یه بحث و مقایسه کلی بین مخدر و محرک از تجربیات خودم به زودی میزارم براتون
فعلا برو تو کف عکس:

چت چت باشی تو شهره بازی!!!وای!!!
فازه عجیب بالایی داره!

بعد 4 ساعت مناظره :
ﻣﺠﺮﻱ : ﺍﻗﺎﻱ ﺣﺪﺍﺩ ﮐﻼﻡ ﺍﺧﺮﺗﻮﻥ ﭼﻴﻪ !? ﺣﺪﺍﺩ : ﺳﻼﻡ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﺑﻪ ﺑﻴﻨﻨﺪﮔﺎﻥ
ﻋﺰﻳﺰ . |:
یعنی من دنبال ساقیشم .

با دوتا از رفقا قرار بود که بریم جنده پولی بکنیم.قبلش چت کردیم که خوب بچسبه بهمون!یکی از رفیقا خیلی ادعاش میشد که اره من کس بارم و کلی حالیمه و ازین حرفا!اون یکی رفیقم اولین بارش بود کیری استرس گرفته بود گلم که زده بود که هیچی دیگه رد داده بود!استرس این منم گرفت!
اقا اونی که ادعاش میشد رفت تو.کلی صدا اهو اوهو اینا نیم ساعت دیگه خیس عرق درو باز کرد گفت اقا من هر کاری کردم ابم نیومد!شما برید من بد شما یه دور دیگه میرم!رفیقمونو فرستادیم رفت.حاجی 20-30 دقیقه بعد درو باز کرد گفت لا مصب منم ابم نیومد.شنیده بودیم گل کمرو صفت میکنه ولی این جنسش ناب بود خاجه کرده بود لا مصب!
منو استرس گرفت رفتم تو!یه ذره با سینه ها یارو ور رفتم و بعذ کاندوم کشیدم بکنم!سگی کردیم نیومد!معمولی کردیم نیومد!تلمبه زد نیومد!در اووردیم ساک زد نیومد!حتی سوژه در این حد که یکی دوبار کیرم تو کس یارو خوابید!
یارو شاکی شد که اره تا الان اب 10 نفرو اوورده بودم شما دهن منو گایدید!جنده بودا ولی بس که ارضا شده بود بود کم اوورده بود جلو ما!
ازون موقع واسه هرکی تعریف میکنیم میزنه زیره خنده که 3نفر ادم بالغ 1ساعت و نیم یارو رو کردیم 150 تومنم به یارو دادیم هیچ کدوم ابمون نیومد!

ادامه بدیم یا ندیم؟

به در خواست یکی از کابران:
قبلش معذرت خواهی میکنم اگر جایی اشتباه بود دوستان اهل فن بفرمایند:
مواد به دو نوع مخدر و محرک تقسیم میشوند مخدرها مانند تریاک هرویین کراک مرفین و … که با جسم سرو کار دارند و وابستگی جسمی میارند که ازتون خواهش میکنم هیچ وقت سمتشون نرید که بد بختتون میکنه و قرارم نیست من اینجا زیاد راجبش حرف بزنم
دسته بعدی محرک ها هستند که خودشون به دو دسته گیاهی(نعمت الهی) و شیمیایی(ساخته دست بشر) یافت میشوند.شیمیایی ها مانند شیشه قص اکس ال اس دی و…که بازم دوری شدید ازین ها رو توصیه میکنم!وقتی خود خدا این همه نعمت در اختیارمون گذاشته چرا شیمیایی؟!البته داستان ال اس دی فرق میکنه و خود من اعتقاد هر انسانی یکبار باید ازش استفاده کنه.بعدا مفصل راجب ال اس دی براتون میگم ولی این جا از حوصله خارجه
و حالا محرکات طبیعی که ماری جوانا حشیش ماشروم و… از این دسته اند.محرک ها عمل متفاوتی را با انشان انجام میدهند و اثر ان بر روی مغز است و وابستگی ذهنی دارند…
تو پستای بعدی ادامه میدم

حشیش دوز بسیار پایینی دارد و به علت فراوانی زیاد و قیمت کم بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد و گل!دوز بسیار بالا تری دارد و اگر حشیش را پرواز در نزدیکی زمین بدانیم گل شما را از جو خارج کرده و موارد زیادی از حضور دوستانی بعد از استفاده از گل ناب در کهکشان های دیگر گزارش شده.در گذشته از گیاه کانابلیس بعنوان گیاه مقدس یاد میشده!!!و ممنوعیت گل به این علت است که ان را دروازه ای برای ورود به دنیایی محرک ها میدانند و افراد بی جنبه تمایل به بیشتر و بیشتر دارند وگرنه از خود گل تا به الان ضرری مشاهده نشده که هیچ مکارم شیرازی در رساله خود خوردن گل را مستحب میداند
کوکایین هم بعدا توضیح میدهم(الان حسش نیس)
و حالا ماشروم که شما را از هفت اسمان که خیام از ان به عنوان هفت شهر عشق نیز یاد میکند رد میکند و شما را به حالت عمیقی از فلسفه خداپرستی میرساند
الان شبه حس تایپ نیست بعدا کلا این پست رو میشکافم!
در ادامه به عکسای در خواستی توجه کنید!

همچین دختری ارزویمان است

به جون خودم ناراحت شدم اصن!
دیگه ادامه ندم بهتره!

eyval darid bekhoda

[quote=MR chet boy]به جون خودم ناراحت شدم اصن!
دیگه ادامه ندم بهتره![/quote]
ادامه بده باو…

[quote=for2][quote=MR chet boy]به جون خودم ناراحت شدم اصن!
دیگه ادامه ندم بهتره![/quote]
ادامه بده باو…[/quote]
چشم

چت باز داریم اینجا؟

این دخترایی که پا به پایه پسرا گل میکشن ایول دارن! بعد میگن من اصن هیچیم نیس!اصن تکون نخوردم!
یه بار یه بنده خدایی قفل کرده بود کیرو بده ببرم یادگاری واسه خودم!اصن تکون نخوردی عزیزم

حالا جدا کسی میخونه اصن؟
یا من زحمت الکی میکشم؟!

دمت گرم ادامه بده من سيگار مى كشم ولى ويد و مارى خيلى دوست دارم امتحان كنم

[quote=Lobia94]دمت گرم ادامه بده من سيگار مى كشم ولى ويد و مارى خيلى دوست دارم امتحان كنم[/quote]
یکن عزیزم بکن!خواستی بیا پیش خودمون یاذت بدیم چجوری بکنی!

اینکه حضرت سلیمان با حیوانات،جن و پری صحبت میکرده ثابت میکنه که علف قدمت تاریخی داره… :))

دوست دارم تتو کنم

کی مثل من ازین دوست دخترا میخواد؟

کتابخونشو دوس دارم

داداش چرا انقد دنبال نظر دادن مردم هستی؟ اگه می خوای بدونی پستات خواننده داره یا نه, گزینه اش تو همین انجمن هم هست که تعداد بازدید کننده را نشون میده . چون ممکنه خیلی ها مطالب یک تاپیک رو بخونند ولی همه پست نذارند . مخصوصن اینجا که یه جورائی ساختار شکن محسوب می شه. متوجه عرضم می شید؟ یک موضوع مهم که هست اینه که اینجا اکثر کاربری ها چند تائی هستند و اصلن فرض کنیم دو تائی پس نصف می شه و برخلاف کتیبه ی ورودی سایت که می گه ورود زیر 18 ممنوعه ،نصف کاربرهاش زیر 18 هستند از اون نصف دیگه هم نصفشون برادران سایبری هستند و نصف اون باقی مونده دخترند و نصف اون باقی مونده شوهر هم دارند و نصف باقی مونده اش ابله و چَفت و نفهم هستند و نصف اون باقی مونده بچه مثبت هایی هستند که اومدند اینجا به قول معروف بکارت ذهنی شون را بر دارند و نصف الباقی هم مثل من کس خلند و مغزی برای پست گذاشتن و اینجور چیزا براشون نمونده و… خودت 500.00 هزارو 9دفعه تقسیم بر 2 کن!!! ببین به چند میرسی؟؟؟ .
با اینکه من خودم اعتقاد دارم هر مطلب و موضوعی را اگه ادم بدونه خیلی بهتره تا ندونه.واتفاقن اگه بدونه احتمال گیر کردنش روی اون قضیه کمتره تا وقتی که نمی دونه ولی خلاصه نمی شه زیاد از کاربرا انتظار داشت که نظر بدند توی این تاپیک چون بیشتر اونا که چند نفر هم بیشتر نیستند ! از اظهار نظر اینجا ها ترس دارند و نگران آبروشون هستند . پس زیاد ناراحت نباش که کسی نظر نداده تو کارتو انجام بده اگه مخالف قوانین سایت نباشه(که من نمی دونم) هر کس دلش خواست می آد و می خونه. فقط اگه فضولی نباشه بهتره تو پست هات کمتر توصیه کنی که جوینت بزنید و…! تعریف و تمجید خیالی نیست ولی توصیه شاید خوب نباشه (به خاطر اون زیر 18 سالها اینو می گم) خیلی حرف زدم ببخشید

[quote=-7-seven]داداش چرا انقد دنبال نظر دادن مردم هستی؟ اگه می خوای بدونی پستات خواننده داره یا نه, گزینه اش تو همین انجمن هم هست که تعداد بازدید کننده را نشون میده . چون ممکنه خیلی ها مطالب یک تاپیک رو بخونند ولی همه پست نذارند . مخصوصن اینجا که یه جورائی ساختار شکن محسوب می شه. متوجه عرضم می شید؟ یک موضوع مهم که هست اینه که اینجا اکثر کاربری ها چند تائی هستند و اصلن فرض کنیم دو تائی پس نصف می شه و برخلاف کتیبه ی ورودی سایت که می گه ورود زیر 18 ممنوعه ،نصف کاربرهاش زیر 18 هستند از اون نصف دیگه هم نصفشون برادران سایبری هستند و نصف اون باقی مونده دخترند و نصف اون باقی مونده شوهر هم دارند و نصف باقی مونده اش ابله و چَفت و نفهم هستند و نصف اون باقی مونده بچه مثبت هایی هستند که اومدند اینجا به قول معروف بکارت ذهنی شون را بر دارند و نصف الباقی هم مثل من کس خلند و مغزی برای پست گذاشتن و اینجور چیزا براشون نمونده و… خودت 500.00 هزارو 9دفعه تقسیم بر 2 کن!!! ببین به چند میرسی؟؟؟ .
با اینکه من خودم اعتقاد دارم هر مطلب و موضوعی را اگه ادم بدونه خیلی بهتره تا ندونه.واتفاقن اگه بدونه احتمال گیر کردنش روی اون قضیه کمتره تا وقتی که نمی دونه ولی خلاصه نمی شه زیاد از کاربرا انتظار داشت که نظر بدند توی این تاپیک چون بیشتر اونا که چند نفر هم بیشتر نیستند ! از اظهار نظر اینجا ها ترس دارند و نگران آبروشون هستند . پس زیاد ناراحت نباش که کسی نظر نداده تو کارتو انجام بده اگه مخالف قوانین سایت نباشه(که من نمی دونم) هر کس دلش خواست می آد و می خونه. فقط اگه فضولی نباشه بهتره تو پست هات کمتر توصیه کنی که جوینت بزنید و…! تعریف و تمجید خیالی نیست ولی توصیه شاید خوب نباشه (به خاطر اون زیر 18 سالها اینو می گم) خیلی حرف زدم ببخشید[/quote]
نگرانی من ازین بود که شاید خواننده نداشته باشم ولی با این تفسیری که شما کردی کاملا قانع شدم!
توضیحات واسه سایت های معتیره که منابعشون رو نوشتم و در موارد تجربیات شخصی به جد دوری از مخدر و محرکات شیمیایی رو توصیه کردم و انتخاب با خود خواننده هاست!
ممنونم به خاطر این پست خیلی زیبات که دلگرمی داشت توش!

شب ساعت 11 بود که تو خونه پسر عموم تو فاز لش کردن بعد گل بودم که موبایلم زنگ خورد بابام پشت خط گفت گوله پاشو بیا تهران(اخه به صرف عشق و حال شهرستان خونه پسر عموم بودم)که بابا بزرگت فوت کرده!استرس کیری گرفتم شاشی شاشی وسایلمو جمع کردم و راهی تهران شدم!
پیپر نداشتم 3تا پوکه پر کرده بودم 2تاشو کون به کون روشن کردم که چت چت بشم حالیم نشه مسافت زیاد!
یه چند کیلومتری گذشت من دیگه قفل بودم تو رانندگی که یه الگانس مشکی پلیس با سرعت مثلا140-50 تا از کنارم رد شد منم فاز مامور مخفی گرفتم چسبوندم پشتش!به جونم خودم یارو شیرین 170 میرفت منم پشتش که فقط شانس اووردم ماموریتی چیزی داشتن وا نستادن کونم بزارن! نزدیکای شاهرود زدم تو شهر چون میدونستم پلیس راه گزلرش دادن کونمو پاره میکنه!
این همه هیجان خستم کرده بود کنار یه پارک واستادم خوابیدمو ادامه راهو سحر رفتم!یادش بخیر که عجب فاز خوبی بود!

کسی هوس پنیر نکرده؟

دهها گونه قارچ سیلوسیبین (Psilocybin ) یا اصطلاحا قارچ جادویی (Magic Mushroom) وجود دارد که عمدتا به اقسام سیلوسیب، پانئلوس و کوپلاندیا تعلق دارند.
تاثیرات خوردن آنها مشابه یک پرواز(Trip ) کوتاه مدت LSD است و تغییرات عمده فیزیکی، بصری و ادراکی را موجب می شود.
تقریبا تمام قارچهای حاوی سیلوسیبین، قارچهای کوچک قهوه ای یا زرد رنگ هستند که براحتی می توانند با بسیاری از انواع قارچهای وحشی غیر قابل خوردن و سمی اشتباه گرفته شوند. این مساله شناسایی آنها را مشکل و خطرناک می کند. مشخصه عمده اکثر قارچهای سیلوسیبین( و البته برخی قارچهای سمی) این است که هنگام در دست گرفتن، کبودی آبی رنگی پیدا می کنند.
دوز تفریحی مصرف آنها بسته به گونه و قدرت شخصی بین 0.5 تا 5 گرم قارچ خشک شده است که حدودا معادل ده برابر این مقدار از قارچ تازه می شود.
عمده تاثیرات قارچها از ترکیبات آلکالوئیدی فعالی که در آنها موجود است، ناشی می شود. رایج ترین این آلکالوئید ها سیلوسیبین، سیلوسین و تریپتامین های روانگردان دیگر است که ساختاری مشابه سرتونین (Serotonin ) دارند. سرتونین یک تنظیم کننده قدرتمند حال، وضعیت ذهنی و آگاهی است که بطور طبیعی در بدن تولید می شود. سیلوسیبین نسبت به سیلوسین ترکیب پایدارتری است ولی پس از خورده شدن به سیلوسین تجزیه می شود که مسئول تاثیرات توهم زایی است.
قارچهای حاوی سیلوسیبین در بسیاری از نقاط جهان بصورت وحشی می رویند. بسیاری از این گونه ها بسادگی قابلیت کشت توسط انسان را دارند. اکثر قارچهای مصرفی برای تفنن، بصورت کاشت شده هستند نه انواعی که بطور وحشی از طبیعت چیده شده باشند.
طبق طبقه بندی سال 1971 سازمان ملل متحد، قارچهای سیلوسیبین، مواد فهرست اول (Schedule 1 ) به حساب می آیند. موادی که در فهرست اول طبقه بندی شوند، دارای پتانسیل بالای سوءاستفاده و اعتیاد فرض شده و هیچ اثر درمانی و پزشکیی برای آنها به رسمیت شناخته نمی شود.( این طبقه بندی مورد انتقاد گسترده قرار گرفته است زیرا قارچها مواد سبک با پتانسیل بسیار پائین برای سوء مصرف هستند.) کشورهای متعهد، وظیفه دارند استفاده از این مواد را به تحقیقات علمی و پزشکی تحت شرایط شدیدا مراقبت شده محدود کنند. قوانین ملی اکثر کشور ها با توجه به این فهرست تنظیم شده است؛ در اختیار داشتن و مصرف سیلوسیبین و سیلوسین تحت همه شرایط ممنوع است و مجازاتهای قانونی سنگین به دنبال دارد.

تاریخچه: قارچهای سیلوسیب از چندین هزار سال پیش توسط بومیان آمریکای مرکزی و جنوبی برای ارتباطات روحانی، پیش گویی و شفا بخشی استفاده می شده است، بطوریکه آزتک ها به آن قارچ خدا و قارچ عجایب نام داده بودند… اروپائیان اولین بار در قرن شانزدهم توسط نوشته های یک کشیش اسپانیایی که مصرف آنها را توسط آزتک ها گزارش کرده بود، با آن آشنا شدند.
در سال 1955 واسون اولین فرد غربی بود که بطور جدی در زمینه قارچهای روانگردان به تجربه پرداخت و مقاله ای در باره آن در مجله life به چاپ رسانید. در سال 1956 آلبرت هافمن (مخترع LSD ) سیلوسیبین و سیلوسین را بعنوان ترکیبات موثره قارچها کشف کرد. تیموتی لیری (Timothy Leary ) تحت تاثیر مقاله واسون به مکزیک سفر کرد تا خود، قارچها را تجربه کند و پس از بازگشتش به دانشگاه هاروارد، “پروژه سیلوسیبین هاروارد” را آغاز کرد که به ترویج مطالعه روانی و روحانی سیلوسیبین و دیگر مواد توهم زا می پرداخت. در دهه 70 با توجه پر طرفدار شدن آن، گونه های مختلفی از این قارچها از آسیا، اروپا و آمریکا جمع آوری شد و کتابهایی راجع به نحوه کاشت انبوه آنها منتشر شد.

یک تلقی غلط رایج حتی در محیطهای تخصصی این است که اثرات تجربه شده با سیلوسیبین بدلیل طبیعت مسموم کننده آن است در حالیکه انستیتوی ملی ایمنی و سلامت آمریکا، آن را در درجه مسمومیت پائینتری نسبت به آسپرین طبقه بندی کرده است. تجربه قارچها معمولا ماهیتی درونی دارد و همراه با اجزای سمعی و بصری قوی است و تاثیرات ممکن است از نشاط آور تا غم بار متفاوت باشند.بهمچنین ممکن است حتی در دوزهای بالا هم کوچکترین تاثیری احساس نشود. به مانند بسیاری از مواد روانگردان، تاثیرات قارچها غیر قابل پیش بینی و وابسته به فرد مصرف کننده است. قارچها می توانند(با درجه پائینتری نسبت به LSD ) تغییرات قوی و موقتی در تجربه فرد از حیات و واقعیت ایجاد کنند. این می تواند بخصوص در دوزهای بالاتر، تجربه روانگردانی قدرتمندی باشد که بطور قابل توجهی بستگی به تجربیات قبلی، وضعیت فکری و احساسی فرد و محیط اطراف او دارد. رویداد های ناخوشایند جسمی و روانی در روزهای قبل از یک پرواز قارچ، می تواند تبدیل به پریشانی و ضربه روحی جدی در حین پرواز شود. یک محیط آشنا و راحت می تواند اجازه یک تجربه دلپذیر را بدهد در حالیکه یک محیط منفی به احتمال زیاد منجر به یک پرواز بد (Bad Trip ) خواهد شد. مثلا مردم قبیله مازاتک قبل از یک “جستجوی بینش” (تجربه با قارچ) خود را بوسیله خودداری از مصرف گوشت، تخم مرغ، الکل و روابط جنسی بمدت چهار روز پاک و خالص می کنند؛ تجربه همیشه در محیط تاریک و بسته ای انجام می شود که هیچ کس حق ورود و خروج از آن را تا زمان مشخصی ندارد.
طرفداران مدرن روانگردانها معمولا از اصطلاح “بار سفر بستن” استفاده می کنند که به معنی وارد کردن اطلاعات به مغز مانند مطالعه یک کتاب فلسفی یا درگیر شدن در یک نوشته یا فیلم تفکر برانگیز در روزهای قبل از یک تجربه است

در سال 2006 دانشگاه جان هاپکینز تحقیق دو سو کور و تصادفیی را در مورد تاثیرات روحانی قارچهای سیلوسیبین انجام داد. این مطالعه شامل 36 فرد تحصیل کرده می شد که هرگز هیچ نوع ماده روانگردانی مصرف نکرده بودند و همه، جهت گیریهای روحانی و مذهبی مشخص داشتند. متوسط سن مصرف شرکت کنندگان 46 سال بود و آنها در بازه های 8 ساعته تحت تاثیر قارچ سیلوسیبین در آزمایشگاه مطالعه می شدند. یک سوم از شرکت کنندگان گزارش دادند که این تجربه، مطلقا مهم ترین تجربه روحانی در کل زندگیشان بوده است. این مطالعه همچنین مشخص کرد که حدود یک سوم از آنها ترس قوی و احساسات ناپایدار پارانویا را در حین آزمایش تجربه کرده بودند. بیش از دو سوم شرکت کنندگان آن را در میان 5 تجربه مهم معنوی سراسر زندگیشان ارزیابی کردند. دو ماه پس از انجام آزمایش، 79 درصد از شرکت کنندگان، افزایش رضایت و بهزیستی در زندگیشان گزارش کردند؛ خانواده، دوستان و اقوامشان نیز این مساله را تایید کردند. ( تحقیقات مشابهی در دهه 70 توسط پروژه سیلوسیبین هاروارد روی اساتید و دانشجویان دانشگاه هاروارد و طلاب مدرسه دینی انجام شده بود که نتایج مشابهی در بر داشت.)

به هیچ وجه رانندگی نکنید و از ماشین آلات سنگین و پیچیده استفاده نکنید.شک نکنید که توهم تولیدی ناشی از این قارچ ها برای شما و اطرافیانتان حوادث تلخ و جبران ناپذیری به بار خواهد آورد.فریب تبلیغات شدید این قارچ ها را نخورید. تمام کسانی که با توهم روشنایی و روشن بینی به این قارچ ها روی آوردند ، چیزی جز توهم محض نصیبشان نشده است.
استفاده از قارچهای حاوی سیلوسیبین هنگامی که تحت تاثیر MAOI (موادی که در بعضی داروهای ضد افسردگی وجود دارد) هستید، می تواند اثر قارچ را تشدید کند. قبل از مصرف در مورد آن تحقیق کنید.
افرادی که در میانه تحولات احساسی یا روانی در زندگی روزمره خود هستند باید در مصرف روانگردانها (مثل قارچ) احتیاط کنند چون ممکن است مشکلات بیشتری برایشان بوجود آورد.
افرادی که سابقه خانوادگی اسکیزوفرنی دارند یا در مراحل اولیه بیماری روانی هستند باید شدیدا محتاط باشند چون قارچها مشکلات ذهنی و روانی خفته را بر می انگیرند

قارچها نه از نظر جسمی و نه از لحاظ روانی اعتیاد و وابستگی ایجاد نمی کنند. در واقع معمولا پس از یک تجربه قارچ تا چند وقت فرد اشتیاقی به مصرف دوباره احساس نمی کند. قارچها دوره تحمل (Tolerance ) کوتاهی دارند و استفاده از آنها تا دو روز پس از استفاده اول، منجر به تجربه ای کاهش یافته و ضعیف می شود. ولی این اثر تحمل در عرض یک هفته از بین می رود.
تاثیرات: توهم خوشی و بهبود حال - خنده و سرگیجه – توهم تفکر عمیق فلسفی یا خلاقانه – اعمال و سرگرمیهای معمولی جذابتر بنظر می آیند- توهم بینش و فراست – توهم تجربیات روحانی متحول کننده زندگی – حس سنگین حیرت و شگفتی – حس توهم مهمل نمایی هنجارها و تغییر عمیق روان - احساس حساسیت بیشتر – تغییرات کلی در آگاهی – تغییر در ادراک زمان و اتساع زمان – حس کند شدن گذشت زمان – حساسیت بیشتر به نور – الگوهای رنگین کمانی و ستاره ای اطراف نورهای نقطه ای – تصورات با چشمهای بسته (دوز های متوسط به بالا) - رخوت و خواب آلودگی - اتساع مردمک چشم – حس انرژی یا همهمه در سیستم عصبی یا اندام بیرونی بدن – زنده شدن خاطرات و قابلیت بهبود یافته تمرکز روی آنها- از دست دادن احساس مرز بین خود و جهان اطراف و ایجاد نوعی وحدت جهانی(دوزهای بالا) – حس ارتباط با قدرتهای بالاتر. بطور کلی قارچها اجازه می دهند تا آن تفکراتی که معمولا توسط فیلتر های طبیعی مغز منحرف می شود، تقویت و بزرگنمایی شود و ایده ها و احساساتی که بهمراه چنین تفکراتی جریان می یابند اجازه ظهور پیدا کنند، این می تواند بسته به نوع تفکرات، خوب یا بد به حساب آید.
اثرات منفی : احساس ترس شدید – سر درد پس از تمام شدن اثر قارچ – تهوع، نفخ و ناراحتی معده و روده بخصوص هنگامی که قارچ بصورت خام خورده شود(بسیار رایج) – درجات متفاوتی از اضطراب – سرگیجه و آشفتگی – احساس سبکی سر یا غش کردن (در موارد افت فشار خون ) – تسریع یا بر انگیختن بیماریهای موجود یا خفته روانی – مختل کردن حافظه فعال.