عرض شود که تو یکی از سایتای پرسش و پاسخ سکسولوژی، یه توضیح نسبتاً مناسب و گویا از یه دکتر درمورد “فتیش” دیدم گفتم بد نی اینجا هم به اشتراک بذارم که کسانی که هنوز با این مقوله آشنا نیسن استفاده ببرن:
__
«واژه “فتيش” در زبان انگليسي به معناي بت ميباشد.
در زندگي همه آدمها چيزي وجود دارد که باعث مي شود سلايق بوجود بياد.
در زمينه جنسي اين سلايق “فتيش” ناميده ميشود.
همه آدمها اين فتيش رو دارا هستند .
مثلاٌ اينکه يه نفر از پوست سفيد خوشش مياد و يا از چشمهاي قهوهاي.
زندگي و شخصيت و روان فرد در ساخته شدن اين فتيش نقش اساسي داره و به همين دليل سلايق و در نتيجه فتيش افراد کاملاٌ با هم فرق ميکنه!
مثلاٌ من دوستي رو دارم که در زماني که براي ماموريت کاري به سفر ميره هميشه توي چمدونش يه دونه از لباسهاي زير همسرش رو هم ميبره و ميگه وقتي چمدونم رو باز مي کنم از ديدنش توي وسايلم حس خوبي دارم .
يا کسي رو مي شناسم که ديدن جوراب هاي ساق بلند در پاي همسرش کاملاً ميتونه تحريکش کنه.
اِينها تماماً طبيعي است .
همه افراد در وضعيتي ، گرايشي رو نسبت به کسي حس ميکنند.
شايد براتون اتفاق افتاده باشه که مثلاٌ فلان دختر با اينکه زياد جذاب يا گيرا نيست بخاطر پوشيدن فلان لباس و ست (فرضاً شلوار جين با فلان رنگ پيراهن) خيلي دلنشين شده باشه.
يا فلان پسر با وجود داشتن صورت نه چندان جالبش به خاطر استفاده از فلان ادکلن خيلي براي شما جذاب شده باشه و هزاران مثال ساده ديگه.
اينها تماماً “فتيش” ناميده ميشه.
اينکه مثلاٌ فلاني موي بلوند دوست داره و به اصطلاح عاميانه اينجوري سکسيتره!
يکي از دوستان ایران مشاوری در مورد نقش لباس خواب زن ها و رنگ اون در تحريک همسر پرسيده بود . اين مسئله دقيقاٌ فتيش ناميده ميشه.
اينکه همسر مثلاٌ لباس خواب رو با رنگ آبي روشن دوست داره و نه سياه!
همونطور که گفتم فتيش در طول زندگي افراد ساخته ميشه ولي هنوز نتونستهاند دقيق مشخص کنند که چرا به وجود مياد!
البته من به شخصه عقيده دارم که دليل قدرتمند فعلي اون تنها و تنها رسانه ها هستند که تعاريف زيبايي و روابط رو براي ما تفسير ميکنند.
و درواقع اون ها رو ميسازن و فرو مي کنن توي مخ انسانها!
در گذشته افراد مسلماٌ به چيزهاي ديگه اي فتيش داشتند و اون ها رو مي شناختند.
در واقع فت.ش و زيبايي يک توده تو در تو است که وجود يکي به ديگري بستگي داره!
طراحان زيبايي و مد و همه کساني که قدرت به نمايش گذاشتن زيبايي رو دارند با استفاده از سلايق و فتيش خودشون اينکار رو انجام ميدهند .
همين چيزهاي جديد ديگه باعث ساخت فتيش جديدتري ميشه.
در واقع اگر فتيش نبود ما دنياي احساسي با دايره کوچکي داشتيم . اما حالا ميبينيد که به طور مداوم طرح ها و ابداعات متفاوتي در زمينه ارتباطات انسانها به وجود مياد که باعث ايجاد کلمه نو آوري شده است!
اين تفاوت سلايق و فتيش باعث شده که بعضي ها بخوان با استفاده از اين تدبير يک سري کارها رو توجيه منطقي بهش بدن و ادعا کنن که آقا جان تو از اين خوشت مياد ، من از اون ! همه هم طبيعي هستيم! ولي نخير پدر من از اين خبرها نيست ! براي قابل فهم شدن اون ، به اعتقاد من فتيش رو بايد به دو دسته تقسيم کرد. «درجه سَبُک فتيش» و «درجه سنگين فتیش».
اما در هر دو مورد يک قانون کاملاً واضحه که مرز فتيش رو از افراطي گرايي رواني جدا ميکنه…
اينکه در سکس هر کاري با توافق دو نفر مجاز ميباشد به شرطي که اين کار باعث ضربه روحي و جسمي به فرد نگردد و اين کار از خود سکس لذتبخشتر نباشد.
در مورد درجه سبک فتيش ميشه گفت در واقع کارهاي غير رايجي هستند و نه غير عادي!
مثلاٌ بوسيدن پاهاي زنان.
نورونهاي عصبي و حسي احساسي زنان برخلاف مردان در تمام سطح بدن آنها پخش شدهاند و در نتيجه مي توان از تمام ظرفيت احساسي زن استفاده کرد.
پاهاي زن عضو زيبايي از بدن وي ميباشد که در طول رابطه خيلي مورد کم لطفي قرار ميگيرد در حالي که بوسيدن و ماساژ آنها به زن آرامش خاصي ميدهد.
البته بعضي زن ها از اين کار احساس ناراحتي مي کنند و آن هم به اين خاطر که فرصت نداشته اند پاهايشان تميز کنند و يا از اين کار خجالت ميکشند.
و يا حتي فکر مي کنند اين کار از مردانگي ميکاهد و مسائل اين چنين.
اما به هر جهت همانطور که ميبينيد تمام اين مراحل در راستاي آرام کردن و مهيا کردن زن ميباشد و هرگز آسيب رواني يا جسمي به کسي وارد نمي آيد و اينکار جايگزين سکس نميشود.
در نتيجه تمام اين هجوياني که به عنوان فوت فتيش يا نظاير اينها ميبينيد تنها از بيماري رواني فرد و مازوخيسم يا ساديسم فرد ناشي ميگردد.
یکی از مراجعان بنده با آب و تاب توضیح میداد که چگونه با دستهاي بسته و در حال شلاق خوردن ته کفش مثلاٌ فلاني رو ليس ميزنه! اين مسائل اصلاٌ ديگه جزو سکس نيست و اصلاٌ رابطه تلقي نميشه.
واقعاٌ خواهشم اينه که در صورت ديدن اين چنين افراد بيماري اين مورد رو براي خودتون ياد آوري کنين که اين صحبتها صرفاٌ از حسرتهاي جنسي و مسائل و عقدههاي ناشي از اون حاصل مي شود .
اعتقاد شخصي من در اين زمينه بر پايه حسرتهاي جنسي ميباشد.
به نظر من افراد به دليل عدم دستيابي جنسي و شکستهاي ارتباطي و جذابيتي (يا حتي امکان دسترسي جنسي اما عدم اقناع صحيح) از سکس انتظاراتي رو پيدا ميکنند که بر پايه حقيقت نيست .
در اين مرحله افراد در اثر فشار دچار يک خود تخريبي ميگردند که در راستاي مسائل اينگونه نمود مي کنه و افراد چنين برخوردهايي با اونها را ترجيح ميدهند.
در واقع آنها از اين رفتار لذت نميبرند بلکه در واقع از خود به خاطر مسائل ياد شده انتقام ميگيرند! ولي در کل اين اتفاقات تا حدي هم بزرگ نمایيِ بيخود ميباشد.
به اعتقاد من همه اين حسرت ها قابل درمان ميباشد ولي اينکه بخواهيم با اين حسرت ها زندگي کنيم و خود را سالم بخوانيم چيز عقلاني نيست!
يک چنين ارتباطاتي را حتي اگر اينها را در غالب بازي هاي جنسي نيز عنوان ميکردند باز قابل توجيه بود ولي در حقيقت هيچ زن سالم العقلي از همسرش انتظار رفتار يک سگ را در خانه ندارد!
اين حرکات چيزي نيست که حتي خودمحورترين زن نيز آن را خواهان باشد…
در مورد درجه سنگين فتيش هم که ديگه فکر نميکنم با توضيحات بالا چيز ديگه اي لازم باشه.
اينکه (معذرت مي خوام) مدفوع به صورت زن بمالن و يا با کتک زدن و يا خوردن يا همخوابي با حیوانات و نظاير اينها که خودتون بارها عکسهاي اون رو در حداقل اينترنت ديدين سکس رو تفسير کنن چيزيه که اصل ياد شده بالا رو مخدوش ميکنه و مرز بين بيماري و رابطه رو مشخص ميکنه…
در اين زمينه خود تخريبي ياد شده تا جايي پيش ميرود که ديگر اين مسئله حتي حالت انتقام (از خود و يا ديگران) هم مي تواند بخود بگيرد. اما چيز ديگري اين وسط قابل توضيح است؛ آن هم اينکه همواره در قالب داستان و تصوير چيزهاي دروغين زيادي رخ خواهد داد.
اين رفتار حتي در رواني ترين آدم ها هم باز به اين صورت نيست که خود را در برابر عموم نمايان کند!
افراد همواره اين احساسات را پنهان مي کنند .
هيچ آدم عاقلي هم خودش رو در اختيار تخليه يک رواني قرار نخواهد داد…
گستردگي اين موارد تنها توسط هنرپيشه هاي جنسي و فيلم هاي پورن صورت ميگيرد. که اين افراد هم خارج از مسائل مادي و حرفهاي کاري به اتفاقاتي که اين اعمال در روان افراد ديگر ميگذارد ندارند.
آن ها هم بيماران رواني نيستند و تنها خوب قادرند نقش خود را به طوري بازي کنند که فرد را پاي تصوير ميخکوب نمايند.
اين دري وري هايي که ممکن است به چشمتان بخورد مبني بر اينکه اين رفتار شناخته شده و قابل تائيد است به هيچ عنوان صحت ندارد و تمامي اينها دست آويز کمپانيهاي جنسي است که مخاطبان خود را از ميان افرادي انتخاب ميکنند که خود به دلايل ياد شده بالا در مرز بيماري يا سير ميکنند و يا به درون آن افتادهاند…»
(فرّخ)
اطلاعات عالی. مرسی از اسکلت حشری…
یعنی فتیش و مازوخیسم و سادیسم من قاطی شده. ولی هر چی هست خیلی خیلی خیلی خیلی لذت میبرم، لذت جسمی و روحی همزمان و خیلی شدید ?
۲۰ سالمه. پسر هستم. باتم. سکس هارد - وحشی و خشن فتیش میکنم با دو نفر تاپ همزمان.
میتونین موقع سکس بیضه هام رو ضربه بزنین و فشارشون بدین. آروم ناخون بکشین یا فحش بدین و لب بگیرین. سکس 3 نفره فقط انجام میدم ( فقط هشتگرد و فقط توی ماشین - مکان ندارم و هیچ جای دیگه هم نمیرم - فقط توی ماشین )
پول کمی هم میگیرم.