بدشانسی مترو

1402/05/19

یه روز عادی که می‌خواستم با مترو برم بیرون بود و خب عین خیلی وقتای دیگه وقتی قسمت زنونه شلوغ می‌شد بعضیارو می‌فرستادن تو قسمت مردونه ، قطار خیلی تکون می‌خورد و درست نمی‌شد وایساد و توی اون شلوغی فقط یه جارو پیدا کردم که بتونم میله ی بالای قطارو بگیرم.
رفتم و اونجا وایسادم ولی خب خیلی معذب بودم چون نزدیک ترین زن باهام یه واگون فاصله داشت ، رو به روم صندلی بود و چندتا مرد ۲۲ تا ۳۰ سال اونجا نشسته بودن .
خیلی مترو شلوغ بود و هر نفر یا بهتره بگم هر مرد کمتر از نیم متر باهام فاصله داشتن و وقتی قطار تکون می‌خورد می‌خوردیم به هم یا بعضی جاها چسبیده به هم می‌موندیم.
برعکس همیشه که لباسم تا بالای زانوم بود لباس کوتاه تری پوشیده بودم ، یه آستین بلند و یه شلوار مشکی کشی و جذب و لباسم فقط تا روی باسنم بود ، چون کلا باسن خیلی بزرگی دارم اصلا راحت نیستم با لباس کوتاه.
داشتم همین‌طوری با خودن فکر می‌کردم که “چقدر بد شانسم که یه روز لباس کوتاه پوشیدم و همون روز افتادم توی قسمت مردونه مترو و حتی انقدر معذبم که نمی‌تونم نگاه کنم چند تا مرد هیز بهم خیره شدن” که یهویی حس کردم پشت سریم داره با پشت دستش باسنمو لمس می‌کنه.
استرس گرفتم و با خودم فکر کردم شاید اینطوری نیست چون هم مترو شلوغه هم طرف دستش فقط خورده بهم و کار خاصی نکرده و چیزی نگفتم و کاری نکردم ولی دیدم که همون طوری داره پشت دستشو میکشه روی باسنم.
بدون اینکه برگردم دستمو گذاشتم اونجایی که لمسم میکرد و مقداری دستشو هل دادم و وقتی دیدم دستشو برداشت منم دستمو برداشتم.
چند ثانیه گذشت و اون بی هوا با کف دستش محکم باسنمو گرفت تو دستشو فشار داد.
خیلی محکم دستشو گرفتم و هل دادم و با استرس محکم تر از دفعه قبل وایسادم.
و اون بجای تموم کردن بیشتر ادامه داد ، خیلی ناگهانی با یه دستش سینمو گرفت و یه دستشو برد لای پام و مالیدشون ، من سریع دستمو از میله ول کردم و دوتا دستاشو پس زدم و خواستم از اونجا برم که با تکون خوردن قطار ، پشت به اون آدم منحرف و روی کسایی که روی صندلی بودن افتادم.
خواستم معذرت خواهی کنم که دیدم یکی از دستام روی کیر یکیشونه ، قبل از اینکه بلند شم متوجه شدم هر دو نفر دستمو گرفتن و تمام کسایی که روی صندلی بودن داشتن با لذت اینکه اون مرد منو می‌مالید و نگاه می‌کردن. سعی کردم دستو بکشم ولی زورشون بیشتر از من بود و داشتن همونطور در حالی که طرف اون مرد داگی شدم نگهم می‌داشتن ، تو همون موقع اون مرد دوتا پاشو لای پاهام باز کرد و دستشو کرد تو شلوارم ، و همون موقع در حالی که تقلای فرار می‌کردم کیر مردی که منو گرفته بود زیر دستم راست شد. در همین حال دست اون مرد از توی شلوارم با شست سوراخ کونمو لمس کرد و پایینتر دستشو به کصم رسوند و شروع کرد مالیدنش. مرد جلویی که راست کرده بود زیپ شلوارشو باز کرد و کیر راست شدشو در آورد و دستمو روش گذاشت و نگه داشت. دیگه بیشتر نمیتونستم تحمل کنم و بعد کلی تقلا اون دو نفر بلند شدن و با نفر پشتی منو بلند کردن و بین خودشو قفل کردن. به طرف مردی که اون مدت پشتم بود برگشتم و قبل اینکه کاری کنم دو تا دستامو با یه دستش گرفت و روی میله بالا قفل کرد ، از چیزی که فکر می‌کردم جوون تر بود ولی هیکل قوی و زمختی داشت ، پشتیم شلوارمو کشید پایین و توی شرتم شروع کرد انگشت کردن کصم و نفر راستی از زیر لباسم دستشو برد توی سوتینم و در حالی که نیپل ام بین انگشتاش بود شروع کرد به فشار دادن و بازی کردن با سینم ، کسی که دستامو گرفته بود با دوتا دستاش دستامو گرفتو منو طرف خودش کشید به فرد راستی گفت یکی از دستامو بگیره و اونم بیخیال سینه ام شد و دوتا دستامو طرف کمرش نگه داشتن ، در حالی که صورتم مستقیم طرف کیر طرف جلویی بود و پشتیم بهترین حالت از کونمو داشت ، منم با شرایطی که توش بودن خیس شدم ، نفر پشتی که تموم مدت کیرش بیرون و راست بود کیرشو لای رونام و چسبیده به قسمت خیس شرتم گذاشت و شروع کرد مالیدنش بهم و عقب جلو کردنش ، منم کامل منقبض شدمو رونامو جمع کردم و کیرش از روی شرت کاملا لای کصم رفت. جلویی ام زیپ شلوارشو کشید پایینو کیرشو مالید به لبم که براش ساک بزنم ، منم که دهنمو بسته نگه داشته بودم ، دماغمو گرفت تا مجبور بشم برای نفس کشیدن دهنمو باز کنم ، بعد چند ثانیه که نفسمو حبس کرده بودم با مالش کصم حساس شدم و با دهنم نفس عمیق کشیدم و قبل بازدم ، اون کیر توی دهنم رفت ، برای اینکه نفس بکشم کیرشو توی ابتدای دهنم نگه داشتم و زبونم همچنان زیر کیرش تکون میخورد که یهو سرمو گرفت و توی کیرش هل داد و دهنم باهاش پر شد من سعی میکردم سرمو بکشم عقب و اونم با همین ریتم سرمو عقب و جلو می‌کرد ، بغلی ام کیرشو درآورد و شروع کرد به مالیدنش ، پشتی که لای پام ارضا شد و آبشو رو زمین ریخت جاشو با بغلی عوض کرد ، نمیدونم چیشد که این انتخابو کرد ولی شرتمو پایین کشید و شروع کرد با آبم سوراخ کونمو نرم و باز کردن ، جلویی کیرشو از دهنم بیرون کشید و درحالی که نفس نفس می‌زدم اومد پایین تر و خیلی عمیق ازم لب گرفت و لبمو خورد و نفر پشتی که کیرشو راست کرده بود کاندوم زد و کیرشو روی سوراخ کونم می‌مالید و فشار می‌داد ، منم که هیچی نخورده بودم و ضعف کرده بودم می‌دونستم نمیتونم اون دردو تحمل کنم شروع کردم به شدید تقلا کردن ، جلویی ام که دید اینطوره دوباره بلند شد و کیرشو تا ته کرد تو دهنم ، پشتی که دید نمیتونه کیرشو تو کونم جا کنه دو انگشته سعی کرد سوراخمو باز کنه و بعد چند دقیقه جواب داد و منم که بعد اون همه مدت بدنم سست شده بود نتونستم مقاومتی کنم ، سر کیرشو توی سوراخم فرو کرد و من در حالی که منقبض شده بودم به کمر نفر جلویی چنگ می‌زدم ، نفر پشتی با یه حرکت وحشیانه کیرشو تا ته تو کونم فرو برد و خم شد و در گوشم با یه لحن خاصو محکمی گفت:(داری با کونت کیرمو می‌خوری ، انقد دوسش داری جنده کوچولو؟)
با حرفش همه بدنم داغ کرد و در حالی که از پشت منو میکرد و با سینه هام بازی می‌کرد کمرم به جلو خم شد و بهترین پوزیشن بهش داد ، در حالی که تلمبه ها وحشی و تند میشد جلویی هم با همین ریتم سریع تر کیرشو تو دهنم عقب و جلو میکرد و آخرش با هم دیگه ارضا شدن ، کاندوم پشتی پاره شد و آبشو ریخت تو کونم و جلویی هم همه ی آبشو تو گلوم ریخت. دو نفر جلویی ول کردن و رفتن و من در حالی که با همون حالت داگی رو زمین بودم و سرفه می‌کردم متوجه فرد پشتم شدم ، اون بعد اینکه کاندومو در آورد و تو یه دستمال توی کیفش گذاشت و کیرشو سر جای اصلیش برگردوند از زیر سینه گرفتم و صافم کرد و شرت و شلوارمو بالا کشید ، و در حالی که با شوک به زمین نگاه میکردم در گوشم گفت:( چه حسی داری؟ به دور و ورت نگاه کن ، اینکه این همه آدم داشتن با نگاه کردن به گاییده شدنت جق می‌زدن تحریکت می‌کنه؟)
با دوتا دستاش سینه هامو از پشت فشار داد و گردنمو لیس و مک زد و با صدای مترو همزمان با من توی ایستگاه پیاده شد.

(دوستان این یک داستان خیالی بود_فعلا خداحافظ)


نوشته: Produ


👍 7
👎 26
46601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

941643
2023-08-11 00:02:19 +0330 +0330

😁

0 ❤️

941653
2023-08-11 00:47:54 +0330 +0330

کص مادرد

2 ❤️

941658
2023-08-11 01:00:09 +0330 +0330

نخوندم 😎 😂

0 ❤️

941661
2023-08-11 01:10:03 +0330 +0330

کصت تو دهن همسایمون

0 ❤️

941670
2023-08-11 01:39:39 +0330 +0330

من هم چند مورد ترجمه اینطوری توی بی آر تی و مترو دارم. البته به همچین جایی ختم نشد 😁

0 ❤️

941684
2023-08-11 02:34:16 +0330 +0330

کم تر سوپر ببین بیشتر کتاب بخون

2 ❤️

941685
2023-08-11 02:37:08 +0330 +0330

این پورنی که تو درست کردی تو خود ژاپن قفله تخیلات تا چه حد آخه

2 ❤️

941693
2023-08-11 03:36:33 +0330 +0330

تا اونجا که گفتی سینه مو گرفت خوندم. خداییش کاری ندارم حیف وقتی که میزاریم بیام اینجا داستان بخونیم، چندسال پیش چهارتا داستان درست درمون میخوندیم کیف میکردیم، الان همش یه مشت کونی ابنه ای اینجا ازفانتزی جنده بودن وزن بودنشون کسشعر میگن… همشونو گاییدم…

0 ❤️

941717
2023-08-11 08:14:30 +0330 +0330

جق نزن بت نمیسازه

0 ❤️

941725
2023-08-11 08:47:54 +0330 +0330

دو خط خوندم فهمیدم نویسنده کونی عقده ایه نخوندم

0 ❤️

941727
2023-08-11 08:52:53 +0330 +0330

همون چند خط اول را بخونی متوجه میشی که از فانتزی و خیالی هم گذشته . در هر صورت شاد و سلامت باشین .

0 ❤️

941728
2023-08-11 08:54:52 +0330 +0330

کس مادرت دروغگو

0 ❤️

941745
2023-08-11 11:40:22 +0330 +0330

خدایی باید کارگردان پورن بشی 😀

0 ❤️

941802
2023-08-11 23:57:54 +0330 +0330

کس ن ن ت
نمیگفتی هم تابلو بود که کس شعری بیش نیست از یک جقی

0 ❤️