمو ببرم لای پاهاش و ساعت‌ها کسشو بخورم و همونجوری بمونم. یا سرمو بزارم لای کونش و انقدر بخورمش که ده بار ارضا بشه.
اما این همیشه در حد یه رویا باقی موند. چون هم من خجالتی بودم و هم‌مامانم مذهبی بود. تنها شانسم دید زدنش بود. یا اینکه کاندوم‌های بابام رو از تو کشو برمیداشتم و‌باشون جق میزدم.
همیشه تنها حمام‌میرفتم‌و مامانم نمیومد پشتم‌رو بشوره. ولی یادمه هنوز اون موقع که بچه بودم و‌میبردم حمام. طبیعیه که من با شرت بودم‌و اون با شرت و سوتین. کاش ضبط کرده بودم اون صحنه‌ها رو. همیشه هم‌اول منو میفرستاد بیرون و بعد خودش میومد. ولی یادمه یکی دو بار وقتی میومدم بیرون از شیشه مشجع حمام‌میدیدم که داره خود ارضایی میکنه. مامانم کلا حشری بود و اینو‌ از بدن و رفتارش میشد فهمید. سوتینش معمولا قرمز بود و سینه‌های بزرگ و خوش فرمش واقعا سکسی بود.

حدود ۴ ماه پیش مریض شده بودم و مامانم میبردم پیش به خانمی که کارش ماساژ شکم‌بود. اونجا مامانم میدید که اون خانم مسن منو ماساژ میده و حس میکردم یه چیزایی بوجود اومده. بعدش به شدت اصرار داشت که خودش هم سینم رو‌ماساژ بده در حالی که خودم هم میتونستم اینکارو بکنم. یا اینکه موقع دوش گرفتن خیلی کمتر مراقب بود و یهو لخت میدیدمش. در حمام رو یهو باز میکرد یا میگفت یچیزی برام بیار و من بدن خوشگلو میدیدم.
حس میکردم شهوتش بهم زیاد شده. میگن زنها عاشق پسرشون میشن و مردها عاشق دخترشون. من وقتی سنم بیشتر شد مامانم این حسو بهم پیدا کرد. شاید بخاطر فاصله‌ی زیادمون بود یا شاید سکسش با پدرم‌مثل قبل نبود. بعضی زنها تو‌ سن بالاتر شهوتشون بیشتر میشه. هر چی بود که تغییر رفتارش رو میدیدم و حس میکردم بیشتر خودشو بهم نشون میده.
ادامه دارد …

نوشته: Badguy


👍 22
👎 25
276801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

912666
2023-01-29 04:18:34 +0330 +0330

الان کوسکش این شاهکار هنری چیه نوشتی که میخوای ادامه اش هم بدی؟؟!!
خوبه مامانت مذهبیه که توله اش این دراومده، اگه ول و هرجایی بود چی تحویل جامعه می داد؟

1 ❤️

912667
2023-01-29 04:20:00 +0330 +0330

باو داستان و قسمت بندی کردن اصول داره ادم چار خط نمینویسه بگه ادامه دارد ک

2 ❤️

912681
2023-01-29 07:34:24 +0330 +0330

سلام به مامی جونت برسون…

0 ❤️

912688
2023-01-29 09:27:27 +0330 +0330

قربون کون مامانت بشی،آخه این که نشد حداقل یه مقدار از شروع رابطه رو مینوشتی بعد میگفتی ادامه دارد

0 ❤️

912710
2023-01-29 12:56:49 +0330 +0330

شیشه مشجر

0 ❤️

912800
2023-01-30 02:30:55 +0330 +0330

میخوای بگوزی ولی کونت بعد دادن جمع شده نمی تونی .احمق مادر ت چطور مذهبی هست که شورت نمی پوشه و طوری هم می نشینه تو لاپاشو ببینی بعدشم افراد مذهبی چه مرد و چه زن فقط به شوهر یا زنشون عاشق می شوند دیگه نمیان مثل ننه جنده تو کرم بریزند و دلشون بخواد به پسرشون بدهند.به نظرم ننه ات خیلی پوشیدس و توروهم بد کنترل می کنه نمی تونی جق بزنی عقده ای شدی ویه بار فرصت کردی به عشقش جق بزنی وداستانشو بنویسی اونم ازبس شل کمری وسط داستان زرتت در اومد

1 ❤️

912822
2023-01-30 05:10:57 +0330 +0330

کیرم هَف شبِ جمعه جا دودولِ بابات؛ مرتیکه جقی: هرکی بهت گفته مامانا عاشقِ پسراشوون میشنُ باباها عاشقِ دختراشوون! یا مثِ توی بی همه چیز، یه شُل مَلاجِ جقی بوده یا مثِ پدرمادرِ قرمساقت، بی درو پیکرُ هرجایی

1 ❤️

912872
2023-01-30 11:40:53 +0330 +0330

کدوم کص کشی گفته مادرا عاشق پسرشون میشن پدرا عاشق دخترشون تمساح توو کص مادر مذهبیت خمیازه بکشه

0 ❤️

912933
2023-01-30 20:47:00 +0330 +0330

هر فحشی بدم بازم برات تعریفه ک

0 ❤️

913075
2023-01-31 21:01:52 +0330 +0330

دیسلایک برای اینکه نظر بدی به مامانت داری اگه پدر شدی و پسرت به زنت نظر داشت تعجب نکن من شنیدم اگه پدری بفهمه پسرش زنش رو کرده حتما خودکشی می کنه

0 ❤️

916319
2023-02-22 09:46:37 +0330 +0330

فحش نمیدم بهت حیف از فحش

0 ❤️

916976
2023-02-28 02:03:45 +0330 +0330

عجب پسر حرومزاده ای هستی که به مادرت نظر داری کووونی

0 ❤️

919977
2023-03-23 17:07:15 +0330 +0330

مدیریت شهوانی مسخره شو درآوردی دیگه یا داستان های کوسوشعر میزاری یا همه داستانات درباره کی شده خواهشن یکبار خودتون این کوسوشعر هارو بخونید بعد بزارید نه وقت مارو بگیرید نه اعتبارتون و خراب کنید هر سال که میگذره شهوانی خراب تر میشه

1 ❤️

920545
2023-03-27 20:48:03 +0330 +0330

واقعا تعجب می کنم چرا بعضی دوستان با اینکه خوششون نمیاد اما میان این مطلب رو میخونن و بد و بیراه هم میگن حالا چه خیالی باشه چه داستان واقعی مهمون حسی هست که به مخاطب منتقل میکنه داستان حکایت خیلی از پسرهاست که گرایش به زنی جا افتاده خانگی گوشتی و سن بالا دارند ابداً رابطه مادر و زن رو تایید نمیکنم اما مهم اینه که زنی سن بالا در مقابل پسری سن پایین قرار گرفته مواردی هست و واقعیت هم داره که پسر از ۱۰ سالگی برای بدن گوشتی زنی ۴۰ ساله جق میزنه نه و ابداً مذهبی بودن زن هیچ ربطی به نوع پوشش ندارد به شخصه دیدم زن مذهبی که جلوی پسرش یا خواهر زاده هاش لخت و پتی بگرده برعکس زن امروزی دیدم که دائم بلوز و شلوار تنش میکنه به شخصه میتونم بگم حتی زن مذهبی میشناسم که نماز اول وقت میخونه و اول نماز ظهر رو میخونه بعدش سکس چت یا سکس واقعی با غیر شوهرش میکنه زن و مرد بسیار مذهبی هر سال کربلا برو میشناسم که با همدیگه خواهر و برادر هستند هر دو متاهل هستند ولی با همدیگه لاس می زنند و احتمالاً همدیگر را می مالند

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها