سلام اسمم مریم و 22سالمه تو داستان نویسی و خاطره تجربه ی زیادی ندارم سعی میکنم کوتاه بنویسم و کشش ندم تا لیچار بارم نکنید این قضیه برمیگرده به سال پیش من دوست پسر داشتم دوسش داشتم اونم منو دوست داشت چند سالی میشد باهم بودیم باهم راحت بودیم سکس میکردیم عشق بازی میکردیم رابطه ی خوبی داشتیم تا اینکه یاسر رفت دانشگاه یه مدت گذشت و رابطمون سرد شده بود از طرف یاسر خیلی کم زنگ میزد کم بیرون میرفتیم کم سکس میکردیم هرموقع هم دلیل این رفتارشو میپرسیدم میگفت با باباش مشکل داره و دعوائین و اینا تا اینکه من خیلی بهش مشکوک شدم و فهمیدم با یکى ازهمکلاسیاش که جنده دانشگاه بوده ریخته روهمو خیانت و اینا هر چی بود من بخشیدمش اما خیلی دوست داشتم یه موقعیت واسم پیش بیاد تا منم بهش خیانت کنم و تلافی آخه دیگه رابطمونم به گرمیه قبل نبودو من تنها بودم تا اینکه پارسال آموزشگاه خیاطی ثبت نام کردم مربیشم از طریق یکى از دوستام میشناختم خلاصه کلاسام شروع شدو من با مربیم خیلی صمیمی شدم تا اینکه کار به رفت و آمد خانوادگی رسید یک زن و شوهر که چند سالی از ازدواجشون میگذشتو بچه دار نمیشدن سارا مربیم 33 سالش بودو یک خانوم مومن ولی خیلی اهل شوخی اینا بود و مسعود شوهرش که سیدبود و خیلی شوخ طبع به قول خودش تا همین الانم که متاهله درو برش دختر زیاد بوده و همش با دخترا می پریده سارا خیلی مسعودو راحت گذاشته بود اصلا زن گیری نبود ما خیلی باهاشون صمیمی شده بودیم تا اینکه مسعود شروع به اس دادن کرد اولا جوک و متن میفرستاد و منم براش میفرستادم یک شب که ما شام خونشون دعوت بودیم و من و مسعود تو آشپزخونه داشتیم بساط قلیون راه مینداختیم مسعود گفت مریم یه چیزی هست که میخوام بهت بگم و شب منتظر پیامش باشم منم بیخبر گفتم باشه شب بهم اس داد که مریم من ازت خوشم اومده تو این مدت عاشقت شدم و تا حالا عاشق نشدم و حتی ازدواج با سارا هم بدون عشق بوده من از مسعود بدم نمیومد خوشگلو خوش اندام بود ولی نمیشد باهاش باشم چون زن داشت اون شب با جوابای سربالایه من گذشت فرداش باز اس داد وهمون حرفارو میزد تا اینکه چند روز بعد خونه ما دعوت بودن و وقتی چشم بهش افتاد قلبم تند تند میزدو یه احساسایی بهش پیدا کردم شبش باز اس دادو من جواب دادم کم کم ازش خوشم اومد رابطم با یاسرم اصلا خوب نبود به محبت و سکس نیاز داشتم تا اینکه چند هفته ای با مسعود اس بازی کردیم و قرار گذاشتیم بریم بیرون وقتی تو ماشینش نشستم ازش خجالت میکشیدم آخه تا چندوقت پیش بش میگفتم آقا مسعود خالاصه کلی خوش گذشتو دستم تو دستاش بودو اتفاق خاصی نیفتاد تا اینکه خیلی صمیمی شدیم و منو خونش واسه نهار دعوت کرد و سارا هم که آموزشگاه بود من شبش رفتم حموم و شیو کردم و صبح شورتو سوتین ست بوشیدمو کلی به خودم رسیدم و رفتم اولش که رومون زیاد باز نشده بود و یکم که گذشت مسعود کنارم نشستو دستم و گرفت مسعود مرد شهوتی بود مست و داغ منم عاشق داغ بودنش بودم شروع کرد به خوردن لبام و بعد گردنم از زیر لباسم سینه هامو میمالید تا اینکه لباسم و در آوردم اونم مثل یه حیون افتاد به جونم و سینه هامو میخوردو منم به اوج لذت رسیدم ازم اجازه خواست تا شلوارو شورتمو درآره منم داغ بودم و هیچی نمیفهمیدم لباسامو در آوردو لخت شدیم با یه دستش سینه هامو با دست دیگش کوسمو میمالوند بالای کوسمو تند تند میمالید شروع به خوردن کوسم کرد زبونشو از بالا تا پایی کوسم میکشید من ارضا شده بودم حالا نوبت مسعود بودو میخواستم کیرشو بخورم چه کیر گنده و نازی داشت براش ساک زدمو ارضا شد بعد ارضا دوباره به جونم افتاده سینه هامو خورد پاهامو باز کردو کوسم و میلیسید خیلی مست بود اصلا سیری نداشت اون کیرشه آروم رو کوسم میمالوند رو کوسم میزد بعدش لاپام گذاشتو منم پاهامو سفت کردم و کیرشو به کوسم میمالید اون روز خیلی حال کردیم چند هفته ای همین جور گذشتو مسعود گیر داده بود میخواد منو از کون بکنه بلاخره راضی شدم و رفتم پیشش اول کلی منو مالوندو دستمالیم کرد رفت سراغ کونمو سوراخ کونمو خوردو لیسید کوسمم میمالید داشتم دیونه میشدم آه آهم بلند شده بود انگشتشو آروم کرد تو کونم بعد شد 2تا انگشت حسابی جا باز کرده بودو اماده شده بود کثافت خیلی حرفه ای بود جونم به لبم رسیده بود فقط میگفتم منو بکن جرم بده کیرشو گذاشت دم سوراخو کرد تو کونم و شروع به زدن کرد انقدتندتند تلمبه میزد که داشتم جر میخوردم چه لذتی داشت به کونم مینداخت با اون کیرگندش اون روز 3بار منو کردو چند ماه گذشتو ما هر روز سکس داشتیم تا اینکه سارا به مسعود شک کرده بودو فقط دنبال گوشی مسعود بودو بلاخره سارا چندتا از اسای منو تو گوشی مسعود خونده و … لطفا نظر بدید فکر کو طولانیش کردم ادامش بعد نظرهای شما دوستای عزیزمیم
نوشته: مریم
هنوز پیدا میشن پسرایی که میرن و دم ایستگاه اتوبوس دختر بازی میکنن !!
به اینا میگن دختر بازای کلاسیک خخخخخخ
اینکه دلت خواسته سکس کنی یک مساله شخصیه ولی اینکه با یک مرد متاهل ریختی رو هم و زندگیش رو به فاک دادی نشون میده خیلی آدم پست و کثیفی هستی! میدونی با اون زن بدبخت چیکار کردی؟ بی شرف بی همه چیز اون به تو اعتماد کرد و تورو به خونه خودش برد چه زیبا جواب اعتمادش را دادی!!!
تو یک جنده واقعی هستی و به نظر من با روحیه ای که داری میتونی تو این شغل پیشرفت کنی!!!
Pentagon U.S.Army
واقعا خجالت بکش چه بدو بدو و با افتخار اومده تعریف کرده خب اگه احتیاج داشتی اینهمه پسر مجرد ریخته میرفتی به اونا میدادی بدبخت خائن امیدورام شوهرتم با دوست صمیمیت بهت خیانت کنه تا بفهمی چه حالی به دوست بدبختت دست داده با اولین نفرم موافقم چرا دوست پسرت با ج… دوست شده ولی تو ج… نیستی ؟؟؟
bagheyrat ببخشید جرا سید دروغین ؟؟؟ مگه سیدا هوس ندارن ؟؟ قرار نیست هر کی سیده دیگه پیغمبر باشه که چرا با تعصب کورکورانه رفتار میکنین ؟؟؟
كارخوبي كردي بهش كس دادي ثواب داره به خدا.بيامنم بكنمنت ثوابش دوقبضه بشه عزيزم
این داستانو تو حشری بودنت نوشتی و توخیالات سیرمیکردی معلوم واقعیت نداره
azizam ag khasti manam khob kon mikonam chon asheghe kon kardanam
sex ye raftare azadanas
خواهشا دیگه ننویس.اعصابمو آدمهای نامردی مثل تو به هم میریزن.فقط برو دیگه اینطرفا پیدات نشه…
توله سگ چرا اسم آقا رو میاری وسط مزدور عوضی این سایت دیگه شورشو در آورده…!
همه چیزش با قوانینی که خودش وضع کرده مغایرت داره…
جلقی های بدبخت بچسبیدبه هوس و شهوتتون تا بمیرید،چرا اسم اطهر وپاک پیامبر (ص) ودیگر بزرگانودینی رو وسط میارید؟؟،شمایی که به حضرت خامنه ای توهین میکنی؛اینو بدون که اگه سایه سر حضرت نبود الآن هر مادروخواهرت ودیگر محارمت زیر بیگانه ها بودن تو هم تخم نمیکردی کاری بکنی از ترس کونت،درست مثل افغانستان…
والسلام…
کاش من جای مسعودبودم همچین ازعقب وجلو میکردمت یه ماه نتونی ازجات بلندشی تابه دوس پسرت خیانت کنی کوسکش
راستش مریم نمیدونم این نظر رو میخونی یانه ولی بقول عبیدزاکانی نیست کوری که به کوری نبود ارزانی پس اگر دوست پسر اولت بهت خیانت کرده باید خوب فکر کنی ببینی چرا مستحق این خیانت شدی حتی سارا هم یقینا مستحق این مورد بوده.البته اینکه یک نفر با چه کسی سکس کنه یک مساله ی کاملا شخصیه حتی اگر متاهل باشه چون تو جامعه ی ما واسه مهمترین تصمیم زندگی سرسرانه ترین تصمیم گرفته میشه یعنی واسه ازدواج که یک عمر بعدش با رابطه ای سرد همدیگرو باید تحمل کنند و اخرش به سکس با غیر میرسه.این اشخاصی هم که فحش میدن و ناسزا میگن یه مشت غیرآدمیزاد روانی و عقده ای هستند که از کمبود سکس و زیادی باخود وررفتن با فحش هم ارضا میشن.به نظر من نه پشیمان باش نه ناراحت تو دلت خواسته با مسعود سکس کنی و به کسی هم ربطی نداره ولی مسعود باید به سارا جواب پس بده که این هم مشکل تو نیست پس خودتو درگیر مسایل دیگران نکن.تا جوونی و مجرد از زندگیت لذت ببر که تو یه وقت تو دوران متاهلی خطا نکنی .
حس خوندن ندارم.
ولی یه چیزی جالبه.
همه اونایی که نخ میدن مذهبین و سید و… اینا هستن.
پس اینا چرا به پست ما نمیخورن؟
سکس پیشکش.
تا اونجایی که ادم مذهبی دیدم
یه مشت جا نماز اب کشه، خشکه مقدس بودن که فک کنم بزور دست به زنشون میزدن.
اما حالا…
دست از دروغ و چاخان بردارین.
با اینکه ما خیلی از دست این ادمایه جاکش خون دل خوردیم. ولی این سایت جاش نیست. نزارین این سایتم مثل اویزون شه. کمتر محارم بزارید. گی نزارید. اینقد از اسلام بد نگید. توهین نکنید. این نظام جا برایه هیچ گونه انتقادی نزاشته. حالا شما اومدین و دارین خواهر و مادر دین و نظامو یکی میکنید.
hame az dastet shakian
shayad 1 jooraee hagh daran
amma khianat che baraye zanesh che baraye mardesh kare dorosty nis
zemnan motmaeni azash khooshet oomade boode ya faghat lezate sex baes shoode k injoory fek kooni
az hame mazerat mikham
nazare khodamo migam
amma ta nesbat b tarafet hese vaghe eee nadashte bashi aslan behet nemichasbe
say kooon kasio peyda kooni hadaghal agaram barat mamoolie vali mot nabashe
mamnoon az hame
زحمت کشیدی با این داستان نوشتنت!!
عزیزم خیلی مزخرف بود با این داستان تا چند وقت سکس با دوست پسرمو متوقف میکنم آخه دلمو از سکس زدی
نمی دونم دمب خروس و باور کنم
یا قسم حضرت عباس و
به چی نظر بدیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شایان کامرانی!تویی که میگی حزرت خامنه ای خوبه و شماهارو نجات داده .وضع کشورتون اینه .شما هم که جان فداشی الان تو این جور سایت ها هستی.دیگه بقیه ک بماند.بعدشم گو میخوری با جد و کل خاندانت که به افغانستان توهین میکنی.دهنتو گو پر کن دیگه زر بیخود نزن.زورت میرسه جنده های خودتونو از زیر عربا جمع کنید واسه ما آدم شدین.آمریکایی شرفش از صد تا امثال شما مسلملن نماهای نجس بیشتره.
پشیمانم پشیمانم…