تریسام با دوتا زن متاهل (۱)

1402/02/21

سلام دوستان عزیز شهوانی سعید هستم خاطره ایی که میخوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به اسفند ۱۴۰۱ یعنی حدود ۳ ماه پیش من توی شهر خودم یه مزون زنانه عالی دارم که معمولا جنسامو از دبی یا ترکیه میارم کارم خیلی خوبه خیلی ها هم منو توی شهر خودم به واسطه همین مزون می‌شناسن اجناس بسیار گرونه و معمولا مشتریا از قشر پولدار و ثروتمند هستن من چند ساله بعد از فوت مادرم مجرد زندگی میکنم قیافه ام معمولیه اهل ورزش نیستم کیرمم نسبت به بچه های شهوانی اصلا کیر نیست دوله چون ماشالله اینجا همه یکی ۲۵ سانت کیر دارن اما با هرکسی سکس داشتم راضی بوده، همه بخاطر شرایط مالیم میان سمتم اونم برا ازدواج ولی واقعیتش اینه هر آدمی یه مشکلات شخصی تو زندگیش داره که هیچکس جز خدا اینو نمیدونه من عاشق زن های متاهل هستم اصلا دختر مجرد به چشمم نمیاد فقط کافیه بفهمم طرف شوهر داره خودمو جر میدم تا به دستش بیارم، زبون چربی دارم بخاطر همین زن های متاهل هم خیلی زود جذب رفتارم میشن و کلی خاطرات خوب با خیلی هاشون دارم ولی ته دلم سراغ یه چیز جذاب تر بودم اونم سکس سه نفره یا همون تری سام اونم با زن های مناهل واقعا این یه کارو نکرده بودم میشد پول بدم ولی اصلا حسم به جنده ها نبود باور کنید کیرم راست نمیشه براشون آخه جتده های ایران اصلا احساس ندارن حال نمیدن به خیلی از زن هایی که باهاشون رابطه داشتم میگفتم فانتیزیم تری سامه ولی سریع واکنش بد نشون میدادن حتی یبار دو نفر از همون خانم ها که تکی خیلی کرده بودمشون و تخمم نبود بپرن گفتم که بیان نفر اول اومد مشغول عشق بازی بودیم و داشتم تایم رو میکشتم که اون یکی برسه نفر بعدی اومد درو باز کردم وقتی همو دیدن فکر کردم میتونم راضیشون کنم میخواستم مقابل عمل انجام شده قرارشون بدم همین که همو دیدن فهمیدن داستان چیه کلی فحش نثارم کردن و رفتن و من موندم و کلی ضدحال اساسی. تابستون سال گذشته با یکی از دوستام همراه تور مسافرتی رفتیم ترکیه فقط برای تفریح اونم به اصرار دوستم چون من زیاد میام ترکیه البته همش سفر کاری اینبار هدف کثافت بازی بود که اونجا واقعا بهم هیچی حال نمی‌داد شده بودم ضدحالی برا رفیقم آخه من ایران خودم همه چیزارو داشتم بیخیال تفریح شدم گفتم برم جاهای دیدنی استانبول رو ببینم یه سرچ کردم دیدم با مساجد حال نمیکنم اومدم طرف( رو ملی حصار ) آخه تو عکس خیلی قشنگ بود و کنار آب بود ماشین گرفتم بعد یساعت رسیدم اونجا کلی توریست اونجا بود رفتم یه گوشه نشستم و سیگاری روشن کردم تو فکر خودم بودم دیدم یه زن و مرد داشتن با لهجه من حرف میزدن فهمیدم همشهری هستن بلند شدم منم یه چیزی بهشون گفتم که اونام فهمیدن و اومدن سمتم وایی زنش یه کس تمام عیار بود شوهرش دکتر بود خودش خانه دار شوهرش ازون گاگول های اسکول بود زنش یه شلوار راحت پوشیده بود ازینا که از کنار مچ پا بازه تا نزدیک باسن خودمو معرفی کردم زهره منو شناخت ولی من نه و اتفاقا گفت چند باری از من لباس مجلسی خرید کرده، کلی از کارهام تعریف کرد اونام نشستن پیش من مقداری مشروب خوردیم آقا من زوم بودم به پاهاش به خط رونش که معلوم بود ورزشکاره به ناخن های لاک زدش تو دلم فحش میدادم چطور زهره اومده مزون و من توجه نکردم اصلا هیچی ازش یادم نبود به عنوان مشتری .
یجور پیچ و تاپ میداد لعنتی پاهاشو که حتی میشد باسنش رو دید بزنم کلی همونجا با هم سه نفری عکس گرفتیم و همونجا بعدش از هم خداحافظی کردیم مطمئن بودم زهره رو میبینم.
گذشت و برگشتیم ایران و مشغول کار و بار مزون شدم یه روز آخر وقت همه کارگرهام رفته بودن و خیابونم خلوت بود من تنها موندم که یسری حساب هارو چک کنم دیدم یه خانم بسیار شیک و تر تمیز بلوند با یه پسر ۷ یا ۸ ساله که ظاهرا پسرش بود اومد اونجا مستقیم اومد سمت من نزدیک که شد فهمیدم زهره است دست داد و منم تعارفش کردم بشینه گفتم چایی یا قهوه که گفت نه میخام زود برگردم منم با همون چرب زبونی گفتم حالا تا اینجا اومدید یه قهوه تلخ نمک نداره پرید وسط حرفم گفت آقا سعید اول اینکه شماره ایی ازتون نداشتم که عکسارو براتون ارسال کنم و دوم اینکه یه زحمتی براتون دارم زیاد مزاحمتون نمیشم الانم دیر وقته یه لباس ترکیه خریدم پوشیدمش اونجا سایزم بود حالا اینجا انگار دو سایز بزرگتره ظاهرا فروشنده اشتباهی بهم لباس رو داده اگه دوباره رفتید ترکیه میشه برام عوضش کنید منم میخواستم از خودم رد مسئولیت کنم گفتم اونجا مثل ایران نیست بخاطر مسائل بهداشتی تعویض ندارن حالا میشه نگاه کنم ببینم چه مدلی گرفتید نشونم داد دیدم ازین مدل خودم ندارم ولی قشنگ بود مارکشم عالی بود گفتم یکار میکنم من اینو برمیدارم شما هر جنسی که تو مزون خواستید بردارید بعد کلی تعارف که نه بابا نمیشه راضیش کردم یه لباس با سلیقه خودش برداره پسرش مشغول بازی با موبایل بود و از سر جاش بلند نشد زهره رفت طرف اتاق پروو که بپوشه منم سریع وارد عمل شدم یه لباس با سلیقه خودم برداشتم بردم پشت در اتاق در زدم گفتم پوشیدین گفت اره گفتم چطوره دیدم منومن میکرد گفتم اگه ممکنه این لباسم بپوشید کلی تشکر کرد درو باز کرد با همون لباس قبلی ، وایی بدنش گلدونی بود باسنش قشنگ از روبرو خودنمایی میکرد با گفتن آقا سعید فهمیدم مچمو گرفته منم واقعا اون لحظه خجالت کشیدم لباس و دادم دستش اونم درو بست، وایسادم همونجا بعد دوباره پرسیدم خوبه یا یکی دیگه بیارم گفت نه واقعا عالیه چقد شما سلیقه تون خوبه با پرویی هرچه تمامتر گفتم میشه ببینم که زهره گفت فقط زیپ پشتش تا نصفه رفته بالا درو باز کرد،با دیدنش تمام خون بدنم توی کیرم جمع شد گفتم بچرخید تا ببندمش خیلی راحت چرخید و منم جوری که پشت دستم به کمرش بخوره زیپشو بستم چرخید و گفت چطوره گفتم عالی انگار برای شما ساخته شده مبارکتون باشه چند بار چرخید و هی نظرمو پرسید منم مدام تعریف میکردم دلم میخواست همونجا لباس و از تنش پاره کنم و ترتیبش رو وسط مزون بدم خیلی جلو خودمو گرفتم یهو با خنده گفت بسه دیگه چش چرونی برم درش بیارم قشنگ فهمیده بود رفتم تو نخش درو بست منتظر موندم که بیاد بیرون دوباره درو باز کرد گفت آقا سعید بازم به کمکتون نیاز دارم اگه ممکنه بازش کنید دستم نمیرسه ، دوباره خدا یه شانسی بهم داد دلو زدم به دریا زیپو کشیدم پایینم تا خود خط باسنش افتاد بیرون یهو یه لبمو گذاشتم پشت کمرش یه بوس نرم ازش کردم برگشت حس کردم به فاک رفتم الان دادو بیداد میکنه که گفت اقا سعید نکن زشته الان کسی میبینه حس کردم چراغ سبزو بهم داده همون لحظه درو بستم از پشت سینه هاشو گرفتم تو مشتم گفتم زهره دارم برات میمیرم دیدم برگشت لباشو گذاشت رو لبم و گفت منم عاشقت شدم فقط تورو خدا برو بیرون الان یکی میاد ابروی جفتمون میره اینجا نمیشه خودم بهت زنگ میزنم ممکنه علیرضا پسرم بیاد فقط بزار برم دیدم این بره ممکنه نیاد گفتم بهترین فانتیزی همین استرسه گفتم سریع تموم میشه کسی نمیاد نگران نباش لباس و کشیدم پایین کون خوش فرمش افتاد بیرون شرتشم دادم پایین تا میخواست بگه نکن و نمیشه کیرمو از پشت روی کسش کشیدم و یه اه کشید نگام کرد گفت توله سگ کارخودتو کردی بدو ترو خدا الان کسی میاد خودش از جلو کیرمو گرفت تنظیمش کرد منم با یه فشار فرستادمش توی کسش وایی چقد عالی بود شروع کردم تو همون حالت تلمبه زدن سینه هاش رو تو مشتم گرفتم و از پشت کونش زیر کیرم عقب جلو میرفت بعد از چند دقیقه داشتم ارضا میشدم که کشیدم بیرون آبم با تمام فشار ریخت رو درو دیوارو فرش اتاق پروو،تکلی ازش تشکر کردم بوسش کردم اونم هی قربون صدقه ام میرفت گفت تو اول برو کسی بیرون نباشه منم اومدم بیرون اوضاع خوب بود پسرشم همچنان نشسته بود مشغول بازی بود گفتم با خیال راحت بیا بیرون اومد منم رفتم پشت میز اومد به پسرش گفت علیرضا پاشو مامان بریم رو کرد بهم گفت خیلی لطف کردید فقط اگه ممکنه کارت اینجارو بهم بدید منم از خدا خواسته کارت ویزیت رو نشون دادم گفتم این شماره خودمه و بعد انداختمش داخل پلاستیک لباس و خداحافظی کردیم و اون رفت.
دوستان عزیز داستان خیلی طولانی شد ادامه اش و ماجرای اصلیشو رو اگه مایل بودید در قسمت بعد توضیح میدم

ادامه...

نوشته: سعید


👍 77
👎 22
182401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

927412
2023-05-11 00:19:47 +0330 +0330

تهران فروشگاه های لباس زنانه جلوش پرده داره و فروشنده مرد هم نداره. یعنی جایی که رختکن زنانه باشه و خانمها لباس عوض کنن اگر مرد باشه اماکن میاد پدر در میاره. فکر کنم طرفای شما هنوز انقلاب نشده…


927417
2023-05-11 00:36:31 +0330 +0330

جوری که تو این داستانا بکن بکنه حس میکنم فقط منم که سرم بی کلاه مونده


927419
2023-05-11 00:38:17 +0330 +0330
Uji

کسی زياد کس بکنه نیازی به این همه گفتن نداره این داستان بیشتر کس بود تا داستان

4 ❤️

927422
2023-05-11 00:47:05 +0330 +0330

دوستان عزیز داستان اصلی گائیده شدن آقا سعید توسط شوهر زهره خانمه

3 ❤️

927423
2023-05-11 00:48:04 +0330 +0330

بابا شما توی کدوم کره و سیاره زندگی میکنید ک انقدر راحت زن هاش وا میدن و سریع کص میدن
ما ک ب هرکی برخورد کردیم زنه مارو گائید و آخرشم کص نداد که نداد


927435
2023-05-11 01:34:25 +0330 +0330

اتفاقا با جریان دنیای مجازی با اولین یا دومین قرار میشه یه زن رو کرد چرا همه میگن نیست یا کمه اتفاقا هم زیاده هم پول لازم نیست

2 ❤️

927446
2023-05-11 02:34:09 +0330 +0330

احتمالا ننت جلوت می‌داده ک دنبال سکس بازن شوهر داری حروم زاده نخوندم

0 ❤️

927454
2023-05-11 03:12:05 +0330 +0330

عزیزمن لااقل توهومی بزن که ۱ درصد خودتم باور بکنی

0 ❤️

927460
2023-05-11 03:52:01 +0330 +0330

ای پولدار ای مرفه بی درد ای خارج رفته ای غنی ای کسکش ای دروغ مثه سگ گو

5 ❤️

927468
2023-05-11 05:29:00 +0330 +0330

اششک تو دکتری کارتویزیت بدی؟ خر خودتی مردمو خر حساب میکی ملجوف کم بزن

0 ❤️

927469
2023-05-11 05:35:41 +0330 +0330

تریسامش کجا بود؟ تو هیچ چی بلد نیستی اصلا اصطلاحات سکسی را نمیدونی دهنتو ببند دستتو بکن تو کونت دیگه ننویس کوس مغز مشنگ

1 ❤️

927474
2023-05-11 06:08:13 +0330 +0330

انقدردوست من تو نقشتون فرورفتین که یادتون رفت خواستید تریسام تعریف کنید بازهم ممنون زحمت کشیدین…

0 ❤️

927479
2023-05-11 07:34:12 +0330 +0330

«سعید»
سین ز سگ برداشتیم عین از عمر ی از یزید
دال دیوثی به کعبش بر نهادیم شد «سعید»
خارکصده همون جلسه اول زن دکتر رو گاییدی؟ والا عمو جانی هم با اینکه فیلمنامه داره به این سرعت نمیتونه

3 ❤️

927524
2023-05-11 16:22:52 +0330 +0330

نمیدونم داستانت راسسته یا دروغ ولی یه فروشنده تو اتاق پرو با زنم سکس کرده بود که خانومم خوشش اومده بود و دوبار دیگه بهش داده بود که آخرین سری از کون کرده بودش

1 ❤️

927568
2023-05-12 01:19:10 +0330 +0330

تکلی ازش تشکر کردم
تکل جفت‌پا اخراج داره!!

تریسام می‌دونی چیه؟

اصلش اینه که زهره با شوهر و برادرش میان خرید کنن، چشم‌چرونی‌های فروشنده رو که می‌بینن، توی همون اتاق پرو، گشادش می‌کنن.
باقی رو دوستان گوشزد کردن.
تمام رگال‌های امارات و ترکیه حواله‌ت بادا ابله متوهّم خالی‌بند الدنگ مزخرف داغون گشاد!!

2 ❤️

927569
2023-05-12 01:23:01 +0330 +0330

دافت قول میده تری سام نمیرم انگاری جی جی بگه ایهام نمیگم 😂 😂

1 ❤️

927586
2023-05-12 03:30:16 +0330 +0330

نفرسوم کسی خواست بگه پاکدشت

0 ❤️

927637
2023-05-12 12:45:27 +0330 +0330

درون هر زنی یه کس زندگی میکنه که دوست داره به من بده.تو همون زن هستی معطل نکن.فقط یه پیام بده بقیش با من… 😍 🌹 😏

0 ❤️

927856
2023-05-14 00:20:00 +0330 +0330

اخه دیوث دوعالم علاقه و تمایل شدید به زن های متاهل هم شد افتخار ؟با اب وتاب هم تعریف کنی بازاتفاقی یا ندانسته بگی یه حرفی اینو بگم تو بیجی یعنی معلوم نیست از تخم کی هستی.بعدشم مطمئن باش تو چند روزی تو مزون کار کردی صاحب مزون تو پستو تدخلتو اورده ویه دوتا خانم دیدی شده سوژه جقت اونم تری سام په غلطای اضافی پفیوس جقتو بزن تو چطور مزون داری اونطور که جسه امدی وقت کردی جق بزنی چه برسه کوس کردن

1 ❤️

928153
2023-05-15 15:16:04 +0330 +0330

خوب بود زن زیبا و خوش اندام رو نمیشه تنهایی داشت خود به خود زیباییش تقسیم میشه بین همه حالا به یکی کم میرسه به یکی زیاد ولی بالاخره میرسه پسرها بدونن این رو من با تجربه میگم بهتون

0 ❤️

928452
2023-05-17 10:54:02 +0330 +0330

🌹 🌹 🌹 🌹 🌹

0 ❤️

929247
2023-05-22 04:07:09 +0330 +0330

زن شوهردار يچيز ديگه ست
از خود آدمم سنش بيشتر باشه كه ديگه اوووووووووفففففففف

0 ❤️

929503
2023-05-23 23:26:57 +0330 +0330

من مغازه دارم که 24ساعته با زنا و لباس سر و کله میزنم حتی جوری هست که بعضی وقتا مجبور میشی لباس رو داخل تن طرف اندازه گیری کنی ولی اصلا این طور که شما میگید نیست داداش هنوز زن های متاهل تو ایران به اون درجه نرسیدن که وارد اتاق پرو بشن و بگه چطوره چرا دوست دارید کسشعر هاتون رو به زور واقعی جلوه بدین اونی که دیدی جنده بوده خواسته تیغت بزنه

0 ❤️

929635
2023-05-24 13:50:16 +0330 +0330

کیرم تو خشتکت حرومزاده
شوهرِ زنِ شوهر دار بکنه تو کونت عوضییی
خودشم میگه پسر ۸ ساله داشت کیرم تو ناموست اخه اون بچه فردا نه پس فردا بزرگ بشه میاد کونت میزاره حرومی

0 ❤️

933200
2023-06-15 13:01:27 +0330 +0330

بهترین صفت برازندت همونی که زهره بهت گفته… عجب توله سگی تو

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها