سکس هول هولکی
سلام به همه دوستان عزيزي كه وقت ميزارن داستان منو ميخونم چون من خودم از روده درازي بيزارم ميرم سر وقت داستان اول بگم كه من گهگاهي مسافركشي ميكنم يك روز كه در حال مسافر بردن بودم خردم به تور يك خانوم چادري خيلي باحجاب كه حتي روبند داشت. تومنطقه ما روبده براي خانم ها عاديه. سوارش كردم بعد از يكم سكوت ادرس داد شروع به حرف زدن كرد از روزگار بدشانشي كه اورده شوهرش توي يك تصادف مرده درضمن روبندشو برداشته بود اين قدر زيبا بود وزيبا حرف ميزد كه محو حرف زدنو چهره نازش شده بودم با عشوه ها خاصي كه هرمردي حتي ازنوع شوتش ميفهميد منظورشو برهر حال گفت كه داره ميره خونه برادر شوهر مرحومش واز گيردادناي برادر شوهر گفت اذيتو ازاراش دل به دريا زدمو گفتم چرا ازدواج نميكني كه انگار حرف دلشو زدم گفت كو شوهر تونشونم بده گفتم داخل فاميل شما نيست گفت نه گفتم اين كمبود احساس نميكني گفت خيلي زياد از هر در حرف زدميم بهش گفتم مياي باهم يك دوري داخل شهر بزنيم كه گفت بزنيم زدم كنار گفتم بيا جلو بشين امد جلو برسيدم اسمت چي گفت فاطمه گفتم من سيروس هستم دستمو جلو بردم تا دست بده كه اين كار كرد ودستمو فشار داد راه افتادم دستم گذاشتم روي رونش وشروع كردم به مالش كه دستم گذاشت وسط باش گفت اينجارو بمال دستم داخل شروارو شورتش كردم تا حالا كس به اين پر آبي تديده بودم با هر مالش من اب سرازير ميشد بايين واونم دست منو فشار ميداد كه نميتونستم دنده عوض كنم مستقيم بردمش خونه ي يكي از فاميل فاطي اين اسمو من صداش ميكردم اينقدر کف كير بود بي طاقت كه منو مجال رسوندن به خونه رو نميداد به هر مكافاتي بود رسيديمو رفتيم داخل اتاق درو بستم شروع به لب گرفتن از فاطي روكردم اينقدر زيبا حال ميداد شروع به در اوردن لباسش كردم اونم ازمنو دراورد وايييييييييييييييييييي چچچچچچچچچچچچچچچچي بيسسسسسسسسسستوني داشت با همي كوچكيش سر نسبتا بزرگي داشت سرو گذاشتم روبيستوناشوشروع به خودن كردم مك ميزدمو فشار ميدادم فلطي دراز كشيد شروع اخخخخخخخخخ افففففففففففففف كرد ميگفت بخوهرچي ميخواي بخور ججججججججججججججججججججگرومن همين جور ميرفتم بايين تا به كككككككككككس قشنگش رسيدم براب بود شوع به ساك زدن كردم براش سرومو فشار ميداد ميگفت بخور زياد بخور ترخدا همينجوري اينمقدر ادامه دادم تا با يك لرزمختصرارضاشدخوب حال نبت هنرنماي فاطي جون بود دراز كشيدمو شروع به ساك زدن كرد اينقدر بي كيري كشيده بود كه نميدونست بخوره يا داخل چشماش بزاره با يك ولعي ميخورد دندون ميگرفت كه چندبار دادم رفت هوا كه ببخشيدي گفتو مشغول خوردن سرشو بالاكردم دراز كردم گفتم بزار اون كوس براب توبكنم بسه روش كه دراز كشيدم باهاشوبالا كرد كه كير مبارك من راه خودشو بيدا كرده بودرفت تو يك گرما خاصي داشت كوسسسسسسسسسسس فاطي جججججججججججججججججججون حالا كه دارم فكر ميكنم بد راست كردم. بالاخره شروع به تلمبه زدن كردم هرچي بيشتر ميزدم فاطي جججججججججون باسن بيشتر بالا ميداد البته اينم بگم كه خودم داشتم ميتركيدم يك دهديقي طول كشيد تا تزديك لرزال بودم گفتم باشه تو گفت هركاري ميخواي بكن منم درش نياوردم همه ابمو خلي كردم داخل كس فاطي جون كه داقي ابمو بدجوري احساس كرده بود البته اين اولين سكس من با فاطي بود ازاون جريان يك دوسه ماهي ميگذره حالا شديم شريك جنسي هم هر از گاهي يك سر به كوسش ميزنم.
اين بود داستان سكس من اگه خوب بود يا بد به بزرگي خودتون ببخشيد
نوشته: سيروس
ای ریدم بر نوشتارت ای ریدن بر نگارشتارت
آخه مرتیکه زن با حجاب میاد با توی جلقوز جلقینه اختلاط کنه
تورو به پشمشم حساب نکرده مرد گوهی
ریدی برو کونتو بشور دیگه هم اینورا نبینمت اخمخ اجلق
فراستی کجایی که کارخونه ی مقوا زده!
>كه در حال مسافر بردن بودم خردم به<
پیش مسافرا دستمالیش کردی؟
خردی؟فک کردم کلانی!
>تور يك خانوم چادري خيلي باحجاب كه حتي روبند داشت.<
جنده چادری بوده؟منظورت نقابه؟
>تومنطقه ما روبده براي خانم ها عاديه.<شما تو قرن چندین؟ وسیله ی مسافر کشیتون چیه؟
1اسب
2خر
3قاطر
4مسافر سوار خودتون میشه
>با عشوه ها خاصي كه هرمردي حتي ازنوع شوتش ميفهميد منظورشو<فوتسال بازی میکردین یا بسکتبال؟شوتاش چطور بوده میزده به تخمات؟راجع به این مهندس میدونه
>گفت اينجارو بمال دستم داخل شروارو شورتش كردم تا حالا كس به اين پر آبي تديده بودم با هر مالش من اب سرازير ميشد بايين واونم دست منو فشار ميداد كه نميتونستم دنده عوض كنم مستقيم بردمش خونه ي يكي از فاميل فاطي اين اسمو من صداش ميكردم اينقدر کف كير بود بي طاقت كه منو مجال رسوندن به خونه رو نميداد به هر مكافاتي بود رسيديمو رفتيم<
شروار؟بالهجه نوشتی؟تدیده بودی؟کی تیده؟کس بوده یا دریاچه؟آب سرازیرمیشد؟آبشارم داشته؟آب بدنش تموم نشد؟نمیشد دنده عوض کرد ؟ الاغ دنده اتوماتیک داشتی؟پیش >یکی از فامیل فاطی<سکس<کردین؟کف کیر بود؟کفگیرنبوف؟این دوسه جمله فارسی دری بو استاد؟رسیدید ورفتید؟ کجا رفتید؟
وايييييييييييييييييييي؛ چچچچچچچچچچچچچچچچي؛ بيسسسسسسسسسستوني؛ اخخخخخخخخخ؛ افففففففففففففف؛ ججججججججججججججججججججگر؛كككككككككككس< لکنت داشتی؟شرمنده میدونستم نقد نمیکردم
>اين بود داستان سكس من اگه خوب بود يا بد به بزرگي خودتون ببخشيد<
و خداوند اعتماد به نفس را آفرید!
مرتیکه نکنه دستتو کردی تو مشک آبی که هی آب سرازیز میشد.ریدی با این داستان نوشتنت
داشتم اول داستانتو میخوندم نزدیک یود گریه بگیره و گفتم آخییییی … بعد آخی گفتم چرا یهو نویسنده رید… پسرجوان، عشق داستان نوشتن تو شهوانی رو داری…حداقل باورانه بنویس پسرم…شیصد میلیون دلاره،که برای اجلاس سران جنبش غیر متعهد که خرج شد،به همراه یک گوشی سامسونگ گلگسی اس تری. با سیپیوهایی که بعد از یه مدت به طرز فجیهی که داغ میکنه ،یکجا تو کونت…ننویس عزیزم…
فکر کنم داشتی دستتو میشتی یا اینکه تو حموم بودی!مطمئنی تو کوسش بوده؟بعدشم،یه زن چادری که اینقدر حجابشو رعایت میکنه که مثل زمان شاه رو بند هم میزنه،میاد تو ماشین باهات حرف میزنه؟کس کش،مادر کون کشاد،گی،جلقی،ننویس.درضمن یه دکتر هست برای گفتار درمانی،هم اسمت هم هست.اسمش دکتر جلاق گی نژاد!شمارشو بدم؟
این اولین نظر من تواین سایت درمورد داستانه
دمت گرم فکره کسخلی داری که انقد تخیلی کس شعر گفته
سعی کن بری پیش 1 روانپزشکی؛دامپزشکی؛دکتری علفی چیزی شایداون فکره داغونتو درست کن
شایددرمون شی کس مغز
قطاری نباش که ازریلی پیروی کنی؛آسمانی باش که همه برای دیدنت سربه هوا بلندکنن
بدجور کوسوشر بود!
خاک تو سره…نه ببخشید کیر شاه عباس صفوی تو کس مادرت…
دیگه ننویس
کس ننه گرامیت کردم عزیزم
اقا یه سوال با معلم ادبیات فارسی تون رابطه سکس داشتی که املا نوشتن یادت نداده؟
کس کش حدالقل یه ویرایش بکن بعد بفرست کس شعرات و
کون گنده جلقی
جون مادرت ننوىس دىگه. کس موتور اىن داستانت حتى تو تخىل هم نمى گنجه!!!
با اينكه مهم نيست ولى داستان به واقعيت نزديكه فقط بد نوشتى
من كه نظرم رو آچار چرخه
عزیزم وقتی داری جلق میزنی سعی کن داستان ننویسى
نگاه کن دستات می لرزیدن این همه غلط غلوط نوشتى
مغزت دوتا کار باهم رو نمیتونه انجام بده
آفرین پسر خوب داستان رو ول کن با دودولت بازی کن
دوست ِ هنرمند !!!
هول هولکی…
هول هولکی…
هول هولکی…!!!
اصلن ولش کن … اون جوک رو شنیدی که از طرف می پرسند: تا حالا ماشین هول دادی؟ می گه : نه ، ولی یه بار هول شدم تو ماشین دادم !! این ماجرا به نوعی خلاصه ی ماجرای ِ‌پند آموز و بی بدیل شما است!! فقط شما بپّا یه وقت هول نشی ؟!!!
در ضمن مراجعه به کلاس اکابر (نهضت سوات آموزی !!!؟) به عنوان تکمیل در مان توصیه می شود .
به عنوان اولین کامنتم تو شهوانی فقط همینو میگم ارزش بیشتر از اینو نداری…
کیر سرندی پیتی اول و آخرت
حالا هی بنویس…
کونده پس شرافت کاریت کجاس
جاکش پدر خودت بشمور ببین چنتا کس شر تلاوت کردی
راننده تاکسی بدبخت داره سر یه لیتر بنزین کون میده توه جاکش پدر اومدی سایت سکسی کس شر میگی
ناموسن حرفی ندارم ولی کس ننه خالی بند تا دسته:smile:
نظرات جدید داستان‌ها
- ادبیاتت کامل معلوم بود پسری دلت میخاد از دادنت بگی چرا خجال...
- خیلی عالی بود لطفا خاطره های دیگه ات رو هم بنویس ...
- خواستی زنتو بیار تا راش بندازم که باهاش حال کنی...
- به نظرم وقتشه که دیگه وزاکتمی کنی ...
- به قول امام کسکشا خیلی خری
- به قول نوچه جبارسینگ تو فیلم شعله حررررروم زاده...
- بیشتر به یک داستان تخیلی شبیه تا واقعیت .......
- کیرم به کله پوکت
- تا دنا پلاست فول خوندم دنا پلاس درست هست. کس مغز جان...
- همین که نوشتی یهویی با صدای سوت قطار از رؤیا خارج شدی دیگه ا...
- به اینکه خوب نوشتی یا نه، دیگران هستند حق مطلب رو ادا می کنن...
- ایرج اگه نمیکنی مارو یه کامنت بزاریم...
- بنظرم بچین یجا خارشونو بگا طوری که درس عبرت بشه برا بقیه ...
- اخه پسر خوب تو که میخوای افکارت رو بصورت متن در بیاری قبلش ی...
- همون اولش نوشتی وارد کوپم شد فهمیدم دروغه چون قطار رشت به ته...
- خداییش قشنگ بود با تمام احترام ، احمد۹۱۳ جان واقعاً این داس...
داستان‌های تازه
- پالیسی در قطار و کون پاره
- بکن ۱۷ ساله (۵ و پایانی)
- خاطرات یک پیرمرد پولدار (۱)
- من و زن داداش فاطی (۱)
- قهوه قجری (۲)
- راضی کردن خواهر کوچیکم مینا
- بدبخت شدم رفت...!
- ننه رفیق ناباب (۳)
- بخاطر دخترم تصمیم گرفتم توبه کنم!
- جر دادنِ زن حشری خودم
- ماجرای من و زنم و دوست دختر سابقم
- بهترین خاطره دانشجویی امیر
- معین و دختردایی
- سکس الهام با رئیس بانک
- سکس آنلاین شاپی
- ننه رفیق ناباب (۲)
- شاگرد زرگر (۲)
- هدیه زن شهرام (۱)
- فاطمه، مادر دوستم (۲)
- جنب شدن در خواب با فکر مادرم (۴)
- زندگی سخت
هول هولکی ریدی داداش
بیشتر شبیه تلگراف بود تا داستان
دیگه ننویس