تا به حال فکر کردهاید که سکس برای دیگران به خصوص خانمها چه احساسی دارد؟ ما با 21 زن (از جمله برخی افراد غیر باینری-یعنی افرادی که خود را خارج از جنسیت مرد و زن میدانند) در مورد احساس آنها نسبت به سکس صحبت کردیم. تجربیات آنها نشان میدهد که واقعاً حالت طبیعی و نرمال وجود ندارد و هر کسی رویکرد و تجربه خاص خود را در مورد رابطه جنسی و ارگاسم دارد. با وجود اینکه که همه منحصر به فرد هستند، اگر تا به حال فکر کردهاید “آیا من تنها کسی هستم که فلان احساس را دارم؟”، پاسخ احتمالا خیر است!
“سکس با یه آدم کار بلد و اونم وقتی که خیلی تحریک شده باشم تو لحظات اول لمس کردن یا دخول مثل این میمونه که کل بدنم رو برق گرفته. حتی ضربان قلبم رو اون پایین حس میکنم. موهای تنم سیخ میشه، ستون فقراتم گزگز میکنه و احساس گرما و آرامش بهم دست میده. از طرف دیگه، اگه حشری یا خیس نباشم، سکس میتونه ناخوشایند و دردناک باشه… .”
“تازگیا احساس میکنم که سکس یه تجربه آسیب پذیر و اتفاقیه که بیشتر مواقع برام رضایت بخش نیس. اخیرا، برام سخت شده که با اشتیاق بخوام ادامه بدم و به طور کامل تسلیم بشم. قطعا در حال حاضر، سکس برام روی کاغذ راحتتره تا انجام دادنش.”
“با سکس احساس میکنم که با خودم یکی میشم؛ انگار تمام وجودم که همش مال خودمه و معمولاً هیچ ارتباطی با هم ندارن، ناگهان به هم متصل میشن و یه سری ارتباطهای دیوانهوار جدید شکل میگیره که فقط توی سکس وجود داره.”
“مثلاً، وقتی نوک سینههام رو میمکه، یه حس انفجاری توی همون نوک سینههام حس میکنم که صد البته منطقی به نظر میرسه، ولی همزمان همون حس رو دقیقاً توی کصم، توی کونم، توی دستام، توی انگشتای پام و یه عالمه جا که معمولاً هیچوقت شبیه سینههام احساس نمیشن، حس میکنم.”
“یا وقتی نقطه Gام رو مداوم تحریک میکنه، انگار کل ناحیه بین کص و گلوم ناگهان به هم وصل میشن یا یکپارچه شدن. انگار شهوت، کل بدن و ذهنم رو توی اون فضا به هم وصل میکنه، انگار فشار ریتمیک اونجا، وحدتی ایجاد میکنه و کل وجودم با اون لمس تحریک میشه، تو اون فضا متمرکز میشه و همزمان یه طیف وسیع از احساسات رو تجربه میکنم؛ از شهوت و لذت تا درماندگی و ترس تا هیجان، شادی و مهربونی، یا حتی یه ارتباط تقریباً روحی و معنوی.”
“تو یه روز خوب، سکس مثل یه راه برای احساس کردن احساسات طرف مقابله. اما تو یه روز بد، سکس انگار گوشزد میکنه که فقط خودم میتونم واقعاً بفهمم که بودن توی این بدن چه حسی داره.”
“رابطه جنسی مثل اینه که یکی داره قلقلکت میده، اما خیلی بهتر و اصلا دلت نمیخواد که تموم بشه.”
رابطه جنسی با یه نفر دیگه، مخصوصا اگه لزبین باشه، مثل اینه که دو بدن (یا بیشتر) یکی بشن که اینجوری، لذت من لذت اون میشه و لذت اون لذت من. همه سکسهای من اینطوری نیستن، ولی این حس نشونهی نوع رابطهایه که همیشه دنبالشم. وقتی سکس دارم، تو بدنم هم احساس آسیب پذیری میکنم، هم احساس امنیت، پس اینکه بتونم این حس رو با هر کسی تجربه کنم، حتی اگه یه برخورد اتفاقی باشه، برام خیلی خاصه. عاشق این احساسم که ارگاسم داشته باشم، اما این بیشتر از یه لذت فیزیکیه؛ اینکه چطور یه نفر دیگه میتونه اون نوع لذت رو بهم بده و چطور من میتونم اون لذت رو بارها و بارها تو یه رابطه بهش بدم. درسته که ارگاسمها زودگذرن، اما سکس برای من اینجوری نیست بلکه یه تجربهی روحانی و معنویه که میری تو بدن یه آدم دیگه و ذره ذره اون بدن رو کشف میکنی، ریزهکاریهایی که تحریکش میکنه رو یاد میگیری و چیزایی که اونا با لمسشون تو رو تحریک میکنن رو یاد میگیری. فکر میکنم میتونه یه حس خیلی جادویی باشه."
“بدن من انواع ارگاسمها رو تجربه میکنه، از آرامشهای فیزیکی کوچیک گرفته تا اوجهای زمین لرزان. با دومی، انگار نیروهای طبیعت تو وجود من جمع شدن، احساسی مثل زلزله و سونامی بعدش. من معمولا با یک اسباببازی که چوچولم رو حین اینکه پارتنرم منو انگشت میکنه، تحریک میکنه به اوج لذت میرسم. همچنین وقتی پارتنرم ترکیب دخول واژینال و اورال سکس رو برام انجام میده، به ارگاسمی مشابه با قبلی میرسم. این لذت خالصه!”
“راستش رو بگم، ارگاسم یه جور گیجی خوشاینده. من معمولا از ناشناختهها و اتفاقات غیرمنتظره متنفرم، اما وقتی بدنم نمیدونه باید چیکار کنه یا چطور واکنش نشون بده، چون همه جوره احساس رو تجربه میکنه، تو این عدم قطعیت لذت زیادی وجود داره. آیا بدن من عقب میکشه، میلرزه، یه خورده آبم میاد یا اسکوئیرت میکنم و یا حتی همه اینا با هم؟ در نهایت همه شگفتزده و خوشحال میشن.”
بدون شک، بهترین ارگاسمی که تجربه کردم از طریق دخول و تحریک کلیتوریس با یه ویبراتور بود. پارتنرم، ویبراتور Lelo Sona Cruise رو به من هدیه داد و این واقعا همه چیز رو عوض کرد. انجام هر دوی این کارها با هم باعث شد احساس گرما، پُری و معلق بودن در هوا داشته باشم. وقتی به ارگاسم میرسم، کل بدنم، از نوک پا تا فرق سرم، اون رو حس میکنم. شکمم سفت میشه و بعد رها میکنه (فکر میکنم این همون جاییه که شروع به ناله میکنم)، و گاهی پاهام میلرزه. اغلب اوقات خودم رو در حال تکرار این جمله تو ذهنم پیدا میکنم که با موج حرکت کن، با موج حرکت کن، بذار کامل بشه و این باعث میشه روی کاری که انجام میدم تمرکز کنم."
«سکس برای من مثل اینه که به خودم برمیگردم. مخصوصا حالا که با کسی که دوستش دارم انجامش میدم. وقتی بهش نگاه میکنم و اونم به من نگاه میکنه، انگار دوباره میتونم نفس بکشم. چقدر خجالتآوره؛ ببخشید، ولی باور کنین درسته! شدت احساسات هنوز کمی منو میترسونه، اون آسیبپذیریای که لازمه، نقطه قوت من نیست. اما سکس برام مثل یه ارتباطه، مثل یه مکالمهی بدون کلام، جایی که اگه به اندازه کافی با دقت گوش بدی، حرفهایی بیشتری از چیزی که گفته میشه، میشنوی. سکس لذتبخشه. تبدیل به چیزی شده که به خاطرش لحظه شماری میکنم، چیزی که براش دلتنگ میشم، به جای اینکه چیزی باشه که ازش وحشت داشته باشم و همه این حرفها از کسیه که قبلا به ندرت از سکس لذت میبرد. واقعا کی فکرشو میکرد؟»
“طنين صداها با ضربآهنگهای مختلف، یکنواختی روز را به آرامشی دلپذیر میکشاند، احساسات متمرکز، پرتاب شده و به بیرون نفوذ میکنند…وعده ای از دوپامین، درست آن طرف قله.”
"تغییر زوایا با افزایش سن، مچها و ساعدها را به بقایای زخمی ماجراجوییها و اتفاقات ناخوشایند زندگی تبدیل میکند. سوار بر ریتم تمایلات چوچولم، ذهنم صحنهها را ورق میزند، هر کدام یک تب برچسبگذاریشده از تاریخچهی پورن [مرورگر] است، در حالی که جریان الکتریسیته [در بدنم] سوار بر ترکیبی رنگارنگ از احساساتی میشود که با هم برخورد میکنند. دارم میلرزم، دارم میگویم “خدایا، آرررره.” روح در ارگاسم حضور دارد. اینگونه بود که پی بردم، خدا واقعا وجود دارد.»
“تو لحظات خودمونی، کل بدنم سوزن سوزن میشه. وقتی خیلی شدید میشه، ذهنم تقریبا خالی میکنه چون دارم بیش از حد روی احساسات تمرکز میکنم. عاشق اینم که تو سکس تانتریک (tantric sex) و معاشقه غوطهور بشم چون همه چیز رو نسبت به اینکه فقط سر اصل مطلب بریم، جذابتر و پرشورتر میکنه. هر چیزی، از بوسه گرفته تا کشیدن انگشت روی کل کمرم، باعث میشه موقع سکس، بدنم بلرزه. مثل یه تجربه فراطبیعیه که بدنتون به لمس یا بوسه کسی واکنش نشون میده و نهایتا به ارگاسم ختم میشه. انگار وقتی به ارگاسم میرسی، برای یه لحظه به طور کامل از کیهان آگاه میشی تا اینکه تموم میشه. بعدش بدن فقط میلرزه و به این واقعیت برمیگرده.”
“ارگاسم بهم حس شناور شدن به همراه مور مور شدن روی پوست رو میده و احساس میکنم نورهای درخشانی در سراسر بدنم شکوفه میزنن. اینکه رابطه جنسی برای من چطور باشه، تا حد زیادی به موقعیت و فرد بستگی داره. میتونه یه تبادل پرانرژی با زمینههای جادویی باشه یا فقط یه فعالیت فیزیکی باشه که راهی لذتبخش برای گذروندن وقته.”
“سکس برای من مثل یه رویداد معنویه. این به اندازه پرستش با شریک زندگیام به من نزدیکه. من فقط از طریق اورال سکس و به ویژه انگشت کردن میتونم به ارگاسم برسم. فکر اینکه پارتنرم منو کشف کنه و از طعم و بوی من لذت ببره، منو به مرز جنون میرسونه. وقتی اونم همین حس رو داره، ارگاسممون انگار باعث میشه روحهامون در هم تنیده بشه و برای لحظهای، یکی بشن.”
از نظر فیزیکی، انگار کل بدنم رو با لیفهای گرم و نرم، نوازش میدن. نمیدونم منطقی هست یا نه، اما مثل اینه که سردته و یکی تو رو با یه پتوی داغ میپوشونه…دقیقا همونجوریه، ولی به جای سرما، حس لذتبخش آب رو بهش اضافه کن… البته ما اصلا زیر دوش نبودیم…ولی خب، چرا، یه بار زیر دوش بودیم… !"
معمولا وقتی از ویبراتور استفاده میکنم و نزدیک به اوج لذتم، یه حس خاصی بهم دست میده. انگار بدنم قفل میکنه و بعدش یه حس رهایی خیلی قوی رو تجربه میکنم. یه جور شوکه شدن لذتبخشه. بعدش یه غم لحظهای سراغم میاد و بعدش دوباره حالم خوب میشه. کلش فقط ده ثانیه طول میکشه، ولی خیلی شدیده. قبلا میخواستم این حس رو توصیف کنم ولی نمیتونستم. الان اگه بخوام بگم چه حسی داره، باید بگم مثل همون لحظهایه که میفهمی قراره عطسه کنی و قلقلكت میاد."
“برای من، شدیدترین ارگاسمهایی که تجربه کردم با سکس واژینال شروع شده و با سکس مقعدی به پایان میرسه. همه ارگاسمها، شدتهای مختلفی دارن و هرچه مدت زمان تحریک بیشتر بشه، ارگاسم قویتر و طولانیتری رو تجریه میکنین. بنابراین، بعضی وقتا بعد از سکس واژینال، یه کم تحریک اضافی برای رسیدن به اوج لذت نیازه. سکس مقعدی، دقیقا همین کار رو میکنه که باعث میشه دخول رو با حس متفاوتتری تجربه کنین- البته ممکنه با کمی درد و تحریک پایانههای عصبی مختلف همراه باشه. من اوایل سکس با چوچولم خیلی ور نمیرم تا حساسیت خودش رو از دست بده و بعد از اینکه پارتنرم، کیرش رو وارد کونم کرد، خودم رو میمالم. این برای من، فرمول یک ارگاسم فوق شدیده. قطعا از یه سکس سریع بیشتر طول میکشه ولی وقتی تو مودش باشی، ارزشش رو داره.”
“درباره اورال سکس، من در واقع تا همین اواخر به خودم میگفتم که ازش خوشم نمیاد. اون پایین یه مروارید حساس خیلی ظریف دارم و اگه یه ذره اشتباه بشه، میتونه خیلی دردناک و غیرقابل تحمل بشه و حتی اصلا حس لذت بهم نده. انگار زبون به راحتی میتونه مثل زبون زبر و وحشتناک گربه عمل کنه و من فقط میخوام زبون تو کار نباشه! نمیتونم تحمل کنم که به چوچولم به طور مستقیم دست بزنن چون خیلی دردناکه. اما میدونم که از تحریک کلیتوریس بدم نمیاد چون وقتی خودم رو تحریک میکنم مشکلی نیست، پس واضحاً افرادی که این کار رو انجام میدن، منو به روش درست تحریک نمیکنن. البته این در مورد همه مردان و زنانی که باهاشون سکس داشتم صدق میکنه، هرچند برای زنانی که باهاشون رابطه داشتم، بیشتر یه رابطه یک شبه مستانه بوده و وقت کافی برای صحبت درباره احساسات نداشتیم.
استفاده از strap-on (دیلدوهایی که خانما با ی چیز مثل کمربند به کمرشون میبندن و با طرف مقابل سکس میکنن) کاریه که اخیرا انجامش میدم و تازگی و پویایی خاصی به سکسمون داده و با اون میتونم به پارتنرم لذت متفاوتتری بدم. در این روش خودم لذتی نمیبرم و همه چیز جنبه روانی داره، لذت من بخاطر لذت بردن پارتنرمه و این خیلی جالبه، هرچند که فشار روحی زیادی هم به همراه داره. چون خودم حس خاصی ندارم، نمیتونم بفهمم که اذیتش میکنم یا نه، یا اینکه ارتباط فیزیکی برقرار شده یا نه و اینکه اون چه حسی داره، پس مجبورم تو این حالت باهاش ارتباط کلامی زیادی بگیرم.”
“وقتی با کسی هستین که هیچ دلهره و شرمی از وجودش احساس نمیکنین و اون میخواد از اسباببازیهای سکسی استفاده کنه، این همه چیز رو تغییر میده. این کار، سطح کاملاً جدیدی از شدت رسیدن به اوج لذت رو برای شما ایجاد میکنه. باعث میشه پارتنرتون کنترل جدیدی روی ارگاسم شما پیدا کنه و یه نوع ارتباط عمیقتری که انتظارش رو نداشتم، برقرار میکنه. دلیلی که قبلاً طرفدار این اسباببازیا نبودم این بود که اون احساساتی رو که میخواستم، بهم نمیدادن و همیشه برام بیش از اندازه غیرواقعی جلوه میداد. اما با گذشت زمان، متوجه شدم که وقتی کسی که به لذت شما اهمیت میده و وقت میذاره تا بفهمه چه چیزی باعث ارگاسم شما میشه، همه چیز متفاوت شد. این کار باعث شد که اون اسباببازی، مهیجتر، واقعیتر و مشهودتر باشه نسبت به بدنت. به عبارت دیگه ارگاسم، قویتر شد چون پارتنرت داره اونو کنترل میکنه.”
“هنگامی که به اوج لذت جنسی میرسم، احساس میکنم جریانی از برق در سراسر بدنم جاری میشه. این حس به آرامی شروع میشه، با انباشته شدن احساساتی که باعث میشه پاهام بلرزه، سپس عضلات شکمم سفت میشن و به طور غریزی دوست دارم خودم رو عقب بکشم؛ اما در عین حال، میخوام بیشتر داخلش غرق بشم. هر چی عمیقتر میشه، حواس من بیشتر تقویت میشه. همه چیو احساس میکنم، ملحفههای زیرم، هوایی که وارد ریههام میشه، گرفتگی ناخواسته پای چپم، قوس کمرم و دندونهام روی لبم. حتی گاهی اوقات، احساس میکنم از بدنم دارم خارج میشم؛ انگار که تو دنیای خود نیستم. تقریباً میتونم خودم رو از بالا ببینم که نشون دهنده اینه که تسلیم و آسیب پذیر در مقابل ارگاسم میشم. انگار به دو بخش تقسیم شدم، یه بخشم از لحاظ جسمی لذت میبره و بخش دیگه از وضوح ذهنی. بعد از اینکه سکس یا بازی با ویبراتور تموم شد، خود ارگاسم از بین نمیره و با هر نفس، به تدریج بدن منو ترک میکنه. ماهیچههام شل میشن، بدنم میلرزه، چشمام خیره میشه و قبل از اینکه بفهمم، دوباره به یک کل واحد تبدیل میشم و بهترین خوابی رو که یک زن میتونه داشته باشه، تجربه میکنم.”
هنگامی که به اوج لذت میرسم، نمیدونم تا چه زمانی میتونم خودم رو کنترل کنم. صداهایی که میتونم از خودم در بیارم، غیرقابل توصیف هستن و گرمایی رو احساس میکنم که فقط زبون یکی دیگه میتونه این حس رو بهم بده. در چنین لحظاتی آرزو میکنم کاش میتونستم تو لحظات دیگه زندگیم به همچین آگاهی از بدنم دسترسی داشته باشم. گاهی اوقات سکس، به من این توانایی رو میده که حواس خودم رو تو سراسر بدنم به گردش دربیارم. انگار انرژی خاصی در سراسر بدنم جریان پیدا میکنه و تموم قسمتهای مختلف اونو به هم متصل میکنه. به این فکر میکنم که چطوری دندونایی که روی گوشم میرن، جرقهای تو رونهام میزنن یا فشردن نوک سینهام باعث میشه انگشتای پام پیچ بخورد و درنهایت چطوری تموم بدنم به هم متصل میشه."
درود دوستان. امیدوارم حال دلتون خوب باشه!
امیدوارم مقاله بالا مورد توجهتون قرار گرفته باشه. خانما شما هم از تجربیات خودتون در مورد سکس و ارگاسم بهمون بگین. آقایون هم از پارتنرتون در همین باره بگین که آیا تجربه مشابهی داشتن یا نه.
ممنونم که با لایک و کامنتهاتون از مطالبی که قرار میدم، حمایت میکنین.
دوستدار همهتون ARM7997
با سلام اگه در حین ترجمه از دیکشنری تخصصی هم استفاده بفرمایین عالی میشه بعضی عبارتها نباید ترجمه تحت الفظی داشته باشند … 😌🙏😊
↩ Shab.n1
درود. میشه بفرمایین کدوم کلمات بودن که تو متنای بعدی رعایت کنم؟
ممنونم
↩ arm7997
سلام خانم گلی تو تاپیک قبلی من دیدم بعضی کلمات در حوزه روانشناسی با ترجمه معمولی متفاوته… البته ابدا قصد جسارت ندارم و بابت زحمتی که کشیدی تشکر میکنم… ترجمه کردن یه هنر سخت ولی شیرینه 😊😊😊🙏🙏🙏
↩ Golestan609
سلام و درود
اگه مطلب مفیدی دربارش پیدا کنم در آینده حتما قرار میدم 🙏