همه بچه های ایران (به خصوص تهرونیهای عزیز) بیان تو …هر چی به فکرت میرسه بگو…جوک،داستان،بابا،مامان،و…
آدم تا وقتي كوچيكه ، دوست داره برای مادرش هديه بخره ، اما پول نداره ، وقتی بزرگ ميشه پول داره اما وقت نداره ، وقتی پير ميشه پول داره وقت هم داره ، اما مادر نداره ، مادر ، تنها كسی است كه ميتونی تمام فريادهات رابر سرش بكشی ومطمئن باشی كه هرگز ازت انتقام نميگره …
به ياد همه مادرای كره خاكᅴ
شما یادتون نمیاد هرکی بهمون فحش میداد کف دستمونو نشونش میدادیم میگفتیم آینه آینه!!! حالااگه جرات داری به بچه های امروزی فحش بده، یه چیزی جوابتو میده که باید معنیشو از بابات بپرسی
روزی شیخ با مریدان خویش در مجلسی بودند و شیخ برای آنها از کارهای خارق العاده صحبت مینمودندی!
ناگاه مریدی برخواست و به نزد شیخ رفت گفت یا شیخ من میتوانم از فاصله 7 قدمی در لیوانی که روبروی شماست بشاشمندی!!
شیخ فرمود محال است حاضرم با تو 500 سکه شرط ببندم نتوانی!
مرید قبول بکرد و 7 قدم فاصله گرفت وشروع کرد به شاشیدن ناگهان کنترل از کف بداد و همه جا بشاشید به جز داخل لیوان!!
کنار لیوان، روی مریدان و حتی شیخ نیز بی نصیب نماندی ولی شیخ شادمان از اینکه شرط را برده گفت باختی سکه ها را رد کن بیاید!
مرید ابتدا با مرید دیگری پچ پچی کرد و برگشت و شادمان پانصد سکه را به شیخ داد!
شیخ فرمود:تو همین الان 500 سکه باختی چراشادمانی؟مرید گفت:با آن مرید هزار سکه شرط بسته بودم دراین مجلس روی همگان بشاشم حتی شما شیخ و نه تنها ناراحت نشوید بلکه خوشحال نیز بگردید!! شیخ ومریدان چون این را بشنیدند جامه دریدند و به بیایان رفته واز خشتک خود را به دار آویختندی!!!:D
خواجه نصیر که شنیده بوده سعدی شاعر معروف پر آوازه است میاد ببینه سعدی کیه پرسوجو میکنه میاد میرسه در خونه سعدی دختر سعدی رو پشت بام بوده که خواجه میگه:
خواجه نصیرم نصیر آمده ام از گرمسیر تا بکنم کون سیر
دختر سعدی سریع میاد پایین میگه: دختر سعد بنام آمده از پشت بام کونت به کیر بابام خواجه علیه السلام
خواجه میبینه این دختر سعدی میگه خودش کیه دیگه فرارو به قرار ترجیع میده
خداااااايا
يا كسي روبهمون نده يا اگرميدي,ديگه ازمون نگيرش,
اخه ادما هم هديه روپس نميگيرند,
توكه خدايييي…
ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﻓﺎﻧﺘﺰﻱ ﻣﻦ ﺍﻳﻨﻪ ﮐﻪ ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﻣﻨﻮ ﺑﻔﺮﺳﻨﺪ ﮐﺮﻩ
ﺟﻨﻮﺑﻲ ﻓﻘﻂ 48 ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻬﻢ ﻭﻗﺖ ﺑﺪﻧﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﭼﻴﺰﺍﻳﻲ ﮐﻪ ﺗﻮﻱ
ﺍﻳﻦ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﻣﻲ ﺧﺎﺳﺘﻢ اﺰ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺩﺍﻧﻠﻮﺩ ﮐﻨﻢ ﻭﻟﻲ ﺑﻪ
ﺧﺎﻃﺮ ﺳﺮﻋﺖ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺭﻭ ﺩﺍﻧﻠﻮﺩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ.
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﻡ
|:
ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ |:
ﺍﻻﻥ ﺑﭽﻪ ۴ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎﺵ gallexy note II ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ
ﺑﻌﺪ ﻣﺎ ﯾﻪ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺍﺳﻢ ﺑﭽﺶ ﺭﺿﺎ ﺑﻮﺩ
ﺗﺎ ۱۲ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻫﺮﮐﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺳﮑﻮﺕ ﻋﻼﻣﺖ ﺭﺿﺎﺳﺖ ﻣﻦ
ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﻋﻼﻣﺖ ﺍﻭﻧﻪ !
قا دیروز امتحان عربی داشتیم مام که عین خر
خوندیم یهو معلم اومد منم نماینده کلاس
میخواستم بگم اقا خوش اومدین
برگشتم گفتم اقا چقد
خوش اومدین هیچی
دیگه الان دوروزه
به عنوان سوژه کلاسمون در خدمت شما هستم
♥ اولین کسی که عاشقش میشی دلتو میشکونه و میره .
دومین کسی رو که میای دوست داشته باشی
و از تجربه قبلی استفاده کنی دلتو بدتر میشکنه و میزاره میره .
بعدش دیگه هیچ چیز واست مهم نیست و از این به بعد میشی
اون آدمی که هیچ وقت نبودی
دیگه دوست دارم واست رنگی نداره …
و اگه یه آدم خوب باهات دوست بشه
تو دلشو میشکونی که انتقام خودتو ازش بگیری
و اون میره با یکی دیگه ……
اینطوریه که دل همه آدما میشکنه
یه روز دانشگاه ساعت 8صب کلاس داشتیم منم خوابم میومد؛خمیازه کشیدم فک کنم دهنم نیم متری باز شد؛بعد استاد گفت خوابت میاد؟ منم با جدیت تمام گفتم نه میخوام بخورمت:| . . .
از فرط خنده 2تا از دخترای دانشگاه سقط جنین کردن:|
:-D
برا شروع دوستی خوب بدون شرط سن دنبال یه خانم باشعورم.پیام بدید
تؤ وه کو سروه ی به یانانی به هاری
تؤ له له شما،
گیانی سوکی نادیاری.
بؤشه وی خؤشی ونه خؤشیم یادگاری.
ره مزی ئینتیزاری.
ترجمه:تومثل نسیم صبحگاه بهاری در دلم،جان سبک ناپیدایی.برای شب خوشی وناخوشیم یادگاری.رمزانتظاری.
یادت وه ک گوواله هه وریکی سپی
به ئاسمانی تاریکی دلما راده بووری،
ره گه کانم،یه ک یه ک
له شه پؤلی گولاوی سه رشار ده بن
ترجمه:یادت چون لکه ابری سپید درآسمان تاریک دلم پدیدارمیشود.رگهایم یک به یک ازموج گلابش سرشارمیشوند.
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻏﺬﺍ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺑﺪﻩ ﻣﯽ ﮔﻪ 2 ﺗﺎ ﭘﯿﺘﺰﺍ
ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﺎ ﯾﻪ ﻫﻤﺒﺮﮔﺮ ﺳﺎﺩﻩ .
ﻭﻗﺘﯽ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﻧﮕﻔﺘﯽ ﺳﻪ ﺗﺎ
ﭘﯿﺘﺰﺍ؟
ﮔﻔﺖ: اگه واست ﭘﯿﺘﺰﺍ میگرفتم ﮔﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺷﺪ
ﺑﺮﺍ ﺗﻮ ﻫﻤﺒﺮﮔﺮ
ﮔﺮﻓﺘﻢ ! :O :O
به دوتا پرورشگاه سر زدم هردوتاشون گفتن قیافت خیلی آشناس :|
[quote=GLX1365]مرسی مرسده خانم
حرفهات قشنگ بود[/quote]
خواهش عزيزم تاپيك خودمونه
:-)
دقیقا همینطوریه تایپیک خودتونه
خوشحال میشم بازم نظر بدین
یکی از فانتزی های من اینه که همه مامان ها سالم و سلامت باشن وهمیشه سایشون بالای سر بچه هاشون باشه.
لایک=وای چه فانتزی قشنگی
اگر به جای اسلحه با معلم به جنگ دنیامی رفتیم همه دشمنان نابود می شدند.
روز معلم را به تمام معلمان که فداکارترین و مظلوم ترین قشر جامعه هستند را صمیمانه و از ته قلبم تبریک عرض می کنم.
کلاس خیلی شلوغ بود همه سروصدا میکردن من یه گوشه نشسته بودم آرام همه حتی معلما فکرمیکردن شاگرد مودب و آرام کلاس هستم اما هیچ وقت نفهمیدن که دلم …
خسیس ها رو از چهار تا چیز میشه شناخت:۱- همشون زیرشلواری آبی راه راه دارن
2 هر قلوپ نوشابه که میخورن به شیشه نگاه میکنن ببینن تا کجاش رفته !
3 جلوی در وامیستن و به جای اینکه بگن بفرمایین تو، میگن حالا چرا نمیان تو؟
4 بستنی لیوانی که میخورن حتما درش رو میلیسن!!
عاشقی آموختم ٬از تو٬ آن زمان٬ که کودکی بیش نبودم ٬در زمستانی سرد ٬از پشت پنجره اتاقی که تو گرمایش بودی میدیدم ٬که زیر برف در حیاط ٬لباسهایمان را در تشت یخ زده با عشق میشستی ٬و گاه گاه دستان سرخ یخ زده ات را٬ ها… ٬میکردی و از انجا به من لبخند میزدی٬ عاشقی آموختم!
روزت مبارک مادرم…
عینیا بتحبک
وقلبی بیحبک
وحضنی بیضمک.
ترجمه:چشمم تورادوست دارد وقلبم عاشق توست وآغوشم تورا میخواهد.
یکی از فانتزیام اینکه یه روز وقتی کتاب فارسی ابتدایی رو باز میکنم ببینم دیگه عنوانی به نام پسر فداکار پترس نیست
کی میخواد به دهه نودیا هالی کنه که اون موقع نه چسب آکواریوم بود نه پترس آدامس داشت
راستی چوب و سنگ پیدا نمی شد؟
باید این موعذل حل کنم
رفیقی دستشو گذاشت رو شونه رفیقش ازش پرسید.
تو قویتری یا من؟
رفیق گفت من
رفیق اولی با دلی گرفته دستشو از شونه رفیقش برداشت دو قدم دورتر رفت و باز پرسید.
تو قویتری یا من؟
گفت تو
گفت چرا نظرت عوض شد؟
جواب داد وقتی دستت رو شونم بود فک میکردم دنیا پشتمه.
صفای هر چی رفیق با مرامه
ببخشید من بچه شیراز هستم چون گفته بودی بچه تهرون بیان تو