کجا بی غیرتی به خرج دادید؟

1402/05/13

سلام
برای هر انسانی و به خصوص مردها گاهی پیش اومده که باید یه جایی برای پارتنرشون غیرت به خرج بدن ولی به دلایلی این کارو نکردن، دلایلی مثل ترسیدن، مثل لذت بردن، مثل کنجکاوی و یا معنای دیگری از غیرت داشتن در ذهنشون ، و …
اگه کسی اینجا همچین تجربه ای داشته که در جایی بی غیرتی به خرج داده ممنون میشم به اشتراک بذاره و دلیل اینکه اون لحظه بی غیرتی رو ترجیح داده چی بوده؟
آیا بعد از اون بی غیرتی پشیمون شدید؟ یا راضی بودید از اون

برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2023-11-22 00:58:12 +0330 +0330

↩ youngFolk
خانمم کیر ایرانی دوست داره

0 ❤️

2023-11-22 01:29:38 +0330 +0330

↩ Amjikh90
تورهای کویر گردی

0 ❤️

2023-11-22 01:30:50 +0330 +0330

↩ French kissss
بیا خصوصی راهنمایی کن لطفا

0 ❤️

2023-11-22 01:44:52 +0330 +0330

↩ ramiz bey
حق ابدی . تعارفی شده بودن میگفتن شما برید اتفاقی افتاد ما میاییم . تعارف مال کونی ها هس عمو تو بکش پایین بعدشم من میکشم الان زیر پتو همه شدن قلدر

0 ❤️

2023-11-25 11:06:16 +0330 +0330

↩ Jackie_chan
دقيقا☺️💫

1 ❤️

2023-11-26 15:54:01 +0330 +0330

↩ pinkpenis
دقیقا

0 ❤️

2023-11-26 15:55:03 +0330 +0330

↩ pinkpenis
نه متاسفانه خانوم راضی نمیشه واقعیشو میگه همون فانتزی

0 ❤️

2023-11-26 16:10:47 +0330 +0330

من چند بار دوستم اومد بو خوننمون مامانم دید میزد چندبارم فحش مادر بهم داد اوایل ناراحت میشدم ولی کم کم لذت بردم الانم راضیم از بی غیرتی

2 ❤️

2023-11-26 16:23:54 +0330 +0330

پریروز تو تلگرام با مردای دیگه تبادل عکس میکردیم
و از اینکه همه تو کف زنم میرفتن لذت میبردم

1 ❤️

2023-11-26 16:30:12 +0330 +0330

ت پوشیدن لباسش

0 ❤️

2024-03-02 02:58:44 +0330 +0330

↩ ramiz bey
تمام دختران وطن ناموس مان کسی باغیرته که رو دختری که الان دیگه تنها سیاهی مبینه و کل زندگیش خلاصه تو یه رنگ سیاه شده غیرت و تعصب داشته باشه

0 ❤️

2024-03-27 06:05:00 +0330 +0330

سلام من چند بار وقت سکس با نامزدم بهش گفتم دو تا کیر بکنتت داشتم راضیش میکردم البته بعدش یه جورایی پیچوندم‌

0 ❤️

2024-03-27 06:15:00 +0330 +0330

↩ zankosde
این اوج لذته

0 ❤️

2024-03-29 22:22:58 +0330 +0330

↩ Advocate88
آفرین موافقم باهات

0 ❤️

2024-03-29 22:29:06 +0330 +0330

↩ zankosde
برای منم پیش اومده
بعضی پسرا مهره‌مار دارن
طوری بی‌حس میشی و محوشون میشی که دوس داری اون لحظه تموم نشه و تو فقط نگاه کنی
یه حس خاص و عجیبی بهت دست میده که نمیشه دقیق بیانش کرد

0 ❤️

2024-03-29 22:30:09 +0330 +0330

توی عروسی یکی از دوستام گذاشتم زنم اون وسط برقصه

2 ❤️

2024-03-29 22:37:23 +0330 +0330

اوایل ازدواج با همسرم یه سری فانتزی حین سکس تو ذهنامون پیش اومد و کم‌کم باهم راحت‌تر شدیم
یبار حین سکس و صحبت از فانتزی‌هامون که خیلی پررنگ شده بود و تقریبا بهم اعتماد کامل داشتیم همسرم خیلی داغ شد و گفت یه سورپرایز برات دارم و فکر میکنم خوشت بیاد ازش ولی قول بده اگه بگم یه وقت ناراحت نشی
من که اون لحظه خیلی شوک شدم ولی از طرفی هم مشتاق بودم بشنوم قول دادم ناراحت نشم و خلاصه بهم گفت موضوع رو…

0 ❤️

2024-03-29 22:37:30 +0330 +0330

امپول‌زن مرد بیش از حد کونشو مالیده بود. بهم گفت که ترسیده ولی وقتی گفتم برم دعوا گفت نه. منم بیخیال شدم.

1 ❤️

2024-04-16 19:10:28 +0330 +0330

↩ pinkpenis
نه هنوز البته گفتم که همش تو خلوتمون ازش حرف میزنیم حیف که خانمم راضی به واقعی نمیشه

0 ❤️

2024-04-16 19:21:59 +0330 +0330

↩ Love.sex.hot
اتفاقا جالب اینجاست
یه بار دیگه بعد از مدتها دوباره رفتیم اونجا برا خرید
دیگه اون حسه نه سراغه من اومد نه خانمم
نمیدونم پسره تغییر کرده بود سرد شده بود یا دیگه اون حسی که میگی رو القا نمیکرد
کلا بیخیال شدیم برگشتیم با اینکه ایدفعه تنها بودیم

1 ❤️

2024-04-16 19:23:15 +0330 +0330

↩ Love.sex.hot
چی بود موضوع خلاصه؟

1 ❤️

2024-04-16 19:25:11 +0330 +0330

وقتی ماسور داشت ماساژ میداد همسرمو نمیدونم چرا شق کردم ژوری تخمام باد کرد بدون دست زدن ب کیرم ارضا شدم

1 ❤️

2024-04-16 20:00:04 +0330 +0330

↩ amanhimself
چرا دعوا اینکه خیلی باحاله!!
من یه دوره ی بیست جلسه ای فیزیوتراپی گردن و یه ده جلسه ای لگن
خانمم رو بردم یه مرکز دولتی دیدم فیزیوتراپ خانم نیست به پسره گفتم شما میتونین بیاین یه پسر خوشتیپ که چه عرض کنم خوشگل بلوند و چشم آبی بود لامصب ولی یکم از این لوندا بود پسر زمختش خوبه
خلاصه اومد و وقتی دید واسه خانمم میخام بعد از کلی حرف زدن و کشیدن پرده و بستن در و اینا راضی شد بیاد به خانمم گفته بودم واسه اینکه راحت تر باشه یه تاپ باز بپوشه اون هم دغ داد تا آخرش مانتوشو درآورد با شال دراز کشید وقتی پسره داشت دستگاه برق و وصل میکرد رفتم جلو گفتم داری پول میدی اینهمه این آقا داره زحمت میکشه دکتره محرمه شال چرا سرته خودم برداشتمش تازه دیدم که چه تاپ بازی تنشه کلی از ممه هاش بیرون زده بود آستینا هم که کامل لخت خیلی صحنه توپی بود
پسره هم که دید من بیخیالم خودشم زد به بیخیالی و موقع ماساژ با دستگاه ماساژور بیشتر کارهارو با دست انجام داد بعد هم گفت یه سری نرمش هست آوردش لبه تخت به شکم خوابوندش گردنش رو میگرفت از قسمت بالای سرش میکشید به سمت خودش خدایی طوری بود که وقتی میکشید انگار داره صورت خانمم رو میکشه سمت شلوارش و کیرش دقیقا میومد جلوی دهن خانمم
بعد تو حالت نشسته هم همین کار رو کرد طوری که گردن خانمم رو رو به هوا میکشید و خودش رفته بد لای پاش طوری هم دید داشت به وسط سینه های خانمم که راحت تا خود نوکش رو میتونست ببینه از رو سوتین
دیگه کارمون شده بود هر جلسه میومدیم با اینکه خانم فیزیوتراپ هم بود میرفتیم میگفتیم آقا سعید بیاد اون هم از خدا خواسته
یه چند ماه بعد واسه درد لگن خانمم دقیقا کشاله ران بقل مثانه و کصش درد عجیبی داشت که دکتر فیزیوتراپی وشته بود
رفتیم دوجلسه اون خانمه بود انجام داد بعدش دیدیم مرخصیه جلسه بعدی به سعید گفتم بیاد وقتی فهمید اون قسمته گرخید خواست انجام نده ولی وقتی اصرار منو دید دل رو زد به دریا
سه چهار جلسه سعید این کار رو انجام داد چهارمین لسه خانمم یه شورت و سوتین ست صورتی طرح بیکینی پوشید که وقتی شلوارشو در آورد و بلوزشو داد بالا تقریبا هیچی از تنش رو پنهان نمیکرد
من که اونجا فهمیدم خانمم این مدلی پوشیده حین مالش دادن های سعید رفتم جلو و شورت خانمم رو آوردم پایین و گفتم ببخشید دکتری محرمی میخواستم یه چیزی بهتون بگم با دستم پاهای خانمم رو باز کردم دستم رو بردم لای پاش و گفتم خانمم روش نمیشد بگه ولی دردش تا این قسمت ها رو هم شامل میشه و با دست ذقیقا لای کصش و قسمت تلاقی با استخوان رانش رو اشاره کردم
سعید هم انگار که به بهشت راهنماییش کرده باشم با دستش شروع کرد مالوندن که وقتی دید ترشحات خانمم دستشو خیس کرده اول دستشو پاک کرد و بعد دستکش گذاشت و ادامه داد خانمم هم عذر خواهی کرد ولی اون گفت طبیعیه نگران نباشین مشکلی نیست راحت باشید
وقتی این جلسه رو تموم کرد بهم گفت ببخشید این مورد اینجا برام شر میشه این خانمه ی فیزیوتراپ همکارم میترسم برام راپورت بده از این جلسه به بعد به ایشون بگین بیان
من گفتم نه ما که راضی هستیم گفت نه خلاصه اینجا یه مرکز دولتی هست و امکانش نیست در جا یه چیز زد به ذهنم گفتم منزل چطور منزل تشریف میارید
گفت بله خدمات در منزل دارم ولی هزینش …
حرفشو قطع کردم و گفتم چقدر ؟ سال 97 بود گفت جلسه ای 50 تومن رفت و آمد هم با خود شماست
گفتم چشم آدرس دادم و خانمم رو بردم خونه
برای فرداش عصر قرار گذاشتم و به خانمم تازه اون لحظه گفتم که یهو عصبانی شد کگفت یعنی چی میخای چیکار کنی؟ ترسیده بود گفت بچه خونست گفتم میبرمش خونه مادرم
جنگی بچه رو بردم گذاشتمش خونه مادرم و برگشتم دیدم سعید زنگ زد و گفت سر کوچست سریع به خانمم گفتم لخت شه آماده بشه که آقای دکتر اومد همش با این واژه قصد این رو داشتم که بهش بگم این دکتر هست و قسم خورده و محرم هستش
ولی فیزیوتراپ که نه قسم میخوره نه محرمه
خانمم با یه تاپ و سر لخت و یه شلوار جذب اومد سلام علیک کرد و رفت روی تختمون یه پارچه که وسه سکسمون پهن میکردیم رو پهن کرد و نایلونی که این پارچه رو ازش بردات رو گذاشت کنارش فقط من میدونستم که تو اون نایلون دیگه چی هست(کاندوم و زل لوبریکانت و تاخیری هامون و کلا لوازم سکسمون و دستمال لوله ای و …) وقتی دیدمش کیرم یهو از رو شلوارک زد بالا ضایع شدم کلا
سعید شروع کرد به روشن کردن دستگاههاش و منم رفتم جلو با مون وضعیت به خانمم زیر گوشی گفتم این یعنی شاید بدی؟ سکس کنی؟ خودشو زد به اون راه که نفهمیدم چی میگی و بعدش شلوار و شورتشو رو باهم دادم پایین و این دفعه به طور کامل از پاش در آوردم و تاپش رو هم تا زیر سینه هاش دادم بالا که به طعنه بهم گفت چهخبره بیا درش بیار گفتم راست میگیا دکتر که از خودمونه محرم هم هست تو خونه خودمونم هستیم سر خر دولت هم نداریم سریع به زور از تنش درش آوردم و حالا با یه سوتین توری که نوک ممه های خانمم که سفتم شده بود پیدا شد سعید تا اون موقع روش اونور بود
اومد که کارشو شروع کنه دید وضعیت خانمم رو یه تیکه بهم انداخت که تا بحال شوهر به این ریلکسی و بیخیالی ندیده بودم خانمها فکر کنم خیلی این مدلی دوست داشته باشن که راحتشون بذاره
منم گفتم شما هم همین مدلی هستین؟ گفت ه من مجردم
خانمم گفت واو مجردین واقعا؟ گفت بله چطور مگه؟ گفت هیچی کیس خوبی برای دخترای فامیلمون هستین برای ازدواج
سعید هم گفت نه قصد ازدواج ندارم و شروع کرد به وصل کردن دستگاه برق و این بیست دقیقه که دستگاه وصل بود یه کتاب در آورد و شروع کرد به مطالعه کردن کلا شخصیت جالبی داشت سعی میکرد تا جایی که میتونه به خانمم نگاه نکنه
بعدشم که بیست دقیقه تموم شد و دستگاه بوق زد دستگاه رو جدا کرد و با دستگاه مساژور شروع کرد به ماساژ اون قسمت ها توی بیمارستان با ای دستگاه این کار رو نمیکرد و با دست انجامش میداد
گفتم چرا با دست اینکار رو نمیکنید گفت حس میکنم خانمتون اذیت میشن اون مدلی و ادامه داد با این دستگاه مساژور که بی نهایت می لرزید رو تن مرجان و دقیقا وقتی میلرزید میدیدم که چوچول خانمم بشدت میلرزه و مرجانم چشمهاشو بسته و لبهاشو گاز میگیره رفتم اون طرف تخت و دستم رو گذاشتم رو ممه سمت چپش و گفتم خوبی؟ نگام کرد و به دستگاه اشاره کرد که بد جوری داره تحریکش میکنه
به سعید گفتم آقا سعید این دستگاه که یهو مرجان دستمو گرفت لبشو گاز گرفت که هیچی نگو منم ساکت شدم گفتم این دستگاه چقدره و از این حرفا و قیمتشو بهم گفت و به کارش ادامه داد اصلا به هیچ جای خانمم نگاه نمیکرد جالب بود سرش کلا پایین بود
توهمین موقعیت بودیم که مرجان دستشو گذاشت رو دستم و شروع کرد به چنگ زدن که یعنی بمال ممه مو
منم همین کار رو کردم و دیگه رد داده بودم دستمو کردم توی سوتینشو ممشو در آوردم و یه دستمو گذاشتم رو دست سعید و آروم با دستگاه آوردم به چوچول نزدیک ترش کردم و سرم رو آروم آوردم روی ممه های مرجان و شروع کردم به خوردن دیگه هیچ توجهی به سعید نکردیم و مرجان فقط ناله میزد و سعید هم داشت نگامون میکردو دستشو دیگه تکون نمیداد انقدر لرزوند تا آخرش ارضا شد با جیییغ تا بحال این مدلی ارضا نشده بود
اونجا بود که درجا سعید جمع کرد رفت و توی پیامک به من گفت دیگه نمیاد ولی سه جلسه بعدی رو هم آوردمش که براتون دوباره مینویسم
این موضوع کاملا واقعی بود و واسمون اتفاق افتاد

1 ❤️

2024-04-16 20:01:55 +0330 +0330

↩ zankosde
نمیتونی حدس بزنی؟

0 ❤️

2024-04-21 16:05:40 +0330 +0330

↩ Love.sex.hot
نه خوب خودت بگی قشگ تره که

0 ❤️










‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «