خاطره ساک زدنم برای پیرمرد

سلام
۱۹سالمه و و ظاهر خوبی دارم یه چند مدتی بود دلم میخواست برای ی مرد ساک بزنم ولی تجربه ای نداشتم و کمی هم میترسیدم ی شب نزدیک ساعت ۱۰ بود که از پارکی رد میشد حس کردم یه نفر داره دنبالم میاد یه پیرمرد بود یکم بعد نزدیکم شد و شروع کرد سوال کردن که ساعت چنده و برای اینجایی این حرفا از اول فهمیده بودم قصدش چیه که یهو ازم پرسید مجردی گفتم اره گفت تنهایی چیکار میکنی خیلی سخته گفتم اره تو هم تنهایی گفت اره که دیدم ی خنده ریز کرد دستشو گذاشت رو شونه ام گفت اهل حال هستی گفتم اره گفت چه جور حالی گفتم ساک رو دوست دارم دیدم خندید گفت باشه خوشگله میای خونه ام گفتم اره ولی خیلی استرس داشتم ولی زور شهوت منو کشوند منو برد خونه اش تنها زندگی میکرد زنش فوت شده بود و بچه هاش ازدواج کرده بودن رفتیم داخل شروع کرد بوسیدنم منم خودمو در اختیارش گذاشته بودم لخت شدیم دیدم کیر کلفتی داره تقریبا ۱۷ سانت ولی خیلی کلفت بود خودم حس خجالت گرفتم کیرم من خیلی کوچیک بود بهم گفت برام ساک بزن که شروع کردم به خوردن اولش حس بدی داشتم ولی با دستش سرمو فشار میداد و هی میگفت بخور که کم کم بهم حال داد نزدیک ۱۰ دقیقه واسش خوردم تا ارضا شد و ریخت تو دهنم منم بلند شدم رفتم تف کردم توی دستشویی و دهنمو شستم گفت حالا میخوام بکنمت گفتم بمونه واسه بعد الان دیرم شده و اونم زیاد اصرار نکرد شمارمو گرفت و اصلا دلم نمیخواست بهش کون بدم فقط ساک زدن رو دوس دارم اونم دفعه های بعد فهمید و دیگه درخواست نکرد چند ماهیه گذشته و تقریبا هفته ای ۲ یا ۳ روز میرم خونش و براش ساک میزنم این اواخر حین ساک زدن بهم فحشم میده

نوشته: …