سکس ساحلی

1393/04/13

سلام دوستان…اسامی و داستان تخیلیه
اولین تجربه من تو نوشتن در این سایت…ممکنه کمی طولانی باشه

به در اتاق تکیه دادم و زانو هامو بغل کردم
اشکام ناخوداگاه میریخت.صدای هق هقم اتاق رو برداشته بود.
-درو باز کن …غلط کردم لامصب…گه خوردم دروووو باز کن بهت میگم
به در مشت میکبید و داد میکشید …اما برام مهم نبود
-درو باز کن…عزیزم…عزیز منه خاک بر سر …منه گه…منه عوضی…
تا صدای زدن خودشو شنیدم به سمت در اتاق هجوم بردم.درو باز کردم.داشت میزد تو سر و صورتش و به خودش فحش میداد.
رفتم جلو دستاشو بگیرم …مقاومت میکرد و بازتو صورت خودش میزد
دستاشو گرفتم و بغلش کردم و اروم دم گوشش زمزمه کردم …تو حق نداری خودتو بزنی …تو مال رهایی فهمیدی …
-منو میبخشی؟؟
از بغلش اومدم بیرون و گفتم بغلت کردم دلیل نمیشه که بخشیدمت…الان احتیاج به هوای ازاد دارم.
صندلامو در اورده بودم و روی شن های ساحل قدم میزدم هوا خنک بود و باد دامنم رو به بازی گرفته بود
پاهای سبزم که لاک زرشکی خورده بود در مقابل پاهای بزرگ ا و سفید اون صحنه جالبی رو درست کرده بود
نورچراغ های ماشین فضای تاریک دریا رو روشن کرده بود
رو به دریا نشستم و بغلم نشست…
سکوت 1 ساعتمونو شکستم
-نباید این کارو میکردی
-مگه ندیدی مرتیگه چجوری بهت نگاه میکرد
-هر کس نگاه کنه ادمو باید بری یه جوری بزنی تو صورتش که دماغش بشکنه؟؟تو دیدی که من چقدر برای این مهمونی کوفتی زحمت کشیدم…همه چیزو خراب کردی
-همه چیزو خراب کردم…منه خر نتونستم جلوی خودمو بگیرم که گند نزنم به مهمونیت…گند زدم به مهمونیت که تو اینقدر زحمتشو کشیدی…منه گه …
صداش کم کم داشت بالا میرفت و لحنش عصبانی…زود پریدم روی پاش و بغلش کردم و در گوشش زمزمه کردم
تو خر نیستی تو عشق رهایی …مگه دکتر نگفته بود خشمتو باید کنترل کنی…تو نباید به خودت توهین کنی چون تو مال رهایی
این چشما مال رهاست…این لبا مال رهاست تو حق توهین کردن به خودتو نداری چون تو مال رهایی
سعی میکردم با حرفام اعتماد به نفسشو زیاد و عصبانیتشو کم کنم
گرمای بدنش ارومم میکرد با اینکه کمی از دستش دل خور بودم اما وقتی زد توی صورت اون مرتیکه هیز کلی دلم غنج رفت
دستاش سفت کمرمو بغل کرده بود و نفسای گرمش داشت حشریم میکرد
خواستم از بغلش بیام بیرون که نذاشت
-مانی نکن
اما اون دیگه تو حال خودش بود.دستشو از دامنم رد کرد و به شورت لامبادام رسید
-مانی نکن امشب اصلا حال و حوصلشو ندارم
-چرا عشق مانی تو که دوست داری
-با اون کاری که تو کردی انتظار داری دل و دماغ چیزی رو هم داشته باشم.(ولی واقعا داشتم براش ناز میکردم)
دستشو از خط شورت گذروند و به کسم رسوند و انگشت وسطشو میمالید بهش
-اه ه ه ه ه ه مانیییییییییی…ن.نکن زشته یکی مییبینتمون
-نترس هیچ کس نیست …
-حد اقل برو چراغ ماشینو خاموش کن
رفت و برگشت و دوباره کارشو شروع کرد
صورتمو بین دستاش گرفتو پیشونی …پلکام …سر دماغمو بعد لبامو بوسید
لباش مزه بهشت رو میداد زبونمو کشیدم به لباش با این کارم کمرمو گرفت و نشوندتم روی پاش…زبونمو گرفت تو دهنش محکم مک میزد منم لب بالاشو میخوردم
لبامو ول کرد و چسبید به گردنم .محکم میک میزد و لیس.گردنمو میگرفت تو دهنشو زبونشو میکشید روش
دستمو کردم تو موهاش…میکشیدمشوون واقعا حالم دست خودم نبود تقریبا 10 روز بود که سکس نداشتیم چون پریود بودم بعدشم همش داشتم برای مهمونی تدارک میدیدم
زبونشو کشید روی استخوان ترقوم و لیس میزدش منم با لاله گوشش بازی میکردم و میکشیدمش زبونمو بردم سمتش و کشیدم روش با این کار دیونش میکردم
روسریمو کامل در اورد و مانتوی نخیمم. دکمه هاشو باز کرد و از تنم در اورد…یه سوتین مشکی تنم بود که با بدن برنزم همخونی داشت و دیونش میکرد سوتینو باز کردو سینه هامو گرفت تو دستش
-اینا مال کیه هاااااا
-مانییی
نوک یکیشو گرفت تو دهنشو و اون یکی رو با دستش میکشید و فشار میداد…گاز میگرفت دیگه داشتم دیونه میشدم
-توله میسوزه بسه…
اما اون اصلا توجهی نداشت و مثل وحشیا شده بود. دامنم وشورتمو در اورد و پرت کرد گوشه ای…منم لختش کردم کامل
-امشب میخوام دیوونت کنم .دستشو برد تو کسم و مالوند.اه و اوهم بالا رفته بود…سینه هام تو دهن و دستش بود و اینقدر مک زده بود سرشو که احساس کردم الانه که پوستش کنده بشه…دستمو بردم سمت کیرش که خودشو کشید عقب…
-ااا زرنگی امشب مبخوام دیوونت کنم از کیر به این زودیا خبری نیست
نالم رفت هوااا
اومد و دوباره لبامو کشید تو دهنش زبونشو کرد تو دهنم و منم مکش میزدم گازش میگرفتم که وحشی تر بشه.سینه هامو ول کرد و رفت سراغ کسم…انگشت وسطشو کرد تو کس خیسم و دنبال نقطه جی بود…تا لمسش کرد احساس کردم قلبم دیگه نمیزنه…عضلاتم سفت و بعد شل شد…ارضا شدم…پاهامو اورد بالا تا کس و کونم قشنگ معلوم باشه. انگشت وسطیشو اورد سمت من منم کردمش تو دهنم…انگار که کیر خودشه قشنگ ساک زدمش.زبونمو میکشیدم روش یا بوسش میکردم اب دهنمو جمع میکردم تو دهنم و با زبونم همه جای انگشتش پخش میکردم در حین همین کار بهش نگاه میکرم اونم به من نگاه میکرد در حالی که از لای پاهایی که با یه دستش گرفته بود بالا و اون یکی دستش سمت من بود.انگشتش که خوب تفی شد اوردش بیرون کرد دوباره تو کسم.با این کارش یه لذتی زیر پوستم دوید انگشتشو از کسم در اور و کرد تو دهنش و تو چشمام نگاه کرد.لبامو گاز میگرفتمو نگاش میکردم.پاهام خسته شده بود خواستم بیارمشون پایین که یدونه محکم زد به کس و کونم .اخماشو کرد تو همو گفت مگه بهت اجازه دادم؟ دوباره انگشتشو کرد تو کسم اما این بار مقصد برگشتش روی سوراخ کونم بود.سوراخ کونمو با اب کسم خیس کردو زبونشو گذاشت روش…چشمامو بستمو یه اههههه بلند کشیدم که جوابش جووووونی از طرف اون بود.سوراخ کونمو که قشنگ لیسید رسید به کسم دیگه داشتم میمردم…لبه های کسمو بادندون گرفت و ریز ریز گاز میگیرفت.پاهام دیگه توان بالا موندنو نداشتن اما بازم مصر بود که با دستش بالا نگهش داره برای راحتیش خودم پاهامو با دستم تا جایی که میشد عقب گرفتم .زانو هام دیگه نزدیک بود بخوره به سرم…برای تشکر از این کارم پشت رونامووو بوسه بارون کرد…چون معمولا اینقدر عطش برای رسیدن به کسم داشت از خیر رونام میگذشت اما امشب واقعا هم خودش دیوونه شده بود هم قسط دیوونه کردن من داشت…دوباره رفت سراع کسم زبونشو کشید روش و با دستاش از هم بازش کرد چوچولمو یه بوس کرد و ازش گذشت و با زبونش رفت تو کسم که حتی دماغشم تو خودم حس کردم…زبونشو یه بار چرخوند اون تو بعد تیزش کرد و توش ضربه میزد…از لذت موهامو میکشیدم و پشت رونامو چنگ مینداختم.رفت سراغ چوچولم اول یه بوسش کرد بعد همشو کرد تو دهنش و با پشت زبونش نازش میکرد میک میزدش و میخوردش …دیگه صدام به جیغ تبدیل شده بود
-مانیییییییییی بخووور بخوور همش مال تو مانی دارم دیونه میشم پس کی کیرتو میکنی توش…اههههه
-التماسم کن - لطفا لطفا دارم میمیرم –بگو میخوام چی کار کنم –کیرتووو بکن تو کسم
خندید نه خانومییی کار دارم باهات حالا حالاها اول کون بعد کس تنگت
تا اینو گفت برای اینکه پشیمون نشه پاهامو ول کردم به حالت سگی شدم اونم با دستش یدونه محکم زد به کونم که نالم در اومد –جووووون دلم میخواد صدای ناله هاتو بشنوم…کیرشو با اب کسم خیس کرد لعنتی نذاشت براش ساک بزنم اول انگشتشو کرد تو دهنش بعد کرد تو سوراخ کونم با دستشم کسمو میمالید بعد دوتا انگشتشو کرد تو درد داشت اما اعتنایی نکرد به ناله هام سومین انگشت رو که کرد تو اشکم در اومد اونم سرعت انگشت کردن تو کسمو زیاد کرد از یه طرف درد داشتم از یه طرف دیگه لذت.سر کیرشو فرستد تو با دستاشم نگم داشت که در نرم.کیرشو بیشتر فشار داد تو منم از درد به شن های زیرم چنگ میزدم …یه مدت کیرشو تا نصفه نگه داشت تا بیشتر جا باز کنه که هم من هم خودش لذت ببریم از بعدش…کونمو میبوسید و گازای کوچولو میگرفت منم از اونور با کسم ور میرفتم که یهو همه ی کیرشو کرد تو درد زیادی نداشت .تو کونم اروم تلمبه میزد بعد سرعتشو بیشتر کرد .از صدای برخورد تخماش با کونم خوشم میومد…با هر تلمبش یدونه محکم میزد رو کونمو میگفت این مال کیه هاننن؟؟دارم چی کارت میکنم ؟؟از سر شب تو کف کونتم لعنتی…
اییییییییییی مال توئه همش مال توئه جرم بده لعنتیییی داری کونو پاره میکنی عزیییییزم
تلمبه زد وتلمبه زد تا ابش اومد…میدونست که دوست دارم ابشو تو کونم خالی کنه …وقتی خالی کرد سوختم از بس که ابش داغ بود هر دومون بی حال شدیم و افتادیم رو شن ها.سرشو گذاشت رو کونم و نفس های عمیق میکشید.شن میرفت تو تنم و اذیتم میکرد اما اهمیتی ندادم از بس که خسته بودم اما هنوز کسمو نکرده بوود.حالش که جا اومد گفت بلندششو این بنده خدارو سیخش کن که کار اصله کاریه مونده.
برای اینکه بیشتر حشریش کنم رفتم سمت ماشین و روشنش کردم و اهنگ پوش (push) انریکه رو گذاشتم .پاهاشو دراز کرده بود و با لبخند بهم نگاه میکرد.با اینکه کونم درد داشت اما خودمم تنم میخارید.زیر نور ماه شروع کردم رقصیدن.با ریتم اهنگ برمیگشتمو کونمو اروم اروم تکون میدادم…میمالیدمش به صورتش .با موهام بازی میکردم.شالم از رو زمین برداشتمو کردمش لای کسمو با ریتم میکشیدمش از 2 طرف (مدل رقص استریپر ها) روسری رو انداختم دور گردنشو کونمو کردم بهش روسری رو کشیدم و صورتشو به کونم فشار دادم اونم یه بوس از کونم کرد سینه هامو گرفتم تو دستمو با ریتم میمالیدمش.کیرشو دیدم که راست کرده اهنگ هم تموم شد .گفتم حالا نوبت منه هولش دادم و افتاد روی شن ها.نشستم روی شکمش و مثل این قحطی زده ها افتادم رو کیرش…اول سرشو یه بوس کردم و زبونمو چرخوندم دورش بعد یه بار از سر تا تهش رو زبون کشیدم سینه هامو تو دستش گرفته بود و میمالید و اه و نالش هوا.سعی کردم کلشو بکنم تو دهنم و با دستم عقب جلوش میکردم.تخماشو مالوندم و لیسیدم یه گاز گرفتمش .تا این کارو کردم نوک سینه هامو گرفت و کشید.دردم گرفته بود اما حال کردم که اذیتش کردم.برعکس شدمو لباشو بوسیدم.وحشیانه اونم دستشو برده بود زیرمو کونمو میمالون لبه هاشو چنگ میزد.لباشو ول کردمو رفتم سراغ سینه هاش و بدن بدون مو و عضله های روی شکمش .سینه هاشو میک زدم عضله هاشو گاز گرفتم بدنشو لیس…ناله هاش حشری ترم میکرد
-دیگه بسه کشتیم کس تنگتو بیییییییییار جلوم خوشگله(با این که ما خیلی سکس داشتیم اما هنوز کسم تنگ بود شاید به خاطر اب اناری بود که میخوردم یا شایدم به خاطر جسه و کس کوچولوم بود)
جاهامونو عوض کرد و من خوابیدم زیرش…یه نگاه به کسم کرد و یه لیس بهش زد بعد کیرشو گذاشت سرش …یه فشار بهش داد و جیغ من رفت هوا…انگار که کسم گرسنش باشه کیرشو بلعید …یه بوس کرد لبمو بعد یه کم تلنبه زد…گفت میخوام تو این خوشگله تخممو بکارم با این حرفش هیجانم زد بالا چون اصلا بچه دوست نداشت نمیدونم امشب چش شده بود که تغییر عقیده داده بوود…یه کم که تلنبه زد کیرشو کشید بیرونو پوزیشنو عوض کرد پاهامو برد بالا و کرد تو دوباره… تو این حالت من همیشه ارضا میشدم …بعد از ارضا شدنم دوباره کیرشو کشید بیرونو پاهامو از هم باز کرد …اینقدر باز که داشتم جر میخوردم …پاهام رو هوا بودو تلنبه میزد محکم محکم تا بالاخره اون اب لعنتیش اومد و هر دو با هم ارضا شدیم…
همونجوری خوابید روم…عاشق این سنگینیش بودم بعد از سکس یه کم که گذشت و حالمون جا اومد لباسامونو پوشیدیم و رو به خلیج فارس دراز کشیدیم …به هوای گرگو میش شده که منتظر طلوع بود نگاه کردیم
سرم روی سینش بود و داشت با موهام بازی میکرد گفتم مانی دوست داری بچمون چی باشه؟
یه نگاه به من کرد و بوسیدتم گفت تو چی دوست داری

  • یه پسر شکل باباش که عاشقش باشم
  • اخم کردو گفت بیخود تو فقط باید عاشق من باشی
  • به چشمای سیاهش نگاه کردمو گفتم تو فقط مال خودمی …تو فقط مال رهایی بچه من یه تیکه از تو …و تو مال منی …یه تیکه از وجود منی پس نمیتونم عاشق یه تیکه از وجود تو نشم عاشق یه تیکه از خودم نباشم…چون تو مال رهایی.

نوشته:‌ xoxo


👍 0
👎 2
39918 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

425708
2014-07-05 04:48:46 +0430 +0430
NA

خوبه که خودت گفتی تخیلیه good

0 ❤️

425709
2014-07-30 21:44:39 +0430 +0430
NA

سیکتیر بوتاخ

0 ❤️