همه بچه های ایران (به خصوص تهرونیهای عزیز) بیان تو ..هر چی به فکرت میرسه بگو..جوک،داستان،بابا،مامان،

1392/02/12

همه بچه های ایران (به خصوص تهرونیهای عزیز) بیان تو …هر چی به فکرت میرسه بگو…جوک،داستان،بابا،مامان،و…

41264 👀
0 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2013-05-02 05:47:07 +0430 +0430

قابلی نداشت.
کی اینو یادشه؟
سر اومد زمستون شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومدو شب شد گریزون
کوهها لاله زارن لاله ها بیدارن
تو کوهها دارن گل گل گل آفتابو می کارن
توی کوهستون دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم داره میاره
توی سینه اش جان جان جان
یه جنگل ستاره داره، جان جان، یه جنگل ستاره داره
سر اومد زمستون شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومدو شب شد گریزون
لبش خنده نور دلش شعله شور
صداش چشمه و یادش آهوی جنگل دور
توی کوهستون دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم داره میاره
توی سینه اش جان جان جان
یه جنگل ستاره داره، جان جان، یه جنگل ستاره داره

0 ❤️

2013-05-02 05:47:43 +0430 +0430

قبلنا می‌گفتن …
مرد باید ایستاده بمیرد یا با سربی(گلوله) توی سینه…
مردای امروزیم زیر موچین و بوتاکس و پروتز و عمل بینی‌ جون ندن خیلیه
:)))))))
این دیگه خداییش خیلی ضایعه D:

0 ❤️

2013-05-02 05:48:13 +0430 +0430

معنی کامنت های جالب دخترانه

ﻋﮑﺴﺖ ﻗﺸﻨﮕﻪ = ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﻣﻦ ﻣﯿﺸﯽ؟!
ﺑﺎﺑﺎ ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭ = ﻋﺎﺷﻖ ﻫﯿﮑﻠﺘﻢ!
ﻻﯾﮏ = ﺧﻮﺷﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﺯﺕ!
… ﺑﭽﻪ ﭘُﺮﺭﻭ = ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺪﻩ ﺩﯾﮕﻪ!
ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ = ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺎﻫﯿﯿﯽ!
ﻧﺨﯿﺮ = ﺑﻠﻪ!
:ﺩﯼ = ﺍﯼ ﺷﯿﻄﻮﻥ!
ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ = ﺑﺎﺑﺎ ﯾﮑﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻦ!
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﺘﻨﻔﺮﻡ = ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﯼ!
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﯿﺎﺩ = ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﺯﻣﻮ ﺑﮑِﺶ!
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ﻻﻻ = ﺑﻬﻢ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ ﺑﮕﻮ!
ﭼﺮﺍ ﮐﻢ ﺁﻧﻼﯾﻦ ﻣﯿﺸﯽ؟ = ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ!
ﺑﯿﺎ ﭘﯽ ﺍﻡ = ﺩﺍﺭﻡ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻣﯿﺸﻢ!
ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ = ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﯿﺮ!
ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻋﻼﻗﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟ = ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ!
ﻫﻤﺶ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﺴﺘﯽ = ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ﺍﺯ ﺣﺴﻮﺩﯼ!
ﺑﻬﺖ ﻗﻮﻝ ﻧﻤﯿﺪﻡ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﯿﺮﻡ = ﺗﺎ ﯾﮏ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻢ!

0 ❤️

2013-05-02 05:53:57 +0430 +0430

ما گشته ایم، نیست، تو هم جستجو مکن
آن روزها گذشت، دگر آرزو مکن

دیگر سراغ خاطره های مرا مگیر
خاکستر گداخته را زیر و رو مکن

در چشم دیگران منشین در کنار من
ما را در این مقایسه بی آبرو مکن

راز من است غنچه ی لب های سرخ تو
راز مرا برای کسی بازگو مکن

دیدار ما تصور یک بی نهایت است
با یکدگر دو آینه را روبه رو مکن

0 ❤️

2013-05-02 05:55:34 +0430 +0430

سلام ای یار دور ازمانشسته
سلام ای بدترازما دل شکسته
سلام ای آشنا همچون غریبان
سلام ای عشق من، ای بهتر ازجان
سلام سالار گل های بهاری
سلام ای برتر از صوت قناری
سلام کردم نگی تو بی وفایی
سلام کردم بینم در چه حالی؟

0 ❤️

2013-05-02 05:59:28 +0430 +0430

شنبه رفتم باشگاه بعد شب تا صبح گیم نت بودیم صبح پاشیدیم رفتیم کوه ظهر برگشتیم تو پارک 3 ساعت فوتبال بازی کردیم بعدش رفتیم استخر دوباره رفتیم فوتبال سالن بازی کردیم
صبح سره کار چشام نیست و نابود بعد مرخصی میخوام میگم خستم
صاب کارم میگه خسته نباشید مگه استراحت نکردی ؟
شما بگید من استراحت کردم؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

2013-05-02 06:00:38 +0430 +0430

رها شدن بر گُرده یِ باد است و
با بی ثباتی یِ سیماب وارِ هوا بر آمدن
به اعتمادِ استقامتِ بال هایِ خویش؛
ورنه مسأله ئی نیست :
پرنده یِ نو پرواز
بر آسمانِ بلند
سرانجام
پَر باز می کند.

جهانِ عبوسِ را به قواره یِ همّتِ خود بُریدن است ،
آزاده گی را به شهامت آزمودن است و
رهائی را اقبال کردن
حتّا اگر زندان
پناهِ ایمنِ آشیانه است
و گرم جایِ بی خیالی یِ سینه یِ مادر،
حتّا اگر زندان
بالشِ گرمی ست
از بافه یِ عنکبوت و تارَ کِ پیله.

رهائی را شایسته بودن است
حتّا اگر رهائی
دامِ باشه و قِرقی ست
یا معبرِ پُر دردِ پیکانی
از کمانی ؛

وگر نه مسأله ئی نیست :
پرنده یِ نو پرواز
بر آسمانِ بلند
سرانجام
پَر باز می کند.

0 ❤️

2013-05-02 06:03:21 +0430 +0430

همه شب خواب می بینم که آسمون آبی شده
این شب تار و سیاه دوباره مهتابی شده
می بینم صبح شده و راز من و تو همه جا
میون مردم شهر دوباره آفتابی شده

بیا تا با هم بشیم انگشتر هزار نگین
هر نگین یه آسمون با ماه و خورشید هم نشین

بیا تا آشتی بدیم گل های سرخو با خزون
بیاریم مهتابو امشب روی بوم خونه مون
دل به آتیش بزنیم و دست بدیم به دست هم
برداریم سنگ غمو از روی دوش آسمون

بیا تا با هم بشیم انگشتر هزار نگین
هر نگین یه آسمون با ماه و خورشید هم نشین

چه خوبه جادو کنیم با هم بریم پیش خدا
تا کلید گنج عشقو بذاره تو دست ما
ببره ما رو یه جا تو سرزمین پریا
میون ابرا روی قالیچه ی ستاره ها

بیا تا با هم بشیم انگشتر هزار نگین
هر نگین یه آسمون با ماه و خورشید هم نشین

0 ❤️

2013-05-02 06:03:55 +0430 +0430

این بچه های دهه شصتی یادشون یه وسیله ای بود دو تا توپ کوچیک که به دوتانخ به هم وصل شده
و بالا پایین میکردین و تق تق صدا میداد!
الان دوباره مد شده!!!
الان بفهمید اون موقع با صدا دادن اون چن نفر رو اذیت میکردید!

0 ❤️

2013-05-02 06:04:44 +0430 +0430

این بچه های دهه شصتی یادشون
یه وسیله ای بود دو تا توپ کوچیک که به دوتانخ به هم وصل شده
و بالا پایین میکردین و تق تق صدا میداد!
الان دوباره مد شده!!!
الان بفهمید اون موقع با صدا دادن اون چن نفر رو اذیت میکردید!

0 ❤️

2013-05-02 06:20:30 +0430 +0430

یادش بخیر
دوران افتضایی(ابتدایی)
وقتی روز معلم میشد نفری یه دونه تخم مرغی که توش رو خالی کرده بودیم
و پر از گل کرده بودیم دستمون میگرفتیم
وقتی معلم میومد و ما شَپَلَق میزدیم به سقف و رو میریخت رو معلم و ما خر کیف میشدیم!
و
یک صدا میگفتیم
مـــــــــــــــــعــــــلـــم عــــزِِیـــــزیـــم روزت مــــبـــارک!

0 ❤️

2013-05-02 06:22:24 +0430 +0430

تو درکدام ثانیه می آیی…
بگوساعتهارا…
در همان لحظه نگاه دارم…
میخواهم…
سیرتماشایت کنم…
و باز هم ۳نقطه های بی پایانِ من…

0 ❤️

2013-05-02 06:42:27 +0430 +0430

دلــــم بالــکنی می خواهـــد رو به شهـــر…
و کمی بـاد خنکــــ و تاریکـــــی …
یکــــ فنجان بــزرگــــ قهوه …
یکـــ جرعه تـ♥ـو …
یکــــ جرعه من …
و سـکوتـــی که در آن دو نگـــاه گـــره خـــورده باشـــد …
بی کلام…
میـــــدانی…!؟
دلــــم یک “من” می خواهــد بـــرای تــو…
و یک “تــو” تـــا ابــــد بــرای من …
و باز هم 3نقطه های بی پایانِ من…

0 ❤️

2013-05-02 06:43:26 +0430 +0430

دلــــــــــم …
با مشت دیگران کـَـکش هم نمیگزد…امـــــــــــــــــــــــ ــــــــا …
اخمـــ تو …
خردش میکند …
چه رسد به …
قهر و نبودنت…

0 ❤️

2013-05-02 06:44:03 +0430 +0430

دردها فراموش میشوند…
ولی همدردها هرگز…
من بودن آنهایی را میخواهم که حتی یادشان زندگی را زیباتر میند.
پس همیشه باش…

0 ❤️

2013-05-02 06:46:31 +0430 +0430

گفت : بزن به سلامتی پت و مت !
گفتم : حتما به خاطره اینکه خنده دار بودن ؟
گفت : نه ، به این خاطر که تا تهش با هم بودن !!

0 ❤️

2013-05-02 06:48:37 +0430 +0430

مرسی خشایار

0 ❤️

2013-05-02 06:52:55 +0430 +0430

پسرا هجده ماه میرن خدمت،
اندازه 18 سال خاطره تعریف می کنن!

لامصبا همشونم قهرمان پادگان بودن !!!

0 ❤️

2013-05-02 06:55:22 +0430 +0430

هر احمقی میتواند بداند، مهم این است که بفهمد.

تفاوت است بین دانستن و فهمیدن.
دانستن و حتی فهمیدن نسبی است می توان به جرات گفت آنکه مدعی است همه چیز را می داند و برای هر پرسشی ،پاسخی خام دارد، نادان است.

0 ❤️

2013-05-02 06:59:38 +0430 +0430

آقو ما یه باررفتیم بانک یارانمونو بگیریم…

طرف گفت دیگه به شما یارانه تعلق نمیگیره!

گفتیم چرا؟گفت چون شما ۲۱ روزه که مردی!!!

آقو مارو به زور بردن پزشکی قانونی زنده زنده کالبد شکافیمون کردن!

گفتن مرگش مشکوک بوده پلیس اومد ۲ ماه و نیم تحقیق کرد

آخرش گفت تنها مظنون ماجرا خود ماییم!مارو بردن دادگاه…

گفتیم خدارو شکر اولیای دم خونواده خودمونن مارو میبخشن…

آقو وسط دادگاه خونوادمونو جو گرفت

از قاضی اشد مجازات رو خواستار شدن!!…ها ها ها…

قراره پس فردا اعداممون کنن!…

همش به خاطر ۴۰تومن یارانه ایجور داغون شدیم!

0 ❤️

2013-05-02 07:01:12 +0430 +0430

بعضي از درس هايي كه در خانواده ياد گرفتيم

بـهـداشـت : اگه می خواید همدیگه رو بُکُشید ، برید بیرون ؛ الان اینجا رو تمیز کردم !
دعــا : دعا کن سر جاش باشه ، وگرنه … !
مـنـطـق : بخاطر اینکه من میگم !
آیـنـده نـگـری : اگه از تاب بیفتی ، محاله ببرمت خرید !
آداب اجـتـمـاعـی : وقت غذا ، دهنت رو ببند !
اصـلـاح رفـتـار : مثه بچه آدم رفتار کن !
انـتـظـار : بذار برسیم خونه !
کـنـایــه : گریه میکنی ؟ الان یه کاری می کنم واقعا اشکت در بیاد !
ژنـتـیـک : ٤ تا اخلاق خوبتم به من رفته !
دانـش و خِـــرد : وقتی به سن من برسی ، می فهمی !
عــدالــت : یه روزی بچه دار میشی ، امیدوارم بچه هات مثه خودت باشن

0 ❤️

2013-05-02 07:03:37 +0430 +0430

با هر که ســاختم
اخرشـَـم باختـــــم

0 ❤️

2013-05-02 07:08:04 +0430 +0430

پسر کوچولو بعد از رفتن به رختخواب:
بابااااااا
پدر: بله؟
پسر کوچولو: میشه برام یه لیوان آب بیاری؟…
پدر: نخیر نمیشه. قبل از اینکه بخوابی گفتم آب می خوری؟ گفتی نه.
۳ دقیقه بعد، پسر کوچولو:
بابااااا تشنه امه، یه لیوان آب میاری؟
پدر: نخیرررر، اگه یه بار دیگه آب بخوای، میام یکی میزنم توی گوشت تا بخوابی.
۵ دقیقه بعد، پسر کوچولو:
بابا…. میشه وقتی میای منو بزنی، یه لیوان آبم بیاری !

0 ❤️

2013-05-02 07:15:20 +0430 +0430

تنها چيزي که تو دنيا، روي پاهام نگهم داشت

سر و ته کنم تو جاده، مقصدم تهش همين جاست

وسط برجاي تهرون،

0 ❤️

2013-05-02 07:21:16 +0430 +0430

حوصله ندارم اما، همه ي قصه رو مي گم

همه ي قصه رو حتي، اونجايي که دوست ندارم

بذار صحبت کنيم اين بار،جاي اينکه بنويسيم

راجع به دو جين سوال، يه سري نقطه بدخيم

مي دونم که ديگه مُردم، مرگ من موقتي نيست

اين جواز دفن و کفنه، يه صداي لعنتي نيست

توي اين بهبهه ي شک، وسط اين همه بحران

خودمو گوشه ي آسفالت ، جا گذاشتم تو اتوبان

ژست بي خوابي و منگي، واسه من نگير دوباره

کسي که جلوت نشسته ، عصبي و لت و پاره

من ديگه اصلا نمي خوام، تيغو رو رگم بِسُرَم

پايتخت دود و گوگرد، قهرمان قصه من

اگه عاشقت نبودم، پا نمي داد اين ترانه

بي خيال بد بياري، زنده باد اين عاشقانه

خط موشکو تو دستت، نسل من خط کشي مي کرد

واسه انفجار قلبت، شعر من خودکشي مي کرد

جعبه جعبه استخونو،غم پرچماي بي باد

کودکيه نسل ما رو به قرنطينه فرستاد

من با زندگيو و شعرم، يا با تو شوخي نداشتم

واسه تو شوخي بوديم ما، خيلي تلخه سرنوشتم

حالا هي غلط بگير از، ديکته هاي نا نوشتم

يا که اوراق بهادار بده جاي سرنوشتم

اگه عاشقت نبودم، پا نمي داد اين ترانه

بي خيال بد بياري، زنده باد اين عاشقونه

بين اين صدتا اتوبان، يه مسير منحني نيست

که کسي پشت سرم هي، نده فرمان واسه ايست

وقتي آژيرو کشيدن توي گوش لت و پارم

خودم عين بمب دستي، شعرمم شد انفجارم

يه نفر رو در و ديوار، خون خاطره مي پاشه

يه نفر که ميگه اينبار، بذار انگشتو رو ماشه

خيلي ساده نرسيديم، سر صحنه واسه اجرا

انگاري که محض خنده، گرگه زد به گله ما

اگه چيزيو نگفتم توي خاطرم نمونده

متاسفم که ذهنم ، خاک قصه رو تکونده

تسمه ي دلم بريدو، من از اون دقيقه لالم

يه سري تصوير موهوم ، ساخته مي شه تو خيالم

ببين اين زخماي کهنه، ديگه پانسمان نمي شن

شدن عين تير آخر ، وسط جمجمه من

منزوي شو توي قلبت،ياد کارون شب دجله

سر کوچه هاي بن بست، ياد حجله پشت حجره

بچه هاي خاک و بارون، يادته ريختن تو ميدون

مادراشون پشت شيشه، پدراشون ته دالون

پس چرا با تو غريبست، نسل بي خاطره ي من

يادمون نيست که چه جوري، واسه همديگه مي مُردن

پاش بيفته باز دوباره، روي مغربت مي بارم

باز توي منطقه ي مين ، دست و پامو جا مي ذارم

اگه عاشقت نبودم، پا نمي داد اين ترانه

بي خيال بد بياري، زنده باد اين عاشقانه

اسم پايتختو با خون ، مي نويسم واسه يادداشت

تنها چيزي که تو دنيا، روي پاهام نگهم داشت

سر و ته کنم تو جاده، مقصدم تهش همين جاست

وسط برجاي تهرون، ازدحام شعر و روياست

مي گذره اين روزا از ما، ما هم از گلايه هامون

عادي مي شن اين حوادث ، اگه سختن اگه آسون

توي پاييزه مجاور، وسطاي ماه آذر

شد قرارمون که با هم، بزنيم به سيم آخر.

0 ❤️

2013-05-02 07:25:05 +0430 +0430

بیا لب وا کنیم هم‌غصه من
بیا بیدار کنیم خوابیده‌ها رو
بیا آشتی بدیم با قصه‌هامون
تموم دست‌های از هم جدا رو
تموم دست‌های از هم جدا رو

بیا گلخونه کن ویرونه‌ها رو
که قمری جای زاغها رو بگیره
نمی‌خوام گلدون مادربزرگم
رو طاقچه از بوی غربت بمیره
رو طاقچه از بوی غربت بمیره

قفل‌های خونی صندوقچه ما
هزارون ساله که گم‌کرده کلیده
بیا با قلبهامون رستم بسازیم
که اون که دشمن دیو سپیده

بیا قفل و کلید رو مهربون کن
که سخته سوت و کورِ خونه‌هامون
بیا با دستهای هم پل ببندیم
که رد شه قاصد از رودخونه‌هامون
که رد شه قاصد از رودخونه‌هامون

قفل‌های خونی صندوقچه ما
هزارون ساله که گم‌کرده کلیده
بیا با قلبامون رستم بسازیم
که اونکه دشمن دیو سپیده

بیا گلخونه کن ویرونه‌ها رو
که قمری جای زاغها رو بگیره
نمی‌خوام گلدون مادربزرگم
رو طاقچه از بوی غربت بمیره
رو طاقچه از بوی غربت بمیره

0 ❤️

2013-05-02 07:37:31 +0430 +0430

من که ازت تشکر کردم ارزو جان…بازم ممنونتم از اینکه یه سری به ما زدی

 مرسی از محبتت
0 ❤️

2013-05-02 07:46:00 +0430 +0430

سلامتی تنباکو دوسیبی که روش نوشته سرطان
نه آبمیوه ای که روش نوشته صد در صد خالص

0 ❤️

2013-05-02 07:47:13 +0430 +0430

دردها فراموش میشوند…
ولی همدردها هرگز…
من بودن آنهایی را میخواهم که حتی یادشان زندگی را زیباتر میند.
پس همیشه باش…

0 ❤️

2013-05-02 07:48:22 +0430 +0430

مرسی یواش جان

یواش یواش داری تن تن مینویسی

0 ❤️

2013-05-02 07:49:31 +0430 +0430

آدم تا وقتي كوچيكه ، دوست داره برای مادرش هديه بخره ، اما پول نداره ، وقتی بزرگ ميشه پول داره اما وقت نداره ، وقتی پير ميشه پول داره وقت هم داره ، اما مادر نداره ، مادر ، تنها كسی است كه ميتونی تمام فريادهات رابر سرش بكشی ومطمئن باشی كه هرگز ازت انتقام نميگره …
به ياد همه مادرای كره خاكᅴ

0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «