سلام من اسمم نازیه و متولد ۷۰هستم و ساکن قم…حقیقتا دست خودم نیست و میمیرم واسه کیر…ینی واقعا عین سک واسه کیر له له میزنم عاشق اینم عین سگ چندنفری بگیرن بکنن منو و جنده خطابم کنن…خاطره ای که میخوام‌بگم واسه چندین ماه پیشه…یبار خیلی حشرم بالا زده بود و وی پی انم وصل نمیشه…مجبور شدم از طریق ی برنامه ب اسم باهم واصل شم!هیچی من هی ب همه پیام دادم پرسیدم پایه سکس چت؟؟که سریع یکیشون جواب داد و یه پسر ۲۰ساله بود…اولش خواشت معاشقه کنه که من متنفرم از اینکار واسه سکس ساعتی…یه راست رفتم سر اصل مطلب و گفتم من یه جنده پولی ام و راحت باش…گفت توی خوابگاهه و نمیتونه عکس کیرشو بده و انگاری ۱۰نفر بودن…منم فهمیدم اینطوریه گفتم همتون کاش بودین منو میگاییدین از کص و کون…اونم که یه پلشت ب تمام معنا بود هی میگفت نه فقط خودم میکنمت و از این حرفا…خلاصه کلی سکسچت کردیم و اخر سر شمارمو گرفت گفتش که اومدیم اون سمتا حتما بیا مکان هم داریم ۴نفر هستیم…منم دادم شمارمو چون فکر نمیکردم اصلا بخواد ب واقعیت تبدیل بشه:/دقیقا بعد از یک هفته بهم مسیج داد که ما داریم میایم جنده ی کص گشاد آماده ای؟منم داشتم از استرس سکته میکردم چون تابحال سکس گروهی نداشتم و حقیقتا میترسیدم بلایی سرم بیارن اما حشرم چیره شد بر عقلم…اوکی رو دادم و اماده شدم و پشمای کصمو مدل دار زدم اونطوری که همشو میزنی ب جز ی تیکه تقریبا بالای چوچول…تقریبا بعد ۲ ساعت رسیدن قم…لوکیشن داد منم رفتم…یه پراید سفید بودن که سه تا پسر لاغر قد بلند پیاده شدن با یه قد‌متوسط تپل که از دور معلوم بود کلی کونش گزاشتن که سریع فعمیدم کسیه ک چت کردم باهاش چون عکسشو ندیده بودم اما از هارت و پورتاش فهمیدم کونی بیش نیست…خلاصه اومدن و عین گاو بودن حتی سلام درست و حسابی ام نکردن…رفتیم تو خونه که ی خونه مجردی اندازه یه اتاق بود با بخاری …تا رفتم تو گفتن لخت شو منم لخت شدم و حشرم زد بالا یه حس حقارتی داشتم…سریع لنگامو دادم بالا و زانوهامو چسبودم ب دیوار…یکیشون اومد ک کیرشو خشک خشک بکنه تو کصم عین وحشیا منم دیدم واقعا گاوه گفتم هوی احمق مگه کص دشمنته میخوای خشک خشک بکنی ک دیدم اون کونی گف نترس هیچیت نمیشه جنده ای دیگه عادت داری واقعیتش منم بیشتر تحریک شدم خودم یه تف انداختم رو کصم …اونم عین گوریل کرد تو کصم که هوش از سرم پرید…خیلی خوب بود…قیافع های کیریشون حشری ترم مبکرد…یهو دیدم یکی از اون دوتای دیگری اون کونی رو اوردن هولش دادن سمت من و سرشو گرفتت رو کصم گفتن بلیس اونم اولش مقاومت کرد ولی بعدش یواش یواش راه افتاد ینی نمیدونین چه لذتیه یکی بکنتت یکی ام کصتو عین سگ بلیسه…ادامه دارد

نوشته: نازی جندتونم