من و فروشنده خوشتیپ (۳)

1403/01/09

...قسمت قبل

سلام من مهرداد هستم قبلا ماجرای گی خودم با رضا فروشنده خوشتیپ رو براتون نوشته بودم الان میخوام یکی دیگه از باهم بودنمون رو براتون تعریف کنم…الان که این داستان براتون می نویسم درس دانشگاهم تموم شده و این ماجرا مال یک هفته پیشه.
من بعد اتمام درسم با وامی که گرفته بودم و پولی که پدرم بهم داده بود یه پراید مدل ۹۵ سفی گرفتم و کمی هم بهش رسیدم و گاهی باهاش مسافر کشی میکردم.یروز غروب که داشتم همینجور دور میزدم از جلو مغازه مبلمان رضا اینا که رضا فروشندش بود رد شدم دیدم که دم در مغازه وایساده حدود یک سالی میشد که ندیده بودمش چون بعد آخرین سکسی که تو قسمت دو براتون تعریف کردم رفته بودیم ییلاق دیگه ندیده بودمش حقیقتش ازش خجالت میکشیدم و جواب تلفناشو نمیدادم تا اینکه رابطمون قطع شده بود تا اینکه امروز دیدمش و بازم دلم هواشو کرد …لعنتی خوشتیپ تر از سال قبل شده بود
یهو دلم خواست که کاش یبار دیگه باهاش سکس داشته باشم
روبروی مغازه نگه داشتم و محو تماشاش شدم و تو دلم آشوب بود
بالاخره دل زدم به دریا و پیاده شدم رفتم داخل مغازه که داشت با مشتری سر قیمت مبل گفتگو میکرد رفتم جلو و سلام کردم برگشت تا من و دید اومد جلو بغلم کرد و گفت بی معرفت کجا بودی تا حالا اون لحظه از بوی خوش اودکلنی که زده بود قلبم به تپش افتاد و یهو انگار خون بدنم همه تو صورتم جمع شده بود
بعد از احوالپرسی دعوتم کرد که بشینم تا کار مشتری رو را بندازه حدودا ده دقیقه ای طول کشید تو این مدت من فقط محو تماشاش بودم و دلم آغوش گرمشو میخواست چون بعد اون دیگه هیچ رابطه ای با کسی نداشتم و به جق زدن و ارضا کردن خودم با خیار و هویج بسنده میکردم خیلی دلم هوای ی سکس خوب رضا رو میخواست.تو همین افکار بودم که دست گذاشت رو شونم و گفت مهرداد جان کجایی چرا سر نمیزنی به ما من هم بهانه های مختلف براش آوردم و جمعش کردم ماجرارو گفتم درسم تموم شده و ی پراید گرفتم دنده میزنم باهاش بالاخره اون روز از هر دری باهم حرف زدیم و خوش بودیم چون میدونست من حسابداری خوندم بهم پیشنهاد داد که فروشگاهشون ی حسابدار میخواد و من میتونم اونجا مشغول بشم خیلی خوشحال شدم چون اینجوری بیشتر میتونستم باهاش باشم و هر روز ببینمش که بعد رضایت من به صاحب فروشگاه زنگ زد و موافقت اونم گرفت و قرار شد که از چند روز دیگه کارمو شروع کنم خیلی خوشحال بود که تونستم کاری گیر بیارم به لطف رضا و در کنارش باشم …اون روز چند ساعتی باهم بودیم تا اینکه خواستم برم و از رضا خداحافظی کردم اونم بغلم کرد و لبمو بوسید این لب گرفتن دو سه ثانیه طول کشید ولی برای من انگار ساعتها بود .اون روز از رضا جدا شدم و با خوشحالی رفتم خونه و تو واتساپ شب کلی باهم چت کردیمو خیلی ازش تشکر کردم و گفتم ایشالا که جبران میکنم …گذشت چند روز و ما هرشب چت میکردیم و شوخی و حرفای سکسی میزنم منم بعد چت به هوای بودن با رضا چون طاقت نداشتم با خیار فرو کردن تو خودم و جق زدن میخوابیدم …صبح اون رو. که میخواستم برم سر کار شبش رفتم حموم و حسابی به خودم رسیدم و ترو تمیز کردم صبح اول وقت رفتم در مغازه از خونه ما تا مغازه یک ساعت می شد رسیدم طبق معمول رضا و صاحب مغازه هم بودن بعد آشنایی و صحبت راجب کار حسین که که صاحب فروشگاه بود رفت و من و رضا تنها شدیم و رضا فاکتور های خرید و فروش و دفاتر و گذاشت جلو و گفت بسم الله…منم شروع کردم و تا غروب که میخواستم ب م رضا پیشنهاد داد که شب برم پیشش منم گفتم چون مادرت هست من معذبم که رضا گفت مادرم شش ماه پیش فوت شده و من تنهام که خیلی ناراحت شدم و از طرفی هم خوشحال که میتونستم بعضی شبا پیشش بمونم.
اون شب رفتم پیش رضا و موقع رفتن از بیرون شام گرفتیم و رفتیم خوردیم بعد شام رضا گفت فیلم ببینم که. و مبل بغل هم نشستیم به فیلم دیدن هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که من بیاد آخرین شب سکس با رضا افتادم و یهو دیدم کیرم داره بلند میشه نگو رضا هم تو کف من بوده و منتظر موقعیت که یهو نگاش افتاد به کیر منو خندش گرفت گفت راست کردی با خجالت گفتم اههههوم بعد خودم. بهش نزدیک کردم چون دیگه طاقت نداشتم اونم دستم و گرفت منو چسبوند به خودش و ازم لب گرفت و گردن و گوشم و میخورد که من تو آسمونا بودم رضا تی شرت من. در او دو شلوارمو کشید پایین و خودش لخت شد و باهام عشق بازی میکرد تو اوج بودم که حین عشق بازی یهو ارضا شدم آبم اومد و پاشید رو شکم رضا با خجالت با دستمال تمیزش کردم و رضا سرمو گرفت بعد ی لب جانانه سرم بطرف پایین هدایت کرد تا براش بخورم منم کله کیرش کردم تو دهنم و با زبون بازی میکردم ججججون چه حالی میداد اونم میگفت مهرداد جان بخور که خیلی دلتنگتم بعد چند دقیقه ساک زدن رضا منو بلند کرد چون جثه ام ریز بود و کمی لاغر رضا کاملا روم مسلط بود منو برگردوند خوابید روم و کیرشو میمالید به سوراخم چه کیر خوشگل و داغی داشت رضا داشتم حال میکردم که رضا با کرمی که رفت آورد کون منو کیرشو حسابی کرمی کرد و پاهام داد بالا و گذاشت رو شونه هاش ازم هی لب میگرفت از این پوزیشن خیلی خوشم میاد …کم کم با کیرش سوراخمو باز کرد و منم چون خیلی دوستش داشتم و عاشقش بودم طاقت میاوردم کیرش تا ته کرد توم و شروع کرد به تلمبه زدن و من برای دومین بار بدون اینکه کیرمو لمس کتم آبم اومد اونم بعد یه ربع تلمبه هاش شدید شد گفت داره آبم میاد که گفتم بریز تو دهنم اونم درآورد جق زد و ریخت تو دهنم و منم با ولع همه آبشو خوردم و تا صبح تو بغل هم خوابیدیم …این بود شروع ماجرای مجدد من و رضا فروشنده خوشتیپ
اگه دوست داشتین بازم از سکس با رضا که الان دیگه باهاش تو ی خونه هستم و براتون تعریف میکنم
فدای شما مهرداد

نوشته: مهرداد


👍 12
👎 2
14201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

977215
2024-03-29 00:44:19 +0330 +0330

من موندم چطوری بدون تمیز کردن کونت هر بار به رضا کون دادی
مگه میشه
مگه داریم

3 ❤️

977274
2024-03-29 08:05:27 +0330 +0330

عالی، باقی داستان رو هم بنویس…!!!🖤🥀🧑‍🦯

به کصشعر های یه مشت جقی اثری هم که بعد از جقشون کص میگن هم توجه نکن

0 ❤️

977454
2024-03-30 08:18:55 +0330 +0330

اه این چه سمی بود 😕

0 ❤️

977457
2024-03-30 08:46:11 +0330 +0330

تعریف کن عزیزم باحاله

0 ❤️

977589
2024-03-31 04:43:06 +0330 +0330

نوش جونت كلا پارتنر ثابت و باب ميل از هر جنسيتى تمام ماجراست

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها