خواهرمو جلوم گایید

1401/12/28

سلام من رضا ام 21 سالمه و صمیمی ترین دوستم شهرامه که 20 سالشه و میخوام جریانی رو تعریف کنم که. تقریبا یک سال پیش اتفاق افتاد.همونطور که گفتم شهرام رفیق صمیمیمه و رابطمون خیلی نزدیکه خونمون میاد و خونشون میرم برای فوتبال دیدن چ بازی اینا.
من خودم گی ام و شهرام هم از این موضوع باخبره ولی خب تاحالا با هم رابطه نداشتیم چون دیگه بالاخره رفیقیمو از این حرفا.
یروز که شهرام برا بازی اومده بود خونمون و داشت می‌رفت و مشغول بستن بند کفشش بود دقیقا همون موقع خواهرم هم تو اتاقی نشسته بود که در شیشه ایش روبروی جا کفشی باز میشد.خواهرم رو زمین نشسته بود طوری که زانوهاش جلوی سینه ش بود و داشت با گوشیش ور میرفت.تو اینن حال خیلی سکسی نشون میداد چون قشنگ لای پاهاش معلوم بود و سلوار تا خط کصش هم رفته بود تو!!!
قبلش از خواهرم بگم که اسمش آیدا که 19 سالشه و انصافا خیلی خوشگله.لبای بزرگ و کون خیلی پهن و … من به شخصی حسی نداشتم بهش چون خواهرم بود و البته گی هم بودم و پورم هم مفعول! دلیل دیگش هم کوچیک بودن کیرم بود که ۷-۸ سانت بود 🥲
خلاصه تو اون حال شهرام که داشت بند کفشاشو می‌بست چشش افتاد به خواهرم و نگاش کرد در حالی که منم بالاسرش بودم ولی باز نمیتونست اون صحنه رو از دست بده و همچنان بستن بند کفشش و لفت داد تا قشنگ بتونه خواهرمو دید بزنه…
از شهرام هم بخوام تعریف کنم یه پسر لاغر ولی خوش اندام پاهای کشیده یکم بور و در کل خشگل.
منم حس حقارت خاصی بهم دست میداد چون هیچ کاری نمیتونستم انجام بدم !!!
خلاصه اونروز گذشت و چند باری شهرام اومد خونمون و بعد اون حس میکردم خیلی سعی میکنه خواهرمو دید بزنه.از اون عجیب تر اینکه خواهرم از قبل بیشتر تابلو میشد جلومون و مثلا چایی می‌آورد و میومد اتاقو رد میشد از جلومون. شهرام هم که از خدا خواسته همش چشش دنبالش بود !
یه مدتی گذشت بعد این جریانات من یه روز بعد از ظهر میخواستم برم بیرون. پدر مادرم خونه نبودن و فقط آیدا خونه بود.خلاصه من رفتم بیرون ایدا هم میدونست عصر ها ک میرم بیرون تا شب نمیام.پدر مادرم هم رفته بودن سرخاک و حد اقل یکی دو ساعتی نبودن.گذشت و من رفتم بیرون بعد یه ربع اینا متوجه شدم کیف کارت‌ بانکی هام کلا جا مونده و باید برگردم خونه.و یه ۱۰ دقیقه ای طول کشید تا رسیدم خونه.درو با کلید باز کردم و وارد حیاط که شدم دیدم یه کقش دم در خونه است دقت ک کردم دیدم کفش شهرامه !!! تعجب کردم تا اینجا هم هیچ صدایی رو در نیاورده بودم همینطور اروم رفتم جلو و بی سر و صدا و آروم درو باز کردم و بدون اینکه کفشمو دربیارم همونطوری رفتم تو که سر و صدا راه نندازم.همینطور رفتم تو دیدم صدای صحبت کزدن از اتاق آیدا میاد!!! اروم رفتم جلو دیدم لای دراتاقش بازه. از لای در نگاه ک کردم دیدم بلههه آقا شهرام میخواد خواهرمو بکنه!!! تیشرتشو در اورده شلوارشم تا زانو کشیده پایین و آیدا هم فقط تیشرت تنشه و از پایین هیچی تنش نیست و روی تختش قمبل کرده و شهرام خان میخواد بکنتش.اصن مونده بودم چطور ممکنه و از تعجب قفل کرده بودم چ مغزم کار نمیکرد.میخواستم برم تو و مچشو بگیرم ولی حس عجیبی داشتم و گفتم صبر کنم و سر فرصت برم تو و مچشونو بگیرم و وایسادم یکم بیشتر ببینم.چون خیلی دوست داشتم کیر شهرامو ببینم.ولی چون پشتش ب من بود خوب نمیدیدم.خواهرم هم پشتش به من بود و قشنگ کص و کونش روبروی من بود و برای اولین بار داشتم کون خواهرمو لختی میدیدم برای همین نتونستم این صحنه رو نگاه نکنم و پشت در همچنان وایسادم.
تا اینجا فهمیده بودم ک ایدا قبل اینکه من برسم واسه آقا شهرام خان ساک زده و تازه رسیده به اصل کاری و من اون صحنه شو ندیدم.جفتشون حشری بودن و داشتن با یکم عجله کاراشونو میکردن.رسید به اصل کاری و شهرام اومد پشت خواهرم آیدا و میخواست بذاره تو اینجا بود که تونستم کیر شهرامو ببینم!!! یه کیر دراز و سفید و یکم کلفت… باورم نمیشد شهرام میخواد خواهرمو بگاد. اومد رو آیدا و کیرشو تنظیم کرد صاف رو سوراخ کون آیدا… باورم نمیشد ایدا چه کونی داشت پهههههن و سفید.
همیشه پشت شلوار میدیدم چ کونی داره و چقد پهنه ولی لختیش واقن پهن و بینظیر بود. سهرام اومد پشتش و داست کیرشو هل میداد به سمت کون آیدا .یه لحظه ایدا از درد گفت آیییی !!! همونجا بود ک حس کردم کیر منم جنبید.کیرس وارد کون آیدا شده بودو همون لحظه در اورد چون دردس اومده بود. دوباره بعد چند ثانیه شهرام کیرشو گذاشت تو خواهرم و اینبار بازم گفت آیییی شهرام آروممممم.
این صداها و اخ و ناله خواهرمو ک میشنیدم به شدت حشری شدم و ناخواسته دستمو بردم و شروع کردک از رو شلوار اروم اروم دولمو مالوندن
شهرام هم اروم اروم داشت عقب جلو میکرد و آیدا هم آیی اوییی راه انداخته بود…دیگه منم حسری شده بودم و دیگه نمیتونستم برم تو و داشتم اون صحنه هارو تماشا میکردم…
شهرام تلمبه هاشو محکم تر کرد و آیدا هم فقط میگفت آیییی شهرام آروممممم تر ولی شهرام گوشش بدهکار نبود و با اون کیر بزرگش مدام داشت تلمبه میزد تو کون خواهرم… منم با اه و ناله های خواهرم داشتم منفجر میشدم که یهو ابم اومد و ریخت تو شلوارم ولی همچنان شهرام داشت کون خواهرمو زیر تلمبه هاش باز میکرد…یکم بعد تر شهرام هم آبش اومد و همشو ریخت تو کون خواهرم و بعد ارضا شدن از پست افتاد رو خواهرمو از پست بغلش کرد. منم نتونستم کاری کنم و همونجوری وایسادم و شهرام جلوم ناموسمو گایید و افتاد روش همین موقع ها بود ک ترسیدم بفهمن که من اونحا بودم و همینطوری اروم برگشتمو رفتم بیرون و رفتم سر کوچه وایسادم چ دیدم بعد ۵ دقیقه شهرام خان هم داره از خونمون میاد بیرون
اون شب شهرامو تو خیابون دیدم و همین ک منو دید زیر زبونی یه لبخند بهم زد و رفت…
از اون موقع این حس رفته بود تو مغزم و خیلی دوست داشتم یکی جلوم خواهرمو بکنه و من یواشکی دید بزنم

نوشته: رضا


👍 23
👎 32
220901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

919445
2023-03-19 02:11:27 +0330 +0330

مغزتونو گاییدم چه توانایی تو کص گفتن دارید،
ادمین جان والده شماهم گاییدم که هر عنیو آپ میکنی


919448
2023-03-19 02:23:11 +0330 +0330

عن💩

3 ❤️

919454
2023-03-19 02:44:21 +0330 +0330

بیا یه مریض دیگه به جامعه اضافه شد این مرض داره همه گیر میشه اخه ادمای ابله خب دوس دارین کون بدین چرا خواهر و مادرتونو تو تخیلاتتون جنده میکنین


919460
2023-03-19 04:53:04 +0330 +0330

لبخند زیر زبونی 🤔🤔

2 ❤️

919463
2023-03-19 05:47:46 +0330 +0330

کی میاد کوسمو بخوره 😋😋😋

7 ❤️

919464
2023-03-19 05:59:25 +0330 +0330

توی ۱۰دقیقه که بیرون رفتی و برگشتی چطور اون رفته خونه براشم ساک زده وتو اون صحنه رو از دست دادی خوب کیرم به سنگ قبرت یکم فکر کن بعد بنویس

3 ❤️

919474
2023-03-19 07:22:46 +0330 +0330

من کاری با بیغیرتی تون ندارم به من ربطی نداره ولی دیگه والا ما پاره شدیم
زن مادر ابجی نصف داستانا کلا شده تم بیغیرتی

3 ❤️

919493
2023-03-19 10:46:30 +0330 +0330

اصلا معلوم نیست چه خبره ، هر چی داستانه شده بی غیرتی ، یعنی اینقدر وضع جنسی خرابه که ملت به خواهر مادر خودشون هم رحم نمیکنن ؟

7 ❤️

919500
2023-03-19 12:50:02 +0330 +0330

از اون موقع این حس رفته بود تو مغزم و خیلی دوست داشتم یکی جلوم خواهرمو بکنه و من یواشکی دید بزنم

بیا آرزوی دلت رو برات برآورده کنم پیام بده بهم

1 ❤️

919510
2023-03-19 15:03:01 +0330 +0330

نوش جونت چشمات گایدن خواهرت

1 ❤️

919541
2023-03-19 19:15:37 +0330 +0330

تو گی نیستی
فقط یه کونی کاکولدی که دولی کوچیکتر از ده سانت داره که در حین نعوظ کصتان نوشته

1 ❤️

919547
2023-03-19 22:55:14 +0330 +0330

حرومزاده

0 ❤️

919558
2023-03-20 01:08:31 +0330 +0330

رضا جووووون الان کجایی راستی تو مگه مغز هم داری جیگررررر

0 ❤️

919568
2023-03-20 02:18:48 +0330 +0330

خودت رو بیشتر دوس دارم بکنم
به دختر زیاد حس ندارم

0 ❤️

919894
2023-03-23 07:21:44 +0330 +0330

رضا اینو بگیر درت بزا

0 ❤️

920261
2023-03-26 02:21:09 +0330 +0330

خدا قسمت بکنه برای شمام ایشالا

0 ❤️

920289
2023-03-26 04:59:28 +0330 +0330

چرا همیشه لای در تو این داستانا بازه؟
جدی چرا؟

0 ❤️

920406
2023-03-27 01:19:41 +0330 +0330

کصخل جقی

0 ❤️

923680
2023-04-16 14:40:47 +0330 +0330

منطقی ش این بود اول خودت رو میگایید بعد خواهرتچ

0 ❤️

928073
2023-05-15 01:37:16 +0330 +0330

اگه دوست داری بیام بکنمش جووووووون

0 ❤️

980047
2024-04-17 04:00:07 +0330 +0330

۲۱سالته ولی کیرت ۸ثانت
بر عکس دوستت ۲۰ساله ولی کیرش کلفتو دراز
بعید میدونم خود جقیت هم فهمیده باشی چی نوشتی

0 ❤️