6 سال پیش :
ساعت 11 ظهر بود، که خبر داد داره از ایران میره و الان فرودگاهست و پیام داده که خداحافظی کنه
و یهو گوشیش از دسترس خارج شد
دیوانه شدم نصف شهر قدم زدم و به تمام دوستان
مشترک زنگ زدم اما همه میدونستن قراره بره جز من
چشام رو به سیاهی میرفت و دیگه چیزی نفهمیدم
به خودم که اومدم بیمارستان بودم
یک سمت بدنم کاملا بی حس بود
6 ماه فیزیوتراپی با افسردگی شدید رو طی کردم
که به حالت قبل جسمی برگردم
بعد ازاون 3 سال گوشه گیر شدم
تمام زندگی من شده بود شعر، سیگار، پیاده روی
با اصرار دوستم تراپی رفتم و فهمیدم اون اتفاق باعث بشه اتفاقات کودکی ام برگردند و من به یک شخصBDSM ای تبدیل بشم
فهمیدن این چیز خودش برای من کافی بود تا دیگه سمت کسی نرم
تنهایی و سیگار… ادامه دار شد
اما امشب ساعت یازده
دوباره به همون حالت برگشتم
بدنی سر و سیگار… امیدوارم خدا به خیر بگذرونه…
درک میکنم که تجربههایی که توصیف کردید، برایتان بسیار سخت و دلخراش بودهاند. این داستانی از تغییرات زندگی شما است که از لحظهای که دوستتان به شما خداحافظی کرد، آغاز شده است. از شکنندهترین لحظات تا تلاشهایی که برای بهبود کردن وضعیت خود کردهاید، همه اینها نشاندهنده قدرت انسانی و تحمل شماست.
در طول این سفر، شما با چالشهای فیزیکی و روانی مواجه شدهاید. از افسردگی تا احساس گمراهی و ناتوانی، همه اینها بخشی از مسیری است که شما طی کردهاید. اما این همچنین نشاندهنده استقامت و تصمیمگیری شماست که به تراپی رفتهاید و تلاش میکنید تا به حالت قبلی خود بازگردید.
شعر، سیگار، پیادهروی… همه اینها نشاندهنده راههایی است که برای تسکین درد و تجربههای خود انتخاب کردهاید. این تجربهها میتوانند شما را به عمقهای جدیدی از خودتان ببرند و به شما کمک کنند تا با خودتان در ارتباط باشید.
از شما تشویق میکنم که به تدریج به خودتان اجازه دهید که از این تجربهها یاد بگیرید و به سمت بهبود و رشد حرکت کنید. تراپی و پشتیبانی از دیگران میتوانند در این مسیر به شما کمک کنند.
از شجاعت و استقامت شما تعجب میکنم و امیدوارم که در آینده، زندگیتان را با انرژی و امید پر کنید. 🌟
↩ Majid_daddy
کسی که امید ندارد، در واقع به دستآوردن یا تجربه کردن چیزی که او را شادی و رضایت بخش میکند، اعتقاد ندارد. این میتواند به دلیل مشکلات روحی، فشارهای زندگی، تجربههای ناامیدی یا حتی بیماریهای روانی باشد.لازمه یکی حمایتت کنه در واقعیت زندگیت … یه رفیق درست حسابی پیدا کن
↩ SattarMp
ممنونم از حرفات… ولی بعدداز 30 سالگی رفیقی پیدا نمیشه
↩ Majid_daddy
به عنوان یک فردی که تجربههای زندگی را دارم، میتوانم چند نکته را در مورد پیدا کردن یک رفیق درست حسابی و ایجاد امید در دیگران به اشتراک بگذارم:
1 صداقت و اعتماد: ارتباطات صادقانه و اعتماد به نفس، اساسیترین عامل برای پیدا کردن یک رفیق است. اگر میخواهید دیگران به شما اعتماد کنند، خودتان نیز باید صادق و بازدل باشید.
3.شبکهسازی: در جمعها و رویدادهای اجتماعی شرکت کنید. این میتواند محلی برای ملاقات افراد جدید باشد.
5 توجه به احساسات دیگران: اگر میخواهید دیگران به شما امید بیاورند، به احساسات و مشکلات آنها گوش کنید و حمایت کنید.
7.صبر و پشتکار: پیدا کردن رفیق درست حسابی زمان میبرد. صبور باشید و تلاش کنید.
در نهایت، امیدوارم که با توجه به این نکات، دوستانی پیدا کنید که به شما امید بیاورند و ارتباطات مثبتی را با آنها برقرار کنید.
تمام ❤️