سلام دوستان
دوباره با یه تاپیک دیگه پیرامون تناقضات علمی قرآن برگشتم
من اینو وظیفه خودم میدونم که همه جوونای عزیز کشورمو با تزهای ناب علمی قرآن آشنا کنم 😁
به این آیه توجه کنید انصافا خودتون نظر بدین
از این که در مورد تاپیکم نظر بدین ممنون می شم و باعث دلگرمی میشه
آیات 5 و 6 و 7 سوره طارق

فلینظرالانسان مم خلق (5) خلق من ماء دافق (6) یخرج من بین الصلب و الترائب (7)

ترجمه : پس انسان باید نگاه کند که از چه آفریده شده است (5) از آب جهنده ای خلق شده است (6) که از بین ستون فقرات و استخوان های سینه بیرون می آید (7)

کلمه " صلب " به معنی استخوان های پشت یا همان ستون فقرات است و کلمه " ترایب " به معنی استخوان های بالای قفسه سینه یا ترقوه است. همچنین کلمه " دافق " به معنای آبی است که با فشار و جهش و جستن خارج می شود که فقط مختص مرد است و منی نام دارد.

در آیه زیر هم می گوید که نسل انسان را از پشت انسان برگرفته است که همان آیات قبل را تکرار می کند.

و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی شهدنا ان تقولوا یوم القیامه انا کنا عن هذا غافلین ( آیه 172 سوره اعراف)

ترجمه : و هنگامی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم نسل آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم گفتند چرا گواهی دادیم تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این امر غافل بودیم

خدمت شما عزیزان عرض کنم که مایع منی در مرد حاصل ترشحات سه کیسه است شامل :

۱-بیضه که در زیر آلت قرار دارد و محل این کیسه و تغذیه آن هیچ ارتباطی به صلب به معنای استخوان ‍‍‍‍‍پشت یا ستون فقرات و ترایب به معنای استخوان بالای قفسه سینه یا ترقوه ندارد.

۲-کیسه پروستات که در داخل ناحیه ی استخوان لگن قرار دارد و اندکی بالاتر از آلت است که باز هم محل آن هیچ ارتباطی به ستون فقرات و ترقوه ندارد.

۳-کیسه ی منی که در پشت کیسه ی پروستات قرار دارد و باز هم محل آن هیچ ارتباطی به ستون فقرات و ترقوه ندارد.

پس ما مشاهده می کنیم که تا چه حد این آیه در تناقض فجیع با علم قرار دارد و کاملا غیر الهی بودن کتاب قرآن را نشان می دهد.

این تصور غلط ریشه در خرافات باستانی دارد. مثلا هیپوکریتس پزشک یونانی در 2500 سال قبل معتقد بود که منی از مغز سرچشمه می گیرد و سپس وارد نخاع موجود در ستون فقرات می شود و از آنجا به کلیه و بیضه و مجاری ادراری می شود
( به کتاب Hippocratic Writings, Penguin Classics, 1983, pgs.317-318 مراجعه شود)

در ضمن خطای فاحش دیگر آیه این است که می گوید انسان از " آب جهنده " ساخته می شود.

" آب جهنده " فقط مختص آب منی مرد است و زن آب منی ندارد و تنها ترشحاتی در دیواره مجرای تناسلی و رحم دارد که انتقال اسپرم را آسان می کند. نویسنده ی قرآن فکر می کرده که فقط آب مرد عامل پیدایش انسان است و سلول جنسی زن یعنی تخمک نقشی ندارد چون در زمان ۱۴۰۰ سال پیش نویسنده قرآن نمی توانست تخمک زن را ببیند و چون فقط آب منی قابل رویت بود فکر می کرد که فقط این آب در پیدایش انسان نقش دارد.

به علاوه اگر می خواست بگوید که انسان از منی مرد و زن ( البته که زن منی نداره) تشکیل شده باید کلمه آب جهنده یعنی " دافق " را به صورت تثنیه به کار می برد نه مفرد چون کلمه " دافق " مفرد است و چون جنس کلمه مذکر است ( در زبان عربی کلمات جنسیت دارند مانند شمس که مونث است) پس فقط به مرد بر می گردد.

این مفهوم از آیه ی دیگر قرآن نیز برداشت می شود که میگوید ( خطاب به مردان) زنان شما کشتزارهای شمایند و…(۲۲۳ بقره)
این تعبیر دقیقا با آیه ی قبل منطبق است همانند زمین کشاورزی که تخم گیاه در آن می کارند عامل پیدایش انسان همان آب مرد یا به تعبیری تخم مرد است که در رحم یا به تعبیری زمین کاشته می شود و زن فقط وظیفه نگهداری آن مانند زمین را دارد یعنی در رحم خود که علاوه بر این اصلا مفهومی به نام رحم در قرآن وجود ندارد و نویسنده قرآن اطلاعی از آن نداشته به همین دلیل لفظ کشتزار را به کار برده .

این آیه ها به شدت و به طور فجیع در تناقض آشکار با علم است که غیر خدایی یا غیر الهی بودن آن را ثابت می کند.

ممنون از حوصله ای که به خرج دادین و این مطالبو خوندین. بسیار خوشحالم که تونستم یک سری اطلاعات پزشکی رو به هموطنانم منتقل کنم.

اگه پسندیدن لطفا لایک کنید باعث دلگرمی برا تاپیک های بعدی

نظر هم یادتون نره ممنون 👌