سکس با زن عمو در شرجی شمال

1401/06/03

سلام
اسم من آرمینه از یکی از شهرای شمال کشور الان ۳۰ سالمه قدم ۱۸۷ وزنم ۷۵ از ۱۶ سالگی فیتنس کار میکنم
این خاطره برمیگرده به ۹ سال پیش یعنی ۲۱ سالگیمو تازه از سربازی برگشتنم
ی عمو داشتم ک اسمشو میزارم حسین .
عموی ما تو ۲۷ سالگی میره ی دختر جوون و خوشکل ک از من ۵ سال بزرگتر بود رو میبینه و عاشقش میشه. وقتی من ۲۱ سالم بود زنعموم ندا خانوم قصه ۲۶ سالش بود.
یکم اگه بخام راجع ب ندا بگم اینکه ی دختر احساسی خوشکل دماغ فابریک کارخونه عملی فیس خوشکل و سینه های ۷۵ قد ۱۷۰ کون قلمبه
کلا دافی بود واس خودش( حتی بعد ها ک میکردمشم دوس نداشتم باهاش جایی برم خیلی تابلو میچرخید)
خلاصه میگفتم باهم راجع ب دوس دختر و اینا صحبت میکردیم کلا
تا ک ی روز صبح شنبه راجع ب ساخت ی میز کامپیوتر بهم زنگ زد دیدم میزوون سرحال شاداب خلاصه کیفش کوکه
گفتم چته ندا خانوم میزووونی شب جمعه و اخر هفته خوبی داشتی معلومه هااا
گفتش ما هر شب شب جمعه داریم
من یهو جا خوردم اما نخشو ول نکردمو سریع گفتم پس حسابی خوشبحال عمو شده
یخورده ندا خندیدو قرار درست کردن میز کاپمیوتر رو گذاشتم
یکی دو هفته طول کشید تا میز کامپیوتر حاضر شد و واسش بردم
هرچقدر خاست پول بده ازش نگرفتم ی پسر عمو دارم ک از خودم ۱۰ سال کوچیکتره اسمش مانیه اون خونه بود دیگه نمیشد کاری کرد
یا حتی فکری کرد منم کلا هنوز تو فکر اون حرف پشت تلفن ندا بودم

خلاصه فرداصبحش عمو رفت سر کار و مانی رفت مدرسه زنعمو زنگ زد دیگه
شروع کرد هی آرمین جون من فدات شم دستت درد نکنه بگو چقد میشه حساب کنمو ازین حرفا
منم ک نخ دادنشو دیده بودم یهو گفتم راه های دیگه ای هم واس تشکر هست ندا خانوم
اولش بهش برخورد یا حداقل اینطوری وانمود کرد
اما بعد یهو جمعش کردم گفتم یعنی این همه زحمت ی بوس نداره؟؟
گفت باشه دیدمت ی بوس رو لپات میدم ، منم ک طمع کار گفتم اصن یکاری کنیم. گفت چی؟؟
گفتم چند روز دیگه تولدمه یهو کادوی دوتاشو بزار روهم لباتو چند ثانیه بهم بده
اونم یطوری ک مثلا رو نشون نده و خیلیم جدی نباشه گفت باشه حالا پرو نشو

خلاصه این چندروزی ک تا تولد مونده بود قول لبو گرفتم.
شب تولدم خونه اقاجونم بودیم ک یهو پیام داد بیا خونه کارت دارم
خونش ی کوچه پایین تره
رفتم دیدم ی گوشی جدید واسم گرفته و یهو گرفتمش بقلم لبای همو چند ثانیه خوردیم منم ی دست رو سینش ی دست تو چال کمرو رو کون تپلش
چند ثانیه ک شد یهو گفت وای بسه این چ کاریه ما داریم میکنیم بریم الان بهمون شک میکنن
ی چند روز با سکس چتو اینا گذشت تا اولین قرارمون رو ی ویلای لب ساحل از دوستم گرفتم کلیدشو زنعمومم شب خونه مامانش اینا مراسم داشت بعدشم عمو فک میکرد شب اونجا واسته اما اخر شب پیچوند منم رفتم دنبالش(اونموقع ی پرشیای آبی داشتم چون از بچگی تو کار دکوراسیون داخلی بودم دستم میچرخید.)
رفتم سوارش کردم میدونستم مشروبم میخوره از قبل ی نیم لیتر گرفته بودم
خودمم ی ترای ۲۲۵ خوردمو ی ویزارسن
توپ بودم کیرمم شق(کیرم ۱۸ سانته اما کلفت واقعا کلفت شاید از بطری تک نفره کوکا یکم نازکتر ب لطف ویزارسن شقه شق بودو رگ دار.
بدنمم ب لطف بدنسازی خوب و سکسی بود.
(اگه زیاد توضیح میدم واس اینه ک اگه استقبال بشه داستانم ادامه داره میخام قشنگ بشناسید)
خلاصه توراه یسره دستم تو لاپاش بود ندا میگفت تو چقد حولی واقعا هم حول بودم کس و کون خب کرده بودم اما ندا یچیز دیگه بود.
رسیدیم ویلا و رفتیم تو.
تو راه چند سیخ ازین گاریای کباب کثیف ک تو شمال زیاده کباب گرفته بودم
نشستیم عرقو با کباب خوردن خلاصه سر پیک دوم سرش گرم شد چشاش افتاد .
یخورده از جنازه کشی میترسیدم اما چون مستی سکس حال میده ی ته پیک ریز واسه ندا ریختم ی پیک نصفه واسه خودم خوردیم من ی سیگار روشن کردم (هر روز گلم میکشیدم ولی فعلا جلو ندا سیگار و مشروب رو دایره بود)
ندا گفت ی سیگارم ب من میدی سیگار بش دادم
ندا روسری سرش نبود اما ی تونیک حلقه ای با ساپرت تنش بود
هواهم شرجی جفتمون گرممون بود رو تراس بودیم شمالم ک تابستوناش نگم براتوون
گفتم بریم تو کولر بزنیم ندا موافق بود اومد پاشه دیدم سختشه گرفتم زیر بغلشو دست انداخت دور گردنم منم تو راه با سینه هاش بازی میکردم ندا هم زیر لب میگفتی آرمین چیکار کردی باهام ک بخاطرت این وقت شب اینجامو تا صبح قراره زیرت باشم.
چیکار کردی ک عاشقت شدم و…
یهو لبامون تو هم گره خورد چند ثانیا دیدم طاقت سرپا واستادن نداره ندا
پرتش کردم رو کاناپه افتام روش دیدم میگه اتیش گرفتم کولرو روشن کن
پاشدم کولر و زدم دیدم تونیکشو در اورد منم ی تاپ گشاد با ی شلوارک ستش خاکستری پوشیده بودم بدنمم بخطر افتاب شمال همش برنزه بود.
تونیکو درآوردو من باز افتادم روش بغلم کرد محکم فشارم میداد کیرم داشت منفجر میشد شرت اسلیپ پوشیده بودم زیر شلوارک میگفت ججوووون دلم چقد دلم میخاستت آرمین
گفتم دلت چیه منو میخاست یهو منو از رو خودش حول داد عقب دست کشید از زیر تاپم شکممو سینه هامو گرفت گفت این بدن نازتو
کم کم گرفت تاپمو دراورد.
یهو یاد ی موضوعی افتادم گفتم راستی ندا تو گفتی هر شب، شب جمعه دارین پس نباید اینقد کمبود سکس داشته باشی طبیعتا گفت بابا شوخی کردم ب زور هفته ای یبار اونم ی دیقه با کیر کوچیک عموت و اون شکمش ک نمیزاره کیرشو ببینی واس من کمه واقعا من جوونم اون ۳۶ سالشه من تازه ۲۶ سالمه من یکی مث تورو میخام ک لذتشو ببرم سوتینشو واکردم افتادم ب جون سینه های سایز ۷۵ش د نخور کی بخور تا دادش دیگه دراومد ویلامونم ک توش بودیم بزرگ بود مشکل سرو صدا نداشت
کم کم از رو ساپرت همینطور ک سینه هاشو یکی یکی با ی دست میگرفتمو میخوردم با ی دستم دستمو رسوندم ب کوسش دیدم ساپورت خیسه سینه هارو ول کردم اومدم با زبون پایین شکمش تخت بود کونش واقعا تپل یخورده شکمشو لیسیدمو دست اندختم اساپورت رو کندم شرتشم قرمز طوری بود ست سوتینش با دندون گرفتم از سمت کسش کشیدم کسش خوشبو بود بوی اب کسش پیچیده بود
خلاصه شرتو کندمو شرو کردم خوردنو انگشت کردن کسش ک خیسه خیس بود.
ندا با دستاش سرمو فشار میدادو خونه رو گذاشته بود رو سرش
یکم ک خوردم اومدم افتادم روش دوباره لباشو شروع کردم ب خوردن دستشو رسوند ب کیرم یهو سرشو کج کرد ک لباشو ول کنم ‌گفت جوووون میدونستم با این اندام سکسیت کیرتم خوردنیه پاشو ک میخام واست بخورم کیف کنی
خلاصه پاشدم ندا رو زانو هاش واستادو شروع کرد شلوارکو دراوردن
یهو کلفتی کیرمو از زیر شرت تنگم دید و ی گاز از سرش زد گفت جوووون ب این میگن کیر
شرتمو دراوردو شرو کرد از سرتا تخمای کیرمو برانداز کردن سرشو بوسیدو شروع کرد ب ساک زدن ی ساکر حرفه ای بود واقعا
ی چند دیقه ک خورد دیدم اینطوری ادامه بده تخمامم از سر کیرم میکشه
کون ب هوا خابوندمش و ی بالشگذاشتم زیر کونش افتادم ب جون کونشو کسش ک ازین زاویه جذاب بود کونشم خوش بو بود لامصب
یخورده ک کسو کونشو لیسیدن خابیدم روشو از بغل سرشو کج کردمو لباشو گرفتم از پایینم کیرمو لای چاک کسو کونش میکشیدم قشنگ با اب دهنمو اب کسم خیسهخیس بود
ندا هم ناهله های سکسی میکردو قربون صدقم میرفت تا اینکه طاقتش تموم شد و التماس میکرد بکنم تو کسش کیرمو دستم گرفتمو گذاشتم دم کسش چون خیس بود راحت رفت اما تنگیشو هم با فشاری ک ب کیر میومد هم با داد شهوتی ندا میشد حس کرد شرو کردم تلمبه زدن یکم ک گذشت ندا داد میزد تن تر آرمین تند تر جووووون جووووون قربون کیرت برم درد و بلاااای کیرت تو سر عموت جوووون بزن بزن بزن ااااااخ ارضا شد افتادم روش سینه هاش از پشت گرفتمو گردنشو گوششو خوردم تا لرزشش تموم شد اروم شد برگشت منم پاشدم یکم ک راحت بچرخه سرمو گرفت کشید تند تند لبامو میخورد و ازم تشکر میردم کم کم از جلو گذاشتم تو کسش دوباره شرو کردم ب تلمبه زدن
دوباره اه و نالش بلند شد هی میگفت آرمین تا ته آرمین تا ته
بلندش کردم داگی شد از پشت گذاشتم تو کسش تلمبه های شدید میزدم چند دیقه ک دیدم بازم داره دادا و فریاد راه میندازه منم وانستادمو تندو محکمش کردم منم نزدیک بودم، ندا گفت جون جون جون کییییییر ب این میگن کیر حسین اقااا جون آرمینه بزن بزن دارم میااااام تند تندتر اااااخخخخخ ارمین اومدم آرمین ترکیدم منم چون نزدیک بودم ولش نکردمو تندتر زدم و چون قرص دورژانسی رو تو کیفش دیده بودم یهو نعره کشان ریختم تو کسش تا بحال اینطوری نپاشیده بودم ۴۰تا ۵۰ ثانیه کیرم تو کسش دل میزدو ندا تند تند با دل زدناش میگفت جون جون جون … اخ اخ…
تا کیرمو کشیدم بیرونو ابم کم کم میریخت ی دستمال گذاشتم لای کسشو بغلش ولو شدم
یخورده ک ارووم شدیم نفسمون جا اومد همو بغل کردیمو کلی نازو نوازش و اینا
اونشب تا صبح ۲ بار دیگه کردمش صب بردمش خونه خودشون پیادش کردم.
از اینجا تازه خاطرات شیرینم با ندا شروع شد و سکسای جذابی رو باهم تجربه کردیم.
ک اگه استقبال بشه اونارم مینویسم
دوستان سایت رو از ۱۷ سالگی میشناسمو توش هستم اما اولین باره داستان مینویسم امیدوارم اگه بد بود ببخشید

نوشته: آمین


👍 30
👎 38
147901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

891986
2022-08-25 01:28:46 +0430 +0430

خوب بود

0 ❤️

891992
2022-08-25 01:40:42 +0430 +0430

مثل اینکه فقط همون پیر شده و 37ساله شده شما تو همون 21و 26موندین
خواهشن وقتی گل میزنید داستان ننویسید
مچکریم بچه های شهوانی


891993
2022-08-25 01:42:01 +0430 +0430

کامل خوندم خوب بود ادامه بده.

0 ❤️

891994
2022-08-25 01:43:16 +0430 +0430

داداش فیتنس کاری و کیرتم که ۱۸سانت و کلفته جرأت نمیکنم چیزی بگم فقط اگه ناراحت نمیشی خواستم بگم اون نیسان آبیه ببخشید پرشیا آبیه که پشتش هندونه بار زدی رو دم پارکینگ نگه داشتی مزاحم شده لطفاً بیا برش دار😂😂😂😂


891998
2022-08-25 01:55:04 +0430 +0430

ساقی تو عوض کن ،چون جنس اشغال بهت داده دلیل شو خودت پیدا کن ک کجا سوتی دادی.

2 ❤️

892000
2022-08-25 01:56:53 +0430 +0430

و باز هم توهم کیری

0 ❤️

892005
2022-08-25 02:09:56 +0430 +0430

تا همونجا خوندم که اسم عموتو گذاشتی حسین 😐😄لعنتی نمیگی الان ی ملت درگیر اسم واقعی عموت هستن که یعنی چی می تونه باشه اسم عموت

0 ❤️

892011
2022-08-25 02:16:53 +0430 +0430

عالی بود ولی کاش با زن عموت نبود

0 ❤️

892015
2022-08-25 02:29:23 +0430 +0430

کص ننت عموت ۲۷ سالگی زن گرفته اون موقع تو ۲۱ یه سالت بوده بعد چجوری ی پسر ده ساله داره کص مادر

6 ❤️

892016
2022-08-25 02:32:28 +0430 +0430

درست اونجایی که گفتی ترامادول 225دیگه نخوندم
خوشگل پسر من خودم ختم ترامادول و این چیزام الانم که دارم نظرم رو مینویسم دوتا 225رفتم بالا
۹سال پیش ترانادول225نبود خوش شانس بودی آلمانی گیرت میومد 200یا ایرانی ۵۰یا اینکه بدشانس بودی هندی100
خب تابلو شد همه داستانت تخیلاتت هس و خیلی تو کف زن عمو هستی
انشاالله به آرزوت برسی دیس لایک دادم

4 ❤️

892021
2022-08-25 02:43:43 +0430 +0430

خدایا دیگه وقتشه خودت ظهور کنی

0 ❤️

892022
2022-08-25 02:48:21 +0430 +0430

دیوس تو متاهلی هم جق میزنی به عشق زن عموت و داستانشو تعریف می کنی ؟هرکه گنده گوزید بدانید و اگاه باشید هیچ چسی نیست مگر به لطف نشئگی که احساس کند گوزیدنش از مرد بودنش است نه از گشادیش ولی در حقیقت رینگش گشاده کرده وفقط در رویاس که حس می کند مرد است

1 ❤️

892026
2022-08-25 02:54:07 +0430 +0430

اگر نعشگی گل و مستی مشروبت پرید یک جغ هم بزن بعد داستان خودتو بخون اگر به خودت فحش ندادی جایزه داری

1 ❤️

892040
2022-08-25 04:42:09 +0430 +0430

مسئله مانی عزیز که ۱۰ سالشه و ننه باباش که ۹ ساله ازدواج کردن برام گنگه مگر اینکه لوکیشن داستان شمالِ اروپا باشه نه ایران!

0 ❤️

892052
2022-08-25 05:32:06 +0430 +0430

ببین خودت کیری مقام داستانو بخونی چی میگی حداقل قبل داستان یه جق میزدی توهماتت کم تر میشد لوله های انتقال نفت از گوره تا بندر جاسک یهو هم با هم تو کونت کسکش…یادم رفت کیر بچه های مازندران تو کونت بی ناموس

0 ❤️

892053
2022-08-25 05:35:13 +0430 +0430

فکر نمی کردم عوارض گل اینقد باشه احتمالا با ترامادول و مشروب مخلوط شده اینجوری تو رو به هذیان گفتن انداخته ولی منتظر تلافی عموت باش خدا براش یه کون ترو تمیز ۲۱ ساله حواله کرده

1 ❤️

892066
2022-08-25 07:48:06 +0430 +0430

فک کنم باید ساقیتو عوض کنی دیگه

دفه بعدم کمتر مصرف کن لاقل داری کس میگی اعداد و ارقام یادت بمونه

0 ❤️

892079
2022-08-25 09:32:53 +0430 +0430

پرشیا آبی؟ یاد نیسان افتادم😂😂😂
باید جالب باشه

0 ❤️

892082
2022-08-25 09:51:00 +0430 +0430

ب نظر من قشنگ بود فقط کمتر از خودت تعریف کنی بهتره. داستان رو خراب میکنی

1 ❤️

892087
2022-08-25 10:04:37 +0430 +0430

جوونه قصه ها کیر ۱۸ سانتی بطری نوشابه داره که یه زن عمو جوون خوش استیل با یه کیر کوچیک شوهر سن بالا داره و میاد جندش میشه

0 ❤️

892123
2022-08-25 15:23:03 +0430 +0430

توي شهواني همه فيتنس همه قدا بالاي ١٨٥ همه خوشگل كيرا همه بالاي ١٨ اين شل تنبونهاي توي خيابونم منم

0 ❤️

892126
2022-08-25 15:24:11 +0430 +0430

اخه …از کی ۳۷ سال پیر حساب میشه پس به ۶۰سال ادمو مرده حساب میکنین

0 ❤️

892131
2022-08-25 16:18:43 +0430 +0430

دودول مانی جان تو کص مادر آدم خالی بند
البته باتو نبودم ، تو که راست میگی

0 ❤️

892154
2022-08-25 20:01:39 +0430 +0430

کاری به داستانت ندارم چون همون اول که نویسنده شروع کنه از خودش قمپز در کردن دیگه نمیخونم.

0 ❤️

892301
2022-08-26 16:33:31 +0430 +0430

کیرم تو مغزتون حداقل جمع و منها تمرین کنید اینجوری کسشعر نگید

چطوریه که زن عموت تو سن 26 سالگی یه بچه داشته 10 سال از تو 21 ساله کوچکتر (یعنی 11 ساله)؟؟؟؟

گوزو عموت زن 14 ساله گرفته؟

کسمغز مجلوق

0 ❤️

892302
2022-08-26 16:42:38 +0430 +0430

وقتی زنعموت ازدواج کرد تو ۲۱ بودی و اون ۲۷
چجوری پیرامون ازت ۱۰ سال کوچکتره؟
یکی این معما رو حل کنه

0 ❤️

892317
2022-08-26 20:10:43 +0430 +0430

برای کوس و شعر نوشتن یکم به محاسبات سنی توجه کن.
زن عمو ۵ سال از تو بزرگتره و بعد پسرش ۱۰ سال کوچیکتر .
بعد موقع ازدواج با عموت ۲۶ سالش بوده و تو ۲۱ سال.
پیدا کن کوس و شعر نویس را😂

0 ❤️

892328
2022-08-27 01:05:22 +0430 +0430

حالا کار ب باگ سنی داستان ندارم

توعه ۱۷ ساله چ گوهی میخوردی اینجا دقیقا 😑

0 ❤️

892360
2022-08-27 08:13:35 +0430 +0430

فیتنس کاررررررررررر

کسی که آبکی و دود و باهم بزنه گوزه نه فیتنسسسسسسس کار

0 ❤️

892378
2022-08-27 14:57:34 +0430 +0430

ای آرنولد . ای پدر ژپتو . ای گوریل انگوری
ای کوکا ای پپسی ای دلستر بشکه ای
ای گل ای ترامادول ای حشیش ای بنگ
لطفا چند تا سئوال را جواب بده
اول جنس از کی میگیری
دوم چگونه با گل و ترا و وو ورزش میکنی
سوم ندا خانم احتمالا حلقوی بود 🤣🤣🤣
چهارم مملکت اینقدر بیصحاب نیست
پنجم شیشه کوکاکولای خانواده دو لیتری توی کونت
بگو به ندا تیکه انداختم و گفتم
آبژژیییی میتونی یه کووووسی بهمون بدییییی
که یهویی شوهرش اومد و یه بطری را از پهنا گذاشت تو کونت

منیوچ

0 ❤️

915821
2023-02-18 12:19:53 +0330 +0330

ولی کصشره ها مشروبو با ترا بخوری مستقیم میری جهنم سکس

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها