عاشقی
می ارزد به دلتنگی هایش
وقتی که دلت
در اشتیاق آغوش مهربانش
بال می گشاید
به لمس گلبرگ لطیف احساسی
که ناتمام ترین تمام دنیاست
و به شوق همنفس شدن
در طراوت صبحی
لطیفتر از پرند …
سوار بر نرمترین خیال
چشمانت را باز کن
عشق آمده است
نزدیکتر از آغوش
آنقدر که وجودت می شود …
شوق چشمان روشنت
شعله ای خواهد شد
که جهانی را
به آتش عشق زنده میکند …
دلتنگی
می ارزد
به عاشقی هایش…
دیزل مکس
مرد و مردانه❤️❤️❤️
دیدنت، باعث دلتنگی من خواهد شد
بعد هر آمدنت، رفتن اگر هست، نیا!
تَر کرده اشک من همهشب بالش مرا
بردهست گریه بعد تو آسایش مرا
ماهیّ سرخِ عشق قدمرنجه کرده و
بر هم زدهست برکهی آرامش مرا
هرقدر غصّه میخورم این روزها، کم است
تغییر داده عشق تو گنجایش مرا
کوهِ غرور بودم و در هم شکستیام
دیدی فروشکستن و فرسایش مرا
سرگشتهی دیار عدم بود، بودِ من
عشق تو داد رخصت پیدایش مرا
امشب بخوان به جای غزل از نگاه من
شوق نوازش و عطشِ خواهش مرا…
مرجان_بیگیفر
من به دنیا اومدم دنیا به من نیومده
هرچی درده رو زمین انگاری سهم من شده
من به دنیا اومدم دنیایی که با من بده
دنیا انگار نمیخواد ی روی خوش نشون بده
من به دنیا اومدم اون ولی قیدمو زده
زندگی من باتوام ببین سرم چی اومده
خستم از دنیایی که ی روزی خوب ی روز بده
من به دنیا اومدم دنیا به من نیومده…
درود
عالی 👏 👏
خوش است خلوت اگر یار یارِ من باشد
نه من بسوزم و او شمعِ انجمن باشد
من آن نگینِ سلیمان به هیچ نَسْتانَم
که گاه گاه بر او دستِ اهرمن باشد
روا مدار خدایا که در حریمِ وصال
رقیب محرم و حِرمان نصیبِ من باشد
هُمای گو مَفِکَن سایهٔ شرف هرگز
در آن دیار که طوطی کم از زَغَن باشد
بیانِ شوق چه حاجت؟ که سوز آتش دل
توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد
هوایِ کویِ تو از سر نمیرود آری
غریب را دلِ سرگشته با وطن باشد
به سانِ سوسن اگر دَهزبان شود حافظ
چو غنچه پیشِ تواش مُهر بر دهن باشد
حافظ
فوق العاده زیبا و پر از احساس دیزل مکس عزیز. تبریک میگم بهتون بابت این ذوق و قریحه ناب و عالی ای که دارید
↩ Deniz.Donya
آمدم دیده طواف رخ زیبایت کرد
می روم تا که به دیدار تو من باز آیم 🥰🥰🥰
دیزل مکس
↩ vahidjudo
سپاس بیکران وحید جان 🌹🌹🌹
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد
تا روی در این منزل ویرانه نهادیم
در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
مهر لب او بر در این خانه نهادیم
در خرقه از این بیش منافق نتوان بود
بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم
چون می رود این کشتی سرگشته که آخر
جان در سر آن گوهر یک دانه نهادیم
المنه لله که چو ما بی دل و دین بود
آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم
قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ
یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم
↩ Parinaz_
خیلی زیباست پریناز بانوی گل 🌹🌹🥰🥰
تو دلیل زندگی برای زندگی شدی
تو نسیم و عطر گل گیسوی مهتاب شبی
تو بخندی کار دنیا همه شادی کردنه
تو چشمای ستاره بهانه خواب شبی
با ناز صدای اسمت دلا پر پر میزنه
تو پریزادی پری تو قصه ناب شبی 🥰
دیزل مکس
↩ ofoghe_roshan
بسیار زیباست اشعار لسان الغیب ،سپاسگزارم بزرگوار 🙏🙏🌹
اتفاقم به سر کوی کسی افتادست
که در آن کوی چو من کشته بسی افتادست
خبر ما برسانید به مرغان چمن
که هم آواز شما در قفسی افتادست
به دلارام بگو ای نفس باد سحر
کار ما همچو سحر با نفسی افتادست
بند بر پای تحمل چه کند گر نکند
انگبینست که در وی مگسی افتادست
هیچ کس عیب هوس باختن ما نکند
مگر آن کس که به دام هوسی افتادست
سعدیا حال پراکنده گوی آن داند
که همه عمر به چوگان کسی افتادست
شیخ اجل
↩ Maralsa27
سپاسگزارم مهربانوی احساس وغزل عزیز 🙏🙏🙏
شاد و تندرست وخوشبخت باشید 🌹🌹🌹