سیزده بدر در خونه خالی

1391/02/11

سلام دوستان من سامان هستم ٢١ ساله میخوام اولین داستان سکسیمو تو شهوانی بگم دروغ یا خیال پردازی نیست ازتون خواهش دارم فحش تعطیل یه خواهر دارم ٣۶ ساله که یه دوست داره اسمش راحله است ٢۶ سالشه راحله زیاد با خواهرم رفت وآمد داره بیوه هست دوتا بچه هم داره ولی بخاطر اختلاف از شوهرش جدا شده سبزه خوش هیکل وکمی هم حشری .القصه: روز سیزده فروردین سال گذشته بود همه خانواده من رفته بودن مسافرت ولی من چون تنهایی رو دوست دارم باهاشون نرفتم راحله هم رفته بود یه سر ب پسر ودخترش ک پیش شوهرش بودن یه سر بزنه ولی از شانس من انگار شوهره هم رفته بودن مسافرت وقتی راحله نا امید برمیگرده خونه میبینه ک خانواده ش هم رفتن مسافرت راحله همسایه ماست وقتی برگشت خونه کسی نیست اومد خونه ما تا از خانواده ش سراغ بگیره وقتی جریانو بهش گفتم کلید خونه رو ازم گرفت ورفت.

ساعت ده شب بود ک در آپارتمانو زدن منم چهارتا ترامادول صد انداخته بودم بالا حال تکون خوردن نداشتم رفتم درو باز کردم دیدم راحله جونه ازش پرسیدم چی شده ک گفت تنهایی میترسه ک بعد معلوم شد کونی ک خارش میکنه خودش سفارش میکنه و این راحله خانم ما هوس کرده بوده خب منم ک چند باری دیده بودم این جیگر بدش نمیاد منو تجربه کنه از خدا خواسته عروسی تو کونم بود بهش گفتم واسه اینکه تنها نباشه یا من برم بالا یا اون بیاد پایین ک خودش خواست بریم طبقه بالا خونه خودشون .خلاصه یه نیم ساعتی گذشت ز زدیم از رستوران سر خیابون غذا سفارش دادیم سر میز هی لوند بازی میکرد و غذاشو میخورد ولی من نمیدونستم چطور باید شروع کنم شامو ک خوردیم وسایل شام رو جمع کرد یک ساعتی گفتیمو خندیدیم ک بهم گفت آبجو یا شراب ک من گفتم هیچکدوم خندید وگفت بچه ننه ولی بهش فهموندم ک ترامادول خوردم و نمیتونم چیزی بخورم قبول کرد و یه بطری شراب اورد نشست پای خوردن ک من گفتم میخوام برم حموم گفت آب سرده بزار گرم شه بعد قبول کردم نشستم پای تی وی حوصله م سر .رفت دی وی دی رو روشن کردم یه فیلم گداشتم اونم داشت میخورد ک یهو گفت سلامتی دودولش و پیکشو وارو کرد و بلند شد گفت ک گرممه روبدشامبرشو در اورد با یه شلوار و تاپ سفید بود منم بلند شدم رفتم حموم لباسامو دراوردم رفتم تو وان کیرمو نگاه کردم خواب بود ترامادولا سر ب زیرش کرده بود یه فکری ب سرم زد راحله رو صدا کردم گفتم واسه م حوله بیاره حوله داداششو واسم اورد در حمومو باز کرد گفت وردار ک وان سوراخ شده بیا ببین چیکارش کنم گفت بیا بیرون خودم درستش میکنم گفتم خب بیا الان درستش کن من نمیتونم بیام بیرون گفت لباسم خیس میشه بزار درش بیارم بیام فهمیدم مستی زده بالا وای داشت کیرم میترکید یه سوتین باشرت ست مشکی تنش بود تا منو دید ب کیرم خیره شد و یه چشمک زد و گفت سامی عجب چیزی داری خوش ب حال دوستات گفتم چه دوستی این کیر بدبختم ب جز کف دستم ک چیزی ندیده خندید و گفت آره جون خودت تو گفتی منم باور کردم حالا میذاری خوش ب حال من بشه منم ک از خدا خواسته گفتم ب شرطی ک خوشحال ش کنی لباساشو در اورد و اومد جلو از خودم بگم صد و هفتاد قدمه سبزه و شصت و هشت هم وزنم .یه لب اساسی از هم گرفتیم ک حالمون جا اومد شروع کردم ب لیسیدن یه دستم رو سینه ش بود یه دستمم چوچولشو حال میداد یه پنج دقیقه ادامه دادیم بعد خوابوندمش کف حموم و خودمم 69 روش خوابیدم کیرمو میخورد منم کسشو یه ده دقیقه گذشت ک گفت سامی سوختم بکن توش منم برگردوندمش ک بکنم تو کونش گفت نه درد داره بزار تو کسم با اینکه از کون بیشتر خوشم میومد برشگردوندم کیرمو گذاشتم رو کسش ک کیرمو کرد تو کسشو گفت بگا منو اتیش گرفتم منم معطلش نکردم تا دسته کردم تو راحت رفت تو چون یه کم این راحله خانم ما جنده تشریف داره یه پنج دقیقه تلمبه میزدم ک صداش بالا رفت و قربون صدقه م میرفت ک یهو لرزید و بی حس شد منم یه کم تلمبه رو قطع کردم و کیرمو کشیدم بیرون برش گردوندم بهش گفتم قمبل کن گفت نه تروخدا درد داره گفتم نترس درد نداره من بهت حال دادم تو ضد حال نزن دیگه راضی شد و گفت صبر کن رفت از تو وسایل حموم یه کرم اورد داد بهم منم یه کم ب .کیرم یه کمم ب کون نازش مالیدمو کیرمو گذاشتم رو سوراخ ش کم کم فشار دادم سرکیرم رفت تو یه جیغ بلند کشید صبر کردم تا اروم شه بعد کم کم کیرمو تا دسته کردم تو کون خوشگلش وقتی دیدم جا باز کرده شروع کردم تلمبه زدن یه بیست دقیقه مشغول بودم ک دوباره صداش بالا رفت و دوباره ارضا شد بعد دو دقیقه بهم گفت سامی چی زدی کونم پاره شد ارضا نشدی منم خندیدم گفتم اره ترامادول یه دو دقیقه ک گذشت دیدم دارم ابم میاد گفتم چیکارش کنم گفت بریز تو کونم منم تمامشو خالی کردم تو برش گردوندم یه لب خوشگل ازش گرفتم و کیرمو گذاشتم لاپاشو همونجا خوابم برد صبح بیدارم کرد دیدم تو حمومم خیلی کمرم درد گرفته بود تو وان یه حالی با هم کردیمو یه دوش گرفتیم و اومدیم بیرون از اون روز ب بعد هروقت هرکدوممون هوس کنیم میایم و یه حالی ب هم میدیم. ممنون ک داستانمو خوندین اگه غلط املایی داشت ببخشید لطفا فحش هم ندید چون دروغی نگفتم نظر بدین.

نوشته:‌ سامان


👍 0
👎 1
63707 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

318405
2012-04-30 02:08:15 +0430 +0430
NA

کیرم تو ناموسی که شماها دارید!!!بی شرف از اونجایی که گفتی خواهرم دیگه نخوندم.به خدا الان با رفیقم بلند میشم میام میکنمت!!

0 ❤️

318406
2012-04-30 02:11:58 +0430 +0430
NA

داداش حالا ما اره ؟؟؟؟؟
چرا دیگه خودتو کس مخ حساب کردی
یه ذره به خودت احترام بذار

0 ❤️

318407
2012-04-30 03:07:36 +0430 +0430

آخه کس مغز لبنیاتی این همه تضاد و سوتی تو چهار خط؟
آخه کس کش
تو تا حالا ترامادول دیدی؟
خوردی ؟
زیر زبونت گذاشتی؟
کس کش عوضی تو میگی کیرم بر اثر قرصا خواب بودن اما خانومه که میاد پشت در حموم کیر تو داشته میترکیده؟
آخه از زور چی میترکیده؟
اونوقت اون خانومه واسه اینکه لباسش خیس نشه همون بیرون لباسش رو در میاره
پس تو کس مغز چرا میگی اون تو حمومم لباسشو در میاره.؟
آخه بچه کونی خودت بشین داستانت رو بخون
نه بابا
تو موقع خوندن داستان خودتم دستت به کیرته و مغزت رو دادی اجاره.
کس کش عوضی ننویس…

0 ❤️

318408
2012-04-30 03:52:10 +0430 +0430

کیرتو بگیر دستت .
یه تف بنداز .
تکون بده .
اه خاک بر سرت خروس .
چی شد آبت اومد ؟
اون قطعات سفید و صورتی که میبینی همراه آب منیت خارج شد تیکه های اخر مغزته اینقدر جلق زدی که یه نخود باقیمونده هم داره آب میشه از شومبولت میزنه بیرون .
بیچاره مادرت فکر میکنه عجب پسر دسته گلی بزرگ کرده نمیدونه چه کسمغز گه باقالی عمل آورده .

0 ❤️

318409
2012-04-30 07:23:59 +0430 +0430
NA

چندتا خط اولش خوندم فهمیدم کس شعره کس کش خر کونی جلقو

0 ❤️

318410
2012-04-30 07:26:47 +0430 +0430

تخمی بود دیگه ننویس . . . . . . . . . . .
ببین خیلی خیلی تخمی نوشتی. نوشتن داستان سکسی کار آدمهای معتادی مثل شما نیست بهره بری پای منقل و وافورت بشینی و اینقدر پرت و پلا نیار اینجا بنویس. شاش سگ تو داستانت. نمیدونم چرا هر کسی برای بار اول هم که با یکی سکس میکنه زود میره طرف کون و چه راحت هم از کون میکنه و زنه هم اولش دردش میاد ولی بعد از چند دقیقه دردش به آه و اوه تبدیل میشه و از کون ارضا میشه. ریدم تو چنین تخیلاتی. بابا ننویس. جون مادرت ننویس. به خدا امروز نمیخوام به کسی فحش بدم اعصابمو بهم نریزید که مجبور نشم فحش بدم. کیر تو داستانت خواهش میکنم ننویس.

0 ❤️

318411
2012-04-30 07:45:10 +0430 +0430
NA

|(
عجب خالی بندی هستی من تریاکی اگر 4 ترامادول بندازم بالا دیگه فیل نمیتونه راستش کنه پسر

0 ❤️

318412
2012-04-30 08:57:13 +0430 +0430
NA

نمی دونم به خدا چی بگم. اگه راست باشه که اعتیاد داری. پس امیدوارم دروغ باشه و معتاد نباشی.

0 ❤️

318413
2012-04-30 16:27:50 +0430 +0430

دروغ بسته همین

0 ❤️

318417
2012-04-30 17:26:23 +0430 +0430
NA

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کلاه داری و آیین سروری داند
.
.
.
هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست نه هر که سر نتراشد قلندری داند (حافظ)

0 ❤️

318419
2012-04-30 17:35:39 +0430 +0430
NA

خوب مجبوری?
شایدم فحش دونت خالی بود!
اما مطمئنم که کونت میخواره!!!
راستی سوراخ وان چی شد?
بعدشم کونی سیزده بدر کی میره مسافرت?
سر خر از نیم رخ تو کونت.

0 ❤️

318420
2012-04-30 17:39:22 +0430 +0430
NA

حیثیت ترامادول رو بباد دادی با این خزعبلات…

آخه پسر خوب این چه غلطی بود که تو کردی؟

گیریم راحله بعلت بیوه گی و اون شراب کذایی هوس کیر کرده بود
بعید میدونم با آدم تعطیلی مثه تو بره رو کار…

پسری که در حضور زن میگه شراب نمیخورم تا تهش معلومه…

ضمنا جهت اطلاعت شراب نه ترامادول رو میبره نه الباقیش…
این یه توهمه …برعکس نشئه ت میزنه بالا

موندم تو با این حواله های کلفت فحشی که برات کشیدن چطور کنار میایی!

خو مثه تخم آدم بشین داستان بخون دیگه سوپرمن شدن و فلسفه بافی چرا؟

0 ❤️

318421
2012-05-24 10:30:18 +0430 +0430
NA

سامان جان یه نصیحت ازطرف من
دیگه داستان ننویس
در اولین فرصتم سرتو بکن تو چاه مصطراب |(

0 ❤️




آخرین بازدیدها