پسر خوشگل دانشجو

1402/12/12

سلام . اسمم رضاست و ۳۴ سالمه. قد تقریبا ۱۸۰ و وزنم ۸۵ و موهام جوگندمی (بیشتر سفید) و دو طرفه هستم. دوس دارم با مفعولهای سفید و جمع و جور و یا فاعلهای درشت اندام سکس کنم. خودم گندمی هستم و کیرم بزرگ نیست . شاید حدود ۱۳ یا ۱۴ سانت ولی کلفتیش بدک نیست.یه روز که خیلی احساس نیاز به سکس داشتم رفتم پارک دانشجو. یه نیم ساعت روی صندلی‌های مختلفی نشستم ولی آدم درست و حسابی پیدا نکردم. بلند شدم و رفتم سمت استخر پارک که معمولا دورو برش آدما میشینن. داشتم دور استخر قدم میزدم که چشمم به یه پسر بسیار زیبا و قشنگ افتاد که روی یکی از صندلی‌های دور استخر نشسته بود و داشت اینور و اونورو نگاه می‌کرد. مشخصاتش شبیه مفعولهای مورد علاقه من بود.یه جوون که کنارش یه کوله پشتی هم بود. در حین قدم زدنم به منم نگاه کرد. دوباره جای دیگه رو نگاه کرد و سریع دوباره به من نگاه کرد. منم با نگاهم بهش فهموندم که تو فکرشم. نزدیکش جای خالی نبود رفتم یکم دورتر و با زاویه نامناسب روی یه صندلی نشستم.اینقدر چش تو چش شدیم که مطمئن شدم اینکارست از من خوشش اومده. یه جوری بهش اشاره کردم که من میرم بیرون پارک و اونم بیاد. راه افتادم و رفتم بیرون و دیدم اونم داره میاد. کنار پارک یه روزنامه فروشی هست رفتم و اونجا الکی به روزنامه ها نگاه کردم تا بهم برسه. اومد نزدیک و از نزدیک قشنگ تر هم بود. قد حدود ۱۷۰ و تقریبا ۷۰ تا ۷۵ کیلو وزنش میشد نه لاغر و نه چاق. کونش خیلی بزرگ نبود ولی تقریبا قمبلی بود . سفید رو با صورتی گرد و موها و چشمهای قهوه ای. یک دسته موش رو هم به پهنای دو سه سانت رنگ روشن‌تر کرده بود.با هم دست دادیم . دستای نسبتا ظریفی داشت. با هم به سمت چهارراه کالج راه افتادیم و با هم صحبت میکردیم. می‌گفت دانشجوی مهندسی صنایع یکی از دانشگاههای تهرانه و بیست سالشه. می‌گفت که تیپ و موهای من خوشش اومده و از نوع حرف زدن و حالتش کاملا مشخص بود که مفعوله. نمیخوام خیلی کشش بدم ولی بالاخره قرار شد بریم یه حموم نمره. سوار اتوبوس شدیم تا بریم میدون انقلاب . توی اتوبوس شلوغ بود و توی تکان های اتوبوس و مخصوصا وقتی اتوبوس میخواست توقف کنه حسابی بهم فشار می‌آوردیم.رسیدیم میدون انقلاب.این وسط کوله پشتی که معلوم بود سنگین هم هست حسابی دست و پا گیر شده بود و هی این دست و اون دست می‌کرد. توی خیابون کارگر شمالی و بالاتر از میدون انقلاب و نرسیده به بلوار کشاورز یه حموم هست . دو سه بار رفته بودم اونجا. صاحبش هم کاری نداشت ولی ایندفعه خیلی تابلو بود چون این پسره واقعا قشنگ بود و قشنگیش هم خیلی تابلو بود. رسیدیم حموم . پای صندوق یه افغانی حدودا ۶۰ ساله نشسته بود. یه صابون و دو تا لنگ ازش گرفتم (الکی) و رفتیم داخل. من زود لخت شدم و اونم با یکم تاخیر لخت شد. بدن واقعا قشنگی داشت. همه جاش صاف و بی مو بود و انگار اصلا ماهیچه نداشت.شورتشو من درآوردم. کونش صاف و قمبلی و گرد بود و خدارو شکر کیرش از کیر من کوچیکتر بود و اینجوری هیبت من پیش اون مردونه تر بنظر میومد.رفتیم زیر دوش. اول چنتا لب گرفتیم و زیر دوش پشتش رو به من کرد مثل گربه خودشو بمن می‌مالید.و کیرمو که دیگه سفت شده بود توی چاک کونش بازی می‌داد و منم با سینه و باسنش ور میرفتم. رفتم نشستم روی سکو و اونم نشست کنارم. دوش رو هم باز گذاشتیم که سروصدا داشته باشه.وقتی نشست کنارم بدون اینکه من ازش بخوام سرشو آورد پایین و شروع کرد به لیس زدن سر کیرم. من هی میخواستم بکنم تو دهنش ولی نمیذاشت. بهم گفت دراز بکش رو سکو و منم دراز کشیدم و اونم با زبونش با خایه و کیرم بازی می‌کرد. بهش میگفتم بابا تو که زبون زدی خب بکن تو دهنت ولی می‌گفت نه. بعدش دمر خوابوندم و با صابون پشتش و کونش و لای کونش رو با صابون لیز کردم و انگشتش میکردم.وقتی با کونش بازی می‌کردم ناله های ریز می‌کرد و معلوم بود داره کیف میکنه. میخواستم توی همون وضعیت بکنم که گفت تو لب سکو بشین من میشینم رو کیرت. منم لب سکو نشستم و اونم اومد توی بغلم و خودش کیرمو میزون کرد رو سوراخش و آروم و آروم تو چند مرحله کامل کرد تو کونش. توی او لحظاتی که سعی داشت کیرمو بکنه تو کونش منم با لبش و صورتش ماچ بازی می‌کردم ولی انگار اصلا حواسش به حرکات من نبود و فقط روی سوراخ خودش و کیر من متمرکز بود. یک دو دقیقه بالا پایین کرد بعد خودش بلند شد و دستاشو گذاشت رو سکو و منم از پشت کردمش. توی مواقعی که می‌کردم فقط ناله های ریز می‌کرد. بعد از دو سه دقیقه بهش گفتم دمر بخوابه و اونم دمر خوابید. رفتم رو سکو و روش خوابیدم. صورتم کنار صورتش بود و همزمان با کردن کونش ، صورتشو و گردنشو بوس میکردم و لیس میزدم. بهم میگفت محکم بکن . نمیشد محکم ضربه بزنم چون صداش میپیچید ولی وقتی تا ته فرو میکردم تو کونش ، آخرش یه فشار دیگه میدادم که دردش بیاد و لذت ببره.دیگه داشت آبم میومد. خیلی دوست داشتم که آب اون زودتر بیاد ولی اینجوری نشد. آبم اومد و ریختم تو کونش و همینجوری روش خوابیدم. بعد بلند شدم ولی اون همونجوری چشاشو بسته بود و دراز کشیده بود. بدن لختش و کونش واقعا قشنگ بود. رفتم زیر دوش و دیدم که خودش داره واسه خودش جق میزنه و یکم دیگه آبش اومد. بعدش اونم اومد زیر دوش و یکم همدیگرو بغل کردیم و دوش گرفتیم و آثار سکس رو شستم و اومدیم بیرون.وقتی اومدیم بیرون شماره هامونو بهم دادیم و بعد از اون موقع فقط یک بار تونستم بیارمش خونه و بکنمش. خودش می‌گفت که تهران واسش خیلی سخته و خرجش بالاست و بالاخره انتقالی گرفت واسه سمنان. من الان فقط توی تلگرام میتونم باهاش لاس بزنم و دیگه دیدنش واسم سخت شده.

نوشته: Zahra


👍 5
👎 8
14001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

973415
2024-03-03 00:11:54 +0330 +0330

به نظرم تکراری بود
بعدم نویسنده چرا اسمش زهراس…
بعد داستان گی مینویسه !!!

3 ❤️

973453
2024-03-03 02:22:35 +0330 +0330

عذرمیخوام اسم نویسنده داستان عجب سنخیتی با شخصیت اصلی داستان یا راوی داستان داره …یا ابرفرض!!!

0 ❤️

973456
2024-03-03 02:26:12 +0330 +0330

بعدشم چطور میشه شما با صابون لیز کرده باشی سوراخشو…یعنی نمیدونی شامپو و صابون و …بخاطر سولفات و سولفور و مشتقاتشون احساس سوزش فراوان دست میده؟؟؟ عجبا

2 ❤️

973496
2024-03-03 12:16:58 +0330 +0330

عین همین داستان یکی دو ماه پیش از زبون طرف بات آپلود شده بود و به نظرم شما همون رو خوندی خوشت اومده و از زبون فاعل نوشتیش

0 ❤️

973586
2024-03-04 00:59:28 +0330 +0330

خداشانس بده حالا چرا زهرا؟؟ نکنه قضیه برعکس بوده؟

0 ❤️

973598
2024-03-04 01:25:33 +0330 +0330

زهرا
لابد اون موقع چنگیز بودی بعد داستان تبدیل شدی به فرنگیز … کیرم تو مغزت

0 ❤️

974098
2024-03-07 09:20:54 +0330 +0330

قسمت ما هم بشه

0 ❤️

978186
2024-04-04 08:47:50 +0330 +0330

صرفنظر از استفاده از صابون که دروغ محضه و بشدت برای مفعول سوزش آور و آزار دهنده است ولی سکس یه مفعول کم سن تپل و سفید و بی مو با یه مرد کیر کلفت حشری پشمالوی سن بالا توی حموم نمره خیلی خیلی فوق العاده است‌اووف عاشق این فانتزی ام

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها