سکس با مسافر اسنپ (۱)

1402/12/24

داستانی که میخوام بگم مال بهار امسال هستش
از خودم بگم ۳۰ سالمه دو ساله از همسرم جدا شدم به خاطر مشکلاتی که بود یکیشم بحث جنسی طرفم خیلی سرد بود برخلاف من و هفته ای یکبار سکس رو بزور داشتم قدم ۱۸۸ وزنم ۱۰۰ و نه بدنسازی هستش نه چیزی معمولی و سایزمم ۱۸ و کلفت هستش.
من بعد جدایی و اینکه کل دارایی هرچی بودو نبود سر زن سابقم رفت و به زور با قرض اینا تونستم یه پراید بگیرم و برم اسنپ کار کنم.
و کلا درگیر بودم که پول در بیارم و قرضهامو بدم زیاد فکر سکس نمیتونستم بکنم.
اونایی که تهران اسنپ کار کردن میدونن اخرای شب و شبا چقدر مورد میوفته که طرف این طرف اون طرف میره با چه وضعی و معلومه چکاره است چند سری اینطوری میشد کاری کرد ولی خب میترسیدم کاری کنم ابروم بره یا طرف کاری کنه اکانت اسنپم بسته شه دستم بسته بود.
اینطوری تا یه سال و اندی به زور طی کردم تا شد بهار امسال.
یه روز بعدازظهر کولر ماشینمم خراب شده بود کار نمیکرد شدید گرم از سمت تهرانسر یه مسافر افتاد رفتم دنبالش دو تا خانوم بودن بعد فهمیدم خواهر بودن. دومسیره بودن
اول اون یکی خواهره رو بردم رسوندم تو راه با هم به فاصله گپ بابت اینکه گرمه و کولر نداری و اینا بحث باز شد و از زن سابقم و اینا گفتم و شرایط بد مالی و اینکه اینم به زور اوکی کردم تا شرایطمو اوکی کنم حرف مون باز شده بود و کلی حرف زدیم تا مقصد اول خواهر بزرگه که ۳۵ سالش بود بعد خواهر کوچیکه گفت بهم. اون پیاده شد رفتیم مقصد دوم تا خواهرشو برسونم تو راهم بیشتر با این حرف میزدم تا بزرگه .
بعد به بهانه گرما اومد نشست جلو تا شیشه رو بدی پایین از دو طرف باد بخوره خنک شه.
بعد که راه افتادیم شالش افتاد پایین تازه سینه های بزرگشو دیدم که چی بودن سایز ۷۵ میشد ولی خیلی خوش فرم .
بعد توراه تا تهران پارس بود مقصد دوم سمت خاک سفید که طول کشید مسیر باز از علت جدایی اینا حرف میزدیم یهو کرمم گرفت گفتم سکس هم اصلا منو قانع نمیکرد و اینا از اینجا بحث سکس باز شد و گفتش منم چند سالی با یه نفر بودم که همه جوره باهاش بودم ولی آخر خیانت کرد اینا دیدم ناراحته یهو دلو زدم دریا دستم بردم سمت رونش گفتن اشکال نداره لیاقتتو نداشته و اینا
یه ساپورت مشکی جذب پوشیده بود خفن یهو رنگش عوض شد ترسیدم گفتم گند زدم که دیدم دستش گذاشت رو دستم و منم که مطمئن شده بودم از سکسش با اون حرف زدم گفت راضی بوده سکس و خودش هات بوده بد اخلاقی ازش میدید بخاطر سکس باز میموند باهاش تا نیازش رفع بشه ولی آخر سر بابت خیانت نتونست تحمل کنه و جدا شده بود۳ ماه بود . بهش دلداری دادم از خودم گفتم که منم بد شرایطی ام از لحاظ جنسی نه رابطه میتونم برم نه چیزی و پولی هم نمیمونه تا برم با کسی سکس هم کنم .
خندید بهم گفت تو اسنپ نمیتونی کاری کنی تو که بهت میخوره شلوغ باشی شیطون منم از ترس اسنپ و مسدودی اکانت اینا گفتم خلاصه سرتون درد نیارم تا کم مونده بود مقصد تا رسیدیم مقصد یه بوس از لبش گرفتم یهویی شوکه شد ولی بدشم نمیومد که گفتم میتونم شمارتو داشته باشم تا باهم حرف بزنیم اونم گرفت که واسه چی میخوام گفت باشه و بعد گفت اینجا محل کارمه آرایشگر بود اونجا توکار مو بود. .
بعد یه بوس گرفتم رفتم شمارشم داد حرف بزنیم‌.
اونایی که میان داستان مینویسن که یهو داغ شد رفتم جای خلوت سکس کردیم اینا من اینطوری نبود نمیتونم دروغ بگم شایدم واس من پیش نیومده خلاصش.
رفتم خونه اینم بگم یه خونه کوچیک به زور تو قلعه حسن خان اجاره کرده بودم.
شب بهش پیام دادم و ماجرای ما شروع شد
یکی دو هفته اینطوری گذشت و از هفته دوم کلا دیگه سکس چت میکردیم تا اینکه گفتم آخر هفته بیا بریم بیرون.
جمعه شد رفتم دنبالش از قبل خودمو واسه سکس و همه چی آماده کرده بودم . رفتم تهرانسر دنبالش اومد یه تیپ خفنی زده بود که همون اول شق کردم با یه ارایش لایت قشنگ یه رژ قرمز لباس مشکی و ساپورت براق.
خلاصه عصر بود رفتیم سمت چیتگر بام لند گشتیم یکم باز حرف زدیم یه چیزی خوردیم بردمش خونه
تو راه از بس دیوونه شده بودم ازش لب بازی میکردم کم موند تصادف کنم.
رسیدم خونه تا برسم نرسیده بلندش کردم بغل گرفتم قدش ۱۶۵ اینا بود مثل وحشی ها لبو گردنشو میخورم بردم اتاق شروع کردم از گردن خوردن همون حالت اونم داشت دیوونه میشد هر دو هات
لباسش درآورد موند شورت سوتین منم یه شورتم پام بود کیرم عین سنگ سفت شده بود.
شروع کردم به خوردن اون ممه ها بعد دو هفته انتظار داشتم دیوونه میشدم با دوتا دستم بهم چسبونده بودمشون باهم میخوردم اونم داشت دیوونه میشد بعد چند دقیقه ممه خوردن یواش روفتن پایین با زبونم از وسط سینش خوردم تا رسیدم شورتشو کشیدم پایین اوفف چه نعمتی بود پف کرده بود خیس خیس بود سرمو بردم بین پاهاش عین وحشی ها میخوردم بعد یه گاز ریز از چوچولش گرفتم و اهش بلند شده بود شدید اومد سمت من شورتمو کشید پایین و یه ای جون گفت شروع کرد به خوردن کیرم تو فضا بودم منم یه ۵ دقیقه خورد دیگه نتونستم طاقت بیارم پاهاشو انداختم رو شونم یواش یواش گذاشتم تو تنگ شده بود چند وقت سکس نکرده بود یکم اروم تلمبه زدم تا جا باز کنه بعد سرعتی کردم اونم اهش هوا رفته بود بعد گفتم پوزیشن عوض کنیم من دراز کشیدم اون اومد روم دراز کشید و کردم تو همون مدلی چند دقییه تلمبه زدم دیدم کم موتده ابم بیاد یه لحظه نگه داشتم که اون گفت داره ابم میادو تند تر منم مجبورم شدم ادامه بدم همزمان یه دستم کمرشو ناز میکردم و یه ممه اش خم شد سمتم که گذاشتم دهنم میخوردم واسش که تلمبه رو تند تر کردم یهو اهش زیاد شد لرزید فهمیدن ابش داره میاد ادامه دادم ابش اومد همزمان اب منم میخواست بیاد که چون کاندوم نزاشته بودم به زور در اوردم ابم از پشت پاشید کمرش و رو تشک .
بعدش که اروم شدیم اومد بغلم ازم تشکر کرد من گفتم من بیشتر از تو متشکرم عزیزم و باز لب گرفتیم و بغل هم یه چرتی زدیم ساعت ۱۰ شده بود میخواست بره بعدش.
اولین سکس ما اینطوری گذشت و از گفتن اسمم که خب معلومه چرا نگفتم و اینکه اسم الکی هم خوشم نمیاد بزارم.
بعد این باز چند سری باهم سکس داشتیم و منم بعدش پررو تر شدم تو اسنپ و باز اگه از داستان خوشتون اومد مینویسم.
این اولین داستان منه
تا حالا ننوشتم ولی ۱۰ ساله با شهوانی هستم و انواع داستانا خوندم فانتزی ها باز دوستان خوشتون اومد لایک کنید تا ادامه بدم
ممنون از وقتتون😍❤️‍🔥

نوشته: Reza


👍 42
👎 14
47601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

975110
2024-03-15 00:12:23 +0330 +0330

سلام،من اهل فحش و فضاحت نیستم بچه‌ها میدونن(مگه راجع‌به آخوندا باشه 🎃 تازه اونم بقول خودت لایت)،اما بابا جان مادراتون داستان مینویسین قبل از ارسالش یه دور از روش بخونین خو.الآن اینو بزاری تو گوگل ببینی معنیش چیه،حتما هنگ میکنه بینوا،این رو یکی معنی کنه ببینم شما چی‌چی نوشتی آخه؟: ۰ منم مجبورم شدم ادامه بدم همزمان یه دستم کمرشو ناز میکردم و یه ممه اش خم شد سمت گذاشتم دهنم میخوردم واسش که تلمبه رو تند تر کردم …۰!


975112
2024-03-15 00:19:08 +0330 +0330

سلام
شب خوش
منم هم نظر جناب داریوشم
نگارش داستان، بخش اصلی داستانویسیه
لطفا سعی کنید داستانی با نگارش صحیح فارسی بنوبسید که خواننده بفهمه سیر داستان چگونه است
ممنونم

2 ❤️

975117
2024-03-15 00:50:01 +0330 +0330

داریوشم عزیز سلام
🤣ترکا به بیچاره بینوا میگن

2 ❤️

975132
2024-03-15 02:49:33 +0330 +0330

از نظر داستانی خوب بود . مرامی لایکت کردم . یجورایی حس همدردی بات دارم. منم بخاطر جدایی همه دار و ندارم دادم به زنم . کلی هم مجبور شدم برم زیر قرض تا جدا شد . خودم موندم و چارتکه لباس که برگشتم خونه پدری . اون صاحب همه چی شد و من اس پاس . حالا بعد از سالها بدبختی کشیدن بدهی هام صاف کردم . و دارم یه نفس راحت میکشم.
آزادی به از بند .
چه با لبخند
چه بی لبخند.
…‌
نوش جون کیرت . لذتش ببر

3 ❤️

975143
2024-03-15 04:06:11 +0330 +0330

من یکی از فانتزی هام اینه تو اسنپ برای راننده ساک بزنم 😍 ولی تاحالا تجربه نکردم

5 ❤️

975162
2024-03-15 08:20:57 +0330 +0330

برم اسنپ ثبت نام کنم ظاهرا کار خوبیه😁

2 ❤️

975177
2024-03-15 13:38:30 +0330 +0330

زن سابقت کجاست از اون شماره ای چیزی داری چون وضع مالیشم خوبه گفتم اوکی کن از سردی درش بیاریم کسخول…

1 ❤️

975184
2024-03-15 14:54:16 +0330 +0330

داداش کجای قلعه ای؟؟

0 ❤️

975192
2024-03-15 16:09:36 +0330 +0330

ادامه نده. انقد بیخودی گفتی (که) مغزم داره عوق میزنه

1 ❤️

975212
2024-03-15 20:46:43 +0330 +0330

مورد داری به منم معرفی کنی مشتی؟

0 ❤️

975213
2024-03-15 20:49:44 +0330 +0330

کونی جقی اگه تو راننده اسنب هستی اسمت رو ابلیکشین میوفته چرا کصشعر می نویسی

0 ❤️

975222
2024-03-15 21:55:07 +0330 +0330

سلام
خانم هایی که قصد سفر به جنوب دارن ( قشم و کیش ) اگه مایل هستین اطلاع بدین که به بهترین شکل پذیراتون باشم

0 ❤️

975256
2024-03-16 01:05:30 +0330 +0330

خوندن داستان وحشری شدنش یه طرف خوندن کامنتا وخندیدن یه طرف،اقادمتون گرم!

1 ❤️

975353
2024-03-16 23:00:43 +0330 +0330

آقا راسته تو اسنپ زیاد پیش میاد من تایید میکتم دمت گرم که مخ زدی

0 ❤️

976184
2024-03-22 15:28:28 +0330 +0330

کلاً چرت نوشته بود تخیلی بود همش تو فکرش بود میخواست اینجوری بشه ولی هیچ وقت نشده مجبور شد بنویسه شاید به واقعیت تبدیل بشه

0 ❤️

976279
2024-03-23 03:51:35 +0330 +0330

داستان واقع یاینه. عالی بود نوش جونت داداش. سال نو مسای بهترو تنیزو مردنی تری به پستت بخوره

0 ❤️

976438
2024-03-24 01:54:34 +0330 +0330

این آرایشگرا همشون جندن، روشون کار کنین زودی لنگاشون می‌ره هوا، کلا با کص دادن هم پول جمع کردن سالن زدن ، اونایی هم که سالن لاکچری و بزرگ با کلی پرسنل دارن سه چهار دور رفتن‌دبی کص دادن.

0 ❤️

976988
2024-03-27 20:01:47 +0330 +0330

پس من الکی از اسنپ نمیترسیدم 😂💔

1 ❤️

977325
2024-03-29 17:14:16 +0330 +0330
YM6

منم با آقای داریشوم هم نظر هستم… نگارش قسمت اصلی کار شما باید باشه…

1 ❤️