نمک‌در نمکدان شوری ندارد نیازی به تو کونی ندارد نمک خوردی نمکدان را شکستی در کون گشادت را نبستی نمک خوردی نمک ها نوش جونت نمکدان را چرا کردی تو کونت؟

↩ ماه تابانم
با درود
کاش قبول زحمت میکردین و قطعه ای برامون مینوشتین

مشیری که خیلی خوبه
دوست ندارین؟

↩ هاینریش
با تشکر از حضورتون
راحت باشید… فقط اگر ممکنه در قالب شعر و موزون باشه 😜
با سپاس

↩ لُر بیلیش
😅😅😅
عالی
سپاسگزارم

↩ کاراگاه کاستر
در ﺧﺎﻃﺮﺕ ﻣﺎﻧﺪﻩ

آﻥ ﺷﺐ که ﺗﻮ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻡ

ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ

ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺧ‌ﻮﺷﺖ ﺑﯿﺪﺍﺭ؟

ﮔﻔﺘﻢ که ﺑﺨﻮﺭ ﺍﯾﻨﺮﺍ

ﺳﺮﺥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭘﺮ ﺍﺯ آﺏ ﺍﺳﺖ

ﺍﯾﻦ ﺳﯿﺐ ﺧﻮﺩﻡ ﭼﯿﺪﻡ

ﺍﺯ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ﺩﯾﻮﺍﺭ

ﺧﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﺧﻮﺷﺖ آﻣﺪ

ﺧﻨﺪﻩ به ﻟﺒﺖ آﻣﺪ

ﮔﻔﺘﯽ که ﺑﮑﻦ ﺣﺎﻻ

↩ هاینریش
😜😜😜
ممنون از همراهیتون
بسیار هم خوب 🌹🌹

↩ ماه تابانم
ممنون از توجهتون🌹🌹
این جایزش ویژس ، اون معمولی بود، فرق دارن خو 😅

میشه یه شعر بنویسید؟ 🙂

↩ لُر بیلیش
نگارنده گویی با کلمات جادو میکند و فرصت خیال پردازی را به شنونده میدهد.
بسیار زیبا ، ممنونم 🌹🙏

↩ ماه تابانم
شما که دستی به قلم دارین 😅
شکسته نفسی نفرمایید
ممنون از حضورتون 🌹🌹

↩ ماه تابانم
بله فرمودین 🙂
اما هر کسی در برداشت خودش آزاده
ممنون میشم همراهی بفرمایید

یه شعری بگید دیگه 😅

↩ ماه تابانم
به به بسیار زیبا از حضرت حافظ. سپاسگزارم برای یادآوری این گزیده🌹🌹

جز آستان توام در جهان پناهی نیست
سرِ مرا به جز این در، حواله گاهی نیست

عدو چو تیغ کِشد، من سپر بیندازم
که تیغِ ما به جز از ناله‌ای و آهی نیست

چرا ز کویِ خرابات روی برتابم
کز این بِهَم، به جهان هیچ رسم و راهی نیست

زمانه گر بزند آتشم به خرمنِ عمر
بگو بسوز که بر من به برگِ کاهی نیست

غلامِ نرگسِ جَمّاشِ آن سَهی سَروم
که از شرابِ غرورش به کس نگاهی نیست

مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن
که در شریعتِ ما غیر از این گناهی نیست

عِنان کشیده رو ای پادشاهِ کشورِ حُسن
که نیست بر سر راهی که دادخواهی نیست

چنین که از همه سو دامِ راه می‌بینم
بِه از حمایتِ زلفش مرا پناهی نیست

خزینهٔ دلِ حافظ به زلف و خال مده
که کارهای چنین، حَدِّ هر سیاهی نیست

↩ Rezaa4691
به به! بسیار زیبا
سپاس از حضورتون. با پروانه ی شما در پاسخ از استاد مشیری تقدیم شما میکنم 🌹🌹

درد بی درمان شنیدی؟
حال من یعنی همین!
بی تو بودن، درد دارد!
می زند من را زمین
می زند بی تو مرا،
این خاطراتت روز و شب
درد پیگیر من است،
صعب العلاج یعنی همین!

↩ Rezaa4691
**در این غوغا که کس کس را نپرسد /من از پیر مغان منت پذیرم**
بسیار زیبا 🌹🌹 ممنونم

مرا عمری به دنبالت کشاندی
سرانجامم به خاکستر نشاندی
ربودی دفتر دل را و افسوس
که سطری هم از این دفتر نخواندی
گرفتم عاقبت دل بر منت سوخت
پس از مرگم سرکشی هم فشاندی
گذشت از من ولی آخر نگفتی
که بعد از من به امید که ماندی

استاد مشیری

↩ malcomx
قبله ی عالمتون به سلامت باد 😀
خیلی ممنون از حضورتون 🙏😀🌹

↩ Deadgeneral
بسیار زیبا
سپاس از حضورتون🌹🌹
از فریدون مشیری تقدیم شما میکنم

همرنگ گونه های تو مهتابم آرزوست
چون باده ی لب تو می نابم آرزوست
ای پرده پرده ی چشم توام باغ های سبز
در زير سايه ی مژه ات خوابم آرزوست
دور از نگاه گرم تو ، بی تاب گشته ام
بر من نگاه کن ، که شب و تابم آرزوست
تا گردن سپيد تو گرداب رازهاست
سر گشتگی به سينه ی گردابم آرزوست
تا وارهم ز وحشت شب های انتظار
چون خنده ی تو مهر جهانتابم آرزوست

↩ 30مِ آخَر
به به 😅 بسیار هم خوب
ممنون از همراهیت

فکر کردم بلاکم کردی! بعد فهمیدم خصوصیت و بستی
هر جا هستی همیشه شاد و سلامت باشی دوست خوبم 😘

↩ nazilaaaa0021
بعد ماهها چراغ خاموش این اتاق و روشن کردید 🙏🌺

یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هر چند در این عهد خریدار ندارد

صائب تبریزی

↩ nazilaaaa0021
از غزلیات شور انگیر حافظ . بسیار زیبا و سپاسگزارم. تقدیم به شما از سایه

درین سرای بی کسی، کسی به در نمی‌زند
به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمی‌زند

یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی‌کُند
کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی‌زند

↩ nazilaaaa0021
بسیار زیبا. از حضرت مولانا تقدیم به شما

تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

↩ nazilaaaa0021
به به! سعدی گوی نداشتیم در این وادی که صاحب شدیم. احسنت 🙏🌺

تو مبین که خاکم از خستگی و شکستگی‌ها
تو بخواه تا به سویت، ز هوا سبک‌تر آیم

حسین منز‌وی

↩ nazilaaaa0021
رهی معیری از غزل سرایان بنام معاصر. عالی 🙏🌺

من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

سعدی

↩ nazilaaaa0021
بسیار زیبا. ممنون 🙏🌺

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

حضرت حافظ

↩ nazilaaaa0021
قمر از فلک در اُفتد چو نقاب برگشایی ❤️
چه تعبیر هنرمندانه و زیبایی! ممنون از شما برای این بیت

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

حضرت حافظ

↩ nazilaaaa0021
بسیار زیبا 🙏🌺 تقدیم شما از شهریار

مژه سوزنِ رفو کن ، نخِ او ز تار مو کن
که هنوز وصله ی دل ،دو سه بخیه کار دارد

↩ nazilaaaa0021
بسیار زیبا 🙏🌺 ممنون از حضور زیباتون

قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین

می ترسم از آنکه بانگ آید روزی
کای بی خبران راه نه آن است و نه این

خیام

↩ nazilaaaa0021
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود.

حافظ

↩ nazilaaaa0021
هر وعده که دادند به ما باد هوا بود
هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود

ایرج میررا

↩ nazilaaaa0021
تا کی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

↩ nazilaaaa0021
ساقیا جرعه ای می به جان ماکن
با شکر خنده ای کام ما روا کن

↩ nazilaaaa0021
ای همه هستی ز تو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده

نظامی

↩ nazilaaaa0021
تا قیامت جوهر تیغ زبان ها میشود
عشق چون فرهاد و مجنون هر که را افسانه کرد

صائب