درود بر شما
در اینجا می خواهیم به بررسی واژگان و لغات و اصطلاحات مورد استفاده در گفتار و نوشتارمان بپردازیم و با بهره گیری از دانش یکدیگر،هرچه بیشتر بتوانیم پارسی را پاس بداریم و موارد وارداتی از زبان های غیر ایرانی را تا مقدور است،در گفتار و نوشتارمان کاهش دهیم.
امیدواریم که با این عمل،بتوانیم قدمی در جهت اصالت خود برداریم.هرچند که به دلایل مختلفی نمی توان این اصول را یکباره در بین افراد رایج کرد ولی اگر همه تلاش کنیم،در لایه های زمان،می توانیم این فرهنگِ از یاد رفته را به یاد آریم.
هرگونه اطلاع و آموخته ای درباره واژگان مختلف پارسی و غیر پارسی رایج در گفتار و نوشتارمان دارید،اینجا قرار دهید تا بقیه افراد نیز از این اطلاعات بهره مند شوند.
فقط درخواستی که از شما دارم،این است که اگر مایل به درج نظرات خود در اینجا هستید،سعی بر این کنید که بدون تعصب و جانب گیری باشد :)
سپاس از شما که در این امر همکاری می کنید.
درضمن من این موردو معرفی کردم از یکی دیگه تشکر میکنی؟؟؟ ?
ببخشید!ما مخلصتیم،چاکرتیم.ازش تشکر کردم که نظرشو گذاشته! ? از شما جداگونه تشکر کردم (inlove) بازم تشکر میکنم :)
با توجه به بحثهای پیش اومده تو تاپیک احادیث شاید پست گذاشتن من تو این تاپیک یه کم عجیب به نظر بیاد ولی از نظر من کار خوب همیشه خوبه و فرقی هم نمیکنه که از طرف کی باشه.
خسته نباشید.
خسته نباشید.
درود بر شما
چرا عجیب به نظر بیاد؟همه باید در آباد کردن و ساختن کشورِ خود،کوشا باشند.ہبا بازسازی زبان فارسی،می توان فرهنگ فراموش شده خودمان را نیز دریافت.
سلامت باشید…
چون عربها نمی توانند بگویند** « پ »** ، ما ایرانی ها :
به پیل میگوییم: فیل
به پلپل میگوییم: فلفل
به پهلویات باباطاهر میگوییم: فهلویات باباطاهر
به سپیدرود میگوییم: سفیدرود
به سپاهان میگوییم: اصفهان
به پردیس میگوییم: فردوس
به پلاتون میگوییم: افلاطون
به تهماسپ میگوییم: تهماسب
به پارس میگوییم: فارس
به پساوند میگوییم: بساوند
به پارسی میگوییم: فارسی!
به پادافره میگوییم: مجازات،مکافات، تعزیر، جزا، تنبیه…
به پاداش هم میگوییم: جایزه
چون عربها نمیتوانند «گ» را برزبان بیاورند، بنابراین ما ایرانیها
به گرگانی میگوییم: جرجانی
به بزرگمهر میگوییم: بوذرجمهر
به لشگری میگوییم: لشکری
به گرچک میگوییم: قرجک
به گاسپین میگوییم: قزوین!
به پاسارگاد هم میگوییم: تخت سلیماننبی!
به گرگانی میگوییم: جرجانی
به بزرگمهر میگوییم: بوذرجمهر
به لشگری میگوییم: لشکری
به گرچک میگوییم: قرجک
به گاسپین میگوییم: قزوین!
به پاسارگاد هم میگوییم: تخت سلیماننبی!
اعراب اینا رو گفتند ولی نگفتند که بیاموزیم…
هر چند که دانستن موارد ذکر شده(این پست و پست قبل)خالی از لطف نیست ولی برای شروع سخت هستند و در گفتار نیز مشکلاتی رو به همراه دارد!!یادگیری این موارد رو برای هر کسی فعلا توصیه نمی کنیم.
قبلا(حدود سه ماه پیش)میخواستم که لیست واژگانم رو بیشتر فارسی کنم و همزمان این تاپیک رو برای یاددهی به کاربرا بزنم تا آنها نیز بی نصیب نمانند ولی بخاطر بعضی از مشکلات پذیرش سایت و همچنین تنبلی خودم،چند روز پیش کارَم رو شروع کردم! ? اینجا واژگانی رو درج خواهم کرد که از این پس،به جای لغات غیر پارسی به کار می ببریم(اول از عربی شروع می کنیم که سهم بیشتری داره).
شما می توانید هر از چندی که به سایت میایید و هر کاری که دارید،یه سر به تاپیک بزنید و این واژگان رو یاد بگیرید و در گفتار و نوشتار خود به صورت برنامه ای(روزانه کمتر 5دقیقه)تمرین کنید وبه کار گیرید و واژگان دیگر را دور بریزید.با اینکار در آینده می توانید تفاوت در زبان خود را احساس کنید.
هر بار 5 واژه میگذارم(به ترتیب حروف الفبا) تا در بسته های کوچیکی تمرین خود را انجام کنید و زیاد وقتتون رو نگیره.روزانه یه بسته رو تمرین کنید(به ترتیب) :)
امید است که همگان بهره مند شوند
خودم لیست واژگانی رو تهیه کرده بودم ولی از وقتی دیدم ویکی پدیا هم اینکار رو کرده،لیست خودمو به کمک این دانشنامه کامل تر کردم و مواردی را که خودم نتوانستم،ازش برداشتم تا بتوانم اینجا به بهترین شکل ممکن قرار دهم ?
ابتدا: نخست،پیش درآمد
ابتدایی ترین: ساده ترین
ابتکار: نوآوری
ابراز کردن: آشکارکردن،نمایان کردن
ابلیس: اهریمن
ابن سینا: پور سینا
ابوالهول: هراس انگیز،ترس آور
ابهام: پوشیدگی،تاریکی،گنگی
ابهت: بزرگی،بزرگواری
اتحاد: همبستگی،یگانگی،یکدلی،پیوستگی
ابوالهول: هراس انگیز،ترس آور
ابهام: پوشیدگی،تاریکی،گنگی
ابهت: بزرگی،بزرگواری
اتحاد: همبستگی،یگانگی،یکدلی،پیوستگی
با سپاس فراوان از زحماتت به این امید که بتونیم کمی دینمون رو نسبت به زبان مادریمون ادا کنیم
داداش من احساس می کنم کلمه گنگ یه کلمه لاتین چون تو دهخدا و معین و … هرچی گشتم معنی ابهام و پوشیدگی نداره
از طرفی گنگ و گنگستر بیشتر در زبان لاتین کاربرد داره
ممنون میشم یه تحقیقی بکنی
ابوالهول: هراس انگیز،ترس آور
ابهام: پوشیدگی،تاریکی،گنگی
ابهت: بزرگی،بزرگواری
اتحاد: همبستگی،یگانگی،یکدلی،پیوستگی
با سپاس فراوان از زحماتت به این امید که بتونیم کمی دینمون رو نسبت به زبان مادریمون ادا کنیم
داداش من احساس می کنم کلمه گنگ یه کلمه لاتین چون تو دهخدا و معین و … هرچی گشتم معنی ابهام و پوشیدگی نداره
از طرفی گنگ و گنگستر بیشتر در زبان لاتین کاربرد داره
ممنون میشم یه تحقیقی بکنی
گنگ واژه فارسی می باشد و توی یه متن قدیمی هم یادمه که استفاده شده.پیدا کردم،درج میکنم برات ولی تحقیق هم می کنم که ببینم اوضاع از چه قراره!!بعدا هم برای (بیشتر بدانید) واژه های فارسی رو ذکر می کنم که به زبان های دیگر راه یافته اند و تعداد زیادی دارند و مشهور هم هستند.
سپاس از دقت شما ?
ایران تنها جاییه که برای استفاده نکردن از یه واژه انگلیسی از یه واژه انگلیسی دیگه برای فارسی کردن کلمات بیگانه استفاده میشه. مثل: email که بجاش از واژه ی پست الکترونیک استفاده میشه که هم پست(post) و هم الکترونیک(electronic) دو واژه ی انگلیسی هستن. جالب نیستش؟؟؟؟؟ (surprised) ? ? (laugh)
چون صدا و سیما اینطوری می گفت،همه بهش عادت کردند که مثلا فارسیه!ولی کسی بهش فکر نکرده بود…!
سپاس از شما که این تاپیک رو انتخاب کردید و مورد پسند قرار دادید ? این تاپیک با نظراتِتون،پربار تر هم می شود.
اتصال: پیوستگی،پیوست
اتفاق: رخداد،رویداد ,پیشامد
اتفاقاً: ناگهانی،یکباره,شانسکی
اتکاء: دلگرمی،لمیدن,پشتگرمی,وابستگی
اتلاف: نیست کردن،برباد دان،کاستن
اتهام: بدنامی
اتوماتیک: خودکار
اجابت: برآوردن،پاسخ دادن
اجاره: کرایه
اجازه: دستور،فرمان,رخست
اجبار: واداشتن،زورکردن,زورکی
اجتماع: گردآوری ,همایش
اجتناب: دوری ,پرهیز
اجتهاد: کوشیدن،کوشش،استادی،هنرپروری
اجداد: نیاکان،پدران
اجرام: توده ها،پیکرها
اجزا: تکه ها،پاره ها
اجساد: تن ها،لاشه ها
اَجَل: مرگ
اجلاس: نشانیدن،نشست
اجلال: بزرگ داشتن
اجناس: کالاها،گونه ها
اجنبی: بیگانه
احترام: ارج، گرامیدن،بزرگداشت
احتراق: سوختن،برآفروختن،افروختگی
احترام: گرامیدن،بزرگداشتن،ارج،پاس داشتن
احتکار: اندوختن،بنداری کردن،انبارداری
احتمالاً: شاید،چه بسا
احتیاط: پروا،دوراندیشیدن،سنجیدگی،پایش
احد: یکتا،یگانه،یکی،گرد
اِحداث: پدید آوردن،نو کردن
احراز: استوار کردن
احزاب: گروه ها،دسته ها
احضار: خواندن،خواستن
احکام: فرمان ها،دستور ها
از نظامي:
به گردان ایران فرستاد کس
کزین در نگردد کسی باز پس
بدان آمدن شادمان گشت شاه
از آن پهلوانان لشکر پناه
جداگانه با هر یکی عهد بست
که در پایهٔ کس نیارد شکست
سپاس از اظهار نظرتون ?
اعراب پس از فتح ایران خیلی تلاش کردن که زبان مردم را تغییر دهند چرا که زبان تنها عاملی است که شامل تمام هویت یک قوم و گروه میشه . اعراب نتوانستند زبان فارسی را از ما بگیرند . رجوع کنید به تمدن بزرگ مصر که پس از فتح توسط مسلمین چیزی از آن عقبه ی فرهنگی و باستانی برای انها باقی نماند ویا شامات که سالها زیر تسلط رومیان بودند و بعد از فتح توسط مسلمین تمام میراث خود را از دست دادند . ولی در رابطه با گفتار شما از وجود کلمات بیشمار تازی در زبان پارسی ،باید به این نکته اشاره کرد که این پدیده بسیار عادی است . اگر به زبان های دیگر دقت فرمایید می توانید ببینید که مثلا زبان انگلیسی واژگان زیادی را از زبان فرانسوی ، ایتالیایی ، یونانی ، اسپانیایی و حتی فارسی به عاریه گرفته و جزو واژگان آن زبان شده است . بنابراین جلوی این پدیده را نمیتوان گرفت . ولو اینکه امروز ما واژگان زیادی را استفاده می کنیم که ذاتا ایرانی نیستند . در رابطه با فحش و الفاظ رکیک باید گفت که فحش اصالتا از فرهنگ تازی به فرهنگ ایران وارد شده . فحش ریشه ی بسیاری از واژگان تازی مثل فاحشه و ... است . سابقه ی بکار بردن الفاظ رکیک بین اعراب، به فرهنگ آنان بر می گردد . در فرهنگ تازی کسی را که به نام مادرش صدا کنند نشان از فساد اخلاقی مادرش دارد . این الفاظ در بین تازی ها بسیار مصطلح است . تنها راه مقابله با این فرهنگ استفاده نکردن از آن و جایگزینی آن با رفتارهای ناب پارسی است . همانطور که ما به " کردار نیک ، گفتار نیک و پندار نیک"توصیه شدیم . متشکرم
اعراب پس از فتح ایران خیلی تلاش کردن که زبان مردم را تغییر دهند چرا که زبان تنها عاملی است که شامل تمام هویت یک قوم و گروه میشه . اعراب نتوانستند زبان فارسی را از ما بگیرند . رجوع کنید به تمدن بزرگ مصر که پس از فتح توسط مسلمین چیزی از آن عقبه ی فرهنگی و باستانی برای انها باقی نماند ویا شامات که سالها زیر تسلط رومیان بودند و بعد از فتح توسط مسلمین تمام میراث خود را از دست دادند . ولی در رابطه با گفتار شما از وجود کلمات بیشمار تازی در زبان پارسی ،باید به این نکته اشاره کرد که این پدیده بسیار عادی است . اگر به زبان های دیگر دقت فرمایید می توانید ببینید که مثلا زبان انگلیسی واژگان زیادی را از زبان فرانسوی ، ایتالیایی ، یونانی ، اسپانیایی و حتی فارسی به عاریه گرفته و جزو واژگان آن زبان شده است . بنابراین جلوی این پدیده را نمیتوان گرفت . ولو اینکه امروز ما واژگان زیادی را استفاده می کنیم که ذاتا ایرانی نیستند . در رابطه با فحش و الفاظ رکیک باید گفت که فحش اصالتا از فرهنگ تازی به فرهنگ ایران وارد شده . فحش ریشه ی بسیاری از واژگان تازی مثل فاحشه و ... است . سابقه ی بکار بردن الفاظ رکیک بین اعراب، به فرهنگ آنان بر می گردد . در فرهنگ تازی کسی را که به نام مادرش صدا کنند نشان از فساد اخلاقی مادرش دارد . این الفاظ در بین تازی ها بسیار مصطلح است . تنها راه مقابله با این فرهنگ استفاده نکردن از آن و جایگزینی آن با رفتارهای ناب پارسی است . همانطور که ما به " کردار نیک ، گفتار نیک و پندار نیک"توصیه شدیم . متشکرم
سپاس از کامنت شما
هدف از این تاپیک این است که هرچه بیشتر بتوانیم واژگان پارسی را به جای واژگان دیگر به کار ببریم و که به مرور زمان میسر خواهد شد.حالا هر چقدر هم که پیشرفت کنیم در این دوره،غنیمته :)
اعراب پس از فتح ایران خیلی تلاش کردن که زبان مردم را تغییر دهند چرا که زبان تنها عاملی است که شامل تمام هویت یک قوم و گروه میشه . اعراب نتوانستند زبان فارسی را از ما بگیرند . رجوع کنید به تمدن بزرگ مصر که پس از فتح توسط مسلمین چیزی از آن عقبه ی فرهنگی و باستانی برای انها باقی نماند ویا شامات که سالها زیر تسلط رومیان بودند و بعد از فتح توسط مسلمین تمام میراث خود را از دست دادند . ولی در رابطه با گفتار شما از وجود کلمات بیشمار تازی در زبان پارسی ،باید به این نکته اشاره کرد که این پدیده بسیار عادی است . اگر به زبان های دیگر دقت فرمایید می توانید ببینید که مثلا زبان انگلیسی واژگان زیادی را از زبان فرانسوی ، ایتالیایی ، یونانی ، اسپانیایی و حتی فارسی به عاریه گرفته و جزو واژگان آن زبان شده است . بنابراین جلوی این پدیده را نمیتوان گرفت . ولو اینکه امروز ما واژگان زیادی را استفاده می کنیم که ذاتا ایرانی نیستند . در رابطه با فحش و الفاظ رکیک باید گفت که فحش اصالتا از فرهنگ تازی به فرهنگ ایران وارد شده . فحش ریشه ی بسیاری از واژگان تازی مثل فاحشه و ... است . سابقه ی بکار بردن الفاظ رکیک بین اعراب، به فرهنگ آنان بر می گردد . در فرهنگ تازی کسی را که به نام مادرش صدا کنند نشان از فساد اخلاقی مادرش دارد . این الفاظ در بین تازی ها بسیار مصطلح است . تنها راه مقابله با این فرهنگ استفاده نکردن از آن و جایگزینی آن با رفتارهای ناب پارسی است . همانطور که ما به " کردار نیک ، گفتار نیک و پندار نیک"توصیه شدیم . متشکرم
حرفت درسته ولی کلمات عربی بیش از حد وارد زبان فارسی شدند که این اصلا خوب نیست
هدف دوستمون طغرل هم اینه که به جای این کلمات از معادل فارسیش استفاده کنیم
درسته که بعضی کلمات سخته اما می تونیم از کلمات ساده شروع کنیم
سلام: درود
خداحافظ:بدرود
حداقلش اینه به جایه این 2 لغت از معادلشون استفاده کنیم از بسیار زیبا تره
اعراب پس از فتح ایران خیلی تلاش کردن که زبان مردم را تغییر دهند چرا که زبان تنها عاملی است که شامل تمام هویت یک قوم و گروه میشه . اعراب نتوانستند زبان فارسی را از ما بگیرند . رجوع کنید به تمدن بزرگ مصر که پس از فتح توسط مسلمین چیزی از آن عقبه ی فرهنگی و باستانی برای انها باقی نماند ویا شامات که سالها زیر تسلط رومیان بودند و بعد از فتح توسط مسلمین تمام میراث خود را از دست دادند . ولی در رابطه با گفتار شما از وجود کلمات بیشمار تازی در زبان پارسی ،باید به این نکته اشاره کرد که این پدیده بسیار عادی است . اگر به زبان های دیگر دقت فرمایید می توانید ببینید که مثلا زبان انگلیسی واژگان زیادی را از زبان فرانسوی ، ایتالیایی ، یونانی ، اسپانیایی و حتی فارسی به عاریه گرفته و جزو واژگان آن زبان شده است . بنابراین جلوی این پدیده را نمیتوان گرفت . ولو اینکه امروز ما واژگان زیادی را استفاده می کنیم که ذاتا ایرانی نیستند . در رابطه با فحش و الفاظ رکیک باید گفت که فحش اصالتا از فرهنگ تازی به فرهنگ ایران وارد شده . فحش ریشه ی بسیاری از واژگان تازی مثل فاحشه و ... است . سابقه ی بکار بردن الفاظ رکیک بین اعراب، به فرهنگ آنان بر می گردد . در فرهنگ تازی کسی را که به نام مادرش صدا کنند نشان از فساد اخلاقی مادرش دارد . این الفاظ در بین تازی ها بسیار مصطلح است . تنها راه مقابله با این فرهنگ استفاده نکردن از آن و جایگزینی آن با رفتارهای ناب پارسی است . همانطور که ما به " کردار نیک ، گفتار نیک و پندار نیک"توصیه شدیم . متشکرم
حرفت درسته ولی کلمات عربی بیش از حد وارد زبان فارسی شدند که این اصلا خوب نیست
هدف دوستمون طغرل هم اینه که به جای این کلمات از معادل فارسیش استفاده کنیم
درسته که بعضی کلمات سخته اما می تونیم از کلمات ساده شروع کنیم
سلام: درود
خداحافظ:بدرود
حداقلش اینه به جایه این 2 لغت از معادلشون استفاده کنیم از بسیار زیبا تره
خوشحالم که خوب منظورمو فهمیدی،آقای جوکر ?
واژه های غیرپارسی بیش از اندازه در زبانمان گسترش یافته که ما قادریم خیلی از آنها را دور بریزیم و از معادلش استفاده کنیم.خیلی هم ساده هستند و قبلا آنها را شنیده ایم ولی به کار نمی گیریم.آنقدر هم سخت و غول آسا نیست که بعضی ها دست بی ارزش میدانند و بی خیال می شوند. :(
باید یک خط در میان مینوشتی تا به صورت ستونی میشد!نمیدونم این مشکل سایت چه زمانی درست میشه؟!!!
سپاس از تلاشی که در این زمینه نموده ای.کامیاب باشی ?
پاینده باشی آقا مراد ?
درود
من امروز با این تاپیک آشنا شدم و گمان میکنم کار ارزندهای باشد.
برای همکاری واژههای تازی به کار گرفته شده در نخستین نوشتار را با برابرهای پارسی جایگزین نموده و پیشکش مینمایم :
در اینجا میخواهیم واژگانی را که امروزه در گفتار و نوشتارمان به کار میبریم بررسی نموده و با بهرهگیری از دانش یکدیگر هر چه بیشتر بتوانیم پارسی را پاس بداریم و بکارگیری واژههای وام گرفته شده از زبانهای بیگانه را در گفتار و نوشتارمان کاهش دهیم.
امید است که این کوشش گامی برای بازگشت به نهاد خویش باشد. از آنجاییکه که پیادهسازی یکبارهی این اندیشه در میان مردم ناشدنی است پس باید بکوشیم که به آهستگی این فرهنگ فراموش شده را به یاد آوریم.
هرگونه آگاهی و آموختهای دربارهی واژگان گوناگون پارسی و بیگانه که امروز در گفتار و نوشتارمان به کار میروند را در اینجا نهاده تا دیگران نیز از آنها بهرهمند گردند.
تنها درخواستی که از شما دارم این است که کوشش کنید گفتههایتان به دور از هرگونه خشکاندیشی و پافشاری بیخردانه باشند.
با سپاس از همکاری شما
در اینجا میخواهیم واژگانی را که امروزه در گفتار و نوشتارمان به کار میبریم بررسی نموده و با بهرهگیری از دانش یکدیگر هر چه بیشتر بتوانیم پارسی را پاس بداریم و بکارگیری واژههای وام گرفته شده از زبانهای بیگانه را در گفتار و نوشتارمان کاهش دهیم.
امید است که این کوشش گامی برای بازگشت به نهاد خویش باشد. از آنجاییکه که پیادهسازی یکبارهی این اندیشه در میان مردم ناشدنی است پس باید بکوشیم که به آهستگی این فرهنگ فراموش شده را به یاد آوریم.
هرگونه آگاهی و آموختهای دربارهی واژگان گوناگون پارسی و بیگانه که امروز در گفتار و نوشتارمان به کار میروند را در اینجا نهاده تا دیگران نیز از آنها بهرهمند گردند.
تنها درخواستی که از شما دارم این است که کوشش کنید گفتههایتان به دور از هرگونه خشکاندیشی و پافشاری بیخردانه باشند.
با سپاس از همکاری شما
سپاس از پالایش و پیشکش شما
این موضوع را در نظر داشته باشید که اگر به این شکل بگم،ممکن است کسانی دل زده شوند و برای آغاز چندان مناسب نباشد.میل بر این داشتم که کاملا پارسی بنویسم ولی به هدفی انجام ندادم تا در آخر،خود بازدیدکنندگان آنرا بازگردانی کنند و برایشان تمرینی شود و بدانند که در آغاز،چطور می خواندند که شما تقریبا توانستید به عنوان نخستین کس،آن را بازگردانی کنید.این نوآوری در تاپیک،یادگاری خواهد ماند :)
البته اگه آخر خط اول به جای (بررسی)،(بازبینی)را بکار میگرفتی،درصد پالایشت بیشتر میشد!!!! ;) کامیاب باشی،دوست من...