خواب پیشنهاد تغییر جنسیت

1402/11/08

سلام اسمم بهرامه امروز خواب خیلی عجیبی دیدم گفتم با شما در میون بزارم اولین بار داستان مینویسم و اگر اشتباهاتی بود ببخشید
قدم ۱۸۰. وزنم ۹۰. باسن تو پری دارم و اینکه سایت شهوانی رو دنبال میکنم
من کارم املاکه امروز خواب دیدم که بیکار شدم و دنبال کار می‌گردم
از اونجا که من با خانواده رابطه خوبی ندارم مسائل جنسی بیرون حل میشه داشتم همین طور که دنبال کار می‌گشتم چشمم به آگهی دیواری خورد که جای خواب داشت و درآمد ماهانه هم زده بود بالای ۵۰ میلیون
منم عاشق پولم واقعیت گفتم برم ببینم چیه همینطور که داشتم میرفتم چند آگهی دیگه رو تیک زده بودم که ببینم
خلاصه وقتی رسیدم به مکان مورد نظر بیشتر تا اینکه یک مکان برای کسب کار باشه بیشتر شبیه حسینه کمپ یا اردوگاه پناهندگان بود
فردی که در ۲۰ متری من بود ازش پرسیدم که آقا ببخشید برای استخدام اومدم منو راهنمایی کرد گفت انتهای سالن اتاق سمت چپ یکی مونده به آخر اینو گفت‌ من تشکر کردم رفتم وقتی داخل شدم کسی نبود بعد از ۱۰ دقیقه دیدم سه تا خانم خوش قیافه با ظاهری سکسی اومدم داخل اتاق و جالب اینجا بود که پشت میز کار سه صندلی بزرگ بود انگار عصر جدید اقای علیخانی بود
یک برگه رزومه داد بهم گفت این فرم پرکن حدودا ده دقیقه طول کشید تا فرم پر شد تحویل دادم ازم پرسید اسمت چیه گفتم بهرام گفت آگهی ما رو از کجا پیدا کردی گفتم از سایت دیوار گفت عزیزم ما تو کارهای کافه رستوران و هتل داری فعالیت داریم و در همین راستا نیرو میگیریم فقط قبلش باید چند تا ازمایش بدی و بعد کار های بعدی استخدامت رو انجام بدیم گفتم محل کار کجاست گفت اماراته من اول نگران شدم گفتم شاید کلاهبرداری باشه ولی بعد عادی شد برام منو فرستاد پیش مسئول تزریقات شون وقتی رفتم داخل مسئول تزریقات شون
یه خانم بود که فقط یک شورت تنش بود گفتم خانم خجالت بکشید این چه کاریه گفت من هنوز کاری انجام ندادم گفتم یه شلوار حداقل میپوشیدید بهم گفت با اجازه این رسم اینجاست بعد بهم گفت برو رو اون تخت بخواب تا رفتم که بخوابم سر تخت دیدم یه برجستگی جلو چشامه گفتم خانم شما ترنس هستید گفت بله دیدم شرت هم درآورد بهم گفت ازت میخوام یه خورده باهاش بازی کنی منم باهاش ور رفتم دیدم راست راست شد ازش پرسیدم چند سانته بهم گفت این متر سانت کردم ۲۳ سانتی میشد گفتم اینطوری بودی یا عمل کردی گفت نه عمل کردم گفتم چند وقته گفت چهار ماهی هست وقتی رفتم روی تخت به یک لحظه شرت شلوارم رو در آورد انداخت سطل زباله چیزی نگفتم اول بهم گفت تخت بخواب دیدم یه روغن همراهش بود و یک موزر بهم گفت بلند شو پیراهنت هم در بیار تا به خودم اومدم دیدم کل بدنم با روغن مالید کیرم راست شده بود منم داشتم از خجالت میمردم به خاطر اینکه کیرم فقط ۱۳ سانت بود.

خلاصه تا بهش گفتم ۱۳ سانته خندید بعد از ده دقیقه دیدم یه چیز نرم جلوی سراغ کونم به خودم گفتم بله خانم کرد تو اولی دیدم به کیر خودش یه ژل زد رفت داخل سوراخ اولش درد داشت بعد عادی شد انگار یه نیم ساعتی داشت همین طوری میزد که همه آبشو ریخت داخل کونم یه دفعه دیدم موزر رو زده به برق کل موهای هیکلم رو به جز کلم زد بعد دوباره به کل بدنم روغن زد بعد بهم گفت نگران نباش این به نفعته تغییر جنسیت بدی بعد گفت بلند شو برو اتاق روبرو گفتم لباسام گفت همین طوری برو اینجا همه میخوری هستن رفتم تو اول بهم گفت داگی بشین دیدم زیر کیرم یه کاسه گذاشتن بهم گفت پاهاتون باز کن کیرم رو در یه لحظه گرفت داشت مالش میداد البته. که خانم بود گفتم شما هم ترنسی گفت آره گفتم دختر یا پسر گفت پسر گفتم یعنی بلایی که سر تو اومده برای منم میاد گفت بله بعد از ۱۵ دقیقه تمام منی کیرم رو خالی کرد بعد بهم گفت که بخورم و مجبورم کرد بخورم بعد گفت دراز بکش و کسش رو گذاشت تا لیس بزنم بعد از ۱۰ لیس زدم مایع منی اینم خوردم بعد گفت بیا پایین نشت سر صندلی تا چشم باز کردم دیدم لخت مادر زاد نشسته جلوم بهم گفت بیا بخواب رو پام واقعا سینه هاش ۸۵ یا ۹۰ بود گفتم با کیرم چیکار میکنن بعد تغییر جنسیت گفت برای پیوند نگهداری میکنن و حق عضو هم در صورت پیوند کیرم بهت میدن گفت سوال بسه دهنت رو باز کن خوب حالا اینو کاملا بمک فقط ۲۵ دقیقه یکی از اونها طول کشید ور مجموع من یک ساعت کارم شده بود این ازش بعد اینکه کلا کارم با سینه‌اش تموم شد منو بهم گفت همینطوری بر. انتهای سالن برای ناهار غذا
وقتی رفتم دیدم اوضاع خرابه اینطوری بگم ناهار به ما خوش نگذشت چون همش از سر اجبار بود وقتی ناهار تموم شد منو بردن اتاق معاون
آنجا انگار معاون بود بعد یه برگه قرار داد گفت امضا کن و بعد رفتم بیرون و منو بردن اتاق عمل قشنگ منو از اینرو به اونرو کردن بعد از یک هفته من سینه داشتم و کیرم از دست داده بودم واقعا شده بودم ی‌ دختر ولی همچنان لخت بودم دلم باسه لباسام تنگ شده بود داشت همینطوری می‌گذشت که منو بردن به یه اتاق وسایل های عجیب غریب زیاد داشت که دیدم یکی منو خوابوند گفت وقتشه بری امارات گفتم جانم گفت خوش به حالت داری میری امارات وقتی رفتی ما هم دعا کن
گفتم این همه بلا سرم آوردي بعد میخوای دعاتم کنم گفت حالا بخواب روی این کارتون دستام بچسبون به بغل پهلو پاها هم ساف چسبیده به هم گفت یادت نره بعد با سلفون از کلم شروع کرد به بسته بندی من منم چاره ایی نداشتم بعد از یک هفته بعد یک ارباب عرب داشتم و شده بودم برده جنسی اونها

نوشته: بهرام


👍 11
👎 7
10601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

968669
2024-01-28 23:41:03 +0330 +0330

قبل خواب شیشه می‌کشی ؟

2 ❤️

968721
2024-01-29 04:48:44 +0330 +0330

قشنگ بود. فانتزی باحالی بود

0 ❤️

968762
2024-01-29 11:57:50 +0330 +0330

کصغل

0 ❤️




آخرین بازدیدها