[quote=قصاب کیر][quote=اسکلت حشری][quote=قصاب کیر]
بکارت از نظر یک روشن فکر: مهم نیست… (ولی توی عمق ناخوآگاهشون تفاوت چندانی با مذهبیون ندارن)…
[/quote]

دلیلش اینه که پدیده “آخوندِ درون”، تو وجود کثیری از تازه رهاشدگان از افیون مذهب، تا مدت‌ها بیداره…[/quote]
بله همینطوره… با این وجود دیگه فایده ی رهایی چیه؟ اگه این رهایی قراره فقط ترک نماز و روزه باشه و کلا توی سطح باشه، همون بهتر که به جوی آب و حوری دلمونو خوش میکردیم و خودمونو به دردسر نمینداختیم…[/quote]

چقد خوشم اومد ازین حرفت! clapping (smile)

[quote=Humanity defender shiva]گفتی با بیشتر حرفام موافقی…با کدوم قسمتش مشکل داشتی؟ لطفا نظرای مخالفتم بگو که اگه منطقی بود به یه نتیجه ای برسیم!
در مورد جوابت به سوالم; چرا انقد فکر ملت ما تو بده بستون و گرو کشیه؟؟؟ اولا هیچکس قاطع نمیگه نه این یه مسئله طبیعیه(سکس بعد از بلوغ)و چرا باید یکی به خودش اجازه بده در مورد حق طبیعیه یکی دیگه لطف کنه و مشکلی نداشته باشه؟ همه میگن چون من بکر نیستم پس انتظار بکر بودن از همسرمم ندارم! انتظار؟؟؟! میبینی،زنا کلا حتی در نظر روشن فکرا هم به نوعی وسیله ن؟
[/quote]

میگم که! حتی از شّر مذهبم خلاص بشی بازم تا مدت‌ها با "آخوندِ درون"ِ خودت درگیری! خودمم هنوز جای کار دارم…
چون در کل پدیده “سکس” هنوز واسه ما حل نشده، این نگرش بقول خودت «بده بستونی» کماکان هس. خود این لفظ «بکر بودن» به نوبه خودش چرته! همونطور که خودت هم اشاره کردی برای «پرده بکارت» همون نام علمی «Hymen» رو به کار ببریم بهتره که این دید ابزارپنداری مطرح نشه.

[quote=Humanity defender shiva]
پسر عموی من هم دقیقا همین جواب رو داده به این سوال من…منتهی با این تفاوت که اون خودشم با غریزه ی جنسیش مبارزه میکنه تا همسر مطهری داشته باشه!!! باهم ارتباط دوستانه ای داریم و تا حدودی در جریان زندگیم هس…آدم تحصیل کرده و آگاهیم هست و به زندگی من و تصمیمم احترام داره ولی خودش در کمال شگفتی من و بارها بحثمون سر این موضوع همچنان اصرار داره در تخیل و رویا زندگی کنه! جالبه که عمیقا باور داره نیمه گمشده شو پیدا میکنه!!
[/quote]

طرز فکرش برا من جالبه :D ،خودمم زمانی همینطوری فک میکردم. ولی پسرعموی شما شاید خبر نداره با شرایط جامعه، خودش به واسطه پسر بودنش ممکنه خیلی کمتر در موقعیت سکس قرار بگیره و براش راحت‌تر باشه پرهیز کنه، ولی درمورد یه دختر معمولا اینطوری نیس.

[quote=Humanity defender shiva]
ایشون فک میکنن هم آغوشی با یک فرد خاطره میشه و ممکنه تو هر عوض شدن شریک جنسی رو کیفیت عاطفی رابطه تاثیر بذاره،ینی فک میکنه با این کارش جلوی هر گونه خیانت فکریو تو رابطش میگیره…ولی مگه همسرش همیشه با اطلاع اون قراره فک کنه؟ اصن ممکنه یه دختر کاملا بکر هم توی هم آغوشیای مکرر با شریک جنسی اولش بارها خیانت فکری کنه! unknw [/quote]

از لحاظ روانشناختی درس فک میکنه، خاطره اولین سکس همیشه میمونه.
ولی بازم این دلیل نمیشه ما بیایم فرمول ثابت بنویسیم، در این مورد هرکی باید با خودش تکلیفشو روشن کنه که چن چنده، چون هیچ قاعده‌ معینی در کار نیس.

[quote=Humanity defender shiva]
با این حرفا منم رو این موضوع خیانت ذهنی خیلی فک کردم و به این نتیجه رسیدم: اگه من از دوست پسر فعلیم که اولین شریک جنسیم و عاطیم هس جدا بشم چیکار میکنم و آیا میتونم خاطراتشو فراموش کنم؟ اگه رابطه ی بعدیم رو زرتی بعد از جداییم آغاز کنم نه نمیشه…باید زمان بگذره تا من شخص قبلیو با منطق یا رد شدن از چالش های عاطفی فراموش کنم…به هر نحوباید فراموش بشه و نسبت بش هیچگونه ضعفی نمونده باشه…بعد میتونم با روان سالم و آماده پذیرش فرد دیگه یه رابطه رو شروع کنم! پس منی که درونا متوجه قبیحی عمل خیانت هستم حتی با وجود داشتن شریک های جنسی متعدد در گذشته م مطمئنا هیچوقت خیانتی به همسر آینده م نمی کنم…
[/quote]

ببین همه مث هم نیسن. خیلیا نیازی به اون مدت زمان برای خلوت کردن با خودشون ندارن و راحت میتونن با این مسأله کنار بیان. اما نمیشه انکار کرد بعد از سکس‌های متعدد با شرکای متعد، معمولا قوه عاطفه و خصوصاً اون وابستگی احساسی خشنگ! ضعیف تر میشه.

[quote=Humanity defender shiva]
به نظرت در مورد ازدواج هم احترام می ذارم ولی رد میکنم… ? داشتن یه خونواده از نیازاییه که مطمئنا تو سن های بالا بیشتر حس میشه…منم الان و در این سن مطلقا به ازدواج فک نمی کنم و حتی احمقانه هم میبینم ولی مطمئنم در یه زمان درستی با شرایط درست و فرد درستش این نیازو خواهم داشت![/quote]

شاید تعریف من و تو از خانواده و نیاز به آرامش فرق میکنه.

[quote=قصاب کیر] با این وجود دیگه فایده ی رهایی چیه؟ اگه این رهایی قراره فقط ترک نماز و روزه باشه و کلا توی سطح باشه، همون بهتر که به جوی آب و حوری دلمونو خوش میکردیم و خودمونو به دردسر نمینداختیم…[/quote]

بسگی به نگرشمون داره.
اگه واقعیت فانی بودنو قبول کنیم، به قول فیلسوف زمینی معروف: همین دم رو دریابیم کنار اومدن با این مسأله اونقدام سخ نیس!

با اجازه
.
.
.
این کاربر قصاب کیر فوق العاده من رو مجذوب سخناش و حقیقتایی ک گف کرده…
با این شخصیت دوست عزیز ب عنوان ی دوست نام کاربری برازنده ی شما نیس…
حرفایی ک ایشون مطرح کردن حتی ب طور کامل تو وجود من هم حل نشده ولی من با تمام وجود حتی سعی میکنم از این ب بعد از اصطلاحات کثیف مث بکارت استفاده نکنم و همونطور ک دوست خوبم گف از دید علمی ب طور کامل بش نگا کنم…

[quote=قصاب کیر][quote=اسکلت حشری][quote=قصاب کیر] با این وجود دیگه فایده ی رهایی چیه؟ اگه این رهایی قراره فقط ترک نماز و روزه باشه و کلا توی سطح باشه، همون بهتر که به جوی آب و حوری دلمونو خوش میکردیم و خودمونو به دردسر نمینداختیم…[/quote]

بسگی به نگرشمون داره.
اگه واقعیت فانی بودنو قبول کنیم، به قول فیلسوف زمینی معروف: همین دم رو دریابیم کنار اومدن با این مسأله اونقدام سخ نیس![/quote]

آره… وقتی که توی دم غرق شدی دیگه مهم نیس که رها شدی یا نشدی…
ولی این دریافتن دم هم کار آسونی نیستااا…[/quote]

نگفتم درش غرق بشیم، هضمش دشواره، ولی زندگی کردن باهاش خیلی راحت!
یه کاربری بود اینجا که به طرز شگفت‌انگیزی خیلی آسون دریافتش کرد ولی حیف از شانسش بدش همین دم براش خیلی محدود شد…

[quote=قصاب کیر][quote=reality]با اجازه
.
.
.
این کاربر قصاب کیر فوق العاده من رو مجذوب سخناش و حقیقتایی ک گف کرده…
با این شخصیت دوست عزیز ب عنوان ی دوست نام کاربری برازنده ی شما نیس…
حرفایی ک ایشون مطرح کردن حتی ب طور کامل تو وجود من هم حل نشده ولی من با تمام وجود حتی سعی میکنم از این ب بعد از اصطلاحات کثیف مث بکارت استفاده نکنم و همونطور ک دوست خوبم گف از دید علمی ب طور کامل بش نگا کنم…[/quote]
خیلی ممنونم ازتون . لطف داری… من هم از نظرات و کامنت ها شما بسیار استفاده میکنم و دنبال میکنم …
در مورد نام کاربریم هم خودمم نمیدونم چطور شد که انتخابش کردم…! قضیه مال 2 سال پیشه و شاید اونموقع جزو فانتزی هام بود ![/quote]

ممنون دوست عزیز…از اشنایی با شخصیت محترم و دانایی چون شما بسیار بسیار خشنودم

[quote=قصاب کیر]
خب آره هضم اولیه ش دشواره ولی بعدش آسون میشه…
منظورت چیه که یه کاربری بود که دریافتش کرد؟ یعنی دم رو هضم کرد؟
(از موضوع تاپیک منحرف نشیم خوبه)
[/quote]

دقیقاً، یه خونسردی عمیق …
درمورد توان روبرو شدن با “هیچ” عظیم الجثه، یاد اومد یه کاربر خیلی خوب از خودش اراده نشون داد، ولی… چون بحثشو مطرح کردی انقد از اون بابت حالم انقد گرفته شد که ناخودآگاه یادشو اینجا اوردم.
(ترجیح میدم تو تاپیک موضوعو مطرح نکم که تاپیک منحرف نشه)

با نهایت احترام…بازم مخالفم! من تجربه ندارم تو این زمینه ولی خیییییلی فک کردم در موردش…ادعا می کنم شدیدا به اصل آزادی و آگاهی ایمان دارم…عشق و علاقه و وابستگیم با شناخت و آگاهی بوجود میاد،پس مطمئنم اگه یه مشکل باعث جدایی من از یه فرد میشه مطمئنا اون رابطه شایستگی ادامه نداشته ولی من بازم می تونم با آگاهی علاقه مند شم و حتی اون حس خشنگی که فرمودیو دوباره لمس کنمpleasantry
در مورد اولین خاطره هم راس میگی منم هیچوقت فراموش نمی کنم ولی آیا مشکلی داره این موضوع؟! تو زندگی مشترک آینده ی من یه خاطره که گوشه ی ذهنم می مونه و حتی ممکنه سال تا سالم تجدیدش نکنم چه ضرری به همسر من یا زندگیم می زنه؟! کما این که دیگه رویا پردازی در مورد اولین ها هم دیگه فایده ای نداره…تو پست اولمم گفتم که طبق آخرین آمار تو ایران 76%دخترای ----زیر 18سال----- تجربه سکس دارن!
احیانا آنال سکس خاطره ایجاد نمی کنه؟ تازه اون 24%ما بقی هم بعد 18سالگی تجربه میکنن…مثلا تو کلاس ما کلا 2-3تا دختر کاملا بی تجربه بودن که اوناهم اهرم های بازدارنده داشتن! پس خیلی خوب می شد اگه مردم این واقعیتارو ببینن و کمتر مبارزه کنن با ایجاد روند طبیعی یه سری عرف که با توجه به دنیای مدرن و این همه اطلاعات دیگه قابل سرکوب نیس…من مطمئنم 1یا2 نسل بعد از ما دیگه چنین تفکراتی نخواهد بود فقط دلم میسوزه واسه خودم و هم نسلای خودم که یه سری رونده شدن و یه سری فریب کار!

[quote=Humanity defender shiva]با نهایت احترام…بازم مخالفم! من تجربه ندارم تو این زمینه ولی خیییییلی فک کردم در موردش…ادعا می کنم شدیدا به اصل آزادی و آگاهی ایمان دارم…عشق و علاقه و وابستگیم با شناخت و آگاهی بوجود میاد،پس مطمئنم اگه یه مشکل باعث جدایی من از یه فرد میشه مطمئنا اون رابطه شایستگی ادامه نداشته ولی من بازم می تونم با آگاهی علاقه مند شم و حتی اون حس خشنگی که فرمودیو دوباره لمس کنمpleasantry
در مورد اولین خاطره هم راس میگی منم هیچوقت فراموش نمی کنم ولی آیا مشکلی داره این موضوع؟! تو زندگی مشترک آینده ی من یه خاطره که گوشه ی ذهنم می مونه و حتی ممکنه سال تا سالم تجدیدش نکنم چه ضرری به همسر من یا زندگیم می زنه؟! کما این که دیگه رویا پردازی در مورد اولین ها هم دیگه فایده ای نداره…تو پست اولمم گفتم که طبق آخرین آمار تو ایران 76%دخترای ----زیر 18سال----- تجربه سکس دارن!
احیانا آنال سکس خاطره ایجاد نمی کنه؟ تازه اون 24%ما بقی هم بعد 18سالگی تجربه میکنن…مثلا تو کلاس ما کلا 2-3تا دختر کاملا بی تجربه بودن که اوناهم اهرم های بازدارنده داشتن! پس خیلی خوب می شد اگه مردم این واقعیتارو ببینن و کمتر مبارزه کنن با ایجاد روند طبیعی یه سری عرف که با توجه به دنیای مدرن و این همه اطلاعات دیگه قابل سرکوب نیس…من مطمئنم 1یا2 نسل بعد از ما دیگه چنین تفکراتی نخواهد بود فقط دلم میسوزه واسه خودم و هم نسلای خودم که یه سری رونده شدن و یه سری فریب کار![/quote]

اگه اینطوری هسی میتونی یه زندگی مشترک موفق رو سپری کنی، و از این بابت بهت تبریک میگم.
ذائقه‌ها متفاوته، خود من اولین بار پونزه سالگیم [مثلا] عاشق شدم، یه حس(توهم) فوقولاده بود! ولی بعد از سرخوردگی دیگه هیچ وخ تا اون حد لبریز از محبت نشدم و میدونم نخواهم شد…

کنار اومدن با خاطره‌ “اولین‌ها” هم به نظرم باز بسگی به خود افراد داره، بازم میگم هیچ قاعده مُعَینی در کار نیس که ما بتونیم بر حسب اون نسخه بنویسیمو ازش پیروی کنیم. هرکدوممون باید منشی رو پیدا کنیم که با باطنمون سازگاری داره. البته درمورد زندگی دو نفره این وقف دادن خیلی سخته.

[quote=قصاب کیر][quote=Humanity defender shiva]اولا خوش اومدی به تاپیک و ممنون بابت مشارکتت! give_rose
واقعا تبریک می گم که اینهمه واقعی فک می کنی و شعار نمی دی! و انصافام قسمت اول حرفتو بارها خودم در ارتباط با خیلی از روشن فکرا فهمیدم متاسفانه:(
حالا شمام ازین روشن فکرای خود درگیر هست؟!!! ینی دقیقا میشه بگی سوای این نظر کارشناسیت نظر شخصی خودت چیه؟[/quote]
مرسی… لطف داری… موضوع تاپیکت جالب بود…
والا نظر خود من همون چیزی بود که نوشتم و چندان هم کارشناسی نبود (چوب کاری میفرماییین!) من در این موارد چیز زیادی نمیدونم … البته قبلنا میدونستما اما الان دیگه…
هیچی دیگه… بودن یا نبودن بکارت ، مثل بودن یا نبودن پرده ی اتاقم میمونه (منظورم، پرده ی اتاق داستانمه… نمیدونم خوندیش یا نه)… در کل با نظر دوستان موافقم…و اینکه زیاد مهم نیست این چیزا… سخت نباس گرفت زندگی رو …[/quote]
نه نخوندم ولی کنجکاو شدم ? …کاش بیشتر شرح میدادی! منم دقیقا موافقم با سخت نگرفتن زندگی ولی دغدغه ها همت افراد آگاهو میطلبه واسه حل شدن…و منم با وجود جنسیتم نه تنها تو سکس که تو هر موضوعی بیشتر از یه مرد تو این جامعه بسته و سنتی و دیکتاتور دغدغه دارم ولی زندگیمو هم می کنم خیلیم ساده گرفتم که به آرمان ها و عقیده هام بها دادم و تابو شکنی کردم …
در کل هیچکس صراحتا نمیگه نظرشو…همه سفسطه میکنن! دین چه المنتی داشته که اینهمه به وابستگی بش دامن زده و چرا ما آزادانه نمی تونیم فک کنیم؟!!! sad

دیگه حرفی نمی مونه… (smile)
حتی قبل ازین که باهات بحثی داشته باشم و آشنا شم با نگرشت،از امضات خیلی خوشم اومده بود و خیلی به فک کردن واداشت منو…به صراحت میشه گفت که این طوره ولی همین نداشتن قاعده کلی قاعده می طلبه!!! به فلسفه علاقه دارم کلا ?

[quote=Humanity defender shiva]دیگه حرفی نمی مونه… (smile) حتی قبل ازین که باهات بحثی داشته باشم و آشنا شم با نگرشت،از امضات خیلی خوشم اومده بود و خیلی به فک کردن واداشت منو…به صراحت میشه گفت که این طوره ولی همین نداشتن قاعده کلی قاعده می طلبه!!! به فلسفه علاقه دارم کلا ? [/quote]

ممنون از لطفت شیوا جان، هر چن منظورت رو از «دیگه حرفی نمی‌مونه» واضح دریاف نکردم (احیاناً از حرفام نااُمید شدی؟ یا فک کردی حرف حساب تو کَلَّم نمیره؟)
خوشحالم که با امضام ارتباط برقرار کردی، لازم شد برا اولین بار در این مورد توضی بدم که اون تایپوی داخل کادر هم برخلاف اونی که شاید به نظر خیلیا برسه کسشر تخمی نیس، فسفر براش سوخته مطمئنم مفهوم اونو هم احتمالاً خودت میگیری و برخی دیگه دوستان.

[quote=اسکلت حشری][quote=Humanity defender shiva]دیگه حرفی نمی مونه… (smile) حتی قبل ازین که باهات بحثی داشته باشم و آشنا شم با نگرشت،از امضات خیلی خوشم اومده بود و خیلی به فک کردن واداشت منو…به صراحت میشه گفت که این طوره ولی همین نداشتن قاعده کلی قاعده می طلبه!!! به فلسفه علاقه دارم کلا ? [/quote]

ممنون از لطفت شیوا جان، هر چن منظورت رو از «دیگه حرفی نمی مونه» واضح دریاف نکردم (احیاناً از حرفام نااُمید شدی؟ یا فک کردی حساب تو کَلَّم نمیره؟)
خوشحالم که با امضام ارتباط برقرار کردی، لازم شد برا اولین بار در این مورد توضی بدم که اون تایپوی داخل کادر هم برخلاف اونی که شاید به نظر خیلیا برسه کسشر تخمی نیس، کلی فسفر براش سوزوندم مطمئنم مفهوم اونو هم احتمالاً خودت میگیری و برخی دیگه دوستان.[/quote]

نه دور از جون! ? اونطوری که فک نکردم اصلا ولی خوب یه جاهایی وقتی یه تفاوت نگرش یکم شخصی به وجود میاد دیگه تحمیل فقط شخصیت و افکار خودتو زیر سوال می بره واسه همین حرفی نموند واسه مطرح کردن…در کل خیلی خوبه دیدت به مسائل پایه و عمده:)
اتفاقا رو اونم خیییلی فک کردم و از دید خودم یه عالمه هم مطلب ازش استنباط کردم که بسی خوشمان آمد… good

دوست من اول از همه یه خواهش ازت داشتم…که وقتی می گی باکرگی و زنانگی ینی این دوتا رو مقابل هم قرار میدی!!! این به نظرم عادت کلامیه ولی واسه من آزاردهنده س!
جسارت می کنم ولی لطفا یکم راجع بش فک کن (smile)

و اما قسمت دوم حرفات به شددددددت موافقم باهات! good
این جماعت متعصب هیچ روزنه ای واسه شک; که تو کل تاریخ این کلمه جز شگفتی آفرینی چیزی به ارمغان نیاورده،نذاشتن…کلمه هایی مث تعصب و غیرت و ناموس جز تباهی و مرگ نتیجه ای ندادن و به نظر من این سه کلمه خطرناک ترین کلمه ها در زندگی بشر و در تاریخ بشریت هستن… cray2 diablo
به شخصه من خودم همیشه انتهای افکارمو باز میذارم و هیچ وقت ادعای دونستن مطلق حتی تو زمینه هایی که اطلاعات و مهارت دارم نمی کنم…یه حرف دانشمند بزرگ قرنمون، استیون هاوکینگ رو باید با طلا نوشت:بزرگ ترین دشمن دانش جهل نیس بلکه توهم دانستن است!

[quote=parisa…]عالی بود همه حرفاتون رو قبول دارم دیگ حرفی نمی مونه چیزایی ک باید‌گفته میشد رو گفتید. درود بر شما[/quote]
خواهش می کنم…درد من درد همه دخترای این سرزمینه… درد من تزویره،به خواب زدگیه…انکار حقایقه! sad fool .
مرسی که وقت گذاشتی و همه حرفامو خوندی…ای کاش یکم واسه خودمون بیشتر ارزش قائل بشیم…

شیوا جان داستانت رو خوندم. جالب بود. حتی میشه گفت قلم نوشتنت هم خوب بود(به نظر منی که البته تخصصی در ادبیات ندارم).
خیلی خوشم اومد که رک و بی پرده مطلبت رو نوشتی. من هم بارها فکر کردم که باید داستان خودم رو بنویسم. شاید خوندن داستان من کمک بشه به بقیه که مسیر اشتباه من رو نروند. ولی اول از همه نوشتن برای من سخته، دوم جسارت نوشتن درباره ی خودم و اشتباهاتم رو ندارم.
در مورد سوالت، به نظر من بکارت مهمتر از صداقته. البته منظورم اون پرده کذایی نیست. بکارت روح پاک انسانیه. یکبار عکس خودم رو وقتی پنج سال بودم گذاشتم جلوم و برای معصومیت از دست رفته ام گریه کردم.
ما آدمها هممون تو زندگیمون، به مرور که بزرگتر میشیم پرده های زیادی رو میدریم. اولین باری که به مادرت درشتی میکنی و دلش رو میشکنی. اولین باری که دروغ میگی. اولین باری که نیرنگ به کار میبری. این اولین بارها، اینها به نظرم وحشتناک تر از دست دادن اون پرده ی کذاییست. من با دختری ازدواج کردم که باکره بود. چنان بی گناه بود که که وقتی با موضوعی مواجه میشد که آدمهای پرده دریده ی این دنیای پست به راحتی از کنارش رد میشوند، دگرگون میشد و حساسیت نشون میداد.

[quote=Uncle Sam]شیوا جان داستانت رو خوندم. جالب بود. حتی میشه گفت قلم نوشتنت هم خوب بود(به نظر منی که البته تخصصی در ادبیات ندارم).
خیلی خوشم اومد که رک و بی پرده مطلبت رو نوشتی. من هم بارها فکر کردم که باید داستان خودم رو بنویسم. شاید خوندن داستان من کمک بشه به بقیه که مسیر اشتباه من رو نروند. ولی اول از همه نوشتن برای من سخته، دوم جسارت نوشتن درباره ی خودم و اشتباهاتم رو ندارم.
در مورد سوالت، به نظر من بکارت مهمتر از صداقته. البته منظورم اون پرده کذایی نیست. بکارت روح پاک انسانیه. یکبار عکس خودم رو وقتی پنج سال بودم گذاشتم جلوم و برای معصومیت از دست رفته ام گریه کردم.
ما آدمها هممون تو زندگیمون، به مرور که بزرگتر میشیم پرده های زیادی رو میدریم. اولین باری که به مادرت درشتی میکنی و دلش رو میشکنی. اولین باری که دروغ میگی. اولین باری که نیرنگ به کار میبری. این اولین بارها، اینها به نظرم وحشتناک تر از دست دادن اون پرده ی کذاییست. من با دختری ازدواج کردم که باکره بود. چنان بی گناه بود که که وقتی با موضوعی مواجه میشد که آدمهای پرده دریده ی این دنیای پست به راحتی از کنارش رد میشوند، دگرگون میشد و حساسیت نشون میداد.[/quote]

ممنون که وقت گذاشتی عمو جان (smile) …شخصیتت برای من همیشه جالب و قابل احترام بوده!
به نکته خیلی خوبی اشاره کردی…اولین ها!
مخصوصا اولین باری که دروغ میگیم…چی میشد این دروغ و ریارو از زندگیامون شیفت دلیت میکردیم…فک کنم 90درصد مشکلاتمون حل میشدن!:(
شما به من لطف داری…من عاشق نوشتنم…در این باره رویا های زیادیم تو سرم دارم،بیشتر نوشته هام اعتراضیه،اصن تاحالا عاشقونه و سکسی ننوشته بودم و این اولین بارم بود…و هیچ فک نمیکنم که قلمم خوب بوده باشه…
درد من دردی نیس که به راحتی قابل لمس شدن باشه…اگه بدونین من واسه زندگی کردن طبق عقایدم چقد تاوان دادم…اگه بدونین چقد سخته زندگی یه دختر تو این جامعه زن ستیز…امیدوارم تعداد مردایی که طرف حق و مساوات هستن روز به روز زیاد بشه…چون بدون کمک جنس مخالف این تابو های ستم کار و فریب کار شکسته نمیشن…سخت نیس به خدا…فقط کافیه یکم چشامونو رو حقیقت وا کنیم!
بازم ازین که برای این موضوع وقت گذاشتی و حرفامو خوندی ازت ممنونم…
من دیگه تو این سایت حضور نخواهم داشت…عذر میخوام که جواب پستتو اینهمه با تاخیر دادم عمو جان! (smile) .
لطفا شما هم هر بدی ازم دیدین به بزرگی خودتون ببخشین!
موفق و سربلند باشین:)

[quote=eyval123412341234]با سلام خدمت شما دوست عزیز و تبریک برای تاپیک بسیار جالبتون! از نظر من٬ بکارت یک موضوع روحی و فکریه که در دنیای امروز ما٬ با وجود اینترنت و تکنولوژی حتی فکر کردن بهش تا حدودی مسخره اس. بکارت در معنای لغوی٬ به معنی دست نخورده بودن و بکر بودن هستش. وقتی ما داریم از سکس حرف میزنیم٬ باید بدونیم که سکس در اصل از مغز ما شروع میشه تا بخواد در نهایت به اجرا در بیاد. ازتون میپرسم. آیا شما هیچوقت هوس غذای سومالیایی میکنید؟ نه. چون مغز شما در این زمینه و اینکه عطر و طعم این غذا چیه٬ باکره اس. پس هیچوقت هوسش رو هم نمیکنید. همونطور هم اسامی غذاهای سومالیایی رو نمیدونید و اینکه توش چی هست. همونطور هم در رابطه با سکس عرض می کنم. وقتی شما در اینترنت دنبال پورن میگردی و هم کیر دیدی هم کس٬ باید مژده بدم که باکره نیستی عزیزم. باکره بودن به سکس جلو و عقب و دماغی بستگی نداره. به بکارت مغز بستگی داره. که هیچکدوم نداریم. این چه بکارتیه که شما سکس نداری اما اسم تمام پوزیشنها رو میدونی؟ اینجاست خودمون رو به کوچهٔ علی چپ میزنیم. دوستان یک کم گسترده فکر کنید در رابطه با مسایل.[/quote]
خیلی ممنونم که وقت گذاشتی و حرفامو خوندی…چقد مثال خوبی زدی!
دقیقا این جاست که به تغییر نسل ها باید اشاره کرد…اگه بکارت یه زمانی سنت بوده(حتی با وجود غریزی بودن میل جنسی)بازم چون شرایط ارضا فراهم نبوده ذهن هم کمتر درگیر این موضوع میشده…حتی اگه در نسل های قبل این موضوع عرف جوامع بوده باشه الان من میتونم با اطمینان بگم که تو نسل ما هیچ باکره ای وجود نداره…اصلا چرا انقد رو این غشای فریب کار اصرار داریم؟؟؟!!
اصلا چرا معیار های ازدواجو انقد مضحک میبینیم؟؟؟! ینی اینی که همسر کسی باکره باشه مهم تر از عقاید و افکارشه؟؟ مهم تر از سنخیت میونشونه؟مهمتر از دیدشون به دنیا و مسائل پایه س؟؟ مهم تر علاقه ای که میتونه به هزار و یک دلیل ایجاد بشه؟؟!!
خواه ناخواه دختر ها الان دارن از روی سنت ها رد میشن یا بهتره بگم دورشون میزنن(این که من اینهمه رو فریب کاری دخترا در مورد بکارت تاکید دارم دلیل نمیشه نگم مردا 1000بار بدتر فریب میزنن!)…خلاصه وضع فریب در فریب و دروغ در دروغیه!!! و صد البته غم انگیز sad !
سکس اگه تابو نباشه مطمئنن انقد ارزشش نمیاد پایین که به خاطرش خوار و خفیف بشیم…به خاطر طبیعی ترین نیازمون…به خاطر حقمون!
یکم فکر…یکم انعطاف…و یکم تغییر زاویه دید…باور کنین سخت نیس!:(
معذرت میخوام به خاطر تاخیرم تو جواب دادن…و همونطورم که خدمت عمو جان عرض کردم اینا آخرین پستای من تو شهوانی بودن،امیدوارم تا حالا از من نرنجیده باشی ایول جان…و موفق و سربلند باشی!:)

اصل کلام رو بهت می گم : صداقت مهم تره ، ولی اگه من هم باشم حاظر نیستم با دختری که با یه مرد (به غیر از خودم ) دیگه بوده ازدواج کنم اما اگه هم بفهمم که به من دروغ گفته 100% طلاقه ، و اگه بتونم ثابت هم بکنم دیگه لازم نیست مهریه بدم .
حالا سوال اینه که خودم چه جور آدمیم : آیا حاظرم با چند نفر باشم ولی فقط کسی رو بخوام که فقط با من بوده … جواب اینه : نه ، واقعا من اینجوری نیستم ، ولی بیشتر پسرا من جمله بعضی دوستای خودم : بله .
و این ویژگی ای هست که مقابل ویژگی پول پرستی دخترا قرار داره ، همونجور که "ماده "(به قول خودت) اونی که وضعیت مالی بهتر داره رو انتخاب میکنن ، پسرا هم اینطورین دیگه .

شیوای عزیز

خصوصیات اخلاقی قابل تحسین به وفور داری، ولی از بینشون اونایی که ماورایی هستن یکیش صداقتته که دیگه تو فرهنگ ما داره از عنصری کمیاب به عنصری نایاب تبدیل میشه و یکی هم جسارت و شهامتت در دو مورد، 1- تابو شکنی 2- بیان کردن تابویی که شکستی.

اگه یه زمانی نفرین کسی منم گرفت و خواستم ازدواج کنم باکره بودن همسرم نه تنها خوشحالم نمیکنه بلکه باعث نگرانیم هم میشه. چون به نظر من این پدیده در سه حالت ممکنه اتفاق بیفته : یا کسی که میخوام به عنوان شریک زندگیم بقیه عمرم رو بهش تکیه کنم قبل از ازدواج عشق و حالش رو کرده ولی برای شیره مالیدن سر همسر آینده اش خودشو ویرجین نگه داشته یا یه آدم مریضیه که با روابط جنسی مشکل داره که تا این سن هوس نکرده و با کسی سکس نداشته و یا هر طوری بوده فشار رو تحمل کرده و خودشو به خیال خودش پلمپ نگه داشته (دسته سوم دیگه تقریبا نسلشون منقرض شده) .

متاسفانه یا خوشبختانه هیچ کدوم از این 3 دسته جزوه ایده آلهای من برای انتخاب شریک زندگی نیستن و درست یا غلط من ترجیح میدم شریک زندگیم بدون پرده بکارت ولی باهام رو راست و صادق باشه.

البته یه موضوعی هم که هست بعضی از ما مردها صداقت رو فقط وظیفه طرف مقابلمون میدونیم ولی به عقیده من باید اول خودم صداقتم رو به همسرم ثابت کنم تا بتونم انتظار صداقت متقابل رو هم از اون داشته باشم.

الا اي شيخ جویای بکارت

به لاي پاي دخترها چه کارت؟

گروهی باکره، از سکس دورند

کزین بابت گرفتار غرورند

گروهي ترس خورده، صاف و ساده

اسير انجماد خانواده

گروهي پاي بند دين و مذهب

به شدت باکره ، اما معذب!

شما که دختري را سن نُه سال

به شوهر ميدهي راضي و خوشحال

چرا خواهي اگر شوهر نکرده

شود چل ساله ، سالم مانده پرده؟

بیا و دست بردار از حقارت

نچسب ای شیخ نادان بر بکارت

بکارت مال دوران های دور است

به زن های جوان تحمیل زور است

بکارت نیست معیار نجابت

نجابت را چه بشناسد جنابت!

نجابت، شیخ نادان، پرده ای نیست

به اینکه داده ای یا کرده ای نیست

نجابت چیست؟ حق کس نخوردن

بکارت چیست؟ مال کس نبردن

نه بین مردمان اخلاق و عصمت

به میزان بکارت گشته قسمت

فریب مردمان، ضد عفاف است

نه آن کاری که در زیر لحاف است

که هر آمیزشی قبل از عروسی

بود یک مطلب خیلی خصوصی

مبر سر را درون بستر خلق

که بینی گوزشان را تا ته حلق

خودت شام زفاف ای شیخ بد ذات

بکارت داشتي ارواح بابات؟

تو با آن حجت الاسلام فاکر

چگونه میتوانی بود باکر؟

برای تو کسی پرونده هم ساخت

و يا بر پشت و پيشت کنتور انداخت؟

(در کون شما کنتور اگر بود

سر یکهفته کنتور هم دمر بود

اگر یک روز باشی توی حوزه

بواسیرت بچسبد زیر لوزه)

تو هم حالا به اين حد از جسارت

ز دخترها طلب داري بکارت؟

چه میفهمی تو قانون طبیعت

که میآئی ز مادون طبیعت

چه دخترهای نوزادی که گه گاه

ندارند این بکارت را به همراه

به آنها چون خدا پرده نداده

شوند البته که بی پرده زاده

ترا گر اعتراضی هست حالا

بگو با حضرت باریتعالی

که ای پروردگار پاک عالم

چرا پرده ندادی خاک عالم!

امام ِ جمعه آ! بر خویش رحمی

بکن کاری که یک قدری بفهمی!

بدن ها فرق دارد با بدن ها

خصوصاً مال دخترها و زن ها

همه یک شکل و جور و قالبی نیست

نمی فهمی؟ زن است این، طالبی نیست

یکی را پرده باشد نازک و ُترد

شود زائل اگر یک ضربه ای خورد

یکی را پرده کشدار و غشائی است

مثال شخص آقا ارتجاعی است

که تا وقتی که آن بانو نزاید

از آن یک قطره هم خون در نیاید

یکی هنگام ورزش داده از دست

یکی تا آخرش همراه او هست

(شاعر ناشناس)

نقل از: soli_danger666 سلام به نظر ادم معقولی میای

حقیقتش من کامل نخوندم متنتو

کاش بین سطرها یکم فاصله بدی تو متنای طولانی که چشم ادم خسته نشه

من فقط میتونم بگم واسه خودت زندگی کن

گور بابای نظر بقیه ادما

اخر هرکسو تو گور خودش میزارن

امیدوارم از زندگیت لذت ببری ;)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اول اینکه ممنونم از لطفت…همین که تونستی به عقلانی بودن یه سری از حرفام پی ببری جای خوشحالی داره!
نمیدونم چقد خوندی ولی کاش میگفتی نظرت در مورد هایمن و ارتباطش با بکر بودن چیه؟؟!!

همیشه برای خودم زندگی کردم ولی هیچوقتم نگفتم گور بابای بقیه...بقیه ای که قضاوتشون تحت تأثیرِ عرف های سنتی و پوسیده، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم رو زندگیم تاثیر میذاره و مهم تر از اون ""بقیه""،خونوادم هستن که حتی با وجود داشتن افکار متضاد با این عرف ها باز هم مجبور به احترام به ارزش های تعریف شده ی جامعه میشن!!! میدونم به تنهایی نمیتونم همه ی زنجیرهای اجبار و جهل رو پاره کنم ولی از طریق این سایت که جامعه آماری بالایی داره خواستم هم یه نظر سنجی بکنم...هم اعتراض بکنم...همم اگه بشه یه ذرررررره تلنگر وارد کنم به این باورهای نادرست!

من حتی از لحظات داغون زندگیمم لذت میبرم!: ))))) موفق باشی...

نقل از: ahmagh1 اصل کلام رو بهت می گم : صداقت مهم تره ، ولی اگه من هم باشم حاظر نیستم با دختری که با یه مرد (به غیر از خودم ) دیگه بوده ازدواج کنم اما اگه هم بفهمم که به من دروغ گفته 100% طلاقه ، و اگه بتونم ثابت هم بکنم دیگه لازم نیست مهریه بدم . حالا سوال اینه که خودم چه جور آدمیم : آیا حاظرم با چند نفر باشم ولی فقط کسی رو بخوام که فقط با من بوده ... جواب اینه : نه ، واقعا من اینجوری نیستم ، ولی بیشتر پسرا من جمله بعضی دوستای خودم : بله . و این ویژگی ای هست که مقابل ویژگی پول پرستی دخترا قرار داره ، همونجور که "ماده "(به قول خودت) اونی که وضعیت مالی بهتر داره رو انتخاب میکنن ، پسرا هم اینطورین دیگه .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نظر و شیوه ی زندگیت محترم، متاسفم که اینو میگم...ولی با این افکاری که داری هیچوقت به اون صداقتی که به صورت جالبی هم اصل میدونیش نمیرسی!!! نمیدونم از چه دریچه ای به این موضوع نگاه میکنی...اما همین که عدم وجود "Hymen" رو یه نقص میدونی و به راحتی به فکر استفاده از امتیازایی که دین نابرابرمون بت داده میوفتی نشون میده شدیداً داری تحت تأثیرِ همون نابرابری و شایدم احساسات ناشی ازش(غیرت،ناموس و...) حرف میزنی! این احساسات ولی خیلی خطرناکن دوست من...شاید اصلا همین تلقیناتی که به مردونگیت! شور هم میده!!! تا حالا نذاشته بی طرفانه و منطقی به این مسأله فک کنی!

نمیدونم معنی بکر موندن و باکرگی بین مردم چجور جا افتاده ولی اگه خودتم باکره ای، باز میشه به خواسته ای که داری(دختر باکره!) احترام گذاشت!

درضمن خوشحال میشم کلمه ی «ماده» رو از قول من به کار نبری…فک نمیکنم جز استفاده ی کنایی ازش، جایی به صورت جدی همچین اشتباهی کرده باشم!

بازم یه دیدگاهِ نه چندان جالب…این چیزی که گفتی یه قانونه؟؟!
همه ی دخترا اولین معیارشون برای داشتن پارتنر وضعیت مالی نیس…با وجود این که این دیدِ بده بستونی واقعا ناراحتم میکنه(سکس،تسلط و انحصار در برابر پول)…ولی خیلی هم بی راه نیس وقتی که مردا جنس مخالفشون رو گوشت متحرّک میبینن، دخترها هم اونارو اسکناس متحرّک ببینن!
ما جایی زندگی میکنیم که فکر کردن و آگاهی مطلوب نیس…به خاطر همینم اولش سخته!!! ولی ممکنه…

موفق باشی!

نقل از: Dar yek NeGaH شیوا جونم خسته نباشی تاپیکت عالیه…
به امید روزی که …

ولی نمیتونم بگم خسته نیستم…بیشتر سعی میکنم خسته نشم! ?

منم امیدوارم اون روز برسه…اما فقط امید کافی نیس!: (

نگاه جون مرسی از حضورت ولی کاش دیدگاهتم به این مسأله میگفتی…فک کنم سومین دختری هستی که تو این تاپیک پست میذاری ولی فقط یه نفر نظرشو گفته!: )))))

نقل از: Arrow11
شیوای عزیز

خصوصیات اخلاقی قابل تحسین به وفور داری، ولی از بینشون اونایی که ماورایی هستن یکیش صداقتته که دیگه تو فرهنگ ما داره از عنصری کمیاب به عنصری نایاب تبدیل میشه و یکی هم جسارت و شهامتت در دو مورد، 1- تابو شکنی 2- بیان کردن تابویی که شکستی.

اگه یه زمانی نفرین کسی منم گرفت و خواستم ازدواج کنم باکره بودن همسرم نه تنها خوشحالم نمیکنه بلکه باعث نگرانیم هم میشه. چون به نظر من این پدیده در سه حالت ممکنه اتفاق بیفته : یا کسی که میخوام به عنوان شریک زندگیم بقیه عمرم رو بهش تکیه کنم قبل از ازدواج عشق و حالش رو کرده ولی برای شیره مالیدن سر همسر آینده اش خودشو ویرجین نگه داشته یا یه آدم مریضیه که با روابط جنسی مشکل داره که تا این سن هوس نکرده و با کسی سکس نداشته و یا هر طوری بوده فشار رو تحمل کرده و خودشو به خیال خودش پلمپ نگه داشته (دسته سوم دیگه تقریبا نسلشون منقرض شده) .

متاسفانه یا خوشبختانه هیچ کدوم از این 3 دسته جزوه ایده آلهای من برای انتخاب شریک زندگی نیستن و درست یا غلط من ترجیح میدم شریک زندگیم بدون پرده بکارت ولی باهام رو راست و صادق باشه.

البته یه موضوعی هم که هست بعضی از ما مردها صداقت رو فقط وظیفه طرف مقابلمون میدونیم ولی به عقیده من باید اول خودم صداقتم رو به همسرم ثابت کنم تا بتونم انتظار صداقت متقابل رو هم از اون داشته باشم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اول بگم که دیدنِ نظرت تو این تاپیک خیلی خوشحالم کرد…مرسی از حضورت:)

بعد هم… ممنون از این همه لطفی که به من داری! ?

شکستن تابوهایی که جامعه سنتی و مخصوصا مقدساتِ بی چون و چرایِ!!! دینی ازشون هیبیتی دروغین تو ذهن مردم ساخته فقط درنتیجه ی یه باورِ عمیق امکان پذیره…باور عمیق به غلط بودن یک سری افکار و رفتارها!
ولی متاسفانه من اونقدرها هم جسور نیستم…ای کاش میشد نه فقط تو دنیای مجازی بلکه تو واقعیت هم هیچگونه نگرانی از ابراز این موضوع نداشته باشم…نگرانی از بابت ناراحتیِ خونوادم و مورد قضاوت قرار گرفتنِ نتیجه یِ 21سال تربیت و زحمتشون!
در هر صورت این راهی بوده که خودم خواستم…و فقط ازین متاسفم که نمیتونم عزیزترین افراد زندگیمو راضی نگه دارم!: (

و اما در مورد دیدگاهت به این موضوع:

میتونم بگم بهترین نظری بود که تا حالا گفته شده!
دقیقا ویرجین موندن یک فرد تا ازدواج(پسر یا دختر) اصولا باید جای نگرانی داشته باشه…
عمل سکس بعد از بلوغ جنسیِ افراد از نظر روان شناسی و جسمی کاملا ضروریه…حالا اگه یه سری بازدارنده ها(هایمن) جلوی انجام طبیعیِ این کارو میگیرن دلیلی بر این نیس که نشه اون بازدارنده هارو دور زد! و آیا درین حالت مفهوم بکارت(بکر بودن) به کلی نمیره زیر سوال؟؟!! به نظر من تا زمانی که مرد ها تمایل به دروغ شنیدن داشته باشن،دخترانی هم هستن که به میل اونا رفتار کنن! اصلا دروغ گفتنو توجیه نمیکنم ولی وقتی از طرف یه عده خشک مغز این پرده ی از جنس خون به قدری تقدّسِ موهوم گرفته که به خاطرش هر حقی رو در خودشون میبینن و هر جنایتی از دستشون برمیاد(نمونه هاش زیاده!) دروغ گفتن دخترهای بی پناهی که هیچوقت بال و پر و شخصیت بهشون داده نشده زیادم غیر طبیعی نیس!

این که دختری به یه اصولی تو زندگیش ایمان داشته باشه و طبق اون اصل ها نخواد فریب کارانه رفتار کنه به تنهایی کاری رو از پیش نمیبره…برای شکستن این افکار و باور های غلط، به اندازه ی جسارت همون دخترا تعقّل مردها هم لازمه…خیلی هم لازمه!

در مورد صداقتی هم که گفتی باید متقابل باشه…به شدت باهات موافقم!
امیدوارم کسایی که اینطور فکر میکنن روز به روز افزایش پیدا کنن…بازم ممنون :)

ادامه ی شعر:

تو آمار از کجا کردی فراهم

بیا یکخرده آگه کن مرا هم

من اینها را که گفتم مستند بود

قوانین ازل بود و ابد بود

ندارد حرف من ردخُور ز قرصی

ولی تو باید از دکتر بپرسی

که او بی پرده تر از پرده گوید

برایت واضح و گسترده گوید

امام ِ جمعه آ، یک چیز دیگر

نمیدانی، نمیفهمی، مکرر!

اگر شد پرده ای هرگونه پاره

تجارت، کرده پیدا راه چاره

بدوزد پرده را نرس و پرستار

خدایا زین معما پرده بردار

بکارت را ز مریم باید آموخت

که بعد از زایمان هم میتوان دوخت

بکارت چیست قفل حفظ ناموس؟

نجابت در پس‌اش محفوظ و محبوس؟!!!!

اگر داری دلارش یا ریالش

بزن آن را بخیّه، بی خیالش!

تجارت، میکند حفظ بکارت

بود ناموس‌ها دست تجارت

چو میخواهد بکارت شاه‌داماد

بخر آن را برایشٰ؛ نرخِ آزاد

اگر دارای ناموس است از این راه

به بی ناموسی‌اش صد بارک الله

نميگويم که هرج و مرج خوبست

و يا بي بند و باري مطّه-لوب است!

ولي آقا پسر يا شاه داماد

نموده باغ ها را قبلاً آباد

چه حالي کرده با زن هاي بيوه

به هر باغي که رفته خورده ميوه

بسا با دختران نزديک گشته

روابط مثل نخ باريک گشته

پس از کلي که لذت ها چشيده

کنون آقاپسر بيرون کشيده!

بيفتاده به فکر خانواده

زني خواهد نجيب و صاف و ساده!!!

نرفته باشد از خانه به بيرون

نديده باشد او را مهر گردون

لبش از طعم بوسه بي خبر باد

تنش از هرچه لذت برحذر باد

نشسته بوده عمري کنج خانه

شمرده سال ها را دانه دانه

که اين آقا بيايد بهر غارت

که بردارد از او مهر بکارت!

امام ِ جمعه آ ! قدری حیا کن

دکانی دیگری این جمعه وا کن

نگو از آنچه سررشته نداري

نرو دنبال نطق ابتکاري

مناسبتر پرش کن این دکان را

که بشناسی همه اجناس آن را

فوراگزامپل دکان بول و غایط

بگو آنقدر تا جانت درآید...

شاعر: "هادی خرسندی"

سلام…
به نظر منم پرده بکارت چیز مهمی نیست که بخوایم موقع ازدواج در نظر بگیریم .چطور باید رضایت به این امر بدیم که دختری که از سن12-13سالگی به بلوغ می رسه ومیل جنسیش شعله ور میشه وحق طبیعیشه که به نیازهاش پاسخ بده(نیاز جنسی بعد از تغذیه مهمترین نیازه )از این رضایت روحی وجسمی محروم بمونه وکما اینکه به خاطر ارضا شدن تن به سکس مقعدی بده!
اون مردایی که دم از بکارت و عدم خیانت و وفاداری میزنن خبر دارن که بکر بودن فقط معنی پرده داشتن نمیده؟خبر دارن که الان تقریبا هیچ پسری وایضا دختری باکر نیست؟ماچطور می تونیم این انتظار رو داشته باشیم گه خودمون به ارگاسم که یکی ازبهترین لذت هاست برسیم اما فردی که قراره شریک زندگیمون باشه یه انسان کنج دیوارنشین محروم باشه؟واقعا این عدالته؟
البته من این حق رو به مردی که سال ها بکارتشو حفظ کرده میدم که خواستارهمتایی مثل خودش باشه اما واقعا چند نفر از ما اینگونه اند؟
متاسفانه این یه تفکر سنتیه که داره کم کم رنگ و بوی بطلان می گیره اما در کشورهای جهان سوم به خصوص کشورخودمون طرفداران زیادی داره واین موضوع قداست زیادی براشون داره وبدبختانه نمیشه انتظار تغییرات آنی دریک جامعه سنت گراومتعصب داشت بلکه فقط باید آگاهیی بخشی کرد تا کم کم چشم مردم به روی حقایق باز بشه
به خاطر طولانی شدن مطلب معذرت میخوام :)

بله

واقعا بکارت مهمتره یا صداقت؟واقعا چن درصد از ما فقط به صرف هماهنگ بودن با دیدگاه بقیه صداقت رو ترجیح میدن اما در واقع شعار میدن و در عمل جا میزنن!

تابویی به اسم بکارت بیشتر مربوط میشه به جوامع جهان سومی و اسلامی.جایی که امیال و عواطف زنان رو با سو استفاده از موضوع بکارت سرکوب کردن و به نفع خودشون مصادره کردن!اجایی که این موضوع مهمترین فاکتور برای پاک بودن و نجیب بودن یه دختر محسوب میشه!!اما آیا واقعا بکارت رو میشه در معیارهای انسانیت یه فرد گنجوند؟مطلقا نمیشه!

به واقع نگریستن به شخصیت یه دختر اونم از دریچه ای به نام بکارت تفکر احمقانه ی چنین جوامعی هست و به نوعی توهینی بزرگ به ارزش ها و شخصیت جنس مونث قلمداد میشه.

تفاهم یا بکارت؟کسانی که دختر بکر میخوان آیا حاضر میشن با دختر بکری ازدواج کنن که تفکرات و روحیاتش هیچ گونه سنخیتی با خود او نداشته باشه؟ آیا صداقت و تفاهم در مسیر زندگی مهمتر هستش یا بکارت و عدم داشتن این معیار ها؟

این دوستان گرامی به چه اطمینانی به این قضیه نگا میکنن؟واقعا اگر بدونن شریک زندگیشون قبلا سکس آنال داشته چه واکنشی نشون میدن؟البته بعضی از اساتید ادعا میکنن که میتونن این مورد رو تشخیص بدن!

اما اگه شریک جنسیشون سکس دهانی و یا ایضا انگولک و لاپایی ? رو بارها و با اشخاص مختلفی تجربه کرده باشه چی؟میتونن تشخیص بدن؟اگه این مورد رو بفهمن غیرتشون به جوش میاد؟اگر این دوستان بتونن درک کنن شریکشون بر حسب نیازش بکارتش رو از دست داده واکنششون چیه؟

بله من دوست دارم شریک زندگیم باکره باشه اما صرفا نه بخاطر داشتن یه تیکه پوست! شاید اگه بعضی از دوستانم در محیط واقعی که با روحیات و اخلاقم آشنا هستن در نگاه اول و بدون اطلاع از دلایلم این حرفارو از من بشنون تعجب کنن و یا سرزنشم کنن!! اما به واقعا از گفتنش ابایی ندارم!!

ملخص عرایضم: صداقت برای من مهمتره اما تا جایی که عدم داشتن بکارت پُلی نبوده باشه برای هرزگی و بی بندوباری!

عرض شود که چون با کپی پیست [به عنوان پست] متن همچین چپل چولاق میشد لذا به ارجاع لینک تاپیک بسنده میکنم↓

«متنی جالب درباب معاینه بکارت»

نوشتت فوق العاده بود.داستانتو نخوندم.الانم که نیست برم بخونم.ولی باور کن همه ی حرف منم تو اون تایپک همینه…من نمیگم دوس دختر و دوس پسر نباشه.میگم اگه قراره باشه مثه تو و دوس پسرت باشه.اون ایمان که گفتم در مقابل این واقعیتی که جامعه امروز داره تز خوبیه…ولی برای رابطه ای مثل رابطه شما و دوس پسرت حقیقتا جایگزین بهتری وجود نداره!من خودم دوس دختر ندارم ونداشتم(یعنی یه مدتی داشتم منتها فقط تلفنی)اما واقعا اگه دختری با طرز فکر تو باشه حاضرم واقعا براش باشم…واقعا به دوس پسرت از طرف من تبریک بگو و اینکه امیدوارم یه دختر مثه تو گیرم بیاد!:D

با دورود تاپیکه خیلی عمیقو پر محتوایی داری و خیلی خوشحالم میبینم کاربرای خانمی مثه تو به این شجاعت و بینش رسیدن که راجب همچین مسئله ای به آزادی برسن.
شادو سلامت باشی گلم ?