شیطنت در مسافرت

1402/12/15

دوستان من محمد هستم و یه زن خوشگل دارم. پریسا دختر خیلی شیطونیه و سعی می کنه در هر شرایطی استفاده جنسی بکنه. حتی دوستان و فامیل ها که بوسه های نزدیک لب می خوان بکنن، رد نمی کنه. همیشه آرایش داره و با مردهای غریبه هم گرم می گیره. دیشب موقع سکس یه چیزی از دهنش در رفت و معلوم شد که چند سال پیش توی یک سفر از شهرستان به تهران بهم خیانت کرده. البته من غیرتی نیستم و ازش خواهش کردم که داستان رو کامل تعریف کنه ولی چیزی نگفت.
امروز صبح یه بار دیگه به سراغش رفتم و بعد از صبحانه با دو گیلاس شراب اول کمی سرحال آوردم. رو مبل شروع به بوسه و لخت کردنش کردم. چیز زیادی تنش نبود. یه پیراحت راحت و شورت. دستام رو بردم تو سینه هاش و شروع به مالیدنشون کردم. دستم به نوک سینه ش خورد، حسابی برجسته شده بود. پریسا به بوسه زیر گردن خیلی حساسه و فوری آب کسش رو راه میندازه. خودم رو به زیر گردنش رسوندم و شروع کردن به تحریک کردنش. یه دستمم بردم پایین تو شورتش. لبهای کسش رو بین انگشتام گرفتم. خوب خیس شده بود. هر دو تامون تحریک شده بودیم. همینطوری که داشتیم عشقبازی می کردیم، پرسیدم دیشب گفتی تو مسافرت پسره خیلی بهت حال داد ولی نگفتی چطور؟ الکل کمی گرفته بودش و راحت تر حرف می زد و تحریک هم شده بود. گفت: چیه حسودیت شده یا ناراحت شدی؟ خیالش رو راحت کردم و گفتم راحت باش هیچکدومش فقط دوست دارم همونطوری که بهش دادی امروز به منم بدی. گفت مال داخل ماشین یا تو اتاق هتل رو!
فهمیدم که اینا با هم خیلی وقت گذروندن و حداقل دو بار پسره کسش رو گاییده. ناراحت شدم ولی به روی خودم نیاوردم. کاری بود که تازه شده بود و من هم از دادنش ناراحت نبودم بلکه از ناراحت بودم که چرا به من خبر نداده.
به سکسمون ادامه دادیم و شورتش رو پایین کشیدم. پایین مبل نشستم و شروع کردم به خوردن کسش. آب زیادی ازش جاری بود. زبونم رو لبای کسش می کشیدم. زبونم رو لوله کردم و تا جایی که امکان داشت تو کسش فرو کردم. حسابی داشت حال می کرد. سوال های من شروع شد و تعریف کرد چطور پسره اول تو ماشین کردتش. تعریف کرد:
وقتی رسیدم تهران یه سواری گرفتم برای هتلی که رزرو شده بود. راننده سواری گاه گاهی از آینه نگاه می کرد و لبخند میزد. پسر خوش تیپی بود و خودش رو داریوش معرفی کرد. خیلی مودبانه من رو رسوند و بعد تلفنش رو داد و گفت اگه دوباره کار داشتی به من خبر بده. اون روز رو استراحت کردم و و صبح به داریوش یه پیغام دادم که منو به کارام برسونه. دم هتل جلو بغل راننده سوار شدم و راه افتادیم و با هم چند جا رفتیم. من به جلو نشستن و نزدیک بودن به اون عادت کرده بوده بودم و نمی دونم چرا اندامش و رفتارش من تحریک می کرد. پسر خیلی مودب و خوبی بود ولی نگاه‌ هاش عمیق و همیشه با لبخند بود. هر لحظه بهش نزدیکتر می شدم. آخر روز داخل ماشین رو مثل خونه خودمون می دونستم و شالم رو رو شونه هام می انداختم. خیلی دلم می خواست برای تشکر بوسش کنم. وقتی بعدازظهر جلو هتل پیاده م کرد برای شام قرار گذاشتیم. کمی استراحت کردم و بعد خودم رو حسابی خوشگل کردم. وقتی جلو هتل سوارم کرد نزدیک بود من رو نشناسه. لباسم خیلی جلف بود برای اینکه کسی نبینه سریع خودم رو تو ماشینش انداختم. جو بد جوری عوض شده بود. به محض سوار شدن مانتو بازم رو کنار زدم. رانم و مخصوصا قلمبه کسم با خط وسطش نمایان شده بود. بهش گفتم بریم جایی که زیاد شلوغ نباشه، میخوام کمی رلکس باشم. داریوش متوجه شده بود که من می خوام باهاش خوش بگذرونم. حدود نیم ساعت دور زدیم و بعد داریوش رفت دو تا ساندویچ مغز و زبون گرفت و اومد داخل ماشین. بعد از غذا کمی از شلوغی دور شدیم. هوا گرگ و میش شده بود. یه جایی برای چایی ایستادیم. بعد از چایی به ماشین برگشتیم و دیگه تصمیم گرفتم که شروع کنم. مانتو رو کندم، داریوش هم دستش رو گذاشت رو رونم و گفت اشکالی نداره بوست کنم. با عشوه چشم بهش اجازه دادم. دیگه کیرش تو شلوارش جا نمی شد. ماچ و بوسه های طولانی ادامه داشت و دیگه تو این دنیا نبودم. دیکدفعه متوجه شدم که دستش رفته زیر شورتم و داره انگشتم می کنه. جام خیلی ناراحت بود و داشتم اذیت می شدم. گفتم برم عقب دراز بکشم؟ داریوش گفت بذار بریم یه جای دنج. یک ربع رانندگی کرد و تو یه جای خلوت ایستاد. من که بشدت حشری شده بودم و طاقت و صبر نداشتم، پریدم عقب و تا داریوش خودش رو برسونه ساپورتم رو پایین کشیدم. هوا دیگه تاریک بود و کسی اون دوروبر نبود. وقتی داریوش در عقب رو بست من هنوز تقلا می کردم که ساپورت رو دربیارم. ساپورتم رو از پایین درآورد و منم کمر و زیپ شلوارش باز کردم. هر دو پایین تنه لخت داشتیم. ازش خواستم که کیرش رو تو دهنم بذاره. قارچ کیرش درشت بود و نوکش خیس شده بود. براش خوب ساک زدم. نگاه شهوت آمیزش منو دیوونه کرده بود. کیرش رو از دهنم بیرون کشید. هر دو بالا تنه رو هم درآوردیم. لخت لخت شدیم. کلا یادمون رفته بود که کجا هستیم. کیرش رو بین سینه هام گذاشت و من ممه هام رو بهش فشردم. بعد از چند دقیقه ازش خواستم که کسم رو بخوره. اون از نوک پستونام شروع کرد و یواش یواش رفت پایین. با زبونش لبای کسم رو بلند می کرد و بعد می کشید تو دهنش. موی سرش رو کشیدم و گفتم کیرت، کیرت رو بکن تو.
کیر یه غریبه بدون خبر و اجازه شوهرم رو لبه کسم بود و چیزی به بی ناموسیم نمونده بود ولی شدت شهوت اجازه فکر کردن رو از من گرفته بود. تو یک حرکت کیرش رفت تو کسم. کمرم رو به صورت موجی حرکت می دادم و اونم داشت تلمبه هاش رو می زد. یادم نمیاد چقدر طول کشید ولی من زودتر به اوج رسیدم و از شدت حرکت و ناله کردنم، اونم آبش اومد. سریع کیرش رو کشید بیرون و با دستمال آبش رو جمع کرد. بهش گفتم، نگران نباش من آیودی دارم و حامله نمی شم، ریلکس باش. بعد از چند دقیقه به حالت معمولی برگشتیم و لباس ها رو پوشیدیم. ازم پرسید تا کی اینجا هستم و گفت اگه بخوای من دوست دارم بیای خونه ما. من قبول نکردم، چون ممکن بود تو (محمد) به هتل زنگ بزنی و بفهمی من هتل نیستم. قرار گذاشتیم فردا عصر قبل از حرکت کمی پیش هم باشیم. من به هتل برگشتم و مردم تو هتل متوجه حال عجیب و لباس های کج و کوله من شده بودن.
صبح روز بعد رفتم کمی خرید کردم و بی‌صبرانه منتظر بودم که داریوش پیداش بشه. چون مستقیم خونه شون میرفتم، یه لباس خیلی باز پوشیدم و مانتو رو تنم کردم. آپارتمان یه خوابه و کوچیک، ولی محیط گرمی بود. وقتی رسیدیم مانتوم رو گرفت و با دیدن لباسم شوکه شد. تقریبا چیزی تنم نبود. یه سوتین و یه پیراهن کوتاه. حتی شورت هم نپوشیدم. تو این مدت فهمیده بود که من شراب دوست دارم و راحتم می کنه. برام شراب آورد، گیلاس اول یواش یواش خوردیم و صحبت کردیم. روبروم نشسته بود و من سعی داشتم رانم رو باز کنم تا متوجه بشه شورت ندارم و کسم رو ببینه. وقتی گیلاس دوم رو داشتم مزه مزه می خوردم اومد کنارم نشست و از پشت آروم سوتینم رو باز کرد و بیرون کشید. دستش همش تو سینه هام بود و من منتظر بوسه لب بودم. آخرش خودم رو جلو کشیدم و دهنش بوس کردم. دو تامون هم بشدت تحریک شده بودیم و بازی از دستمون خارج شده بود و فقط شهوت هدایتش می کرد. سر پا ایستاد و با هم شلوارش رو پایین کشیدیم. کیرش تو شورتش بالا زده بود. دستم رو بردم تو شورتش و کیرش رو گرفتم. همینطور که داشتم باهاش بازی می کردم، داریوش موهام رو گرفت و سرم رو به سمت کیرش هدایت کرد. اومدم جلو مبل ایستاد و من کیرش رو گذاشتم تو دهنم و با زبون قارچش رو لمس می کردم. نوک کیرش لیز شده بود. همونطوری موهام تو دستش بود و می خواست تو حلقم تلمبه بزنه ولی زیاد جای تو رفتن نداشت. دستای داریوش پایین پیراهنم احساس کردم. داشت تنها پوششم رو از بالا در می آورد. کمکش کردم. تو یک ثانیه هر دو لخت شدیم و ایستاده با آهنگ ملایمی که گذاشته بود کمی تو بغل هم رقصیدیم. کیرش شق شده ش وسط رانم تلو تلو می خورد. از پشت بغلم کرد و با یه دستش سینه راستمو و با دست دیگه کسم رو مالش می داد. تا حالا با محمد اینطوری نرقصیده بودیم. گاه گاهی لبای کسم رو فشار می داد یا کمی انگشتم می کرد. دقیق یادم نمیاد ولی زیاد ایستاده دوام نیاوردیم و من رو برد رو تختش. اومد رووم خوابید و از لب و دهن شروع به خوردن کرد. رفت به سمت پایین رو گردنم، سینه هام و نوکشون. از شهوت دیگه نمی تونستم خوب صحبت کنم فقط آه می کردم و می گفتم قربونت برم، منو خوب بکن. خورد خورد رفت پایین. تا رسید به کسم دیگه نذاشتم و ازش خواهش کردم کیرش بکنه تو کسم. رونم رو باز کردم و کیرش رو هدایت کردم سمت کسم. با یه فشار وارد شد و صدای شلق شلق خوردن خایه هاش به باسن و کسم، فضا رو پر کرده بود. بعد از چند دقیقه رونم خسته شده بود و ازش خواستم که به حالت داگی منو بگاد. چنان سریع از پشت سوارم شد که تا خواستم بجنبم کیرش تا ته بدنم داشتم احساس می کردم. وقتی دستش رو از زیر آورد و نوک پستونم رو گرفت من کاملا به اوج رسیدم و برای بار دوم ارضا شدم. ازم خواست به بغل بخوابم و یه رانم رو بلند کرد. از اون بین کیرش رو فرستاد داخل. همینطور که داشت از بغل تلمبه می زد با کس و کونش و رانم بازی می کرد. یکدفعه ضربان کیرش رو تو کسم احساس کردم. بله داریوش خان هم به اوج رسیده بود و این دفعه نذاشتم کیرش رو در بیاره و با اشاره گفتم خالی کن و راحت باش.
خلاصه اینطور اینطور خانمی زیبای من در یک سفر کاری دو بار به یک غریبه کس داد!

نوشته: محمد


👍 25
👎 9
87401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

973863
2024-03-05 23:46:52 +0330 +0330

کسشعر

0 ❤️

973866
2024-03-05 23:52:22 +0330 +0330

وقتی فانتزی های مردمو با فرضیات خودت قاطی میکنی 😁

2 ❤️

973870
2024-03-06 00:02:10 +0330 +0330

راحت باش اون تراوش های مغزی خودت اینجا خالی کن

1 ❤️

973906
2024-03-06 02:06:45 +0330 +0330

زن خوشگل غیر از شوهرش حداقل باید دوتا دوست پسر داشته باشه

1 ❤️

973913
2024-03-06 03:19:20 +0330 +0330

کله سالار اسمش قارچِ پس؟؟؟؟؟🥴🥴🥴🤪🤪🤪🤪🤪🤪🤪😂😂😂😂😂😂

0 ❤️

973919
2024-03-06 04:13:53 +0330 +0330

دلیل فحش‌هایی که دوستان به جنابعالی ( و امثال تو ) میدن اینه که میخوای تراوشات مغز جقولت رو به اسم خاطره واقعی به خواننده تحمیل کنی . پس هر چی فحش بخوری نوش جونت .

0 ❤️

973927
2024-03-06 05:14:25 +0330 +0330

من که آخرش نفهمیدم این به محمد داد یا به داریوش یا اونا به این دادن

0 ❤️

973956
2024-03-06 09:05:44 +0330 +0330

والا کاش زن منم کارمند بود

1 ❤️

973962
2024-03-06 10:21:36 +0330 +0330

داریوش به عشق یه مسافر جق می زند

0 ❤️

974009
2024-03-06 23:31:54 +0330 +0330

من آخرش نفهمیدم برا بار دوم اون اومد هتل تو یا تو رفتی خونه اون؟
اول میگی منتظر بودم داریوش پیداش بشه. بعد دقیقا بعدش میگی چون میخواستم برم خونه شون… .
وات د فاز

0 ❤️

974019
2024-03-07 00:10:28 +0330 +0330

سلام به همه دوستان
من علاقه زیادی به داستان نویسی دارم، ولی فرصتش پیش نیومده که در یک دوره کلاس داستان نویسی حرفه ای شرکت کنم…
اما چرا اینو گفتم…
برای این بود که بگم حس میکنم داستان و روایت خوبی نوشتی، اما دقتت کم بود…
امیدوارم داستان های بعدی، بهتر بنویسی و تمرکز بیشتری داشته باشی
به انتقاد های تند و تیز بقیه توجه نکن
خصوصا احمد ۹۱۳
چون این افراد، نمیدونن کجا هستن و چکار میکنن

0 ❤️

974354
2024-03-09 02:37:53 +0330 +0330

خداييش قشنگ مينويسيد👍

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها