من همیشه فردی با نگرش مثبت نسبت به مسائل جنسی بودهام، بنابراین، زمانی که فرصت تدریس بهداشت جنسی به دانشجویان دانشگاه را پیدا کردم، با اشتیاق آن را پذیرفتم. من که به تازگی مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته روانشناسی اجتماعی در سن 24 سالگی گرفته بودم، فکر میکردم دانش زیادی در مورد مسائل جنسی دارم. اما روزگار به گونهای پیش رفت که دیدگاه من گستردهتر شد و درک کاملاً جدیدی نسبت به این موضوع پیدا کردم. در اینجا پنج مورد از مهمترین چیزهایی که در هفت سال تدریس روانشناسی بهداشت جنسی یاد گرفتم، آورده شده است.
یکی از رایج ترین سوالاتی که دانشجویان از من میپرسند این است که «آیا من طبیعی هستم؟» و پاسخ من همیشه «نه!» است، نه به این دلیل که مشکلی در آنها وجود دارد، بلکه به این دلیل که هیچ چیز تحت عنوان عادی بودن و طبیعی بودن از لحاظ جنسی وجود ندارد! قطعا میانگینهای آماری وجود دارد، اما از نظر نوعی، عادی بودن از لحاظ اخلاقی، مذهبی یا معنوی، تا زمانی که به خود یا شخص دیگری آسیب واقعی وارد نمیکنید، تمایلات و رفتارهای جنسی شما کاملاً قابل قبول و درست است!
در رفتار طبیعی جنسی انسان، تنوع گستردهای وجود دارد، به عنوان مثال، از فردی که 10 بار در روز خودارضایی میکند تا کسی که در 10 سال یک بار خودارضایی میکند؛ هر دو از نظر علمی به یک اندازه قابل قبول و معقول هستند. تلاش برای استانداردسازی یا قضاوت در مورد موضوعی با این حجم از تنوع، به شدت غیرعلمی خواهد بود. بسیاری از دانشجویان من متوجه می شوند که این موضوع بار سنگینی را از دوش آنها برمیدارد، زیرا به دلیل تمایلات جنسی خود احساس شرم، خجالت یا قضاوت داشتهاند.
بخشی از خجالت و شرمندگی در مورد مسائل جنسی به بمباران بی امان رسانه ها در تعریف جذابیت جنسی برمیگردد. از سنین پایین، هم به مردان و هم به زنان محدودیتهای بسیار سختگیرانهای از مردانگی و زنانگی قابل قبول، القا میشود که همراه با ایدهآلهای غیر واقعی و تقریباً غیرممکنِ زیبایی میباشد. نتیجه نهایی این است که فرهنگی از افراد شکل میگیرد که برای کاهش ناامنیهای بدنی و ناکافی بودنهای جنسیِ القا شده، برنامه ریزی شدهاند تا محصولات خاصی را خریداری کنند.
هرگز فراموش نمیکنم دختری که بعد از کلاس به سراغم آمد. او یکی از زیباترین دخترهایی بود که تا به حال دیده بودم. اشک میریخت و از اینکه چاق و زشت است احساس بدی داشت. من رسانهها را مقصر میدانم، اما چنین والدینی را که وقت نمیگذارند تا به فرزندانشان در مورد عزت نفس مثبت و ماهیت فریبنده رسانهها آموزش دهند نیز سرزنش میکنم.
آموختهام که رابطه جنسی میتواند در سطوح جسمی، روحی و معنوی به شدت مقدس باشد. بی دقتی در انتخاب شرکای جنسی میتواند منجر به مشکلات بی شماری شود، از عفونتهای منتقله از طریق سکس و بارداریهای ناخواسته گرفته تا مشکلات عاطفی و روابط آزاردهنده. علاوه بر این، رابطه جنسی نمادی از ادغام معنوی میدانهای انرژی است که افراد را به شیوههای عمیق و غیرمنتظرهای به هم نزدیک میکند. برای مثال، تحقیقات نشان میدهد [1] که برخی از زنان حتی در صورت عدم بارداری، همچنان بخشی از DNA شرکای جنسی مرد خود را در بدنشان نگه میدارند.
بنابراین از رابطه جنسی لذت ببرید، اما به یاد داشته باشید که ایمن و محتاط باشید. به غرایز خود اعتماد کنید و اگر نمیتوانید تصور کنید که انرژی یا فضای صمیمی خود را با آن فرد به اشتراک بگذارید، از تماس جنسی خودداری کنید.
این سختترین درسی است که باید آن را بپذیرم، چیزی که خواب را از چشمانم میرباید. در آمریکا، از هر ۶ زن، ۱ نفر در طول زندگی خود مورد تجاوز به عنف یا اقدام به تجاوز قرار میگیرد. طبق گفته سازمان بهداشت جهانی، این آمار برای زنان در سراسر جهان به یک نفر از 3 نفر میرسد. گزارشها حاکی از آن است که هر ۴ دقیقه یک زن در آفریقای جنوبی مورد تجاوز قرار میگیرد، به زنان در عربستان سعودی اجازهی رانندگی داده نمیشود و ۹۱ درصد از زنان در مصر، ختنهی زنان را تجربه میکنند.
این فهرست همچنان ادامه دارد، اما کافی است بگویم، ستم علیه زنان در کل جهان، بسیار واقعی و بسیار نگران کننده است. خوشبختانه، ما از نعمت مبارزان آزادی مانند ایو انسلر (Eve Ensler) از سازمان وی-دی (V-Day) برخوردار هستیم، اما نبرد برای برابری واقعی هنوز به پایان نرسیده است. من همچنان امیدوارم که با بیدار شدن مردم و بالا بردن اطلاعات خود و جنبشهای موجود، اوضاع تغییر کند و خشونت متوقف شود؛ اما این امر باید از تک تک خود ما شروع شود!
با وجود تئوریهای فراوان، بسیاری از سوالات علمی در مورد سکس همچنان بیپاسخ باقی ماندهاند. ما درک کمی از علل پارافیلیهای جنسی (که تحت عنوان فتیشهای افراطی و رفتارهای جنسی آسیبزا نسبت به دیگران شناخته میشوند) داریم، در حالی که به نظر میرسد درمان قطعی برای ایدز و سایر بیماریهای آمیزشی ویروسی در آینده قابل دستیابی خواهد بود، اما باز هم هیچ چیز قطعی نیست.
هر روز اطلاعات جدیدی به دست میآید، بنابراین، چیزهایی که فکر میکنیم بدان آگاه هستیم نیز میتواند تغییر کند. برای مثال، تا سال 1975 همجنسگرایی به عنوان نوعی بیماری روانی طبقهبندی میشد، اما اکنون میدانیم که این قطعا درست نیست. هر روز پیشرفتهای علمی چشمگیری در زمینه سکسولوژی در حال وقوع است، اما محققان همیشه به بودجه بیشتر و حمایت نهادی بیشتری نیاز دارند. چه کسی میداند آینده چه چیزی به ما میآموزد…اما من مشتاقانه منتظر کشف آن هستم!
[1] https://www.amjmed.com/article/S0002-9343(05)00270-6/abstract
منبع
درود دوستان. امیدوارم حال دلتون خوب باشه!
امیدوارم مقاله بالا مورد توجهتون قرار گرفته باشه. شما هم میتونید تو بخش کامنتها، آموختههای خودتون رو درمورد سکس و مسائل جنسی با بقیه دوستان به اشتراک بذارین.
همچنین، خوشحال میشم از مطالب و تاپیکهایی که قرار دادم، حمایت کنید تا برای مطالب جدیدتر روحیه بیشتری بگیرم.
دوستدار همهتون ARM7997
رابطه ی آزاد خطر انتقال بیمارهای عفونی واگیر دار از طرف شریک جنسی رو داره.