کشیک با آیدا

1402/01/05

دیگه همه میدونستن ک باید منو آیدا رو داخل برنامه کشیک باهم بذارن،تقریبا دو سالی میشد ک رل زده بودیم اول زیرپوستی داخل دانشکده سیر میکردیم ولی خب چون آفتاب پشت ابر نمی مونه دیگه علنی شد رابطه.
دوره اینترنی رو با بخش نسبتا راحت جراحی مغز و اعصاب شروع کردم ولی چون با آیدا میخواستیم کشیکامون یک روز باشه اون رفت ارتوپدی من رفتم جراحی مغز و اعصاب
کشیک دوم یا سوم بود ک از بخش زنگ زدن
+سلام آقای دکتر سوند خانوم داریم
-سلام خوبه میگی آقای دکتر چطوری بذارم براش؟
+خب ب اینترن خانوم بگو بیاد
-جراحی اعصاب یک نفر بیشتر کشیک نداره
+خب اگه تونستین کسیو پیدا کنین تا ده دقیقه دیگه خبر بدین نتونستین خودمون میذاریم براش
-باشه ممنون
یکم فکر کردم بنظرم رسید سر به سر آیدا بذارم البته نمی‌خواستم بفرستمش بالا چون خودش ب اندازه کافی کار داشت
-سلام بیبی
+سلام عزیزم خوبی؟
-اره سرت خلوته؟
+اره بدکی نیست یه چند تا کار داخل بخش داشتم رفتم انجام دادم برگشتم تو چی؟
-منم خوبه فقط یه سوند دارم باید برم بذارم
+عه بلدی بذاری
-آره بابا کاری نداره ک
+ولی یادته تو کلاس تئوری میگفتن برای مردا بخصوص سن بالاها سخته
-اره ولی شانس من اولیش زنه
+زن؟؟؟؟
-اره
+حتما میخوای بری بذاری؟
-بابا مریض گنا داره داره میپوکه
+بتمرگ تو پانسیون من خودم الآن میرم
-نه تو بخش خودت شلوغه من میرم
+نگا علی رو اعصاب من نرو هااا
-پس بذار بیام نگا کنم 👀
+تو غلط می‌کنی نگا کنی
-بع
+مگه کم دیدی توله سگ همین دیشب کلی نشونت دادم
-😂😂باشه بابا اصلا نمیخواد بری بذاری ب پرستار گفتم اینترن خانوم نداریم خودت بذار
+خیلی خری بخدا
-بیکاری تا بوفه بریم؟
+پنج دقیقه دیگه اونجام
سکس بین منو آیدا از سه چهار ماه بعد از شروع رابطمون شروع شد البته هم اون قبل من و هم من قبل اون رابطه داشتیم و هر دومون میدونستیم ک این رابطه قرار نیست ب ازدواج ختم بشه برای همینم فقط از کنار همدیگه بودن لذت میبردیم.
آیدا دختر هاتی بود و از یک خانواده به شدت اپن مایند جوری ک بعضی شب ها من میرفتم شام خونشون و اگه دیر وقت میشد باباش نمیذاشت بر گردم خونه البته منم نمی رفتم رو تخت ایدا بخوابم معمولا داخل اتاق دیگه برام تشک پهن میکردن و میخوابیدم
البته شهری ک ما درس میخوندیم شهر پدری آیدا بود و با خونه ی من تقریبا سیصد کیلومتر فاصله داشت برا همین من خونه مجردی داشتم و چون ذاتا آدم وسواسی هستم نمیتونم با هم اتاقی و هم خونه ای کنار بیام لذا همیشه تنها بودم.
دیروز کشیک نبودم از بیمارستان ک بر میگشتم از پروتئین نزدیک خونه یکم گوشت چرخ کرده خریدم و بردم خونه تو این فکرا بودم ک چی درست کنم داخل فریزر قارچ اسلایس و فلفل دلمه خرد شده آماده داشتم داخل کابینت نگاه کردم و دیدم آرد پیتزا دارم ولی شانس تخمی پنیر پیتزا زیاد نداشتم همینجور اعصاب خرد رو مبل نشسته بودم چون واقعا حال و حوصله لباس پوشیدن و رفتن برای خرید رو نداشتم ک یهو یه فکر بکر به ذهنم زد. گوشیم رو برداشتم شماره آیدا رو گرفتم ولی متاسفانه جواب نداد ده دقیقه دیگه باز گرفتمش ولی بازم جواب نداد نگرانش شدم و چون میدونستم مامانش عصرا میره سالن ارایشگاهش زنگ زدم ب باباش
+سلام دکتر هاشمی
-سلام اقای زارع خوبین ایشالا؟
+نفسی میاد و میره دکتر غریبی میکنی!
-نه بابا خودتون میدونین شروع اینترنیه و دیگه وقت نداریم
+آره آیدا هم همش میناله، حالا چیشد یاد ما کردی ؟
-والا غرض از مزاحمت هرچی گوشی آیدا رو میگیرم جواب نمیده نمیدونین کجاست نگرانش شدم؟
+رفته حموم الان گوشی بهش میدم
-نه نه کار واجب ندارم اومد بعدش
بی توجه ب حرف آخر من گوشیش رو برد دم در حموم و داد ب آیدا
-توله سگ قبلنا میرفتی جایی خبر می‌دادی نگرانت شدم
+اخ اخ گفتم خوابیدی دیگه مزاحمت نشم ببخشی
-اشکال نداره میگم عصری پلنت چیه؟
+با نسترن میخوام برم اسکراب بخرم بعدش بیکار چرا؟
-هیچی میخواستم پیتزا بپزم گفتم بیای اینجا باهم بخوریم
+باشه عزیزم من حدود پنج میرم بیرون دیگه تا خرید کنم بیام سمتت میشه هفت اینا
-اوکیه از اون شیشه روسی های باباتم کش برو بیار😂
+کوفت بخوری باشه
وسایل و خمیر رو آماده کردم رفتم چرت بزنم حدود ساعتای شش و نیم با زنگ آیدا بیدار شدم
+الو توهم ک همیشه خوابی؟
-توهم ک همیشه میرینی توش!
+چیزی نمیخوای بخرم بیارم
-چرا یکم پنیر پیتزا بخر بیار کم‌ دارم
+نخور اینقد پنیر داری میترکی
-پیتزا با پنیر خوشمزه اس
+کوفت بخوری باشه تا سه ربع دیگه میام
آیدا راست میگفت من قدم‌۱۸۰ و وزنم ۱۰۴ چاقیم‌ مشهوده در مقابل آیدا یه دختر ۱۵۶ سانتی با وزن حدود ۵۲ کیلو ک خب وقتی کنار هم وایمسیتیم خیلی صحنه جالبی میشه 😂
البته چون خونه مجردی دارم و الکل و فست فود پای ثابت خونس دوران دانشجویی یه ۱۴ کیلیویی وزن اضافه کردم،آیدا خیلی تلاش داره لاغرم کنه ولی خب لایف استایلم شدیدا تخماتیکه و فایده ای نداره
زغال رو گذاشتم رو پیک نیک داخل بالکن و قلیون رو ردیفش کردم ،پیک و مزه آماده بود و منتظر رسیدن آیدا بودم
صدای زنگ خونه اومد
-مگه تو کلید نداری دختر
آیدا کلید خونه ی من رو داره ولی همیشه در میزنه تا من در رو براش باز کنم
در رو که باز کردم دستش خدایی پر خرت و پرت بود
+علی خیلی خری ببین چقدر وسیله دارم دستم بعد غر میزنی
-حالا نیست روزایی ک وسیله نداری در نمیزنی😂
+اصلا دلم میخواد یه خانوم خوشگل و با وجنات میاد خونت نباید بیای استقبالش
-اوه اوه پپسی باز کنم برات؟
وسیله هارو از دستش گرفتم و گذاشتم رو اپن آشپزخونه
-تا پنیر پیتزا آب بشه من برم دوش بگیرم
+برو
میدونستم ک‌ آیدا سکس داخل حموم رو خیلی دوست داره برا همین داشتم لفتش میدادم ک خودش بیاد
حدسم درست بود در زد
+مهمون نمیخوای؟
-شما صاحب خونه ای بفرما داخل
لخت پرید داخل حموم به محض ورود یه لب جانانه گرفتیم ک سریع کیرم بلند شد
+اوه اوه چ بی جنبه
-البته ایشون با جنبس منتهی شاه کس در مقابلشه
+بله ما اینیم دیگه
آیدا سینه های خیلی کوچیکی داشت اما پوست واقعا شفاف بدون هیچ کک و مکی، صورت ب نسبت کشیده بینیش رو خیلی سال پیش عمل کرده بود و عملا هیچ نقصی داخل صورتش پیدا نمیشد ،من خیلی دوست داشتم با توجه به اینکه شکمش صاف صاف بود پیرسینگ ناف بذاره ک گوش داد و رفت گذاشت یه تتو گل رز قرمز هم رو رون پای راستش داشت ک اونم به اصرار من زده بود
+علی آیدا کوچولو تنششه
-عه آب میخواد؟
+آره
-آب چی میخواد؟
+هم از دهنت آب میخواد، هم از کیرت
-به روی چشم
چون وزنش کم بود میتونستم یکم بلندش کنم برای همین بلندش کردم و نشوندمش رو صندلی فرنگی اونم پاهای رو باز کرد و کس خوشگلش افتاد بیرون ، با اینکه پوستش سفید سفید بود ولی کلیتوریسش یکم کرم رنگ بود با این حال زیاد تیره و زشت نبود خودش خیلی اصرار داشت بره لابیاپلاستی و لبه های تیره اش رو جراحی کنه ولی من میگفتم خوبه
اول کسش رو با دوش شستم و بعد شروع کردم ب لیسیدن
تو سکس اورال مهارتم بالاست برای همین آیدا دوست داره
لب های کلیتوریسش رو لیس میزدم هر چند بار لیس یکبار می مکیدم و دوباره میلیسیدم زبونم رو داخل واژنش میکردم خلاصه رو ابرا بود
من وقتی پارتنرم تحریک بشه به شدت تحریک میشم برای همین کیرم در سخت ترین حالت ممکن بود
+علی شروع کن دیگه طاقت ندارم
-تو نمیخوای یه حالی قبلش ب علی کوچولو بدی؟
+ای ب چشم
آیدا هم واقعا کارش تو سکس اورال خوبه، خیلی عمقی میزنه جوری ک می‌ره ته حلقش و خوشبختانه رفلکس تهوعش خیلی فعال نیست و میتونه قشنگ ده دوازده بار کیر رو تا ته حلقش ببره و برگردونه و برعکس دخترای دیگه از اینکه اسپرم رو بخوره بدش نمیاد و گاهی خودش دواطلبانه قورت میده
همینجور چند دقیقه سرگرم بود
-آیدا اینجوری ک‌ تو پیش میری به سکس نمیرسیم
+خاک تو سر خروست😂
-اخه دیوس حجم مهارتی ک تو داری جانی سینس هم اگه بود ارضا میشد من ک جای خود دارم
کف حموم خوابیده بودم ک آیدا پاشد اومد بشینه رو کیرم
-آیدا؟
+جونم
-امروز آنال بریم ؟
+خب من انما نکردم ممکنه کثیف بشی
-داخل حمومه اشکال نداره
+باشه شرطش اینه فقط قبلش حسابی حال جلو رو جا بیاری بعد پشت!
-ای ب چشم ولی قبلش اصلا باید کار دیگه بکنم
+چی؟
-پیتزا تو فر یکم دیگه باشه باید شام از بیرون بگیرم
+😂 اوه اوه کلا یادم رف
-بذار من یه آب بگیرم رو خودم میرم خاموش میکنم فر رو میام
+دوباره یادت نره درش رو باز بذاری پیتزات خمیر بشه
-چشم شف آیدا
وقتی برگشتم داخل حموم آیدا شلنگ دسشویی رو کرده بود داخل کونش و داشت آب وارد میکرد من با دیدین صحنه کیرم ک‌ داشت میخوابید دوباره ب مرز انفجار رسید
-آیدا!!
+جانم
-چ کردی با دل من
+علی تا حوله ات رو در نیاوردی لوبریکانت بیار
-باشه مادمازل
لوبریکانت رو از میز اتاق برداشتم و رفتم حموم آیدا تقریبا کار تنقیه اش تموم شده بود رو زمین یکم کثیف بود با اب شست و گف بیا تو
باز شروع کرد ساک زدن تا کیرم رو بیدار کنه
کیرم ک بیدار شد یکم لوبریکانت بهش زدم و وارد کسش کردم
آیدا پوزیشن میشنری با تلمبه های عمقی رو خیلی دوست داره برای همین تو همین پوزیشن شروع کردیم و با نهایت قدرت داخل کسش تلمبه میزنم و با دستش داشت کلیتوریسش رو ماساژ میداد
-آیدا بزنم هنوز
+آره
-چشم
+علی بیست تا دیگه بزنی تمومه
-چشم
آیدا وقتی ارضا میشه پاهاش رو از پشت قفل میکنه رو کمرم و منو محکم فشار میده ب خودش ک سر همین قضیه یکبار میخواستیم بگا بریم
(اون روز ارضا شد و قفل کرد منم هرچی گفتم آیدا داره میاد گوش نداد و با فشار تو عمق کسش ارضا شدم خوشبختانه اورژانسی خورد و جواب داد )
بعد از اینکه ارضا شد رفتیم سراغ آنال
مهارت آیدا تو سکس آنال هم بالاست البته منم وحشی باز در نمیارم اما خب اونم خیلی ماهره
اول نصف تیوپ لوبریکانت رو کامل خالی کردم داخل رکتومش
بعد با انگشت شروع کردم باز کردن سوراخ مقعد چون قبلا زیاد آنال داشتیم اسفنکترش کاملا آماده دخول بود ‌و با یکم تحریک کامل باز میشد
-آیدا کونت آماده اس بکنم؟
+آره عزیزم فقط اول کار تلمبه سنگین نزن یکم یواش تا عادت کنه.
-چشم
چون کلا سوراخ مقعد نسبت ب واژن تنگ تره زودتر ارضا میشم و همینطورم شد تقریبا سه دقیقه ای تو کونش تلمبه زدم و با فشار همون داخل ارضا شدم
+چطور بود عزیزم؟
-مثل همیشه عالی،عالی تر
+قابل تورو نداشت
-بهت ک‌ خوش گذشت
+خیلی
-خب خوبه
+علی تا من آبت رو تخلیه میکنم آب بکش خودتو برو بساط رو ردیف کن
-باشه عزیزم.
اون شب چون فرداش کشیک بودیم دیگه سکس نکردیم فقط یکم الکل و قلیون و ساعت ده اینا بود ک آیدا چون مست بود دیگه سمت خونه نرفت و زنگ زد گف پیش من میمونه
پایان
پ.ن تمامی اسم ها خیال پردازیس
پ.ن ۲ داستان ذاتا واقعیست اما در جزییات دخل تصرف اتفاق افتاده است

نوشته: ریرا


👍 18
👎 11
33201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

920068
2023-03-25 01:13:04 +0330 +0330

اونی که میگه داستان واقعی هست و… کوس میگه تو که دیگه خودت هم میگی تو داستانت دخل و تصرفی هم اتفاق افتاده…
تصمیم با دوستان

1 ❤️

920136
2023-03-25 07:14:44 +0330 +0330

درست رو بخون پسر جان، فردا که مطب زدی و افتادی به پول پارو کردن یادت میره کس چی و کون کیه و سوند کیلویی چند

0 ❤️

920140
2023-03-25 07:50:40 +0330 +0330

مزخرف بود و کاملا معلومه تخیلی هست

1 ❤️

920193
2023-03-25 15:50:46 +0330 +0330

وقتی هم دوست داشتی دانشجوی علوم پزشکی باشی هم دوست دختر خفن داشته باشی ولی تهش شدی یه جقی داستان نویس🤣🤣🤣🤣

2 ❤️

920297
2023-03-26 07:08:28 +0330 +0330

اینترن به دوره کارورزی پزشکی گفته میشه نه به افرادی که این دوره رو میگذرونن. به اونها انترن میگن نه اینترن که شما نوشتی اینترن خانوم.
جناب دکتر 🤌😒

1 ❤️

920379
2023-03-26 22:31:07 +0330 +0330

سرتاسر قپی و کصشعر

دانشجوی پزشکی،چجوریه که بیس چاری دنبال عیاشی هستی و رو کصی؟

0 ❤️

923420
2023-04-14 20:59:35 +0330 +0330

کصشر

0 ❤️